کشف تابوت ۱۶ تنی با گنج در مقبره ارتش سفالین
مقبره چین شی هوان (Qin Shi Huang ) در چین بزرگترین مقبره جهان است که ۳۵ کیلومتر مربع مساحت دارد و به دلیل نگرانی در مورد آسیب های ناشی از فعالیت های لرزه ای، عناصر و غارتگران هنوز بخش زیادی از آن کاوش نشده است. این شهر یک چهارم مساحت شهر ممنوعه در پکن را تشکیل می دهد!
لشکر سفالین چیست؟
مجسمههای لشکر سفالین، با اندام و اندازه واقعی، بهعنوان «پاسداران معبد سلطنتی در چین باستان» مستقر شدهبودند. آنها به اولین امپراتوری چین متحد به نام چین شی هوان تعلق دارند. این امپراتور از سال ۲۲۱ تا ۲۱۰ ق. م بر چین باستان حکومت میکرد.
پیکرهٔ سربازان بیش از دوهزار سال پیش بههمراه امپراتور به خاک سپرده شدند تا برپایهٔ باوری قدیمی، در جهانِ پس از مرگ، نگهبان معبد سلطنتی امپراتور باشند و او را از گزند دشمنانش حفظ کنند.
اسلحه، زره، یشم، یک جفت شتر طلا و نقره، مجموعه ای از ظروف آشپزخانه و شش هزار سکه برنزی در یک تابوت در این مجموعه پیدا شد. با چنین دفن باشکوهی، به گفته محققان، متوفی باید یکی از پسران امپراتور کین یا یک جنگجوی بلندپایه باشد.
#اخبار_تاریخی
#آثار_باستانی
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
📜 نامه دانشآموزی به مادرش در ۴ هزار سال پیش!
نامهای از دوران «تمدن بابلی» که از سوی دانشآموزی به مادرش نوشته شده، این روزها در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته شده و بازخوردهای زیادی را به خود جلب کرده است.
او در این نامه نوشته است:
«سال به سال لباس آقایان جوان اینجا بهتر میشود، اما شما اجازه دادید که لباسهای من سال به سال بدتر شود. پسر عدادالدینم که پدرش فقط دستیار پدرم است، دو دست لباس جدید دارد، در حالی که شما حتی برای من یک دست لباس هم ضرروی ندانستی!»
#اخبار_تاریخی
#مطالب_عمومی
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
🔰پاسخ به دو شبهه در خصوص امکان و اعتبار شناخت تاریخی
ذیلا به دو منشأ شک و تردید درباره گزارههای مربوط به گذشته و شناخت تاریخی اشاره شده و پاسخ آن ، مرقوم خواهد شد.
۱_ برخی بر آناند که گزاره های مربوط به گذشته را نمیتوان بر مشاهده مستقیم استوار ساخت، به همین علت اعتبار و اعتماد پذیری چنین گزارههایی را پایینتر از گزارههای مبتنی بر مشاهده مستقیم میدانند!
_ پاسخ:
هرچند گزارههای مربوط به گذشته را بیگمان نمیتوان بر مشاهده مستقیم استوار ساخت ، لکن باید گفت که همه گزارههای مربوط به حال نیز بر مشاهده مستقیم مبتنی نیستند ، پس حتی اگر بپذیریم که مشاهده همواره بیشتر از شواهد غیر مستقیم اعتبار دارد باز هم نمیتوان به این نتیجه رسید که اعتبار گزارههای مربوط به گذشته ضرورتاً کمتر از گزارههای مربوط به حال است.
۲_ برخی دیگر مدعی هستند که گزارههای مربوط به گذشته عمدتاً و به گونهای خاص بر خاطره استوار هستند، و از آنجا که خاطره خطاپذیر است، شناختِ تاریخیِ مبتنی بر این گزارهها نیز چندان معتبر نیست!
همچنین ادعا شده که شناخت تاریخی بر شهادت استوار است و با گذشت زمان هم اعتبار شهادتها کاهش مییابد!
_ پاسخ:
اولا) خاطره در گزارههای مربوط به حال و آینده نیز دخیل هستند.
ثانیا) شناخت تاریخی لزوماً و معمولاً چندان بر شهادت و خاطره مبتنی نیست و میتواند بر شواهدی مستقل از شهادت و خاطره استوار باشد.
📚جهت اطلاعات بیشتر رك :
« دانش تاریخ و تاریخ نگاری اسلامی ، ص ۱۴۳_ ۱۵۷ »
#شناخت_تاریخی
#ویژه_متخصصین
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
🔰جستاری در مفهوم پارادایم و نقش آن در شکلگیری معرفتهای تاریخی
در فلسفههای رایج علم به صورت مکرر بیان شده است که هر علم و نظریه علمی یک سری مفروضات و پیش فرضهای هستی شناختی ، انسان شناختی ، معرفت شناختی و ارزش شناختی بنیادین دارد.
نظام معرفتی به دست آمده از مجموعه این پیش فرضها در اصطلاح، پیکره نظری یا دیدگاه نظری یا پارادایم نامیده میشود.
مسائل هستی شناختی ، انسان شناختی ، معرفت شناختی و ارزش شناختی باید پیش از آغاز نظریه پردازی آگاهانه یا ناآگاهانه حل شوند یا حل شده باشند.
نتایج و پیامدهای مناقشهای پارادایمی این ضرورت را آشکار میسازد که محققان باید آگاه باشند که انتخاب یک مفروض هستی شناسانه یا معرفت شناسانه اجتناب ناپذیر است.
🔹کاربردهای پارادایم :
۱_ کاربرد برون علمی:
پارادایم در جهت متمایز ساختن یک گروه علمی از گروه دیگر عمل میکند مثلاً میتوان فیزیکدانان را از شیمیدانان ، و آنها را از مورخان جدا کرد. چون هر یک از این رشتههای گوناگون علمی پارادایمی ویژه برای خود دارند.
۲_ کاربرد درون علمی:
الف) پارادایم را میتوان برای تمایز میان مراحل گوناگون تاریخی در تحول یک علم نیز به کار برد.
به طور مثال پارادایمی که در قرون وسطا بر علوم تاریخی مسلط بود از پارادایمی که در اواخر سده بیستم و اوایل سده بیست و یکم بر علوم تاریخی چیرگی دارد متفاوت است.
ب) پارادایم میتواند گروهبندیهای شناختی درون یک علم را از هم تفکیک کند. مثلاً علوم تاریخی معاصر از جمله به سه پارادایم اثباتی، تفسیری و انتقادی تفکیک شده است ، به این معنا که سه پارادایم متفاوت در علم تاریخ وجود دارد.
نقش پارادایم در علم تاریخ:
علوم و معرفتهای تاریخی نیز مبتنی بر یک سری پیش فرضهای پارادایمی و متافیزیکی هستی شناختی ، انسان شناختی ، معرفت شناختی و ارزش شناختی هستند که بخشی از آنها از اندیشههای فلسفی و بخشی از آنها از سنتهای دینی سرچشمه میگیرند.
در پاسخ به این سوال که اختلافهای معرفتهای تاریخی موجود چگونه به وجود آمده است و خاستگاه آنها چیست؟ میتوان گفت منشأ بیشتر اختلافهای معرفتهای تاریخی به دلیل اختلاف در پیش فرضهای پارادایمی و متافیزیکی مورخان است.
در در پاسخ به این پرسش در باب نوع معرفت تاریخی سه دیدگاه وجود دارد:
۱_ دیدگاه تفسیرگرایان و ایدهآلیستها که معرفت تاریخی را حسی و شهودی (غیر استدلالی) تلقی میکنند.
۲_ دیدگاه دوم دیدگاه پوزیتیویستهاست که به نوعی در صددند معرفت تاریخی را در واقع به یکی از انواع فرعی تفکر و علوم تجربی تبدیل کنند. طبق این دیدگاه معرفت تاریخی مثل ادراک حسی است یعنی همان گونه که من خانهای را که در آن سکونت دارم حس میکنم مورخ نیز به همان گونه انقلاب ایران و امام خمینی را حس میکند.
بنیان بیان این متفکران در این باره چنین است که تاریخ جوامع گذشته بازآفرینی تجربه گذشته است که بر اساس اصل «تشابه در تفاوت» انجام میگیرد، یعنی من قطعه از گذشته تاریخی را در ذهن خود حاضر میکنم و خود را با آن آشنا میکنم و با اینکه آن گذشته با تصور من متشابه است ولی در واقع من و آن گذشته در دو دوران متفاوت زیست میکنیم. در این مدل مورخ هویت غایبی را از طریق قرار دادنِ تصویری به جای آن در ذهن ، حاضر و قابل رویت میسازد.
۳_ بر طبق دیدگاه پارادایم انتقادی هم در علوم اجتماعی و هم در علوم تاریخی مشاهده عینی به دلیل پیش فرضهای مشاهدهگرِ محقق ، غیر ممکن است، از این رو علایق شناختاری مورخ تعیین کننده شیوههای کشف و توجیه معرفت است.
📚جهت کسب اطلاعات بیشتر رك:
« کافی ،مجید ،فلسفه تحلیلی تاریخ ، ص ۱۴۷ _ ۱۶۴ »
#شناخت_تاریخی
#ویژه_متخصصین
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
چارچوب کلی در روش تحقیق تاریخ
ذیلا به مراحلی که یک محقق در تحقیقات تاریخی خود می بایست طی کند ، اشاره میشود:
۱_ دست یافتن به نقل تاریخی متواتر، که هرگاه سخن عده زیادی از ناقلین یک حادثه متفق بود برای اثبات موضوع تاریخی کفایت میکند بلکه در بیشتر اوقات انسان قطع به درستی آن حادثه پیدا میکند.
اگر نقل کنندهها در بعضی از فرازهای حادثه اتفاق داشته باشند در همان فراز تواتر به دست میآید نه فرازهای دیگر.
و اگر در اصل حادثه متفق باشند ولی در خصوصیات حادثه با هم اختلاف داشته باشند فقط اصل حادثه متواتر خواهد بود نه خصوصیات و جزئیات آن.
۲_ اگر نتوانیم به تواتر که علم و آگاهی در پی دارد دست بیابیم ، میبایست به دنبال اطمینان و ظن پیدا کردن به صدق حادثهای که عده زیادی نقل کردهاند ، باشیم ؛ زیرا اطمینان داریم که آنها با هم تبانی به دروغ نکردند، این همان معنای روایت مستفیض است که اکثر مورخین یا عدهای از آنها نقل کنند و دیگران متعرض نشوند و یا نفی نکرده باشند.
۳_ اگر نتوانیم علم و یا اطمینان به وقوع رخدادی پیدا کنیم ، میتوانیم به نقل ، اگرچه از جانب یک نفر باشد، وثوق و اعتماد پیدا کنیم.
این وثوق خود به دو صورت است:
الف) در اثر تحقیق در شرح حال ناقل و اطلاع بر خصوصیات شخصی او ، که وی مردی بوده مورد اطمینان و راستگو و خالی از دسیسه و دروغ و خدعه ،
و اطمینان یافتن به نقل او ، آن هم بدین سبب که میدانیم وی تعمدی به دروغ در این نقل تاریخی نداشته است.
ب) اطمینان پیدا کردن به روح علمی مورخین ؛ انسان پس از ممارست و غور در مباحث علمی غالبا ظن پیدا میکند به روح علمی شخصی و پاکی نفس او ، بدین گونه که میداند این شخص به خاطر مرام و یا مصلحت یا دفاع شخصی خود ، دروغ سازی نمیکند.
۴_ پیدا شدن اطمینان به وقوع حادثهای یا عدم وقوع آن فی حد نفسه از قرائن خارجی و یا اعتبارات عقلی، مثل اینکه سخنی تاریخی یا عملی به شخصی استناد داده شده باشد که مناسب با خطی مشی زندگی و یا مناسب با نظر دینی معروف از آن شخص باشد.
[ _ سوال : آیا رسوخ اخبار کذب در یک منبع تاریخی ، منجر به مخدوش شدن اعتبار وثوق مولف آن و دیگر اخبار منقوله او خواهد شد؟
_ پاسخ : خیر ] این مطلب ضرری به موثق بودن این مورخ در سایر منقولاتش نمیزند زیرا گاهی دروغ مستند به تعمد شخصی نیست بلکه در اثر سهو و فراموشی از آن ناقل یا رواة پس از اوست [و یا به علت معتبر جلوه کردن آن خبر در نزد آن مورخ از طرقی که خودش قبول داشته است ، بوده است] مگر اینکه در کلماتش زیاد از این گونه لغزشها به چشم بخورد که در این صورت ظن به مورد اعتماد بودن وی از بین میرود.
📚 برگرفته از کتاب «پژوهشی در زندگی امام مهدی (ع) و نگرشی به تاریخ غیبت صغری» ، سید محمد صدر(ترجمه محمد امامی شیرازی)
ص ۳۸_۴۰
#روش_تحقیق_تاریخ
#ویژه_محققین
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
🏛☜آنسوی تاریخ☞🏛️
چارچوب کلی در روش تحقیق تاریخ ذیلا به مراحلی که یک محقق در تحقیقات تاریخی خود می بایست طی کند ، اشا
خلاصه متن فوق :
۱_ ابتدا باید به دنبال اخبار متواتر بود ( خواه اصل رخداد متواتر باشد خواه برخی از جزئیات آن )
۲_ سپس باید به دنبال اخبار اطمینان آور رفت.
۳_ در ادامه ، با دو صورت میتوان از اخبار آحاد تاریخی بهره گرفت:
یک، اطمینان بر عدم تعمد دروغگویی در خصوص نقل مزبور
دوم ، کسب وثوق به شخصیتی خاص که در کار علمی خود اهل دروغ نیست.
۴_ سر آخر باید سنجید که خبر مزبور با شخصیت تاریخی و دینی کسی که درباره آن سخن میگوید، سنخیت دارد یا نه. (مثلا گزارشهای دال بر گناه کردن ِ شخص معصوم ع ، با شخصیت معصومانه وی سنخیت ندارد لذا مطرود است)
نکته مهم : پوشیده نیست که در تاریخ پژوهی می بایست تمامی مراحل فوق رعایت شود ، چون تعداد اخبار متواتر اندک است و اخبار مفید اطمینان هم زیاد نیست ، لذا برای تاریخ پژوهی گریزی از استفاده از اخبار آحاد نیست.
جستاری در دو مفهوم «تاریخ بهمثابه رویداد» و «تاریخ بهمثابه گزارش»
تاریخ در یک نگاه کلی به دو ساحت هستی شناسی و معرفت شناسی قابل تقسیم است.
ساحت هستی شناسانه تاریخ را «تاریخ به مثابه رویداد» و ساحت معرفت شناسانه تاریخ را «تاریخ به مثابه گزارش» نامیدهاند.
برای فهم تقسیم فوق میتوان یک کتاب تاریخی ، به عنوان نمونه کتاب وقعة الصفین اثر نصر بن مزاحم منقری ، را در نظر گرفت ؛ در این کتاب گزارش مبسوطی از جنگ صفین ارائه شده است که خواننده با مطالعه آن علم حصولی به چگونگی و چرایی رخداد پیکار صفین خواهد یافت.
این ضبط ، ثبت و گزارش رخداد صفین در جایی است که اساساً رخدادی به نام پیکار صفین به وقوع پیوسته باشد تا گزارشی از آن ثبت شود ؛ پس ما علاوه بر گزارش و تفسیر رخداد صفین که ساحتی معرفتی دارد یک رخداد عینی و واقعی در عالم خارج داریم به نام پیکار صفین که مورد روایتگری و تفسیر مورخ قرار گرفته است.
این حقیقتِ عینیِ خارجی جنبه هستیِ روایتی دارد که توسط مورخان گزارش و تفسیر میگردد.
پس تاریخ یک معنای هستی شناختی دارد که ناظر به پدیدهها و وقایعی است که در گذشته اتفاق افتاده است، و یک معنای معرفت شناختی دارد که ناظر به شناخت و اطلاعات مربوط به گذشته است.
ناگفته نماند که این تقسیم بندی منشأ شکلگیری دو نوع فلسفه نظری تاریخ و فلسفه انتقادی تاریخ شده است که اولی ناظر به جنبه هستی شناسانه تاریخ و دومی ناظر به جنبه معرفت شناسانه تاریخ است.
#فلسفه_تاریخ
#ویژه_محققین
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛
نقاشیهایی که بعد از 2 هزار سال آشکار شدند!
باستانشناسان و پژوهشگران در طی یک فرایند دقیق و ظریف پنج ساله، جرمها و آلودگیهایی را که در طی دو هزار سال بر روی نقشبرجستههای ستونها و سقف معبد اسنا در الاقصر نشسته بودند را پاک کردند تا رنگهای اصلی و درخشان آنها نمایان شود.
در طول پنج سال، یک تیم ۳۰ نفره بر روی پروژه مشترک وزارت گردشگری و آثار باستانی مصر و دانشگاه توبینگن آلمان کار کردند. آنها نقاشیهای زندهای را آشکار کردند که پس از هزاران سال هنوز دستنخورده باقی مانده بودند.
#آثار_باستانی
#مطالب_عمومی
🏛☜[ آن سوی تاریخ ]☞🏛