🔘 گره گشاترین دست.
۲ دستورالعمل برای توسل به قمر بنی هاشم علیه السلام؛
🔹 فایل PDF « دو دستورالعمل برای توسل به قمر بنی هاشم علیه السلام»👇
https://eitaa.com/elteja/3742
🔸متن چگونگی توسل به قمر بنی هاشم (مناسب کپشن شبکههای اجتماعی) 👇
https://eitaa.com/elteja/3744
🔹#سخن_آوا "گره گشاترین دست"👇
https://eitaa.com/elteja/3735
🔸#سخن_آوا "سلسله نور" پیرامون اهمیت توسل به مولا قمر بنی هاشم👇
https://eitaa.com/elteja/3732
🔹#داستانک_مهدوی پیرامون حاجت روایی با توسل به قمربنی هاشم علیه السلام👇
https://eitaa.com/elteja/3730
🔸#حکایت عنایت زیبای حضرت قمر بنی هاشم به یکی از زائران کربلا👇
https://eitaa.com/elteja_tales/357
🔸بیقرار و نگران،
صورتش را مدام روی زمین میزد.
هیچ کس نمیفهمید آهو دردش چیست.
امام فرمود:
مادر است؛
صیادی بچهاش را صید کرده،
متوسل شده به من برای آزادی او.
برویم خانه صیاد!
در زدند.
صیاد با دیدن امام تعجب کرد.
فرمود:
آهو بچهاش را میخواهد،
حاضری آهو را به من ببخشی؟
گفت:
جانم فدای شما!
لحظهای بعد بچهآهو کنار مادرش بود.
آهوی مادر جلو آمد.
میخندید و دم تکان میداد.
امام سجاد علیه السلام فرمود:
میدانید چه میگوید؟
دارد برای من دعا میکند:
خدا حقی را که از شما ربودند به شما برگرداند و غایبتان را برساند.
همانطور که بچه مرا به من برگرداندید...
📚 برگرفته از بصائر الدرجات ج1، ص 353
📚دلائل الامامة ج1 ص206
👈👈دعا برای فرج، یک اصل است.
اصلی که حتی حیوانات آن را میشناسند!
#دعا_برای_فرج
#داستانک_مهدوی
#امام_سجاد_علیه_السلام
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▫️آمده بود محضر امامش.
دلش میخواست شرط روزه حقیقی را بشناسد.
سوالش را که پرسید، امام صادق علیهالسلام فرمود:
چه گمان کردهای؟!
روزه تنها ترکِ خوردن و آشامیدن نیست...
روزهی کامل، شرطهای دیگری هم دارد.
روزهداری یعنی زبانت روزه باشد از دروغ،
و چشمهایت از گناه،
باید بپرهیزی از نزاع و حسادت.
باید پشت کنی به غیبت و تهمت.
باید دور بمانی از دروغ و دشنام...
باید در انتظار ظهور و وعدههای خدا باشی! ...
اگر اینگونه باشی، روزهدار حقیقی بودهای!
و الّا به همان اندازه، از مقام روزهداری پایین آمدهای!
به راستی که چقدر کم است روزهدار حقیقی،
و چقدر زیادند آنهایی که فقط گرسنگی میکشند!
📚برگرفته از وسایل الشیعه، ج۱۰، ص۱۶۶.
👈انتظار ظهور، شرط روزهداری
#رمضان
#داستانک_مهدوی
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▪️به مناسبت دهم فروردین، سالروز درگذشت آیت الله بروجردی مرجع فقید جهان تشیع؛
ناراحت و دلخور. با همان حال ناخوش، با همان تن بیمار، به سختی عصا را کوبید به در.
میخواست توجه همه را جلب کند.
سکوت، حکمفرما شد به جلسه.
همه شنیدند که مرجع علی الاطلاق شیعیان جهان فرمود:
«این چه جسارتی بود؟!
اسم من فقیر و نام مبارک حجت خدا، دوتایی در کنار هم؟!»
لحظهای قبل، در میانه مجلس روضه، کسی گفته بود: «صلواتی مرحمت کنید، برای سلامتی امام زمان، و شفای آیت الله بروجردی!»
📚به نقل از آیت الله علی صافی گلپایگانی.
#داستانک_مهدوی
@Elteja
▪️غرق تفکر؛
خط بر خاک میکشید، پدر خاک، با انگشت مبارکش.
اصبغ بن نباته پرسید:
چرا غرق فکرید؟
چرا خط بر زمین میکشید؟
آیا رغبتی به دنیا دارید؟
فرمود:
علی و رغبت به دنیا؟!
هرگز!
به خدا که لحظهای چنین نبوده!
در اندیشه مولودی هستم، که روزی خواهد آمد،
یازدهمین فرزند از نسل من،
همان که لبریز عدل و داد میکند، زمین خدا را،
بعد از آنکه مالامال شده باشد، از ظلم و بیداد.
او ولی غیبتی دارد و حیرتی.
در روزگار غیبتش،
عدهای گمراه میشوند
و عدهای هدایت؛
با تعجب پرسید:
آیا واقعاً چنین خواهد شد؟
شنید: آری! حتماً چنین خواهد شد...
اما تو کجا و فهم این امر عظیم کجا!
بهترینهای امتاند و همنشین نیکان عترت، آنان که مومن بمانند به او، در عصر طولانی غیبتش!
📚کافی، ج1، ص 338.
#محبت_حضرت
#امتحان_غیبت
#داستانک_مهدوی
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▪️« در مسیرت، مسلمانی را نترسان؛
به زور از زمین کسی عبور نکن.
افزونتر از حقوق الهی چیزی نستان...
در سلام و تعارف و مهربانی، کم نگذار.
آن را که میگوید زکاتی ندارم، رها ساز.
با آنکه پرداخت زکات را پذیرفته همراه شو،
زکاتش را بستان بدون اینکه بترسانیاش!
مبادا تهدیدش کنی،
یا به کار دشواری وادارش کنی!...»
امام صادق علیهالسلام به گریه افتاد، وقت بیان سفارشهای جدّش امیرالمومنین علیهالسلام، به مامور جمعآوری زکات.
سپس فرمود:
والله از روز شهادت امیرالمومنین علیه السلام تا امروز...،
در این عالَم به کتاب خدا و سنّت پیامبرش عمل نشد،
و در میان این خلق، حدّی اقامه نگشت،
و به چیزی از حقّ عمل نشد...
اما اینگونه نخواهد ماند...
حق دوباره به اهلش برخواهد گشت.
و خدا حتماً دوباره برپا میکند،
دینی را که برای خود و رسولش پسندیده.
بشارتتان باد! بشارتتان باد!
به خدا قسم که حق جز در دستان شما (شیعیان) نیست.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج3، ص538.
#ظهور
#بلای_غیبت
#داستانک_مهدوی
#امیرالمومنین_علیه_السلام
@Elteja
▪️به مناسبت سالروز شهادت آیت الله موسوی اصفهانی، صاحب کتاب گرانسنگ مکیال المکارم (25 ماه مبارک رمضان)؛
از اصفهان آمده بود برای حج.
" مرض وبا " شهر مکه را گرفتار کرده بود.
ترس و وحشت امانش نمیداد.
یادش افتاد به خوابی که چند ماه پیش دیده بود.
خواب دیده بود. خواب امام زمانش را؛
امام امر کرده بود که کتابی بنویسد.
مشغلهها ولی توفیق نوشتن را از او گرفته بودند.
همانجا عهد جدیدی بست:
«هرطور شده این کتاب را خواهم نوشت، اگر از این مهلکه نجات پیدا کنم.»
به اصفهان که رسید عهدش را وفا کرد.
👈 نام کتاب را هم همانی گذاشت که امام علیه السلام فرموده بود:
«مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم:
پیمانه خوبیها، پیرامون برکاتِ دعا برای حضرت قیام کننده...»
📚مکیال المکارم، مقدمه جلد اول.
#دعا_برای_فرج
#داستانک_مهدوی
@Elteja
▪️زمانهای خواهد رسید که فرشتهها به اهل ایمان سلام کنند؛
زمانهای خواهد آمد که از اهل ایمان برخی با فرشتهها به پرواز در آیند
و بعضی با فرشتهها راه بروند؛
بعضیشان از فرشتهها سبقت بگیرند
و بعضیشان میان صد هزار فرشته داوری کنند؛
چنین زمانهای حتماً خواهد آمد!💐
کافیست که او از پردهی غیبت بیرون بیاید و قیام کند.
حضرت شمس الشموس این طور وعده دادهاند.
📚 القطره، جلد۲، ص۷۸۷.
#داستانک_مهدوی
#زیبایی_های_ظهور
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▪️تازه مسلمان بود، بی قرار زیارت حجّت خدا.
از کابل، بار سفر بست تا امام زمانش را بیابد.
شهر به شهر، میرفت و میگشت ابوسعید کابلی به دنبال نشانهای از امام غایب.
در مدینه، از بزرگی شنید که:
«مولایت، در روستای صریاست».
با پای شوق، تا صریا دوید.
بالاخره آن همه جستجو و اصرار نتیجه داد؛
چشمش روشن شد به جمال حجّت الهی.
امام، صدایش زد؛ با نامی که تنها خاندانش او را به آن میشناختند.
رازهای زیادی از امامش شنید.
وقت وداع، عرض کرد که خرجیاش تمام شده، با آنکه هنوز مبلغ اندکی در کیسه داشت.
امام فرمود: خرجیات تمام نشده، اما هرچه مانده از بین خواهد رفت، به سبب همین کلامت!
از دست امام، خرج سفرش را گرفت و مرخص شد.
خیلی زود، همان شد که امام فرموده بود.
آنچه امام عنایت کرده بود سالم ماند؛ آنچه با خود داشت، همه از بین رفت.
📚کمال الدین، ج۲، ص۴۳۹.
#داستانک_مهدوی
#حامی_شیعیان
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▪️دلش شکسته بود
نمیدانست چرا هدیهاش را رد کردهاند.
رفت پیش حسین بن روح.
وکیل امام نامهای داد دستش به خط امام.
نوشته بود:
«این زمین بعدا به کارت میآید.
آدم مورد اعتمادی پیدا کن و زمین را به نامش کن»
چند وقت بعد اسیرش کردند.
غرامت میخواستند.
فقط همین زمین مانده بود.
همان که به نام پسر دوستش کرده بود.
لطفِ مولایش به دادش رسید...
📚عبقری الحسان، جلد 5، ص127.
#رحمت_حضرت
#داستانک_مهدوی
👈 عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▫️از بصره آمده بودند دیدن امام؛
عریضه دلشان پر بود از شکایت؛
شکایت از یونس بن عبدالرحمن.
گلایه پشت گلایه؛
اتهام پشت اتهام.
یونس که در خانه امام حاضر بود
حرفها را میشنید؛
خودش را اما به امر امام، پنهان کرده بود.
بصریها که رفتند، با اشک و آه آمد خدمت امام؛
میخواست از خودش دفاع کند.
اما شنید که:
یونس! ...
فرض کن در دست تو مرواریدی باشد،
مردم امّا بگویند سرگین شتر است!
حرف مردم آیا ضرری دارد؟!...
گفت: نه!
امام رضا علیهالسلام فرمود:
وقتی امام تو از تو راضی باشد حرف مردم چه ارزشی دارد؟!
حالا قلب یونس بن عبدالرحمن آرام گرفته بود،
آرامشی از جنس رضایت امام زمانش.
📚بحارالأنوار، جلد۲، صفحه ۶۵.
#داستانک_مهدوی
👈عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja
▪️سوالش را که پرسید امام جواد علیه السلام گریهاش گرفت.
آن هم چه گریهای!
تعجب کرد.
با خودش گفت: مگر چه پرسیدم؟
پرسیده بود:
بعد از نوهی شما (امام عسکری علیه السلام)، چه کسی قرار است امام شود؟
✦✦✦ـ
امام که آرام شد، فرمود:
بعد از او امامت میرسد به پسرش، قائم منتظَر.
پرسید:
قائم؟!
چرا به او قائم میگویند؟
فرمود:
چون وقتی قیام میکند که یادش در بین مردم مرده است!...
✦✦✦ـ
دوباره پرسید:
چرا به او منتظر میگویند؟
فرمود:
چون او غایب خواهد شد؛
غیبتش هم طولانی خواهد بود.
فقط اهل اخلاص هستند که منتظرش خواهند ماند.
اما آنها که اهل تردیدند وجودش را منکر میشوند.
آنها هم که اهل انکار هستند یادش را مسخره میکنند...
📚 برگرفته از کمال الدین، ج ۲، ص ۳۷۸.
#داستانک_مهدوی
#امام_جواد_علیه_السلام
👈عضویّت در اِلتجا 👉
@Elteja