﷽
『داستان من میترا نیستم 🌸 』
📌 #خودسازی_با_آبجی_زینب
#قسمت_پنجم
😉 #تو_هم_میتونی
🙂زینب بعد از انقلاب تصمیم گرفت به حوزه علمیه برود و طلبه بشود
🧐میگفت ما باید دینمون رو بشناسیم تا بتونیم از اون دفاع کنیم
✨در آن سال زینب ۱۲سال داشت و نمیتوانست به حوزه برود
شاید یک علت این تصمیم زینب وجود کمونیست ها در آبان بود
📚بچه های مذهبی باید همیشه خودشان را آماده میکردند تا در موقع بحث کم نیاورند
♥️زینب به همه آدم های اطرافش علاقه داشت.
😓یکی از غصه هایش کمک به آدم های گمراه بود
🌸🌿🌼🍃〰〰〰〰〰〰
خب رفقا🙂✌️
💐اینم یک بخش دیگه از تلاش های ابجی زینب برای رسیدن به هدفش…
🤔به نظرم وقتشه بریم تو فکر که ما برای هدفمون چکار کردیم؟
🙄اصلا هدفی داریم؟
🤦♀رفقا دیگه الان وقت دست رو هم گزاشتن نیست…
😈شایدم دشمن ملعونمون بیاد در گوشمون بگه…
🙁بابا مردم دیگه بی دین شدن
😒اخه مگه تو یک نفر چکار میتونی بکنی…
😏اون زمان همه مردم خوب بودن و مثل حالا نبوده که مسخرت کنن
😓همه این فکرا ممکنه مارو بی انگیزه کنه و چند قدم بریم عقب…
وقتشه به خودمون بیایم و ببیینیم حتی تلاش های یک دختر ۱۴ساله تو جامعش تاثیر میزاره و میشه افتخار ما #دخترا
🙃پس عقب نکش و جا نزن
🙂باقدرت ادامه بده
💪تو میتونی
📌@Eashagh_reza