7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زندگی زیباست🌹اما شهادت زیباتر🕊
شهید حافظ امنیت وامین ولایت شهید محمد جهانگیری
#صبحتبخیرمولایمن
منبہخاللبتاےدوستگرفتارشدم
چشـمبیمـارتـورادیـدموبیمـارشدم
فارغازخودشدموڪوسأناالحقبزدم
همچـومنصـورخـریـدارسَـرِدارشـدم
امامخمینے ره
🏝سلام مولای من ،
مهدی جان
در آرامش ناب جمعههای معطر،
وقتی نسیم یادتان،
آستان قلبم را
پر از پروانه میکند،
روی فرش انتظار،
کنار گلدانهای صورتی محبت نابتان،
رو به کوچهی چشم بهراهی
مینشینم و برای
شب پرههای بیقرار دلم
از آدینهی سبزی میگویم ک
ه شما از راه میآیید
و این لحظههای روشنِ
با شما نشستن ،
به تمام جهان میارزد ...
شکر خدا که شما را دارم 🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
4_5829913041935796495.mp3
3.29M
صوت دعای ندبه
چند صبح جمعه به انتظار او نخوابیده ای🥀💔
دل هوای روی ماه یار دارد جمعه ها
دل هوای دیدن دلدار دارد جمعه ها
صبح جمعه چشم در راهیم ما ای عاشقان
یار با ما وعده دیدار دارد جمعه ها💔
سلامتی وتعجیل در فرج مولا صاحب الزمان عج
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم🌹
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۱۳ بهمن ۱۴۰۲
میلادی: Friday - 02 February 2024
قمری: الجمعة، 21 رجب 1445
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نقل ابن عیاش
📆 روزشمار:
▪️4 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️5 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️6 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️11 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
▪️12 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
✅ التماس دعای فرج
#شهادت_یعنی...
🍃هرکه در عشق سر از
#قله برآرد هنر است
همه تا دامنهی کوه
تحمل دارند...
صبحتون شهدایی🌷🌷🌷
‹بـســمربّالخـٰالقالمـهد؎(عـج)...!✨
#جمعه های انتظار
خدایا! رحمت بیکرانت و درود
فرشتگان و فرستادگانت را بر
محمّد و خاندان محمّد قرار ده.
تایک سال بر او گناهى نوشته نشود.
یااللہیارحمانیارحیمثبتقلبےعلےدینڪ
#سلامبرابراهیم
رفته بودم ديدن دوستم. او در عملياتي در منطقه غرب مجروح شد.
پاي او شــديدًا آســيب ديده بود. به محض اينكه مرا ديد خوشــحال شد و
خيلي از من تشكر كرد. اما علت تشكر كردن او را نميفهميدم!
دوســتم گفت: ســيد جون، خيلــي زحمت كشــيدي، اگه تــو مرا عقب
نميآوردي حتمًا اسير ميشدم! گفتم: معلوم هست چي ميگي!؟ من زودتر از
بقيه با خودرو مهمات آمدم عقب و به مرخصي رفتم. دوستم با تعجب گفت:
نه بابا، خودت بودي، كمكم كردي و زخم پاي مرا هم بستي!
اما من هر چه ميگفتم: اين كار را نكرده ام بيفايده بود.
مدتي گذشت. دوباره به حرفهاي دوستم فكر كردم. يكدفعه چيزي به ذهنم
رسيد. رفتم سراغ ابراهيم! او هم در اين عمليات حضور داشت و به مرخصي آمد.
با ابراهيم به خانه دوستم رفتيم. به او گفتم: كسي را كه بايد از او تشكر كني، آقا
ابراهيم است نه من! چون من اصلا آدمي نبودم که بتوانم کسي را هشت کيلومترآن
هم در کوه با خودم عقب بياورم. براي همين فهميدم بايد کار چه کسي باشد!
يك آدم کم حرف، كه هم هيکل من باشــد و قدرت بدني بالای داشــته
باشد. من را هم بشناسد. فهميدم کار خودش است!
امــا ابراهيم چيزي نمي َ گفــت. گفتم: آقا ابرام به جــدم اگه حرف نزني از
دستت ناراحت ميشم. اما ابراهيم از كار من خيلي عصباني شده بود.
#اینحکایتادامهدارد