📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣📣تنها ۵روز دیگر تا پایان زمان ثبت نام حوزه علمیه فاطمه الزهرا ( سلام الله علیها)نائین باقیست.
علاقمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر وثبت نام روزهای زوج به حوزه علمیه خواهران جنب تامین اجتماعی مراجعه یا با تلفن۲_۴۶۲۶۲۴۰۱تماس
حاصل نمایند.
لازم به ذکر است در صورت وجود شرایط فعلی کرونا در شهرستان تحصیل در ترم جاری به صورت مجازی (غیرحضوری)خواهد بود.
@Dr_s_r_Mousakazemi
#حدیث نور
🏴🌑🏴🌑🏴🌑🏴🌑🏴🌑🏴
💥 پنج دستورِ امام رضا(ع) برای سیروسلوک عاشورایی
✔️ استاد میرباقری:
«روايتی از امام رضا(ع) هست که در روز اول محرم به ابنشَبيب فرمودند: روزه گرفتهای؟ امروز روزی است که زکريا روزه گرفت و خدا يحيی را به او عطا کرد. اگر میخواهيد حاجتروا شويد، امروز را روزه بگيريد. فرمودند: محرم ماهی است که اهل جاهليت حرمتش را نگه میداشتند، اما اين امت نه حرمت محرم را نگه داشتند، نه حرمت نبی اکرم(ص) را؛ ذريهاش سيدالشهدا(ع) را به شهادت رساندند، زنانش را به اسارت بردند، کاروانش را غارت کردند. خدای متعال هرگز اينان را نيامرزد. ابنشبيب! اگر میخواهی بر کسی گريه کنی، فقط بر امام حسين(ع) گريه کن، «فانه ذبح کما يذبح الکبش»، هیجده نفر از جوانانی که شبيه نداشتند، در کنارش به شهادت رسيدند. آسمانها و زمينها بر شهادتش گريه کردند، چهار هزار ملک برای نصرت حضرت آمدند، ولی زمانی رسيدند که کار تمام شده بود، آنها غبارآلود و اندوهگين ماندند تا در کنار حضرت حجت(عج) خونخواهی کنند و شعارشان «يالثارات الحسين» است. پدرم از جدم امام سجاد(ع) حکايت کردند که وقتی سيدالشهدا(ع) به شهادت رسيدند، آسمان خون گريه کرد.
در ادامه، حضرت پنج دستور فرمودند که هميشگی است، اما موطنش محرم است:
◀️فرمودند: فرزند شبيب! اگر بر سيدالشهدا(ع) گريه کردی تا اشکت بر گونهات جاري شد، خدا هر گناهی که کردی ـ کم يا زياد، صغير يا کبير ـ را میبخشد.
(اين روايات مثل آيات توبه است. آيات توبه در مؤمن غرور ايجاد نمیکند، بلکه به مؤمن بشارت میدهد که مأيوس از رحمت خدا نشود. اين روايات هم، مؤمن را جسور بر گناه نمیکند.)
◀️بعد دستور دوم را فرمودند که اگر میخواهی خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهی نداشته باشی، سيدالشهدا(ع) را از نزديک و شايد هم از دور زيارت کن. اين دو دستور، يعنی انسان هر وقت احساس کرد سنگين شده و آلوده شده و نمیتواند عبادت کند، بايد خودش را با گريه يا زيارت، بدون تأخير به سيدالشهدا(ع) که سرچشمه طهارت است، برساند.
◀️بعد فرمودند: اگر خوشحال ميشوی در غرفههايی از بهشت ساکن شوی که در جوار نبی اکرم(ص) باشی، لعن قاتلين سيدالشهدا(ع) را ترک نکن.
◀️در ادامه نيز دستور چهارم را که خيلی عجيب است، فرمودند: اگر میخواهی از ثوابی مثل ثواب شهدا کربلا بهرهمند شوی، هر وقت سيدالشهدا را ياد کردی، عرض حاجت به ايشان کن و بگو «يا ليتني کنت معهم فأفوز فوزا عظيما»؛ ای کاش من هم در کربلا با شهدای تو بودم و به فوز خون دادن پيشِ روی تو میرسيدم.
(اگر هميشه از امام(ع) چنين طلبی داشته باشی، به آن ثواب میرسی. خدای متعال نيتش را به تو میدهد، وفور نيت کارَت را درست میکند.)
◀️در مورد پنجمين دستور نيز فرمودند: اگر دوست داری در بهشت در درجات ما باشی، غصه و شادیات را از ما جدا نکن. آنجا که ما خوشحاليم، خوشحال باش و آنجا که ما غصه داريم غصهدار باش.
(البته واضح است که هيچکس به مقام امام نمیرسد، مقصود اين است که اگر میخواهيد بين ما و شما در بهشت حائل نباشد، اينگونه باش. ممکن است کسی در بهشت باشد ولی هفتصد سال يک بار هم سيدالشهدا(ع) را نبيند.
حضرت در انتهای اين روايت فرمودند تلاش کن خودت را به ولايت ما برسانی. اگر کسی سنگی را دوست داشته باشد، خدای متعال او را با آن سنگ محشور میکند. محبت، خودش همراهی است. سعی کن به ولايت ما که سرچشمهاش محبت ما است برسی.»
#استاد_میرباقری
@Dr_s_r_Mousakazemi
#ماه_ذی_الحجه
🔸در آخرین روز ماه ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠﻪ ﻛﻪ ﺁﺧﺮ روز ﺳﺎﻝ قمری ﺍﺳﺖ ، جناب ﺳﻴﺪ بن طاووس رحمة الله علیه ﺩﺭ کتاب شریف ﺍﻗﺒﺎﻝ الاعمال انجام عملی را به استناد روایتی ، ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ اند که بسیار بسیار مهم و مقرب است ، میفرمایند :
⬅️ در آخرین روز ماه ذی الحجه ، ﺩﻭ ﺭﻛﻌﺖ ﻧﻤﺎﺯ بخوانید و ﺩﺭ ﻫﺮ ﺭﻛﻌﺖ یک مرتبه ﺣﻤﺪ ﻭ ﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ سوره ی توحید ﻭ ﺩﻩ ﻣﺮﺗﺒﻪ ﺁﻳﺔ ﺍﻟﻜﺮﺳﻰ ﻭ سپس بعد از اتمام نماز بخوانید :
ﺍَﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﻣَﺎ ﻋَﻤِﻠﺖُ ﻓِﻰ ﻫَﺬِﻩِ ﺍَﻟﺴَّﻨَﺔِ ﻣِﻦ ﻋَﻤَﻞٍ ﻧَﻬَﻴﺘَﻨِﻰ ﻋَﻨﻪُ ﻭَ ﻟَﻢ ﺗَﺮﺿَﻪ ﻭَ ﻧَﺴِﻴﺘُﻪُ ﻭَ ﻟَﻢ ﺗَﻨﺴَﻪُ ﻭَ ﺩَﻋَﻮﺗَﻨِﻰ ﺇﻟَﻲ ﺍﻟﺘَّﻮﺑَﺔِ ﺑَﻌﺪَ ﺍﺟﺘِﺮَﺍﺋِﻰ ﻋَﻠَﻴﻚَ ﺍَﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﻓَﺈِﻧِّﻰ ﺃَﺳﺘَﻐﻔِﺮُﻙَ ﻣِﻨﻪُ ﻓَﺎﻏﻔِﺮﻟِﻰ
ﻭَ ﻣَﺎ ﻋَﻤِﻠﺖُ ﻣِﻦ ﻋَﻤَﻞٍ ﻳُﻘَﺮِّﺑُﻨِﻰ ﺇﻟَﻴﻚَ ﻓَﺎﻗﺒَﻠﻪُ ﻣِﻨِّﻰ ﻭَ لاَ ﺗَﻘﻄَﻊ ﺭَﺟَﺎﺋِﻰ ﻣِﻨﻚَ ﻳَﺎ ﻛَﺮِﻳﻢ
↩️ ﭘﺲ ﭼﻮﻥ این عمل را انجام داد ، ﺷﻴﻄﺎﻥ ﮔﻮﻳﺪ : ﻭﺍﻯ ﺑﺮ ﻣﻦ ، ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﻦ در حق او ، در این سال ﺗﻌﺐ و سختی ﻛﺸﻴﺪم ( تا او را گمراه کنم ) به این کلمات ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺧﺮﺍﺏ ﻛﺮﺩ و همچنین ﺳﺎلی که ﮔﺬشت ، ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻭ شهادت می دهد ﻛﻪ ﺳﺎﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻴﺮ ﺧﺘﻢ ﻧﻤﻮﺩ.
@Dr_s_r_Mousakazemi
متن کامل شعر محتشم کاشانی در باره قیام کربلا : باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه شورش است که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
باز اين چه رستخيز عظيم است کز زمين
بي نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
اين صبح تيره باز دميد از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است
گويا طلوع ميکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامي ذرات عالم است
گرخوانمش قيامت دنيا بعيد نيست
اين رستخيز عام که نامش محرم است
در بارگاه قدس که جاي ملال نيست
سرهاي قدسيان همه بر زانوي غم است
جن و ملک بر آدميان نوحه مي کنند
گويا عزاي اشرف اولاد آدم است
خورشيد آسمان و زمين، نور مشرقين
پرورده ي کنار رسول خدا، حسين
کشتي شکست خورده ي طوفان کربلا
در خاک و خون طپيده ميدان کربلا
گر چشم روزگار به رو زار مي گريست
خون مي گذشت از سر ايوان کربلا
نگرفت دست دهر گلابيبه غير اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا
از آب هم مضايقه کردندکوفيان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند ديو و دد همه سيراب و مي مکند
خاتم ز قحط آب سليمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عيوق ميرسد
فرياد العطش ز بيابان کربلا
آه از دمي که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خيمه ي سلطان کربلا
آن دم فلک بر آتش غيرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلندشد
کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدي
وين خرگه بلند ستون بيستون شدي
کاش آن زمان در آمدي از کوه تا به کوه
سيل سيه که روي زمين قيرگون شدي
کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بيت
يک شعله ي برق خرمن گردون دون شدي
کاش آن زمان که اين حرکت کرد آسمان
سيماب وار گوي زمين بي سکون شدي
کاش آن زمان که پيکر او شد درون خاک
جان جهانيان همه از تن برون شدي
کاش آن زمانکه کشتي آل نبي شکست
عالم تمام غرقه درياي خون شدي
آن انتقام گر نفتادي به روزحشر
با اين عمل معامله ي دهر چون شدي
آل نبي چو دست تظلم بر آورند
ارکان عرش را به تلاطم در آورند
بر خوان غم چو عالميان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ي انبيا زدند
نوبت به اوليا چو رسيد آسمان طپيد
زان ضربتي که بر سر شيرخدا زدند
آن در که جبرئيل امين بود خادمش
اهل ستم به پهلوي خيرالنسا زدند
بس آتشي ز اخگر الماس ريزه ها
افروختند و در حسن مجتبي زدند
وآنگه سرادقي که ملک مجرمش نبود
کندند از مدينه و در کربلا زدند
وز تيشه ي ستيزه درآن دشت کوفيان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند
پس ضربتي کزان جگر مصطفي دريد
بر حلق تشنه ي خلف مرتضي زدند
اهل حرم دريده گريبان، گشوده مو
فرياد بر در ِ حرم کبريا زدند
روح الامين نهاده به زانو سر حجاب
تاريک شد ز ديدن آن چشم آفتاب
چون خون ز حلق تشنه ي او بر زمين رسيد
جوش از زمين به ذروه عرش برين رسيد
نزديک شد که خانه ي ايمان شود خراب
از بس شکست ها که به ارکان دين رسيد
نخل بلند او چو خسان بر زمين زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمين رسيد
باد آن غبار چون به مزار نبي رساند
گرد از مدينه بر فلک هفتمين رسيد
يکباره جامه در خم گردون به نيل زد
چون اين خبر به عيسي گردون نشين رسيد
پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبيا به حضرت روح الامين رسيد
کرد اين خيال وهم غلط کار کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرين رسيد
هست از ملال گرچه بري ذات ذوالجلال
او در دلست و هيچ دلي نيست بي ملال
ترسم جزاي قاتل او چون رقم زنند
يک باره بر جريده ي رحمت قلم زنند
ترسم کزين گناه شفيعان روز حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند
دست عتاب حق به در آيد ز آستين
چون اهل بيت دست در اهل ستم زنند
آه از دمي که باکفن خون چکان ز خاک
آل علي چو شعله ي آتش علم زنند
فرياد از آن زمان که جوانان اهل بيت
گلگون کفن به عرصه ي محشر قدم زنند
جمعي که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند
از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تيغ به صيد حرم زنند
پس بر سنان کنند سري را که جبرئيل
شويد غبار گيسويش از آب سلسبيل
روزي که شد به نيزه سر آن بزرگوار
خورشيد سربرهنه برآمد ز کوهسار
موجي به جنبش آمد و برخاست کوه
ابري به بارش آمد وبگريست زار زار
گفتي تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتي فتاد از حرکت چرخ بيقرار
عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پير
افتاد در گمان که قيامت شدآشکار
آن خيمهاي که گيسوي حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار
جمعي که پاس محملشان داشت جبرئيل
گشتند بيعماري محمل شتر سوار
با آنکه سر زد آن عمل از امت نبي
روحالامين ز روح نبي گشت شرمسار
وانگه ز کوفه خيل الم رو به شام کرد
نوعي که عقل گفت قيامت قيام کرد
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد
هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گريه بر ملائک هفت آسمان فتاد
هرجا که بود آهويي از دشت پا کشيد
هرجا که بود طايري از آشيان فتاد
شد وحشتي که شور قيامت به باد رفت
چون چشم اهل بيت بر آن کشتگان ف
تاد
هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخم هاي کاري تيغ و سنان فتاد
ناگاه چشم دختر زهرا در آن ميان
بر پيکر شريف امام زمان فتاد
بي اختيار نعره ي هذا حسين زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد
پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدينه کرد که يا ايها الرسول
اين کشته ي فتاده به هامون حسين توست
وين صيد دست و پا زده در خون حسين توست
اين نخل تر کز آتش جانسوز تشنگي
دود از زمين رسانده به گردون حسين توست
اين ماهي فتاده به درياي خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسين توست
اين غرقه محيط شهادت که روي دشت
از موج خون او شده گلگون حسين توست
اين خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمين شده جيحون حسين توست
اين شاه کم سپاه که باخيل اشگ و آه
خرگاه زين جهان زده بيرون حسين توست
اين قالب طپان که چنين مانده بر زمين
شاه شهيد ناشده مدفون حسين توست
چون روي در بقيع به زهرا خطاب کرد
وحش زمين و مرغ هوا را کباب کرد
کاي مونس شکسته دلان حال ماببين
ما را غريب و بي کس و بي آشنا ببين
اولاد خويش را که شفيعان محشرند
در ورطه ي عقوبت اهل جفا ببين
در خلد بر حجاب دو کون آستين فشان
واندر جهان مصيبت ما بر ملا ببين
ني ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغيان سيل فتنه و موج بلاببين
تن هاي کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهاي سروران همه بر نيزه هاببين
آن سر که بود بر سر دوش نبي مدام
يک نيزه اش ز دوش مخالف جدا ببين
آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ي کربلا ببين
يا بضعةالرسول ز ابن زياد داد
کو خاک اهل بيت رسالت به باد داد
خاموش محتشم که دلسنگ آب شد
بنياد صبر و خانه ي طاقت خراب شد
خاموش محتشم که ازين حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهي دريا کباب شد
خاموش محتشم که ازين شعر خون چکان
در ديده ي اشگ مستمعان خوناب شد
خاموش محتشم که ازين نظم گريه خيز
روي زمين به اشک جگرگون کباب شد
خاموش محتشم که فلک بس که خون گريست
دريا هزار مرتبه گلگون حباب شد
خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتميان ماهتاب شد
خاموش محتشم که ز ذکر غم حسين
جبريل را ز روي پيامبر حجاب شد
تا چرخ سفله بود خطايي چنين نکرد
بر هيچ آفريده جفايي چنين نکرد
اي چرخ غافلي که چه بيداد کرده اي
وز کين چه ها درين ستم آباد کرده اي
بر طعنت اين بس است که با عترت رسول
بيداد کرده خصم و تو امداد کرده اي
اي زاده زياد نکرده است هيچگه
نمرود اين عمل که تو شداد کرده اي
کام يزيد داده اي از کشتن حسين
بنگر که را به قتل که دلشاد کرده اي
بهر خسي که بار درخت شقاوتست
درباغ دين چه با گل و شمشاد کرده اي
با دشمنان دين نتوان کرد آن چه تو
با مصطفي و حيدر و اولاد کرده اي
حلقي که سوده لعل لب خود نبي بر آن
آزرده اش به خنجر بيداد کرده اي
ترسم تو را دمي که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشردرآورند
شب اول محرم ۱۴۴۲_آداب و مراقبات محرم_دکتر موسی کاظمی.mp3
36.06M
🌑 شب اول محرم ۱۴۴۲ق
🌕آداب و مراقبات ماه محرم
🕋مسجد الرضا علیه السلام
🏴 دکتر موسی کاظمی