خلیل عقیلی | تفسیر قرآن | فلسفه | رسانه | هرمنوتیک
#نوشتار ✍ چند نکته مهم در باب جایگاه سیره تفهیم و تفاهم #عقلا در #تفسیر_قرآن (1) 1- مفهوم شناسی 1
#نوشتار
✍ چند نکته مهم در باب جایگاه سیره تفهیم و تفاهم #عقلا در #تفسیر_قرآن (2)
1- مفهوم شناسی
1-3 #تفهیم و #تفاهم
فهمِ یک شیء در لغت به معنای شناخت و تعقل در آن (فراهیدی، 1410، ج4: 61) و علم و آگاهی نسبت به آن شیء (ابن فارس، 1404 ، ج4: 457) است. برخی نیز فهم را شناخت قلبی دانسته اند. (ابن منظور، 1414، ج12: 459؛ حسینی زبیدی، 1414، ج17: 546)
واژه تفهیم مصدر باب تفعیل، متعدی و به معنای فهماندن و آگاه کردن است.(حسینی زبیدی، 1414، ج17: 546) در آیه شریفه « فَفَهَّمْناها سُلَيْمانَ وَ كُلًّا آتَيْنا حُكْماً وَ عِلْما» (انبیاء: 79) نیز واژه فَهَّمنا به معنای دانا کردن و آگاهی دادن آمده است. واژه تفاهم نیز مصدر باب تفاعل و به معنای مشارکت و تلاش طرفین گفتگو در فهماندن مراد خود به طرف مقابل است.
دلیل انتخاب ترکیب «تفهیم و تفاهم» حالات ممکن و مورد استفاده عقلا در تبیین مراد است. به بیان دیگر انسان ها در بیان مراد و منظور خود به یکی از حالت های زیر عمل می کنند:
الف) فهماندن یک طرفه : که در آن یک طرف در تلاش برای آگاه کردن طرف مقابل از مراد خود است بدون آنکه طرف مقابل در صدد چنین تلاشی باید. این حالت که مطابق با معنای «تفهیم» است شامل مصادیقی مانند سخنرانی ها و نشان های معنادار دیگری مانند متون، علائم شهری و... است.
ب) فهماندن دو طرفه : در این حالت طرفین در تلاش برای فهماندن مراد و منظور خود به طرف مقابل هستند.این حالت از انتقال مراد نیز در بر دارنده معنای «تفاهم» و دارای مصادیقی مانند گفتگوهای دو یا چند نفره، مناظره ها و... می باشد.
از آنجایی که فرض سومی برای انتقال معنا و منظور در رفتار عقلا وجود ندارد، بررسی این دو حالت به منظور نیل به اهداف پژوهش، کافی می باشد.
✨ برشی از مقاله «چرایی مبنا بودن سیره تفهیم و تفاهم عقلا در تفسیر قرآن»
📎 draghili.blog.ir/1400/08/26
#عقیلی_فرج
🇵🇸 @Draghilifaraj