eitaa logo
بصیرت انقلابی🍃
338 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
129 فایل
بصیرت، نورافکن است؛بصیرت،قبله نماوقطب نماست. قطب نما لازم است؛به خصوص وقتی دشمن جلوی انسان هست.اگر قطب نمانبود،یک وقت شمامی بینید بی سازوبرگ درمحاصره دشمن قرار گرفته اید؛آن وقت دیگرکاری ازدست شمابرنمی آید.💫امام خامنه ای💫 خادم کانال: @cholmaghani313
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸🇮🇷 💢 | توهم ژئوپلیتیکی صهیونیست‌ها در قفقاز و شام 🔹تحولات ژئوپلیتیکی در منطقه قفقاز و غرب آسیا، در سال‌های اخیر بیش از آن‌که مبتنی بر واقعیات میدانی باشد، با نوعی خوش‌خیالی بیمارگونه از سوی برخی بازیگران همراه بوده است. دو پروژه‌ی موسوم به «کریدور زنگزور» و «کریدور داوود» نمونه‌هایی از این تحرکاتند؛ طرح‌هایی که به‌رغم تبلیغات فراوان و حمایت‌های خارجی، با موانع متعدد داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی روبه‌رو هستند و بیش از آن‌که تهدید فوری به شمار آیند، بیانگر بحران راهبردی طراحان آن‌هاست. 🔸در مورد کریدور زنگزور، دولت جمهوری آذربایجان با حمایت ترکیه و برخی شرکای غربی، تلاش دارد از طریق استان سیونیک ارمنستان، مسیری میان نخجوان و خاک اصلی آذربایجان ایجاد کند. این طرح، که قرار است مکمل رؤیای «کمربند ترک‌زبان» باشد، با مخالفت‌های جدی داخلی در ارمنستان، حساسیت‌های ایران و نبود اجماع بین‌المللی روبه‌رو است. سیونیک نه‌تنها گذرگاه ژئوپلیتیکی ایران به ارمنستان و اروپاست، بلکه خط قرمز امنیتی تهران نیز به شمار می‌رود. برخلاف ادعاها، نه وضعیت میدانی منطقه اجازه اجرای بدون چالش این طرح را می‌دهد و نه ملاحظات حقوقی و تاریخی چنین تحولی را مشروع می‌سازد. 🔹در سوی دیگر، پروژه‌ای بلندپروازانه با عنوان «کریدور داوود» توسط رژیم صهیونی و برخی گروه‌های نیابتی‌اش دنبال می‌شود که هدف آن ایجاد مسیری از جولان تا مرزهای عراق از طریق اراضی شرقی است. این طرح، بخش کوچکی از توهم قدیمی "اسرائیل بزرگ از نیل تا فرات" است که در عمل، با چالش های فراوان و موانع متعددی همراه است و البته با واقعیات ژئوپلیتیکی منطقه هم کاملاً بیگانه است. درگیری‌های محلی، حضور مقتدر محور مقاومت، مخالفت ترکیه با شکل‌گیری هر نوع ساختار خودمختار در شمال سوریه، و حساسیت بالای دولت عراق نسبت به حضور نیروهای بیگانه، همه و همه مانع تحقق چنین طرحی خواهند شد. 🔸توجه شود که تحولات پیش‌رو اگرچه نیازمند رصد دقیق و واکنش هوشمندانه است، اما هیچ‌کدام نشانه‌ای از برتری قطعی دشمن نیستند. اتفاقاً این تحرکات، بیش از آن‌که نشانه‌ای از اقتدار باشند، انعکاسی از اضطراب راهبردی دشمنان محور مقاومت‌اند؛ طرح‌هایی که بیش از آن‌که به واقعیت نزدیک باشند، در رؤیاهای ژئوپلیتیکی‌شان گیر افتاده‌اند. بنابراین با نگاهی واقع‌بینانه، می‌توان گفت آنچه در قالب کریدورهای زنگزور و داوود به‌عنوان پروژه‌های ژئوپلیتیکی بزرگ معرفی می‌شود، در عمل با مجموعه‌ای از تناقض‌ها، موانع میدانی و واکنش‌های منطقه‌ای مواجه است. این طرح‌ها بیشتر به نقشه‌هایی شبیه‌اند که پشت میزهای طراحی در پایتخت‌های بی‌خبر از پیچیدگی‌های میدانی منطقه کشیده شده‌اند. 🔹رژیم صهیونی و متحدانش در حالی برای ترسیم نظم جدید تلاش می‌کنند که ظرفیت‌های تاریخی، فرهنگی، نظامی و ژئواستراتژیک ایران، سدهایی جدی در برابر تحقق این توهمات ایجاد کرده‌اند. واقعیت آن است که در میدان عمل، نفوذ پایدار، مشروعیت منطقه‌ای و توان چانه‌زنی تعیین‌کننده است؛ و ایران، برخلاف بسیاری از بازیگران، این مؤلفه‌ها را داراست. بنابراین، اگرچه این طرح‌ها تهدیداتی را مطرح می‌کنند، اما مسیر تحققشان چنان پرهزینه، ناهموار و پُر از مقاومت است که بیش از آن‌که آینده‌ساز باشند، بیانگر بی‌افقیِ راهبردی طراحان آن‌هاست. ✍🏻 مصطفی علیجان زاده @Ebasirate_enghelab
🇵🇸🇮🇷 💢 | نقاب دروغین غرب ◾️▫️◾️ 🔹اعتبار از دست‌رفته آمریکا و غرب در پرونده‌های چند سال اخیر در حوزه‌های مختلف عیان شده است. از ادعای دروغینِ وجود سلاح‌های کشتار جمعی در عراق در سال‌های دور، تا مبارزه با تروریسم در منطقه در سال‌های اخیر، و تا امروز که ادعا می‌کنند به دنبال صلح‌آفرینی در منطقه هستند، اما در برابر باند جنایت‌کار حاکم بر سرزمین‌های اشغالی نه‌تنها موضع‌گیری مخالفی ندارند، بلکه با انواع حمایت‌های سیاسی، نظامی، اقتصادی و... به نوعی شریک جرم قطعی جنایات صهیونیست‌ها در منطقه محسوب می‌شوند. 🔸اما به‌ هر حال نقاب دروغین غرب اکنون افتاده و جهانیان شاهد قدرت منطق و استدلال ایران و محور مقاومت هستند و روایت معتبر را، روایت محور مقاومت می‌دانند. آن‌گونه که مثلاً «محمد بن عبدالرحمن آل ثانی» وزیر خارجه قطر در نشست مطبوعاتی مشترک با همتای لبنانی خود فاش کرد، «دونالد ترامپ، پس از حمله موشکی ایران به پایگاه العُدید، شخصاً با امیر قطر تماس گرفت و خواستار تماس فوری با ایران برای بررسی امکان آتش‌بس شد». این تصویرِ خفت‌بار، دقیقاً در لحظه‌ای ثبت شد که رسانه‌های غربی بر ناقوس پیروزی کامل در برابر ایرانیان می‌دمیدند. 🔹یا در موردی دیگر، که به‌ تازگی شاهد تقطیع و شیطنت رسانه‌ای فاکس‌نیوز در مصاحبه اخیر وزیر امور خارجه ایران با این شبکه تلویزیونی هستیم؛ جایی که سید عباس عراقچی، طبق بیانیه وزارت امور خارجه، در رابطه با آینده رژیم صهیونی به صراحت اعلام می‌کند که آینده این رژیم محتوم بوده و با این حجم از جنایاتی که در سرزمین‌های اشغالی مرتکب شده، عملاً امکان ادامه بقا در این سرزمین وجود ندارد؛ اما این بخش حذف شده و تنها با برجسته‌سازی بخشی دیگر از مصاحبه، به دنبال القای ضعف و انفعال در سیاست‌های کلان و راهبردی نظام هستند. 🔸این در حالی است که در همین مصاحبه، به دو موضوع بسیار اساسی دیگر از سوی وزیر امور خارجه ایران اشاره می‌شود که لازم است جریانات رسانه‌ای داخلی بر آن‌ها تأکید کرده و ضریب دهند: یکی اینکه آنچه در در حال وقوع است، نسل‌کشی‌ای است که با سلاح‌های آمریکایی انجام می‌شود؛ و دوم اینکه ایران به تلاش‌های خود برای پیگیری پرونده ترور فرمانده نیروی قدس سپاه سردار حاج قاسم سلیمانی، در محاکم داخلی و بین‌المللی ادامه خواهد داد. 🔹فلذا بروز سوءتفاهم‌ها و برداشت‌های نادرست ادراکی در فضای رسانه‌ای کشور، آن هم با استناد به منابع خبری و رسانه‌ای غربی، دقیقاً همان چیزی است که غربی‌ها و آمریکایی‌ها می‌خواهند. بنابراین، باید با علم بر وجود «نقاب دروغین غرب» در روایت‌ها و اطلاعات، نسبت به آن‌ها بدبین و دارای ظن سوء بود، و در برابر خودی‌ها خوش‌بین و دارای حسن‌ظن. ✍🏻 رامین نصیری | @Ebasirate_enghelab
🇵🇸🇮🇷 💢 | جنگ اقتصادی را با مردم می‌بریم؛ اگر بایدها را جدی بگیریم ◾️▫️◾️ 🔹حدود ده روز پیش از خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، رهبر معظم انقلاب در دیداری با سران قوا، از ضرورت تشکیل «اتاق جنگ اقتصادی» سخن گفتند. این هشدار راهبردی با هدف آمادگی همه‌جانبه کشور در برابر موج جدید تحریم‌ها مطرح شد؛ اقدامی که به تشکیل شورای هماهنگی اقتصادی قوا انجامید. حتی رهبر معظم انقلاب برای چابکی کار، اختیارات خود را واگذار کردند و فرمودند هرجا مصوبه‌ای در این شورا به تصویب رسید، دیگر معطل موافقت ایشان نشده و کارها را سریع‌تر آغاز کنند. 🔸اما امروز، با گذشت بیش از هفت سال، این پرسش جدی و صریح همچنان پابرجاست که امروز در چه شرایطی هستیم.واقعیت آن است که جنگ اقتصادی، همانند هر نبرد دیگری، محتاج آمادگی، سازماندهی، مردمی سازی دفاع، انضباط و روحیه مقاومت است. جنگی یعنی جهت‌دهی همه منابع کشور در مسیر اهداف کلان ملی: کاستن از هزینه‌های زائد، تقویت تولید داخلی، جلوگیری از ریخت‌وپاش منابع ارزی، و بودجه‌ریزی بر مبنای اولویت‌های حیاتی کشور. نگاهی به الگوی دهه شصت نشان می‌دهد که کشور توانست با همین الگو از گردنه‌های سخت عبور کند.امروز نیز نشانه‌هایی روشن از روحیه مقاومت اقتصادی وجود دارد. در دوره دولت شهید رئیسی، هزاران واحد تولیدی نیمه‌تعطیل، جان دوباره گرفتند. مهندسان، کارگران و فعالان اقتصادی با روحیه جهادی، به صحنه آمدند. این اقدامات نشانه آن است که وقتی باور به شرایط جنگی در مسئولان و مردم شکل می‌گیرد، اقتصاد می‌تواند برخلاف تصور دشمن، رو به پیشرفت حرکت کند. و چه بسا همین مجاهدت هاست که مانع از تحقق هدف دشمن در فروپاشی اقتصاد ایران شده است. 🔹اما در کنار این اقدامات مثبت، هنوز برخی نشانه‌ها حکایت از ناهماهنگی جدی با منطق اقتصاد جنگی دارد. واردات خودروهای لوکس، تخصیص ارز به کالاهای غیرضرور، و هزینه‌های اشرافی در برخی دستگاه‌ها – به‌ویژه در بخش‌های بانکی و نفتی – زنگ خطرهایی هستند که نمی‌توان نادیده گرفت. پرسش اساسی آن است که در شرایط ، چه منطقی اجازه می‌دهد خودروی ۲۵۰۰ سی‌سی وارد شود؟ یا به کالاهایی که نیاز اساسی مردم نیستند، ارز بسیار زیاد تخصیص می‌یابد؟ چرا بخشی از نظام بانکی، به‌جای پشتیبانی از تولید، درگیر فعالیت‌های غیرمولد و سوداگرانه شده است؟ بدیهی است که در جنگ اقتصادی باید ساختارهای بودجه‌ریزی و سیاست‌گذاری اقتصادی بر پایه اهداف تولیدی بازطراحی شوند و نظام بانکی نقش پشتیبان واقعی برای تولید بیابد. 🔸راه پیروزی روشن است: بازگشت به اصول . این الگو، نسخه‌ای پویا برای پیروزی در جنگ اقتصادی است. امروز بیش از همیشه، نیازمند صرفه‌جویی ملی، شفاف‌سازی مالی، مردمی‌سازی اقتصاد و پایان دادن به رانت‌های ساختاری هستیم. 🔹و البته مجاهدت در کار و برنامه ها باید در اولویت باشد‌ چنانچه رهبر معظم انقلاب در پیام دیروزشان فرمودند: "جدیت و پیگیری و به نتیجه رساندن کارهای کشور وظیفه‌ی همه‌ی دستگاههای مسئول اجرائی است." ✍🏻 علی محمدی @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | پارادوکس امنیتی بیروت ◾️▫️◾️ 🔹بیروت در دام معادله‌ای گرفتار شده که هر قدم به سوی امنیت، آشوب را نزدیک‌تر می‌کند. تصمیم دولت عون برای خلع سلاح حزب‌الله، نه راه‌حلی برای ثبات، بلکه به سان جرقه‌ای بر باروت تنش‌های تاریخی در است. واقعیت این است که قدرت نظامی حزب‌الله نه تنها بازدارنده صهیونیست‌هاست، بلکه سدی است در برابر فروپاشی کامل نظم شکننده لبنان؛ بیروت بدون ، شهروندانش را در برابر اسرائیل بی‌پناه می‌گذارد، و با حزب‌الله، اسیر فشارهای سیاسی و اقتصادی و ... غرب می‌شود. 🔸غرب با درک این تناقض، به جای جنگ نظامی، اقتصاد و سیاست را نشانه رفته است. تحریم بانک مرکزی لبنان و بلوکه کردن ۹ میلیارد دلار کمک بین‌المللی، تلاشی است برای کاهش تاب‌آوری جامعه لبنانی تا شاید وفاداری‌شان به و حزب‌الله را از دست بدهند. اما آمارهای میدانی حکایت دیگری دارند: پیروزی مطلق کاندیداهای حزب‌الله در انتخابات شهرداری‌های لبنان در ماه‌های گذشته نشان می‌دهد که قدرت نرم‌افزاری و سیاسی جریان مقاومت همچنان کارآمد بوده و مقاومت لبنان همچنان مجهز به سلاح حمایت مردمی است. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد حداقل ۷۱٪ از ساکنان جنوب لبنان حاضرند کاهش سهمیه نان را بپذیرند، اما جزء مخالفان خلع سلاح باقی بمانند. 🔹پیچیدگی ماجرا زمانی آشکار می‌شود که ژئوپلیتیک لبنان و توانمندی‌های نظامی حزب‌الله را بیشتر بررسی کنیم. نزدیکی سرزمینی لبنان به سرزمین‌های اشغال شده به گونه‌ای است که سکوهای حفاری رژیم صهیونی در دریای مدیترانه که روزانه حداقل ۴۵۰ میلیون فوت مکعب گاز استخراج می‌کنند، در برد موشک‌های بالستیک حزب‌الله قرار دارند. یعنی تنها چند دقیقه نیاز است تا با پرتاب موشک از جنوب لبنان، شاهد انفجار در میدان انرژی «تامار» رژیم صهیونی باشیم. بهرحال سرمایه‌گذاری ۴۰ میلیارد دلاری بریتیش پترولیوم در میادین انرژی رژیم صهیونی باعث شده است که امنیت امروز رژیم برای غرب بیش از پیش اهمیت داشته باشد. بنابراین با این واقعیت، معادلات امنیتی از خیابان‌های بیروت به دفتر مدیران شرکت‌های انرژی غربی کشیده شده است. 🔸اما در نهایت غرب می‌داند خلع سلاح مقاومت غیرممکن است، چرا که این موضوع بارها آزموده شده است و شکست خورده است؛ حدود بیست سال پیش نیز دولت فؤاد سنیوره تصمیم مشابهی اتخاذ کرده بود، اما دولت لبنان نتوانست آن را اجرایی کند. پارادوکس نهایی اینجاست: بیروت یا باید امنیتش را با اسلحه‌های حزب‌الله حفظ کند، یا با از دست دادن آنها، امنیت خود و منطقه را قربانی معادلات بین‌المللی سازد. این انتخاب، نه در مجلس لبنان، که در کوچه‌پس‌کوچه‌های جنوب بیروت رقم می‌خورد؛ جایی که شهدای مقاومت همچنان در قلوب و اذهان مردم‌اند و کودکان هنوز خاطره جنگ سال گذشته با رژیم صهیونی را با نقاشی‌هایشان روی دیوارها زنده نگه داشته‌اند. ✍🏻 رامین نصیری @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | وقتی ما جیغ و سوت می‌زدیم! ◼️◾️▪️ 🔹نمایش موشک‌های ایرانی در حرم اباعبدالله(ع) از جمله صحنه‌هایی بود که این روزها دیدیم و کلی ذوق کردیم. اما شاید ندانیم برای این ذوق‌کردن‌ها، کلی جان‌ها داده شده و کلی خون‌ها ریخته شده است؛ که گفتن هر کدامشان یک روضه‌ی مصور از روز عاشوراست. ما ده‌ها شهید موشکی و پدافندی در ارتش و سپاه داشته‌ایم. یک موشک سوخت مایع تا بخواهد پرتاب شود، حدوداً سه ساعت زمان می‌برد و برای هر شلیک باید سه گردان سوخت، پرتاب و نقشه با هم همکاری کنند. این یعنی سه ساعت زیر آتش دشمن و هر لحظه امکان پرکشیدن. 🔸نکته‌ای که بر جانسوزتر شدن ماجرا می‌افزاید، این است که به علت نوپا بودن دو مجموعه‌ی آفندی و پدافندی، اکثریت شهدا جوان‌های دهه‌ی هفتادی یا هشتادی هستند. خلاصه، وقتی ما جیغ و سوت می‌زدیم و منتظر بودیم که «فتاح» شلیک شود؛ یک جوان دهه‌ی هفتادی داشت مخزن سوخت مایع را پر می‌کرد تا شلیک انجام شود. وقتی ما جیغ و سوت می‌زدیم که «خیبرشکن» بر سر صهیونیست‌ها ببارد، یک جوان دهه‌ی هشتادی داشت زیر آتش، نقشه‌خوانی می‌کرد. 🔹وقتی ما جیغ و سوت می‌زدیم که «بزنید، ده تا ده تا بزنید، صد تا صد تا بزنید»، جوان دهه‌ی هشتادی ما زیر دید پهپادهای صهیونیستی و ماهواره‌های آمریکایی در حال آماده‌سازی لانچرها بود. 🔸بسیاری از موشک‌های ایرانی زمانی شلیک شد که کمی آن‌سوتر، پیکر چند شهید دهه‌ی هفتادی و هشتادی بر روی زمین بود. بسیاری از شهدای ما زمانی پر کشیدند که ۴۸ ساعت یک‌سره پلک هم نزده بودند. بسیاری هم زمانی لبیک گفتند که از جسمشان کنار مخزن سوخت، فقط خاکستری باقی مانده بود. 🔹این یک روضه‌ی مصور است. آن نیروی پدافند ارتش و سپاه، در حالی «هرمس»۱۳۰، «هرون» و پهپادهای انتحاری «هاروپ» را به زیر کشید که می‌دانست ممکن است ثانیه‌هایی بعد جسمش در زمین و روحش در آسمان‌ها باشد. 🔸اگر مدافعان حرم را با صدرزاده و حججی می‌شناسند، در این ۱۲ روز ده‌ها حججی و صدرزاده تقدیم شد. شهدایی که هر کدامشان یک سرمایه و گنج عظیم بودند. شهدایی که هرچند دهه‌ی هفتادی و هشتادی هستند، اما نسل «زد» نیستند؛ بلکه نسل «ضد» هستند: نسل ضدیت با استکبار، نسل ضدیت با صهیونیسم، نسل ضدیت با هر که بخواهد نگاه چپ به این ملک و مملکت بیندازد. 🔹سیدِ زعیم و حکیم ما با امید به این نسل جوان ، مومن و انقلابی دل به دریا زد و از عظمت ایران گفت و سرود. ✍🏻 یعقوب ربیعی | @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | واکنش رسانه‌ها به تحقیر ترامپ در آلاسکا ◼️◾️▪️ 🔹نشست «ولادیمیر پوتین» رئیس‌جمهور روسیه و «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در پایگاه «المندورف ـ ریچاردسون» در حومه «انکوریج» آلاسکا، بازتاب گسترده‌ای در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا داشته و با موجی از انتقاد و سرخوردگی نسبت به عملکرد ترامپ همراه شده است. رسانه‌های آمریکایی از هر دو حزب سیاسی، پوتین را پیروز بی‌چون و چرای این دیدار توصیف کردند و معتقدند ترامپ نتوانست دستاورد ملموسی از این نشست به دست آورد. 🔸حتی تلویزیون «فاکس نیوز» که همواره از حامیان اصلی ترامپ محسوب می‌شود، این دیدار را به شدت نقد کرد و نوشت: «فضای حاکم بر سالن بسیار غیرمعمول بود و اصلاً مطلوب نبود. پوتین وارد شد، فورا صحبت کرد، کنار رئیس‌جمهور آمریکا عکس گرفت و سپس صحنه را ترک کرد، جوری که انگار همه چیز طبق خواسته او پیش رفته باشد.» این نقد نشان می‌دهد که تصویر عمومی از نشست آلاسکا، برخلاف انتظار هواداران ترامپ، به سود رئیس‌جمهور روسیه رقم خورده است. 🔹روزنامه «نیویورک تایمز» نیز نوشت:« پوتین هنگام ورود به خاک آمریکا شاد و مشتاق به نظر می‌رسید، چرا که پس از سه سال انزوای دیپلماتیک و تحریم‌ها، او توانست با استقبال گرم رئیس‌جمهور آمریکا مواجه شود.» این روزنامه تاکید کرد که این صحنه نمادی از دست بالای دیپلماسی روسیه در برابر آمریکا بود.«وال استریت ژورنال» نیز ضمن بررسی دستاوردهای نشست، نوشت: «ترامپ فرش قرمز را برای پوتین پهن کرد اما در عوض چیز زیادی به دست نیاورد. پوتین پیروزی‌های نمادینی کسب کرد، از جمله اینکه در خاک آمریکا از موضع برابر رفتار شد و تحریم‌ها را دور زد، بدون اینکه هیچ امتیازی بدهد.»«جان بولتون»مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، نیز در ارزیابی خود گفت: «پوتین آشکارا پیروز شد، اما ترامپ دستاورد قابل توجهی نداشت و بسیار خسته به نظر می‌رسید. او فقط جلسات بعدی با پوتین را در پیش داشت و هیچ توافق عملیاتی مشخصی به دست نیامد.» 🔸به طور کلی بررسی نظرات رسانه‌ها و تحلیل‌های سیاسی محافل غربی و غیر غربی نشان می‌دهد که نشست آلاسکا، تصویری روشن از سردرگمی و ضعف آمریکا حتی در خاک خود ارائه کرد. واقعیت آن است که این نشست‌ها و جلسات نمی‌تواند سیاست‌های شکست‌خورده ترامپ را ترمیم کند و حتی فرش قرمز و نمایش‌های دیپلماتیک نیز نمی‌تواند خلأ کمبود دستاوردهای واقعی واشنگتن را پنهان سازد. تجربه آلاسکا بار دیگر نشان داد که ادعاهای بزرگ و ژست‌های ظاهری آمریکا، توانی برای جبران ناکامی‌های راهبردی و ضعف در سیاست خارجی ندارند و باید به دنبال راهکارهای واقعی و عملی برای حل مسائل بین‌المللی بود. ✍🏻 علیرضا سلیمانی نژاد @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | آمریکای نامردِ وامانده! ◼️◾️▪️ 🔹نحوه برخورد ترامپ با رهبران اروپایی در نشست واشنگتن، از جمله تحقیر علنی آنها و اجبار به پذیرش طرح‌های آمریکا و دیکته‌گویی سیاسی، نشان‌دهنده رویکرد سلطه‌جویانه واشنگتن و شخص ترامپ است. این رفتار مخالف همبستگی و یکپارچگی بلوک غرب بوده و عملاً ثابت می‌کند آمریکا حتی برای نزدیک‌ترین متحدان خود نیز ارزشی قائل نیست. این جلسه برای هماهنگی و همراه‌سازی اروپایی‌ها با سیاست‌های ضداروپایی آمریکایی‌ها برگزار شد و ترامپ اثبات کرد که «سیاست اول آمریکا» به معنای نادیده گرفتن، تضعیف و زیاده‌خواهی از همه، حتی متحدین سنتی، است. 🔸ترامپ با پیشنهاد توافق صلحی که خواستار واگذاری بخش‌های وسیعی از شرق اوکراین به روسیه بود، عملاً حاکمیت کی‌یف را زیر پا گذاشت. این طرح که با فشار بر زلنسکی برای پذیرش تبادل اراضی همراه است، هم حقوق بین‌الملل را نقض می‌کند و هم نشان‌دهنده نادیده گرفتن اصل تمامیت ارضی کشورها و غیرقابل اعتماد بودن سیاست «دست چدنی در دستکش مخملی» ایالات متحده است. 🔹تلاش ترامپ برای مشروعیت‌بخشی به خواسته‌های سرزمینی روسیه در اوکراین، مانند الحاق کریمه و دونباس، و تأکید بر عدم لزوم پیوستن اوکراین به ناتو، در حالی همسویی آشکار با اهداف ژئوپلیتیک مسکو قلمداد می‌شود که این رویکرد از یک سو امنیت اروپا را تهدید می‌کند و از سوی دیگر نشان‌دهنده پذیرش شکست در برابر روس‌هاست. 🔸مضافاً، تلاش ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل از طریق اقدامات نمایشی برای ایجاد صلح، نشان‌دهنده نگاه ابزاری به مفهوم صلح است. پیشنهاد او برای آتش‌بس موقت بدون حل ریشه‌ای اختلافات، شاید تنها به تثبیت دستاوردهای نظامی روسیه کمک کند و برای اروپایی‌ها آورده‌ای نداشته باشد. همچنین، طرح صد میلیارد دلاری فروش سلاح‌های آمریکایی به اوکراین با تأمین مالی اروپایی‌ها، نشان می‌دهد ترامپ به جای حل دیپلماتیک بحران، به دنبال منفعت‌طلبی اقتصادی و گسترش نفوذ نظامی آمریکاست. این رویکرد که با سیاست‌های جنگ‌افروزانه آمریکا در غرب آسیا نیز همسو است، صلح پایدار را در اوراسیا غیرممکن می‌سازد. در این میان، پیشنهاد ترامپ برای ارائه تضمین‌های امنیتی مشابه اصل پنجم ناتو به اوکراین، نیز نشان‌دهنده تلاش برای گسترش نفوذ نظامی آمریکا تا مرزهای روسیه است؛ تلاشی که سال‌ها پیش باعث شروع جنگ شد و نشان می‌دهد ابرقدرت وامانده با نامردی در حق اروپای متحد خود، همچنان اهداف بلندمدت خود را پیگیری می‌کند. 🔹به هرحال، سیاست‌های آمریکای ترامپ در قبال اوکراین و اروپا، تجلی دیگری از رویکردهای یکجانبه‌گرایانه، نقض حاکمیت ملی کشورها و اولویت‌دهی به منافع کوتاه‌مدت بر صلح پایدار است. این روند، که با تحقیر متحدان و تشدید تنش‌ها همراه است، بحران‌ها را حل نمی‌کند و صرفاً نشان‌دهنده واماندگی و استیصال قدرت آمریکاست. ✍🏻 رامین نصیری @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | امان از رادیکالیسم! ⁉️رادیکال‌ها از شهدای جنگ اخیر شرم نمی‌کنند؟! 🔸بعد از جنگ تحمیلی ۱۲ روزه آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه ایران، در عرصه سیاست داخلی ایران یک اتفاق مهم و تعیین‌کننده رخ داده که به موضوع اصلی کشور نیز تبدیل شده است. آن اتفاق صورت‌بندی جدیدی از ساخت مؤلفه‌های قدرت در کشور است؛ در این صورت‌بندی نقش رهبر حکیم انقلاب اسلامی، توان نظامی بالای نیروهای مسلح، همراهی حداکثری مردم با ایران عزیز و قوی، (با همه تنوعاتی که دارند) و در نهایت پشتیبانی کامل دولت و شخص رئیس‌جمهور از جنگ به بهترین شکل ممکن در کنار یکدیگر آراسته شد. در کنار اینها در عرصه سیاست‌ خارجی بی‌اعتمادی به آمریکا و تروئیکای اروپا و تنفر از سیاست‌های سران غربی در جنگ، در میان مردم دامنه بیشتری پیدا کرده است. 🔸اما دو گروه حاشیه‌ساز و رادیکال می‌کوشند این صورت‌بندی جدید که نقاط قوت پیروزی ایران در جنگ اخیر بودند و هم‌اکنون نیز مهم‌ترین عامل بازدارنده دشمنان از تجاوز مجدد علیه ایران محسوب می‌شوند، را از خاصیت و کارکرد بيندازند: ۱) گروهی رادیکال و غرب‌گرا که زیست سیاسی خودشان را در مخالفت با صورت‌بندی جدید پیدا شده پس از جنگ می‌دانند، تلاش می‌کنند تا با ناسازگاری، ساز دیگری کوک کنند. غرب‌ستیزی و تنفر مردم ایران از آمریکا، کابوس این دار و دسته به حساب می‌آید؛ چرا که هویت و سرشت اجتماعی این‌ها در پیوند با غرب و آمریکا تعریف شده است. این گروه با بیانیه‌ها و مواضع ساختار شکنانه، به نقطه امید دشمنان برای حمله مجدد به ایران تبدیل شده‌اند؛ چه بدانند و چه ندانند. ۲) در سوی مقابل، گروهی سطحی‌نگر علیرغم نقش مؤثر و سازنده دولت و شخص رئیس‌جمهور در هماهنگی با میدان و پشتیبانی مطلوب از جنگ، مرکز ثقل تخریب‌های خود را پس از جنگ، دولت و رئیس‌جمهور گذاشته‌اند. این دسته نیز با اصلی فرعی نکردن مسائل کشور و از یاد بردن دشمن اصلی (آمریکا و رژیم صهیونی) و تکیه بر ایده غلط عدم کفایت سیاسی رئیس‌جمهور، خواسته یا ناخواسته به نفع دشمنان کار می‌کنند. 🔸در این‌جا یک راهکار اساسی وجود دارد و آن این‌که عقلاء و عناصر دلسوز کشور نگذارند این افراد جامعه را به سمت رادیکالیسم و دو قطبی بکشانند و نیز برای منافع ملی ایران مخاطره و تهدید تولید کنند. قرار نیست ایثارگری‌های فرزندان ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه و دستاوردهای درخشان دفاع ملی، قربانی مطامع رادیکال‌ها گردد. نباید گذاشت رادیکال‌های زمان نشناس، با پراکندن بذر کینه، نفرت و تفرقه و عقده‌گشایی جناحی، اتحاد عظیم ملی بدست آمده پس از جنگ را به تاراج ببرند و دشمنان را به تجاوز مجدد به ایران اسلامی امیدوار سازند. ✍ عزیز غضنفری | @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | تعیین‌ تکلیف یا تعلیق مکانیسم ماشه ◻️◽️▫️ 🔹در لابه‌لای آغاز دور جدید مذاکرات و تهدید تروئیکای اروپایی مبنی بر فعال‌سازی ، یک پرسش کلیدی پیش روی اقتصاد ایران قرار گرفته است: آیا ادامه فضای روانی ناشی از تهدید فعال‌سازی این مکانیسم به سود اقتصاد کشور است یا بهتر است که موضوع مکانیسم ماشه تعیین‌ تکلیف شود و کشور، با عبور از شوک اولیه، و فعالان آن را از بلاتکلیفی خارج نماید. 🔸دیروز دبیر شورای عالی امنیت ملی در سخنانی اشاره داشتند: «بعضی از کشورها این پیشنهاد را—تمدید مکانیسم ماشه—داده‌اند، امّا ایران قائل به این نیست؛ یعنی معتقد است که این هم یک ترتیب جدیدی می‌شود که هر از گاهی بیایند بگویند خب حالا شش ماه شد، دفعۀ بعد یک سال بشود.» 🔹تردیدی نیست که فعال‌سازی مکانیسم ماشه چالشی روانی برای اقتصاد ایران به‌شمار می‌رود؛ با این وجود، تداوم سایه این تهدید بر اقتصاد، مضرات بیشتری نسبت به فعال‌سازی آن توسط اروپا دارد. به عبارتی، ادامه فضای مبهم و نامطمئن، مانع شکل‌گیری تصمیم‌های کلان اقتصادی، سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی و حتی سیاست‌گذاری منسجم می‌شود. بدتر آنکه عدم تعیین‌ تکلیف، افق آینده را برای فعالان اقتصادی تیره می‌سازد و «انتظار برای بدتر شدن اوضاع» به یک متغیر روانی منفی بدل می‌گردد. 🔸باید توجه کرد که در عمل، بخش زیادی از تحریم‌هایی که ممکن است تحت این عنوان بازگردند، پیشاپیش توسط آمریکا و اروپا اعمال شده‌اند. همچنین با توجه به رویکرد فعلی برخی کشورها، امکان اجماع جهانی برای اجرای مؤثر تحریم‌ها چندان قوی نیست. نمونه‌ای مهم از این موضع‌گیری را می‌توان در رفتار اخیر روسیه در شورای امنیت مشاهده کرد، جایی که مسکو با استفاده از حق وتوی خود، مانع از تمدید مأموریت هیئت کارشناسی نظارت بر تحریم‌های کره شمالی شد. این اقدام نشان داد که فعال‌سازی مکانیسم ماشه در شرایط فعلی، مانند «تفنگی با فشنگی نه چندان مؤثر» خواهد بود. 🔹تجربه یک دهه اخیر اقتصاد ایران نشان می‌دهد که با وجود فشارهای خارجی، شوک‌های اقتصادی گذرا هستند؛ البته به شرط آنکه سیاست‌گذار داخلی به جای انفعال، مسیر سازگاری فعال و تدبیر را در پیش گیرد. از منظر هزینه-فایده، عبور از شوک مکانیسم ماشه و بازگشت به یک وضعیت با ثبات—ولو تحریمی—به مراتب بهتر از ادامه بلاتکلیفی و کش‌دار شدن فضای ابهام است. یک نکته روشن است: اقتصاد ایران بیش از تحریم، از بی‌تصمیمی و بلاتکلیفی ضربه خورده است. ✍🏻 علی محمدی @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | خیلی دیر شده!! ◻️◽️▫️ 🔹یکی از کارکردهای اصلی مالیات، تأمین مالی مخارج اجتناب‌ناپذیر دولت است؛ از پرداخت حقوق کارکنان گرفته تا طرح‌های عمرانی و سایر مخارج دولت. از آنجا که نظام‌های مالیاتی از نرخ‌ها، پایه‌های مالیاتی و سازمان اجرایی خود تشکیل می‌شوند، کارکردهای مختلفی دارند. در این میان، برخی از قوانین مالیاتی مثل قانون مالیات بر عایدی سرمایه علاوه بر درآمد پایدار دولت، اهداف دیگری را دنبال می‌کنند که الزاماً تأمین منابع مالی برای دولت نیست؛ هدف اصلی‌شان تنظیم فعالیت‌های اقتصادی است. این قوانین فعالیت‌های مولد و سرمایه‌گذاری را تشویق می‌کنند و در مقابل، از فعالیت‌های سودآورانه و سفته‌بازی پیشگیری می‌نمایند. 🔸این اقدام قانونی با هدف هدایت سرمایه به سمت تولید و فعالیت‌های مولد در کشور صورت می‌گیرد و تلاش دارد انگیزه فعالیت‌های غیرحرفه‌ای و مکرر در این بازارها را کاهش دهد. نرخ مالیات بر اساس مدت زمان نگهداری دارایی تعیین می‌شود؛ به‌طوری که هرچه دارایی برای مدت کوتاه‌تری (به‌عنوان مثال، کمتر از یک سال) نگهداری و سپس فروخته شود، نرخ مالیات آن بالاتر خواهد بود. در نهایت، اجرای آن منجر به کاهش تأثیر تورم بر اقشار ضعیف و هدایت سرمایه‌ها به سمت تولید می‌شود. 🔹به زبان ساده می‌توان گفت قانون مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی به معنای آن است که هر کسی که در بازار خودرو، املاک با انواع کاربری، رمز ارزها، ارز خارجی، طلا و… فعالیت نمی‌کند اما وارد این بازارها شده و عایدی نامعقول کسب کند، مشمول مالیات قرار خواهد گرفت. 🔸طرح مالیات بر عایدی سرمایه که به‌طور رسمی با عنوان «قانون مالیات بر سوداگری و سفته‌بازی» شناخته می‌شود، چندین سال در پیچ‌وخم تصویب از دولت، مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام به دلایل مختلف با سرعت بسیار پایینی حرکت می‌کرد. اما در نهایت این قانون ابتدا در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴ در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید، سپس در ۳۱ تیر به تأیید شورای نگهبان رسید. در ادامه، در ۱۴ مرداد ۱۴۰۴ رئیس مجلس آن را به رئیس‌جمهور ابلاغ کرد و نهایتاً در ۲۵ مرداد ۱۴۰۴ رئیس‌جمهور این قانون را برای اجرا به دستگاه‌های ذی‌ربط، از جمله وزارت اقتصاد، سازمان برنامه‌وبودجه و بانک مرکزی، ابلاغ نمود. 🔹با اینکه زمان اجرای مالیات بر عایدی سرمایه ابلاغ شد، اجرای کامل این قانون و دریافت مالیات منوط به تهیه آیین‌نامه‌های اجرایی و فراهم آوردن زیرساخت‌های لازم است. سازمان‌ها و وزارتخانه‌های ذی‌ربط (مانند وزارت صنعت، معدن و تجارت، وزارت راه و شهرسازی و بانک مرکزی) با همکاری سازمان امور مالیاتی موظفند این آیین‌نامه‌ها را ظرف مدت شش ماه تا حداکثر یک سال پس از لازم‌الاجرا شدن قانون، تهیه و به تصویب هیئت وزیران برسانند. 🔸با این دست فرمان، اگر خیلی خوش‌بین باشیم و به مانع بزرگتری برخورد نکنیم، برای اجرا، یک سال دیگر زمان نیاز است. همچنین در این پروسه مشخص شده، تحولات مهم در عرصه سیاسی، اقتصادی و ... می تواند منجر به تاخیر مجدد اجرای این قانون شود. ✍🏻 علی قاسمی @Ebasirate_enghelab
🇮🇷🇵🇸 💢 | بن‌بست تازه ترامپ! ◻️◽️▫️ 🔹نزدیک به چهار سال از آغاز جنگ اوکراین می‌گذرد و همچنان هیچ نشانه‌ای از پایان این مناقشه دیده نمی‌شود. ایوو اچ. دالدر، سفیر پیشین آمریکا در ناتو، در تحلیلی برای نشریه «فارن پالیسی» تأکید کرده است که اختلافات عمیق میان کی‌یف و مسکو، راه را برای هرگونه توافق سریع و ساده بسته است. این در حالی است که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، پیش‌تر ادعا کرده بود می‌تواند با یک تماس تلفنی ۲۴ ساعته، صلح را به اوکراین بازگرداند. اما واقعیت میدان چیز دیگری را نشان می‌دهد. 🔸تلاش‌های نمایشی و دیپلماتیک ترامپ و فرستاده ویژه‌اش، استیو ویتکاف، بر ایده تبادل اراضی متمرکز بوده است. اما این پیشنهاد با واقعیت‌های میدان همخوانی ندارد. اوکراین هرگونه عقب‌نشینی از دونباس را خطری استراتژیک می‌داند و روسیه نیز تنها در صورتی به توافق تن می‌دهد که شرایطش، از جمله به رسمیت شناختن «علل ریشه‌ای» بحران از نگاه مسکو، پذیرفته شود. در نشست اخیر آلاسکا در ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، گفت‌وگوهای ترامپ و پوتین نیز به نتیجه ملموسی نرسید. پوتین بار دیگر بر لزوم رفع این «علل ریشه‌ای» تأکید کرد، اما جزئیات پیشنهادهای روسیه که در ژوئن ۲۰۲۵ ارائه شده بود، در مذاکرات نادیده گرفته شد. 🔹ترامپ وعده داده بود که تضمین‌های امنیتی، از جمله حمایت مشابه ماده ۵ ناتو، به اوکراین ارائه خواهد داد. اما این وعده‌ها مبهم باقی مانده‌اند و مشخص نیست آیا آمریکا حاضر به اعزام نیرو برای دفاع از اوکراین خواهد بود یا خیر. از سوی دیگر، تحلیلگران معتقدند پوتین تنها در صورتی با تضمین‌های امنیتی موافقت می‌کند که روسیه حق وتو بر اجرای آن‌ها داشته باشد. این در حالی است که حضور نیروهای اروپایی برای تقویت امنیت اوکراین از نظر مسکو غیرقابل‌قبول است. 🔸با وجود امیدهای اولیه برای اوکراین، دیپلماسی پر سر و صدای ترامپ به نتیجه‌ای نرسیده و وعده ۲۴ ساعته او پس از شش ماه همچنان تحقق نیافته است. برخی کارشناسان، عقب‌نشینی اخیر او از دخالت در این بحران و اظهاراتش مبنی بر اینکه «این جنگ آن‌هاست»، را نشانه‌ای از ناتوانی در حل این معضل می‌دانند. این در حالی است که دونالد ترامپ، پس از دیدار آلاسکا با پوتین، در یادداشتی در شبکه اجتماعی تروث‌سوشال نوشته بود: «روز خوب و موفقی در آلاسکا بود. دیدار با پوتین هم مانند تماس تلفنی با زلنسکی و مقامات اروپایی به خوبی پیش رفت. همه توافق کردند که بهترین راه برای پایان دادن به جنگ وحشتناک بین روسیه و اوکراین، رفتن مستقیم به یک توافق صلح است که جنگ را پایان دهد، و نه صرفاً یک توافق آتش‌بس که اغلب اوقات پایدار نمی‌ماند.» 🔹در نهایت، کارشناسان غربی معتقدند تا زمانی که و احساس نکنند مذاکره به نفعشان است، تنها راه پیش رو، ادامه حمایت نظامی از کی‌یف و فشار اقتصادی بر مسکو خواهد بود. اما این مسیر نیز در سایه اختلافات عمیق، به نظر راه‌حلی موقت و شکننده است. ✍🏻 حسن نوروزی @Ebasirate_enghelab
🔰 | آیا جمهوری اسلامی به فکر بقاء خود است؟ 🔹گرچه عموم ملت فهیم ایران در پستوی ذهن خود می دانند و باور دارند که مسئله میان ایران و غرب قلدری و زیاده خواهی طرف مقابل است و بر همین اساس آن انسجام شگفت انگیز را در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه از خود به نمایش گذاشتند، با این وجود دیده میشود عده ای هرچند کم تعداد تصور کرده و القا می کنند که مشکل نگاه ایدئولوژیک جمهوری اسلامی و حکومت دینی است و اگر غیر از این باشد غرب با ایران کنار خواهد آمد! 🔹کدام خواسته است که غرب آن را برنمی تابد؟ آیا با ظواهر دینی و چارچوبی به نام جمهوری اسلامی مشکل دارند؟ پاسخ روشن است اگر این باشد که اغلب کشورهای اسلامی همین ظواهر را دارند بنابراین موضوع فراتر از این سطوح بوده و آن چیزی نیست جز استقلال، علم و دانشی که موجب قدرتمند شدن ایران می گردد. به تعبیر رهبری: "آنچه استکبار جهانی و در رأس آن، آمریکای جنایتکار با آن مخالف است، همین دین شما و دانش شما است؛" دینی که عزت آفرین و دانشی که قدرت زا برای کشور باشد مخالفت دشمنان را به همراه دارد. مضاف براین هیچ کشور و قدرتی بدون ایدئولوژی نیست، ده ها دلیل و شاهد می توان آورد که نگاه و رفتار همین غرب و در راس آن آمریکا کاملا ایدئولوژیک است! با این وجود مگر دولت مصدق دینی بود یا شعارهای مذهبی داشت؟ چرا به اعتراف خود، این دولت ملی را با کودتای معروف ۲۸ مرداد ساقط کردند. 🔹اگر هدف جمهوری اسلامی بقای خود بود طی این سالها می توانست به زیاده خواهی غرب تمکین کرده و بر سر منافع ملی معامله کند تا جائیکه با همین شکل و شمایل مقبول و محبوب غربی‌ها باشد. جمهوری اسلامی هزینه استقلال، عزت، قدرت و توسعه ایران را می پردازد و هر حکومتی بجز این نیز اگر بیاید و مدعی سهم قدرت و عزت ایرانیان باشد با او همین رفتار را خواهند کرد چناچنه در گذشته این مملکت با ا مصدق و امثال او کردند. پر واضح است برای حفظ ایران در مرتبه اول و توسعه آن در مرتبه بعدی راهی جز ایستادگی در برابر زیاده خواهی دیگران نداریم و طبیعتا این" نه بزرگ " هزینه دارد اما نتیجه ای شیرین خواهد داشت و متقابلا تسلیم نیز هزینه دارد با این تفاوت که هزینه آن فاجعه بار و غیر قابل جبران خواهد بود. جمهوری اسلامی نباشد نه دینی خواهد ماند و نه ایرانی که بخواهد به پیشرفت و توسعه دست پیدا کند! ✍🏼 @Ebasirate_enghelab