eitaa logo
جهاد تبیین۳۱۳یار
989 دنبال‌کننده
11هزار عکس
12.5هزار ویدیو
8 فایل
﷽ سلام...⚘🌝 هدف این کانال جهادی ،تبیین مسائل مذهبی،اجتماعی،فرهنگی هست،در راستای ظهور امام عصر (عج)و تحکیم قدوم رهپویان مخاطب منجی خاص 💫🇮🇷 📿❤ کپی با ذکر صلوات برای سلامتی آقا امام زمان عج مجاز است
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق ﷽ می گویند سحرها مناجات های را خدا خوب خریداری میکند♡ گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃 گویا زمزمه های های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد کرده بودند❣ اخر میدانی، شب همه ارباب را رها کردند اما شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت روانه شد🕊 ✍نویسنده : 🌺به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷ 📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶ 🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد 🌸🤲 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَ احْشُرْنٰا مَعَهُمْ وَ الْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِین 🤲🌸 🦋🦋🦋
‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ... . میخواست بره مأموریت... گفت: "راستی زهرا…❤ احتمالاً گوشیم اونجا آنتن نمیده...!"📴 داد زدم: "تو واقعاً‌ ۱۵ روز میخوای بری و موبایلتم آنتن نمیده...؟!"😠😞 گفت: "آره...اما خودم باهات تماس میگیرم... نگران نباش...❤" دلم شور میزد...😣 گفتم: "انگار یه جای کار میلنگه امین...! جاااان زهرا…💕 بگو کجا میخوای بری...؟"‌😢 گفت: "اگه من الآن حرفی بزنم... خب نمیذاری برم كه...❤ " دلم ریخت… گفتم: "نکنه میخوای بری سوریه...؟!" گفت: "ناراحت نشیا…آره میرم سوریه..." بی‌هوش شدم...💔 شاید بیش از نیم ساعت... امین با آب قند بالا سرم بود...❤ به هوش که اومدم... تا کلمه سوریه یادم اومد... دوباره حالم بد شد... گفتم:"امین...واااقعا،داری میر ی ی ی...؟❤ بدون رضایت من...؟💕" گفت: "زهرا... بیا و با رضایت از زیر قرآن ردم کن... حس التماس داشتم... گفتم: "امین تو میدونی که من چقدر بهت وابسته‌م...💕 تو میدونی که نفسم بنده به نفست...💕" گفت:"آره میدونم...❤" گفتم: "پس چرا واسه رفتن اصرار میکنی...؟💔" صداش آرومتر شده بود... . … . "زهرا جان…❤ ما چطور ادعا کنیم مسلمون و شیعه‌ایم...؟ مگه ما ادعای شیعه‌ بودن نداریم...؟ شیعه که حد و مرز نمی‌شناسه... اگه ما نریم و اونا بیان اینجا... کی از مملکتمون دفاع می‌کنه...؟" دو شب قبل اینکه حرفی از سوریه بزنه... خوابی دیده بودم که... نگرانیمو نسبت به مأموریتش دو چندان کرده بود... خواب دیدم یه صدایی که چهره‌ ش یادم نیست... یه نامه‌ ✉️واسم آورد که توش دقیقاً نوشته شده بود: "جناب آقای امین کریمی… فرزند الیاس کریمی… به عنوان محافظ درهای حرم حضرت زینب (س) منصوب شده است…" پایینشم امضا شده بود...✍ . (همسر شهید امین کریمی) ...🌿🌺🌸🌺🌿 •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•