بگذشت‌درفراق‌توشب‌های‌بی‌شمار هرشب‌دراین‌امیدکه‌فرداببینمت:) "

باز دارد میرود چاهی بنا سازد علی مرد وقتی گریه دارد زود خلوت میکند🖤:)

نوشته بود: هیچکس نمیتواند تو را به اندازه کسی که برایت اشک ریخته دوست بدارد .

- هر چند‌که‌آن‌کوچه‌و‌آن‌خانه‌دگر نیست .. اما‌اثر‌سیلیِ‌در‌هست‌به‌دیوار .. ! #فاطمیه #لبیک_یا_خامنه_ای

((:

_فاطمه...؟! +جانم! _جان علی نرو‌...((:💔

چرا برات نِگَران نَباشَم ، کِہ‌ نَفسِت گاهۍ بَر نِمۍگردھ؟ الهی مادر بَرات بِمیرم ! کِہ‌ تَموم نَفسات پُر دَردِھ . .

باز دوبارھ چشاتو وا کُن عزیزَم !' مَنو نگاھ کُن کہ دارَم ، رو لَحَدَٺ خاڪ مے ریزم . .

مےبارم مثلِ آسمون براٺ . . ! مے کُشے منو با اشڪِ بـے صداٺ . . (:

- مدح زهرا را همین جمله کفایت میکند .. - چادرش حتی یهودی را هدایت میکند ..

_مثلا خیلیارو میشناسی اما هیچکسُ نداری .!

امروز دلگیری جمعه رو داره !

-و خدا رحم کند این همه دلتنگی را...(:

اے واے در اُفتاد مـادَر اُفتاد با سَر اُفتاد ! عرش آخر اُفتاد ، حِیدَر اُفتاد ، با سَر اُفتاد :)! . .

غسلها ، کفنها ، ثم جلس وحیدا .. یبکیها ، بعدها همس فی لحدها .. - زهراء ؟! انا علی .. (:💔

بیا و این دَم آخَر، بَرای دِلخوشی ام بَخند تا که نَمُردَم، بِخَند جانِ علی . .

آخرین غم من نه ، اما بزرگ ترینِ آنها بودی :)

چه بغض ها که اسیرند در گلویِ صدا چه حرف ها که نهفته است در دهانِ سکوت :)

کی میدونه ؟! شاید همزمان داریم به هم فکر میکنیم . .

فآطمیه‌ازکدامین‌غصه‌بایدجان‌سپرد؟ دردحیدر،داغ‌مادر،یاغریبیِ‌حسن..

- حس‌خفگی مبهم -

در بی خبری از تو صد مرحله پیشم... تو بی خبر از غیری من بی خبر از خویشم!(:

اینطور نیست که کسی یکدفعه بمیرد آدم ذره ذره تمام میشود ، غم به غم دلتنگی به دلتنگی !

من و دل بریدن از تو؟ چه محال خنده داری . .

واے چشماے حَـسَـن پُر از خونھ . . ! واے دردِ حِـیدرُ کے مےدونھ ؟(:

ولی واقعا ، دنیا دو روزه ؛ خواهشا بیاید باهم مھربون باشیم((: ی روز حسرت حرف‌هایی که میتونستیم بهشون بگیم و نگفتیم تو دلمون ‌می‌مونه حسرت اینکه میتونستیم بگیم از اینکه هستن تو زندگیمون چقدر خوشحالیم و حالمون با اونا خوبه .. - یادت نره ؛ دیر نشه حسرت بخوری (:!

ای کاش بخوابم؛ بیدار بشم؛ تو پیام داده باشی..(:

به چشمانت نمی‌آید بفهمی رازداری را بیا پنهان کنیم از هم از این پس بی‌قراری را ...!