هدایت شده از ابوالحسن صادقی جهانی
☸ پیشینه #مسئول_ستیزی در ایران
✍ د.ابوالحسن صادقی جهانی
❇️ از مشروطه تا کنون روشنفکران ایرانی بر #آونگی سوار بودند که بین مسئول گرایی و مسئول ستیزی در نوسان بوده است. این وضعیت از آن جهت #دیالکتیکال توصیف شد که در آن دو گرایش متضاد دوش به دوش یکدیگر پیش رفته و بر یکدیگر موثر بوده اند و در نهایت #نسخه_جدیدی از هر یک پدید آمده است.
❇️ مراد از مسئول گرایی، جستجوی راههای تمدن، تجدد، توسعه یا پیشرفت به واسطه و عاملیت مسئولان، سیاستگذاران و خط مش نویسان است. یعنی مسئولان در برنامه هایی که برای اصلاح و بهبود امور ارائه می شود؛ دست بالا به عنوان عامل را دارند.
❇️ دسته دوم آن است که پیشرفت و ترقی را بی واسطه با مسئولان جستجو می کنند. از دید این دسته موتور محرک در جایی خارج از نظام دیوانی بایدجستجو کرد.(مثلاً حوزه فرهنگ،اخلاق و ..) قرار دارد و برای پیشرفت، ابتدا باید بتوانیم تحولی به عنوان مثال در اخلاق پدید آوریم و بدین ترتیب حتی روشنفکران و مسئولان متأثر از این تحول، اصلاح خواهند شد.
❇️ به نظر می رسد تجارب تاریخ معاصر در باره نسبت که روشنفکران با مسئولان (خط مش نویسان، سیاستگذاران و مسئولان) برقرار میسازند؛ حاوی نکات مهمی باشند.
❇️در دوره پس از استقرار جمهوری اسلامی،میان روشنفکران با خاستگاه غربی (بویژه رویکرد هابرماسی ) اندیشه های مسئول ستیز همواره مسلط بوده و این اندیشه تولید شده است؛ که مسئولان در ایران هیچوقت نتوانسته اند مدال خادمی و مسئولیت پذیری( بخوانید خائن، کم کار، باند باز، بی سواد، کار نابلد و..) بر گردن بیاویزند؛ نقد اصلی این نوشتار نیز بر این مساله استوار دارد.
ادامه دارد