🔰 #سخن_نگاشت | مادرها هستند که فرزند را مؤمن بار میآورند
🔺 رهبر انقلاب، در دیدار اخیر اقشار مختلف بانوان: افشانندهی بذر ایمان در دلها؛ مادرها هستند که فرزند را مؤمن بار میآورند. «ایمان» درس نیست که آدم به یکی درس بدهد یاد بگیرد؛ ایمان یک رویش است، یک رشد معنوی است که بذرافشانی لازم دارد؛ این بذرافشانی به وسیلهی مادر انجام میگیرد و مادر این کار را میکند. اخلاق را همین طور. بنابراین نقش او فوقالعاده است.
#جهاد_تبیین
#دیدار_بانوان_با_رهبری
#مادر
#ایمان
#رویش
🌸🌺🌸🌺🌸
1.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حضرتمآدر!
دستمرابهپرچمتمیگیرم
شبیهرزمندهها..
کهدلشانگرمبودبهسربندیازهرا(س)
+گرمایدستمادرگرممیکندیخِدنیارا..
#الحمداللهکهمادرمے🌿!
از هوش مصنوعی خواستند که حرم حضرت فاطمه (س) رو برامون بسازه...
برا زیارَتِت کُجا بیام #مادَر
#فاطمیه🖤
التماس دعا🙏
5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏝چگونه حق #مادر را ادا کنم؟
🎥 استاد عالی
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#شهید_گمنام
سلام بر آنهایے ڪہ
بياد #مـادر بےنشانشان
حتے براے #مادرانشان هم
#نشـانے نگذاشتنــد ...
سلام بر #گمنامان خوشنام
#پنجشنبه_های_دلتنگی
#شهدا را یاد کنیم با ذڪر
#صلوات
8.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ رهبــــر معظم انقلــــاب:
شما بهشت میخواهید، بروید سراغ مادر؛
او بــــهشت را بــــه شما خواهد داد...
#مادر عزیـــزم روزت مبــــارک💐
2.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زمان(عج) را فقط به مادرش قسم دهید
#شهید_برونسی🎙
🤲 دعای #مادر همیشه مستجاب است. مخصوصاً مادر پهلو شکسته...
و چه میشود اگر دعایش این باشد:
اللهم عجل فرج ولدی مهدی...
صدایت میزنم با بغض مثل کودکیهایم
که در بازار غربت دست مادر را رها کرده
به تو امید دارم من شبیه آن پسر بچه
که هر باری زمین خورده بابا را صدا کرده...
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#لَـیِّنقَـلبیلِوَلِیِّاَمرِک
#امام_زمان
4.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شهید ماه اسفند؛ سردار شهید عبدالحسین #برونسی
🌹سهم خانواده من
🌹همسر شهید: يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقتها هنوز كوی طلاب مینشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد #گرم. فصل #تابستان بود و عرق همينطور شُرشُر از سرو رويمان میريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی از دوستهای عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد میخواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجبتر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچههای شما اينجا خيلي بيشتر گرما میخورند.
🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما #كولر هم تقسيم میكند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه میگويد. خندهای كرد و گفت: اين حرفها چيه شما میزنيد؟ رفيقش گفت: جدی میگويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زنها! الان خانم ما باورش میشود و فكر میكند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. میدانستم كاری كه نبايد بكند، نمیكند. از اتاق آمدم بيرون.
🌹 بعد از شهادتش، همان رفيقش میگفت: آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: میشود آن خانوادهای كه شهيد دادند، آن #مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را میتوانند تحمل كنند.
📚منبع: برگرفته از کتاب خاکهای نرم کوشک
یادش گرامی وراهش پررهرو