eitaa logo
کانال دکتر علی عزیزخانی پاسخگویی به شبهات
565 دنبال‌کننده
471 عکس
407 ویدیو
34 فایل
امام علی (علیه السلام) : از پرتو اندیشه تیرگی های امور روشن میشود. 🔸️عضو هیات علمی دانشگاه 🔸️مدرس حوزه و دانشگاه 🔸️ تخصص کلام و ادیان 🔸️نویسنده و پژوهشگر
مشاهده در ایتا
دانلود
سیره پیامبر(صلی الله علیه و آله ) در نگاه امام حسین (علیه السلام) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹  پیامبر اکرم (صلی الله  علیه و آله)   ✅1. نمی‌نشست و بر نمی‌خاست مگر آن که ذکر بر لب داشت. ✅2. جایی را به خود اختصاص نمی‌داد و از این کار، نهی می‌داشت و هرگاه نزد جماعتی می‌رفت در پایین مجلس می‌نشست و به این کار فرمان می‌داد. ✅3. بهره هریک از همنشینانش را ادا می‌کرد، تا آن جا که همنشین او فکر نمی‌کرد کسی نزد رسول خدا از او ارجمندتر است. ✅4. هر که با او همنشین می شد یا پی کاری را با هم می گرفتند، حضرت آن قدر شکیبایی می ورزید تا این که او خود می رفت و کسی که از ایشان [برآوردن ]حاجتی را می طلبید، یا نیازش را برمی آورد یا کلامی خوش به او می گفت. ✅6. گشاده رویی و اخلاقش، همه مردم را در بر می گرفت. ✅7. پدر آنها گشته بود و آنها در (دادن و گرفتن) حقّ نزد او یکسان بودند. ✅8. مجلس ایشان، مجلس شکیبایی، شرم، صبر و امانتداری بود و در آن نه صدایی  بلند می شد و نه سخن زشتی بر زبان رانده می شد و نه خطاهای آن مجلس، گفته می شد. همه در مجلس او برابر بودند و با تقوا بر یکدیگر برتری داده می شدند و فروتن بودند، بزرگ را احترام می نهادند و بر کوچک، رحم می آوردند و نیازمند را بر خود ترجیح می دادند و بیگانه را پاس می داشتند. ✅9. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) گشاده رو و خوش اخلاق و نرمخو بود و نه خشن و زمخت و نه، فریاد می کشید و ناسزا می گفت و نه عیب جویی می کرد و نه بسیار شوخی می کرد. ✅10. خود را از آن چه دوست نمی داشت، به غفلت می زد و دیگران را نه از آن نومید می ساخت و نه بدان ترغیب می کرد.  ✅11. سه چیز را از خود دور کرده بود: لجاجت، پرگویی و بیهودگی و سه چیز را از مردم کنار نهاده بود: هیچ کس را، نه می نکوهید و نه عیب می کرد و در پی جستن زشتیهای او نبود، و سخنی نمی گفت، مگر در آن چه امید ثوابش را می بُرد. ✅12. هرگاه سخن می گفت، همنشینانش خاموشی می گزیدند تا آن جا که گویی، پرنده بر سر ایشان نشسته است و هرگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله) سکوت می کرد، آنها سخن می گفتند و در خدمت حضرت صلی الله علیه و آله کشمکش نمی کردند. اگر کسی سخن می گفت، به او گوش می دادند تا از سخن گفتن آسوده شود. سخن آنها نزدحضرت صلی الله علیه و آله ، همان سخن نخستین نفر مجلس بود. از آن چه می خندیدند، او هم می خندید و از آن چه تعجّب می کردند، حضرت (صلی الله علیه و آله) هم تعجّب می کرد.  ✅13. حضرت (صلی الله علیه و آله) بر خشک و زمخت سخن گفتن شخص غریب و تقاضای او صبر می کرد، تا آن که اصحابش آنها را گرد می آوردند و می فرمود: هرگاه کسی را دیدید که حاجتی می طلبد، او را یاری رسانید. ✅14. حضرت (صلی الله علیه و آله) ، ستایش را از کسی جز از مسلمان حقیقی نمی پذیرفت، و سخن کسی را قطع نمی کرد، تا آن که از حد می گذراند، پس با نهی یا برخاستن، کلام او را قطع می کرد. منبع: «دلائل النبوة للبیهقیّ ، جلد 1 صفحه 290 »   💠کانال علی عزیزخانی 👇 عضو شوید https://eitaa.com/Dr_azizkhani
🔸چقدر شبیه پیامبریم؟ سیدالشهداء (ع) با این عبارات زیبا، بخشی از ویژگی‌های رفتاری پیامبر اکرم (ص) را بیان میکند بخونیم و این شعر مولانا را از خودمان بپرسیم: شیر را بچّه همی مانَد بدو تو به پیغمبر به چه مانی بگو 👈 «دائمُ الفکر» بود؛ همیشه در تفکر بود، هرگز از فکر کردن خسته نمی‌شد؛ 👈 «مُتِواصِلُ الأحزانِ» بود؛ یعنی همواره در غمِ شیرینِ باوقاری فرو رفته بود و معلوم میشد که غم متصلی است و بخش اعظم این غم، در دل پیامبر(ص) بود؛ در حالیکه معمولاً بر لبش، لبخند جاری بود؛ اما غمِ سنگین و ریشه‌داری در دل همراه او بود. آیا غمِ ناشی از درکِ یک حقیقتِ بزرگ بود؟ غمِ مردم بود؟ 👈 «لِیسَت لَهِ راحةٌ» هرگز پیامبر را بی‌دغدغه نمی‌دیدیم، همیشه دغدغه‌ی چیزی داشت. 👈 «طَویلُ السَّکت» یعنی اهل سکوت‌های طولانی بود. 👈 «لایَتَکَلَّمُ فی غَیرِ حاجَةٍ» جز زمانی‌که لازم و مفید بود، سخن نگفت. بنای پیامبر بر سکوت بود، اِلّا وقتی‌که حرف زدن، ضرورت و فایده‌ای می‌داشت. 👈 لَیِّن و اهل مدارا بود. اما تو خالی و بی‌اراده نبود. باوقار بود، در عین حال ترسناک هم نبود. پیامبر همیشه در بین ما حُرمت و ابهّت داشت، اما هیچ‌وقت از او نمی‌ترسیدیم. 👈 نعمت هرچند اندک، نزد او بزرگ بود. بدِ هیچ‌کس و هیچ‌چیز را نمی‌گفت. هرگز برای امر دنیوی و برای منافع خود عصبانی نشد. هرگز قاه‌قاه نخندید اما همواره تبسّم بر لب داشت، ظاهر و باطنش با مردم یکی بود. در خلوت و جلوَت یک شخصیت داشت. 👈 رفتارش در جامعه با مردم چگونه بود؟ بنای پیامبر بر دوستی و جذب و وحدت و محبت و اُلفت با مردم بود، نه ایجاد نفرت. «کانَ یُؤَلِّفُهُم و لایُنَفِّرُهُم». 👈 «مَن سَألَهُ حاجَةً لَم یَرجِع إلا بِها أو بِمَیسورٍ مِنَ القَولِ» هرکس به پیامبر رجوع می‌کرد و از او چیزی و کمکی می‌خواست، محال بود که بی‌جواب و با دست خالی برگردد. پیغمبر اگر داشت، می‌داد و اگر نداشت، او را با کلماتِ زیبا بدرقه می‌کرد، از او عذر می‌خواست، به او آرامش می‌داد و به‌گونه‌ای سخن می‌گفت که از دادنِ آن چیز هم نزد آن فرد عزیزتر بود. 👈 هیچ‌کس از محضر(ص) پیامبر ناراحت بیرون نمی‌رفت، حتی دشمنانش وقتی نزد ایشان می‌رفتند و در ساحت قدس او قرار می‌گرفتند، از جلسه که بیرون می‌آمدند، نمی‌توانستند از او متنفّر باشند. 👈 «و صارَ لَهُم أباً» برای مردم پدر بود «و صارَ عِندَه سِواء» و همۀ مردم بدون استثناء در چشم او مساوی بودند. برای هیچ‌کس بی‌دلیل، احترامی بیش از بقیه یا بی‌احترامی قائل نمی‌شد. 👈 اهل «تَسوِیَةُ النَّظَرِ و الإستِماعِ بَینَ الناس» بود. یعنی حتی نگاهش بین مردم به تساوی می‌چرخید و حتی به سخنان افراد که گوش می‌داد، به‌طرز مساوی گوش می‌داد. تا این حدّ بر حقوقِ بشر تأکید و دقت داشت. 👈 مجلس پیامبر (ص) مجلس صدق، حلم، حیاء و امانت بود. در حضور او هیچ‌وقت صدا بلند نمی‌شد. در مجلسی که او حضور داشت، همه متعادل بودند؛ همه بر اساس تقوا سخن می‌گفتند و همه متواضع بودند. به بزرگ‌ترها و مُسنّ‌ترها احترام می‌گذاشتند و با کوچکترها با مهربانی برخورد می‌کردند. «وَ یُوثِرونَ ذا الحاجةَ» و نیازمندان را بر خود مقدم می‌داشتند. 👈 چهره‌ی پیامبر(ص) شاد بود، ابرو گره نمی‌کرد، مگر آنگاه که بی‌عدالتی یا منکری را میدید. 👈 «سَهِلُ الخُلق» بود؛ یعنی خیلی راحت می‌شد با او رابطه برقرار کرد. 👈 «لَیسَ بِفَظٍّ و لاغَلیظٍ» خَشِن و تندخو نبود. 👈 «و لافَحّاشٍ و لاعَیّاب» هرگز فحش بر لب او جاری نشد، عیب‌گیر نبود، عیب مردم را تعقیب نمی‌کرد. 👈 «و لامَدّاحٍ» در عین حال اهل مبالغه در تمجید از افراد هم نبود.