┄┅══✼☀✼══┅┄
🌷#شهید_مهدی_و_مجيد_زین_الدین
🌀پدر شهیدان زین الدین: آمادگی شهادت مهدی و مجيد را از قبل داشتم. هر بار که از جبهه به قم می آمدند تا به خانه سر بزنند می گفتم: خدایا این دو امانت تو هستند. آن ها را به تو می سپاریم. اما انتظار نداشتم هر دو با هم در یک جا و همزمان به شهادت برسند.
⚡سعی می کردند چیزی برای من تعریف نکنند. دروغ هم نمی توانستند بگویند. هر چه فکر می کنم که روزی به من دروغ گفته باشند، چیزی به یادم نمی آید. یک روز که آقا مهدی آمده بود قم سراغ مجید را گرفتم. گفت: چند روز پیش ناهار با هم خوردیم. من ناخود آگاه گفتم: نه بابا...
🍁دیدم آقا مهدی ناراحت شد و استغفرالله گفت: بعد متوجه شدم این كلمه نه بابا یعنی تو راست نمی گویی. شرمنده شدم و از ماشین پیاده شدم.
💨 حالا هر چه فکر می کنم یک گناه از او سراغ ندارم. من پدر بودم و آنها از طفولیت با من بودند. شايد برخی از سرپرستان خانواده ها از فرزندانشان خطا ببینند و بر آن سرپوش بگذارند. اما در مورد آقا مهدی و مجید، من چیزی را ندیدم که بر آن سرپوش بگذارم.
۲۷ آبان سالروز شهادت شان گرامی
کانال ما ⬇
🔻sapp.ir/Ebrahim__hadi
eitaa.com/Ebrahimedelha_ir🔺