"عکسها هم سخن میگویند۲"
"تارا" از ایرلند بود و از اون شنل کرم روی دوشش کلی با اب و تاب تعریف میکرد، از نشانی که روی شنل زده بود و میگفت یادگاری مادرش است، و بعد هم لبخند و لبخند...
مدت زیادی با هم بودیم، شب هم که در سالن اجلاس منو دید با جمله
"I missed you "
کل آنچه را که باید حاصل دوستی مان میبود، بهم ابراز کرد و دلم غنج رفت، از این جهت که چطور با دو زبان و ملیت متفاوت میتوان این قدر همدل و همراه بود..
من مدرس عقایدم و همیشه میدانستم فطرت و عقل زبان مشترک انسانها و اخلاق عامل جذابیت است.. اما این را توی اون سه ساعت برج میلاد و ۴، ۵ ساعت سالن اجلاس با تمام وجودم حس کردم..
حتما انبیا و اولیا علیهمالسلام هم با همین عوامل توانستهاند این مدت طولانی در جهان باقی بمانند..
اما از اون بانوان ایرانی عزیزدلم جداگانه خواهم نوشت که چه فرصتها و الطافی از برکت وجودشون برام پیدا شد..
الحمدلله رب العالمین
#خاطره_بازی
#برج_میلاد
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
@Dr_zdp53
"عکسها هم سخن میگویند ۳"
از بالای سکوی سالن اجلاس پایین آمده بود، یکی از برندگان جایزه بود که از دست دختر سید حسن نصرالله جایزه گرفته بود، به سمت صندلیهای ما آمد، تعدادی از طلاب کرهای جامعهالمصطفی دورهاش کرده بودند.
برق شادی در چشمانش بود و از خوشحالی روی پایش بند نبود، گرچه انگلیسی زبان مشترک رسمی کنگره بود، اما انسانیت و فرهنگ و فطرت نقش بیشتری را در ارتباط برقرار می کرد..
به جمعشان پیوستم با فارسی شکسته با طلاب و انگلیسی روتین کنگره با بانو همصحبت شدم
آخرین جمله برای جداشدن معمولا
"let me take a picture"
بود برای ثبت لحظات زیبایی که شاید دیگر هرگز و یا به آسانی تکرار نشود..
خیلی تاکید داشت عکس کارتش را هم بگیرم که نامش مشخص باشد و من هم با لبخند و تبریکی ابراز احساسات کردم..
امید اما همواره همه چیز را قابل دسترسی میکند، حتی دیدار دوباره..شاید همین زودیها..
شاید در دولت جهانی حضرت صاحبالزمان..
"انهم یرونه بعیدا و نراه قریبا"
#خاطرهبازی
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
#سالن_اجلاس_سران
@Dr_zdp53
🌿🌿🌿🌿🌿
"عکسها هم سخن میگویند۴"
شاید وجه اشتراکمان در عکس ها لبخندها باشد، اما قضیه عمیقتر از آن بود، النا که تا مجسمه فردوسی را دید و کمی از فردوسی برایش گفتم، مکثی کرد و از من خواست عکسی با او بیاندازد.
توضیحات بیشتر را خانم دکتر اوسطی دادند، که وسطش اجازه گرفتم برای گفتن یک جمله
"He saved the Persian language "
از ابراز احساساتش که تعجب کردم، گفت قبلا برای تحقیقاتی به دانشگاه فردوسی آمده است و این هم اسمی فردوسی خاطرات خوشی برایش زنده کرده بود.
کمی که با هم گپ زدیم، شکلاتی رو از کیفش درآورد و در عوض آجیلی که تعارفش کرده بودم به من داد، شکلاتی ایرانی 😍..
دیدم حتی قاعده عقلی "وجوب شکر منعم" هم زبان مشترک نمی خواهد، همان قاعده عقلی که انسان را به حرکت برای یافتن خدا میکشاند.. تشکر برای لطفی که به شما شده..
از حانیهی شیرازی عزیزم و خانم دکتر زمانی بانوی موفق و خانم دکتر اوسطی عزیزم هم جداگانه خواهم نوشت که چه دوستی عمیق و تنگاتنگی بین ما شکل گرفت..
#خاطرهبازی
#برج_میلاد
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
@Dr_zdp53
🌿🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿
"عکسها هم سخن میگویند۵"
نامش زینب بود و از کشور سوئد آمده بود، کنار پرچم امام حسین علیه السلام برج میلاد کنارش ایستادم.
با اشک پرچم ها را بوسید و بغلم کرد و گفت
"I love Iran"
این جمله گرچه وجودم را پر از احساس و غرور کرد اما بیش از آن محبتش به اهل بیت علیهم السلام و نامش مرا به او نزدیک می کرد.
میگفت چقدر شما خوشبخت هستین که در اعتقادات و باورهاتون این قدر آزادین.
و می گفت خیلی از برخورد و دیدار مردم ایران لذت برده و خوشحال است..
همین پرچم جهانی ان شاءالله دوباره همه انسانها را کنار هم و در یک جبهه قرار خواهد داد..
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#خاطره_بازی
#برج_میلاد
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
@Dr_zdp53
🌿🌿🌿🌿
🌿🌿🌿
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
"عکسها هم سخن میگویند۱"
🚐از هایس مشکی که پیاده شدند، به استقبالشان رفتم، با عبارات و جملاتی کوتاه، پای برج میلاد، اولین جرقههای همدلی و همنوع بودنمان شکل گرفت، بعد از آن هر وقت کلمهای به زبانم نمیآمد با زبان بدن ارتباط داشتیم، لبخند ترجمان همه حرفهای نگفته دو طرفهمان بود، اما حرفهای خانمی که گفت from Greek, هنوز در گوشم زنگ می زند، با هم که کمی قدم زدیم، گفت من عاشق ایرانم، تا به حال ۴ مرتبه به ایران آمده ام و به خاطر کرونا مدتی نتوانستهام بیایم، از شهرهای ایران و مردمش میگفت و من قند در دلم آب میشد..
و اما این گوشه سمت چپ هم بانویی از تایلند بود با نام تاته، وقتی که گفتم خواهرم سه سال در بانکوک بوده است، چنان لبخندی بر لبش نقش بست که گویا سالهاست همدیگر را میشناسیم، شاید از زمان پدر و مادر مشترکمان، حضرت آدم و بانو حوّا..
شاید هم کمی قبلتر، عالم میثاق.. عالم الست...
#خاطرهبازی
دکتر زهرا دلاوری پاریزی
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
#برج_میلاد
🌿🌿🌿🌿🌿🌿
@Dr_zdp53
🌿🌿🌿🌿
"عکسها هم سخن میگویند۶"
شاید این برخورد یکی از بهترینها و شیرینترین خاطرات برج میلاد و سپس سالن اجلاس سران باشد..
تصویر پایین کارن از ایرلند بود که در اربعین به کربلا مشرف شده بود..
دو دختر ۱۸ و ۱۱ ساله داشت، ابتدا مسلمان و بعد از ۸ سال شیعه شده بود..
آنقدر از محبت امیرالمومنین علیه السلام و سفرش به نجف گفت که اشکمان را درآورد..
ماحصل دوستیمان حلقه روسری عقیقی بود که بهش هدیه کردم و سفت بغلم کرد و گفت خیلی دوست دارم یه روزی توی کربلا ببینمتون..
به یکی از بچهها هم انگشتر نقرهای که از نجف خریده بود را هدیه داد..
کنگره بانوان تاثیرگذار بیش از آن چه که سیاسی و حقوقی باشد، مردمی و فرهنگی بود..
تصویر سمت چپ بالا زینب تیلور بانوی استرالیایی، تئولوژیست استاد دانشگاه
#خاطره_بازی
#برج_میلاد
#سالن_اجلاس_سران
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
#حب_الحسین_یجمعنا
@Dr_zdp53
🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌿🌿🌿
"کارن" از ایرلند آمده بود اما چنان بوی کربلا میداد که سرمست شدیم، در اربعین به کربلا مشرف شده بود..
دو دختر ۱۸ و ١۵ ساله داشت، در ۲۰۱۴ که به ترکیه رفته بود، صدای اذان را شنیده و مسلمان شده بود و بعد از ۶ سال شیعه شده بود..
آنقدر از محبت امیرالمومنین علیه السلام و سفرش به نجف گفت که اشکمان را درآورد..
زحمت گرفتن فیلم را دوست عزیزتر از جانم خانم دکتر مریم اسماعیلی کشیدن و من چند دقیقهای با کارن هم صحبت شدم..
ماحصل دوستیمان حلقه روسری عقیقی بود که بهش هدیه کردم و سفت بغلم کرد و گفت خیلی دوست دارم یه روزی توی کربلا ببینمتون..
به یکی از بچهها هم انگشتر نقرهای که از نجف خریده بود را هدیه داد..
کنگره بانوان تاثیرگذار بیش از آن چه که سیاسی و حقوقی باشد، مردمی و فرهنگی بود..
#خاطره_بازی
#سالن_اجلاس_سران
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
#حب_الحسین_یجمعنا
@Dr_zdp53_Theology
@DrME1441
🌿🌿🌿🌿🌿
نزاهت باشچی از ترکیه.m4a
3.34M
🌿🌿🌿🌿
یا حکیم
در اختتامیهی کنگره بین المللی بانوان تاثیرگذار،
در دیدار پایانی با مهمانان در سالن اجلاس سران،
که در حال تعارف آجیلهای کرمانی و شکلات و لواشک در یک کیسه ترمهی کوچک به مهمانان بودم، خانمی توجهم را جلب کرد که تنها نشسته بود.
نزدیک شدم و پرسیدم:
hi dear lady..
welcome to our country..
where are you from?
دیدم لبخندی زد و گفت سلام عزیزم..
خندیدم و فکر کردم ایرانی است، ادامه داد من فارسی بلدم....
ادامه داد که☝️☝️☝️☝️
✅💘💘✅
"فارسی قند است"
" یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور..
و دل ما هم قنج رفت از این همه احساس...
#بانو_نزاهت از ترکیه
پ.ن: معذوریت داشتن که تصویرشون پخش بشه، چون استاد دانشگاه بودن و ..
#کنگره_بانوان_تاثیرگذار
#خاطره_بازی
#سالن_اجلاس_سران
مصاحبه کننده:
#دکترزهرادلاوری_پاریزی
@Dr_zdp53
@Dr_zdp53_Theology
🌿🌿🌿🌿