🌹شهید خلبان عباس بابایی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
هی دست میرود به کمرها یکی یکی
وقتی که میرسند خبرها یکی یکی
خم گشته است قد پدرها دوتا دوتا
وقتی که میرسند پسرها یکی یکی
باب نیاز باب شهادت درِ بهشت
روی تو باز شد همه درها یکی یکی
سردار بیسر آمدهای تا که خم شوند
از روی دارها همه سرها یکی یکی
رفتی که وا شوند پس از تو به چشم ما
مشتِ پُر قضا و قدرها یکی یکی
رفتی که بین مردم دنیا عوض شود
دربارهی بهشت نظرها یکی یکی
در آسمان دهیم به هم ما نشانشان
آنان که گم شدند سحرها یکی یکی
آنان که تا سحر به تماشای یادشان
قد راست میکنند پدرها یکی یکی
🆔 @misagh72
🌹شهید مدافع حرم حسین هریری
همسر شهید :
قبل از آنکه کارهای اعزامی حسین درست شود در هشتم آبانماه با هم به بهشت رضا رفتیم. سر مزار شهید مصطفی عارفی دوست، همسرم از خاطره این شهید گفت. میگفت پیکرش را بعد از شهادت خودش عقب آورده بود تا از دست تروریستها سالم بماند. به گفته حسین لباسهایش به خون شهید متبرک شده بود. من و حسین همیشه نمازهای خودمان را دو نفره به جماعت میخواندیم که آن روز هم قسمت شد و در بهشت رضا آخرین نماز جماعت دونفره را در پای مزار شهید مصطفی عارفی خواندیم. بعد از اتمام نماز هر دو با مزار شهید خلوت کردیم. موقع رفتن دیدم آقا حسین اشاره کرد به قبر دوستش و گفت: « آقا مصطفی حرفهایی که بهت زدم فقط یادت نرود.» من هم آن لحظه از او سؤال نکردم که شما چه خواهشی از شهید داشتی. فردایش دیدیم که به حسین زنگ زدند و کارهای اعزامیاش به صورت معجزهوار جور شد. شب شهادتش در آخرین تماس به من گفت برو سر قبر شهید مصطفی عارفی و از او تشکر کن. گفتم: «برای چی؟» در جواب گفت: « چون حاجت من را داد.» بعد از شهادت آقا حسین متوجه شدم حاجتش چی بود.
🆔 @misagh72
🌀یادداشت ثامن(۴)
💢بیست تحول سیاسی- تشکیلاتی برای ارتقای منزلت اجتماعی بسیج
❇️ گفتار یکم؛ فهم به موقع
🔻انتظار از بسیج و بسیجیان این است که پدیدهها را به موقع درک نماید و به قول شهید مطهری، مهم این است که انسان به موقع پدیدهها را درک کند، نه زمانی که کار از کار گذشته است.
🔹بسیج باید حاکم بر پدیدهها باشد نه محکوم آنها. این بدان معناست که بسیج در مواجهه با تحولات و رویدادها غافلگیر نشود و لازمه چنین امری اشراف بر محیط پیرامونی و تغییرات و تحولات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه است.
🔺در طول تاریخ کم نیستند رویدادهایی که در اثر فهم دیرهنگام واقعیت ماجرا، خسارتهای جبران ناپذیری را مردمان آن زمان متحمل شدند. در تاریخ اسلام واقعه عاشورا و قیامهایی که پس از آن صورت گرفت، نمونهای روشن از فهمی است که در زمان خود حاصل نشد و زمانی هم که کار از کار گذشته بود، قیامها به سرانجام مطلوب نمیرسیدند.
در یکی دو دهه گذشته نمونههای روشنی از فهم دیرهنگام یک موضوع در بین نیروهای انقلابی وجود دارد که باید از آنها درس گرفت. تعرضاتی که در مقطعی به سفارتین عربستان و انگلیس صورت گرفت و رهبری مسببان آنها را نکوهش نمودند و یا تلاشهایی که برخی نمایندگان در برهههایی برای استیضاح رئیس جمهور انجام دادند، در حالی که کشور نیازمند آرامش و تشریک مساعی قوا برای تمرکز بر حل مشکلات بود، نشان از عدم درک شرایط و موقعیت زمانی است که در آن قرار گرفتند و در این میان هرچند با هشدار رهبری از موضع اشتباه خود کوتاه آمدند، اما چیزی از نکوهیدگی دیر فهمی و عمل آنها نکاست.
✅اهم لوازم فهم به موقع موارد زیر هستند:
الف) اشراف بر تاریخ، آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی
ب) اشراف بر فرصتها و نقاط قوت و همچنین تهدیدات و آسیبها
ج) دشمن شناسی و تفکیک دشمنان اصلی و فرعی
د) پیگیری و رصد اخبار و تحولات داخلی و پیرامونی و جهانی
ه) شناخت منظومه گفتمانی امامین انقلاب اسلامی
و) درگیر نشدن در حاشیهها و افراط و تفریطها
ز) حضور مستمر در متن مردم و جامعه
...
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌀کلیپ تصویری
🌐#بسیج در کلام #رهبری
💢 قسمت دوم
#نشستهای_بصیرتی
#ثامن
#روشنگری
#بسیج
🆔 https://sapp.ir/meyar.pb
🆔 eitaa.com/meyarpb
🆔https://rubika.ir/meyar_pb
🌹شهید خلبان عباس بابایی
راوی از همسایگان شهید :
من بخاطر شغل پدر، در همان پایگاه هوایی زندگی کردم که شهید بابایی در آن زندگی و خدمت می کرد.
خانه های ما دارای دو اتاق خواب بود؛ و خوب در منطقه نظامی پدران همه ما نظامی و همکار! و هر چه درجه پایین تر، خانه ها هم کوچکتر! ما هم در بلوک 115دو اتاقه می نشستیم. روزی برای دیدن یکی از دوستان به بلوک 120 دو اتاقه رفتم. فاصله زیادی نبود. کنار دیوار خانه شان دیدم نوشته: «درود بر سرلشکر شهید عباس بابایی» وقتی به خانه آمدم، به پدر عرض کردم: نفهمیدم چرا در طبقه سوم بلوک 120 بر روی دیوار نوشته: «درود بر سرلشکر شهید عباس بابایی» پدر گفتند: منزلشان در آنجا بود!! در کمال تعجب پرسیدم: مگر شهید بابایی فرمانده پایگاه نبود؟ فرماندهان که باید در منازل «ارشد» بنشینند! پدرم آهی کشید و گفت: سرپرست خانواده پرجمعیتی که در همین بلوک 120 می نشستند، خدمت تیسمار شهید رفتند و به ایشان گفتند که قسمت «تأمین مسکن» با آنکه خانواده ی پرجمعیتی دارم، حاضر نیست که خانه ای بزرگتر در اختیار من قرار دهد. تیمسار پس از بررسی و با توجه به اینکه خانه های نظامی همه پر بودند، به این مرد گفت که مشکل شما برطرف شد. سپس به منزل رفته و اسباب و اثاثیه خود را جمع کردند و به خانه آن مرد در همین بلوک 120 طبقه سوم آمدند و او را به خانه خود فرستادند تا مشکلشان حل شود.
🆔 @misagh72
همه شهدا خصوصا شهدای کانال و امام شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهم صل علی محمدٍ نبیٍ اُمّیٍ و آله وعجل فرجهم
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
نحوه اخذ مدرک خلبانی در آمریکا از زبان شهید بابایی
نماز اول وقت
دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمیدادند تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در مقابلش و روی میز بود. ژنرال آخرین فردی بود که میبایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهارنظر میکرد.
او پرسشهایی کرد که من پاسخش را دادم. از سؤالهای ژنرال برمیآمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت زیرا احساس میکردم که رنج دو سال دوری از خانواده و شوق برنامههایی که برای زندگی آیندهام در دل داشتم همه در یک لحظه در حال محو شدن است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا درآمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای انجام کار مهمی به خارج از اتاق برود، با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم.
به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و میتوانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را میخوانم. انشاالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشهای از اتاق رفتم و روزنامهای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز خواندن شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه میدهم، هرچه خدا بخواهد همان خواهد شد. نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی مینشستم از ژنرال معذرتخواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت، نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه میکردی؟
گفتم: عبادت میکردم.
گفت: بیشتر توضیح بده.
گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعتهای معین از شبانهروز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعت زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم.
ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست، این طور نیست؟ پاسخ دادم: بله همین طور است. لبخند زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پایبندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهرهای بشاش خودنویس را از جیبش بیرون آورد و پروندهام را امضا کرد. سپس با حالتی احترامآمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک میگویم. شما قبول شدید. برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.»
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام باقی بماند. او از تشویق، شهرت و مقام سخت گریزان بود. شاید اگر كسی با او برخورد می كرد، خیلی زود به این ویژگی اش پی می برد.
زمانی كه عباس فرمانده پایگاه اصفهان بود یك روز نامه ای از ستاد فرماندهی تهران رسید. در نامه خواسته بودند تا اسامی چند نفر از خلبانان نمونه را جهت تشویق و اعطای اتومبیل به تهران بفرستیم. در پایان نامه نیز قید شده بود كه « این هدیه از جانب حضرت امام است.» عباس نامه را كه دید سكوت كرد و هیچ نگفت. ما هم اسامی را تهیه كردیم و چون با روحیه او آشنا بودم، با تردید نام او را جزء اسامی در لیست گذاشتم می دانستم كه او اعتراض خواهد كرد. از آنجا كه عباس پیوسته از جایی به جای دیگر می رفت و یا مشغول انجام پرواز بود. یك هفته طول كشید تا توانستم فهرست اسامی را جهت امضاء به او عرضه كنم. ایشان با نگاه به لیست و دیدن نام خود قبل از اینكه صحبت من تمام شود، روی به من كرد و با ناراحتی گفت:
ـ برادر عزیز! این حق دیگران است؛ نه من.
گفتم:
ـ مگر شما بالاترین ساعت پروازی را ندارید؟ مگر شما شبانه روز به پرسنل این پایگاه خدمت نمی كنید؟ مگر شما... ؟
ولی می دانستم هر چه بگویم فایده ای نخواهد داشت. سكوت كردم و بی آنكه چیزی بگویم، لیست اسامی را پیش رویش گذاشتم. روی اسم خود خط كشید و نام یكی دیگر از خلبانان را نوشت و لیست را امضا كرد.
در حالی كه اتاق را ترك می كردم. با خود گفتم كه ای كاش همه مثل او فكر می كردیم.
(راوی: امیرعلی اصغر جهانبخش)
🆔 @misagh72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ 🌹شهید خلبان عباس بابایی
بیانات❤️ رهبری درباره شهید بابایی
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
همکار شهید :
تیسمار همیشه «هوای سربازان را داشت». روزی به محل خدمت می آید، متوجه می شود که سرباز نگهبان در محل پست خوابیده است. بدون اینکه ترشرویی کند، بیدارش می کند و می پرسد: چرا در هنگام پست خوابیدی؟ سرباز هم پاسخ می دهد: امیر! 8ساعت است که در حال نگهبانی هستم. دیگر این ساعات آخر کم آوردم.
تیمسار اسلحه را از او تحویل می گیرد و او را به آسایشگاه جهت استراحت می فرستد و خود پست می دهد! هر چه اطرافیان اصرار می کنند که: امیر شایسته نیست که فرمانده پایگاه جای یک سرباز پست دهد! تیمسار گوش نمی دهد! پس از 8ساعت فرمانده قرارگاه را فرا می خواند می فرماید: 8ساعت سخت است! سرباز حق دارد سر پست بخوابد! خودم سختی آن را کشیدم. از این به بعد، پستها را 3ساعته کنید!
🆔 @misagh72
وصیتنامه 🌹شهید خلبان «عباس بابایی»
«بسم الله الرحمن الرحيم
انا لله و انا اليه راجعون
خدايا، خدايا، تو را به جان مهدی (عج) تا انقلاب مهدی (عج) خمينی را نگهدار.
به خدا قسم من از شهدا و خانواده شهدا خجالت میکشم وصيتنامه بنويسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاءالله خلاصه میکنم.
خدايا مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده.
خدايا، همسر و فرزندانم را به تو میسپارم.
خدايا، در اين دنيا چيزی ندارم، هرچه هست از آن توست.
پدر و مادر عزيزم، ما خيلی به اين انقلاب بدهکاريم.
عباس بابایی
61.4.22
21 ماه مبارک رمضان»
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
در دوران تحصیل برای كمك به بابای پیر مدرسه كه كمر و پاهایش درد می كند نیمه های شب ـ قبل از اذان صبح ـ به مدرسه می رود و كلاس ها و حیاط را تمیز می كند و به خانه برمی گردد. مدتها بعد بابای مدرسه و همسرش در تردید می مانند كه جن ها به كمك آنها می آیند! و در نیمه شبی « عباس» را می بینند كه جارو در دست مشغول تمیز كردن حیاط است .
🆔 @misagh72
🌹شهید مدافع حرم حسین هریری
زیارت کربلا
در 27 سال سنش، 25 بار زیارت رفته بود؛ سالی چهار پنج بار زمینی با دوستانش میرفت کربلا، همسرش را هم در چهار ماهی که عقد بودند، برد کربلا؛ یکبار زیارت سهروزه رفته بود و یک عرب به او گفته بود أنت مجنون؟ پرسیده بود مگر دیوانهای که هنوز نیامده برمیگردی؟ حسین پاسخ داده بود: أنا مجنون الحسین(ع)، بله من دیوانه حسینم.
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
می برمش حمام
مدتی قبل از شهادتش ، در حال عبور ازخیابان سعدی قزوین بودم كه ناگهان عباس را دیدم . او معلولی را كه هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت ، بردوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشود، پارچه ای نازك بر سر كشیده بود . من او را شناختم و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثه ای رخ داده است ، پیش رفتم . سلام كردم و با شگفتی پرسیدم : «چه اتفاقی افتاده عباس ؟ كجا می روی »
او كه با دیدن من غافلگیر شده بود ، اندكی ایستاد وگفت: «پیر مرد را برای استحمام به گرمابه می برم . او كسی را ندارد و مدتی است كه به حمام نرفته!»
(راوی: میرزا كرم زمانی)
🆔 @misagh72
🌹شهید مدافع حرم حسین هریری
همسر شهید:
رفتار ایشان خیلی مورد پسند دوستان و آشنایان بود. شهید از بنیانگذاران سه هیئت از جمله عشاق الزهرا در مشهد بودند که با مدیریت وی اداره میشد و از شروع روز اول محرم تا پایان صفر برای شهید استراحت معنایی نداشت و بیشتر وقتها در حرم امامرضا(ع) با هم بودیم و همیشه حرف شهید این بود اگر میخواهیم مصیبت اهل بیت(ع) را درک کنیم نباید راحتطلبی را در زندگی برای خود اختیار کنیم. بیشتر وقتها نذرهای هیئت را میبرد در محلههای فقیرنشین مشهد بین نیازمندان پخش میکرد. از کارهای خیر دیگری که انجام میدادند به صورت مخفی به افراد نیازمند کمک میکردند.
🆔 @misagh72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥کلیپ 🌹شهید خلبان عباس بابایی
🆔 @misagh72
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️ این کار را انجام دهید تا در زمان ظهور به دنیا رجعت کنید (برگردید).
#استاد_ماندگاری
☑️ @Sh_Aviny
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 افشاگری نماینده مجلس از جنایتهای پشت پرده طرح کنترل جمعیت
🔺روشهای اجرایی سیاست تعدیل جمعیت #جنایت بود!!
🔺ثابت میکنم نسلکشی در کشور رخ داد!
🔺بدون رضایت خانمها، آنها را مقطوع النسل کردند!
🔺#وزیر_بهداشت ۲ ماه پیش دستور جمع آوری آنها را داد!
🔺عقیمسازی هایی کردند بدون رضایت مردم!
🔺به مراجع تقلید دروغ گفتند!
🎙 دکتر بانکی پور (نماینده مجلس)
☑️ @Sh_Aviny
🌹شهید خلبان عباس بابایی
یکی از کارهایی که ایشان کرد، این بود که هواپیمای اف ۱۴ را از حالت پدافند به بمب باران تبدیل کرد. در هواپیمای اف ۱۴ برای پوشش هوایی از موشک های فونیکس استفاده می شود که موشک های بسیار گران قیمت و پیشرفته است و شهید بابایی با ابتکار خودش و پشتیبانی دوستان فنی اش، اف ۱۴ را درحالت بمب باران قرار داد. یعنی برای اولین بار در تاریخ تولید اف ۱۴- حتی در کشور سازنده خودش هم این کار را نکرده بودند. هم پدافندی بود و هم بمب باران کننده. در اواخر جنگ از این هواپیما به علت تغییرات مناسبی که روی آن ها انجام شده بود در تمامی زمینه ها استفاده شد. ایشان کار بسیار مهم دیگری که داشت، این بود که خلبان های همکار خودش را برای جنگ آماده می ساخت. خلبانی داشتیم مانند شهید بابایی در عملیات ها حضور نداشت و گاهی موضع دیگری را می گرفت و خود شهید بابایی به عنوان فرمانده او، گاهی با او درگیر می شد. اما بر اساس رفاقت، معاشرت و صمیمیت ایشان کاری روی این خلبان کرد که این خلبان شد یکی از خلبان های بسیار ارزشمند و آن چنان به جنگ ادامه داد تا شهید شد.
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
«در تصمیم گیری ها خیلی خونسرد و اهل بررسی بود. اجازه می داد آدم ها و دیدگاه های مختلف یک موضوع را بررسی کنند، بعد هم که به ایشان می گفتند خیلی رازدار بود و فاش نمی کرد، صبور بود و به موقع تصمیم می گرفت، پای آن هم می ایستاد مگر این که راه بهتری توصیه می شد. این برایش کسر شان نبود که از نظرش برگردد و یک تصمیم دیگری بگیرد.»
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
شهید بابایی، مسلمانی بسیار متواضع و بدون تکبر بود. بارها دیده می شد که به کارگران ساده پایگاه، مثل باغبان ها، نظافت چی ها و… کمک می کرد. او در آن زمانی هم که فرمانده پایگاه بود، در روزهای عاشورا و ایام سوگواری، عضو ثابت مراسم عزاداری بود. بابایی با پای برهنه در جلوی صف های عزاداران حسینی حرکت می کرد و به نوحه خوانی و مرثیه سرایی می پرداخت. این رفتار و سیره عملی او، باعث شد که شاگردان بسیار خوبی تربیت و به جامعه نیروهای هوایی کشور تقدیم کند
🆔 @misagh72
همزاد كویرم تب باران دارم
در سینه دلی شكسته پنهان دارم
در دفتر خاطرات من بنویسید
من هر چه كه دارم از شهیدان دارم
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
عباس جان ای شهید بزرگوار ؛
محتاج نگاه پر مهر شماییم.
ما را دریاب.
🆔 @misagh72
🌹شهید خلبان عباس بابایی
ایشان از محبان واقعی امام حسین(ع) بود، این شهید والا مقام در طول زندگی 37 ساله خود همواره از ابعاد شخصیت امام حسین(ع)
بهرهمند شدند. سرچشمه الگوی رفتاری این شهید از لحاظ اخلاقی، ایثار، شجاعت و بصیرت در زندگی فردی و اجتماعی از حماسه عاشورای امام حسین(ع) نشأت گرفته بود.
او با روحیه شهادتطلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سالها در جبهههای نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از ٣٠٠٠ ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پروازهای عملیاتی و یا قرارگاهها و جبهههای جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاههای عملیاتی بود و تنها از سال ١٣٦٤ تا هنگام شهادت، بیش از ٦٠ مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید.
🆔 @misagh72
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی(ره):
کسی که تمام شب را بخوابد و هیچ بخشی را به عبادت و خلوت با خدا نپردازد، شیطان بر او مسلط می شود.
👈 کمی تا بهجت🌷
@behjat135