eitaa logo
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
6.3هزار دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
11.3هزار ویدیو
502 فایل
با به اشتراک گذاشتن لینک کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ثواب نشر مطالب شریک باشید ./کپی مطالب با ذکر صلوات/ لینک کانال ایتا👇 @Emam_Zamaan_313 تلگرام https://t.me/joinchat/AAAAAEHGwvGjppToruRpFw ارتباط با خادمین @KhadamY @iemeHdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🎙آیت الله ناصری دولت آبادی 🔸ماجرای عنایت عجل‌الله به طلبه بدهکار و بیماری که از امام حسین علیه السلام درخواست مرگ کرد... 👌بسیار شنیدنی و تاثیرگذار 👈حتما ببینید و نشر دهید. ♨️پیشنهاد ویژه دانلود 💌بفرستید برای اونایی که گرفتارند😔 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
◽️ از اینکه بی‌تو نَفَس می‌کِشیم در عجبم... 📌 ؛ 🔆 یا صاحب‌الزمان عجل علی ظهورک 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
کانال امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
✨﷽✨ #یادت_باشد❤ ✍ #فصل‌‌‌هشتم ( #خاطرات‌خادمی‌واعزام‌رفقا) #قسمت۱۲۵ هجدهم فروردین بود که ساعت ده
✨﷽✨ ❤ ✍ ( ) ۱۲۶ بین ماه های سال، اردیبهشت برایم دوست داشتنی ترین و متفاوت ترین ماه سال شده بود، ماهی که در چهارمین روزش حمید به دنیا آمده بود. جشن تولد مختصری گرفتیم، از صبح درگیر درست کردن کیک بودم، از علاقه زیاد حمید به بستنی خبر داشتم برای همین با ثعلب و شیر تازه برایش کلی بستنی درست کرده بودم. هر چند خوشحالی و شوخی های وقت فوت کردن شمع ها زیاد به درازا نکشید! چند روز بعد منتظر بودم حمید از سر کار بیاید با هم غذا بخوریم، هوا بارانی بود، ساعت از سه هم گذشته بود ولی از حمید خبری نبود. پیش خودم فکر کردم حتما باز جایی دستش بند شده و دارد گره کاری را باز می کند، وقتی زنگ در را زد طبق معمول به استقبالش رفتم، تا ریخت و قیافه اش را دیدم از ترس خشکم زد. سر تا پایش خاکی و کثیف بود، فهمیدم باز تصادف کرده! زانوهای شلوارش پاره شده بود و رد کشیده شدن روی آسفالت پشت آستین کاپشنش مشخص بود، رنگ به صورتم نمانده بود، همان جا جلوی در بی حال شدم. طاقت نداشتم حمید را این مدلی ببینم، دلداریم داد و گفت: «نگران نباش، باور کن چیزی نشده، ببین خودم با پای خودم اومدم خونه، همه چیز به خیر گذشت». ولی من باور نمی کردم، سوال پیچش کردم تا بفهمم چه اتفاقی رخ داده، پرسیدم: کجا تصادف کردی حمید؟ درست بگو ببینم چی شده؟ باید بریم بیمارستان از سر و پاهات عکس بگیریم. حمید در حالی که لیوان آب را سر می کشید گفت: «با آقا میثم و آقا نبی الله سوار موتور می آمدیم که وسط غیاث آباد یک ماشین به ما زد، سه نفری پرت شدیم وسط خیابون، شانس آوردیم من کلاه داشتم». زخم های سطحی برداشته بود، از سیر تا پیاز قصه را تعریف کرد که: چجوری شد، کجا زمین خوردن، بقیه حالشون خوبه یا نه. این طور چیزها را از من پنهان نمی کرد، من هم فقط غر می زدم: «چرا راننده اون ماشین این طور رانندگی می کرده؟ تو چرا حواست نبوده». بعد هم یک راست رفتم سراغ اسپند، اسپند دود کردن های من ماجرا شده بود، تا می خواست بیرون برود اسپند مشت می کردم و دور سر حمید می چرخاندم. حمید هم برای شوخی اسپند را از مشت من می گرفت زیر بغل هایش، دور کمرش، بین پاهایش می چرخاند و می خندید، حتی لباسش را می زد بالا، روی شکمش می گذاشت می گفت بترکه چشم حسودا. این اولین باری نبود که حمید تصادف می کرد، چندین بار با همین سر وضع به خانه آمده بود، اما هر دفعه، مثل بار نخست که خونین و مالين با لباس پاره میدیدمش، دست و پایم را گم می کردم و توان انجام هیچ کاری را نداشتم. مخصوصا یک بار که شبانه از سنبل آباد در حال برگشت به قزوین بود موتور حميد به یک نیسان خورده بود. شدت تصادف به حدی بود که حمید با موتور به وسط جاده پرت شده بود، هر دو طرف جاده الموت دره های وحشتناکی دارد، شانسی که آورده بودیم این بود که وسط جاده زمین خورده بود. آن شب هم که بعد از کلی تأخیر به خانه آمد همین وضعیت را داشت، لباس های پاره، دست و پاهای خونی این تصادف کردن ها صدایم را حسابی در آورده بود که چرا با اینکه حساسیت من را می داند، مواظب نیست. از روی حساسیتی که به حمید داشتم شروع کردم به دعوا کردن: مگه روز رو از تو گرفته بودن؟ چرا شب اومدی؟ چرا رعایت نمی کنی؟ این موتور رو باید بندازیم آشغالی! از بس از این تصادف ها دیده بودم چشمم ترسیده بود، به حدی حساس شده بودم که در این شرایط یکی می خواست من را آرام کند و برایم آب قند درست کند! حمید لباس های پاره و خونی را عوض کرد و تا شب خوابید، ولی شب کمر درد عجیبی گرفت، چشم روی چشم نمی گذاشت، تا صبح حمید را پاشویه کردم، دستمال خیس روی پیشانیش می گذاشتم و بالای سرش قرآن می خواندم. چون دوره های درمان را گذرانده بودم معمولا اكثر کارها حتى تزریقاتش را خودم انجام می دادم، وقتی دید تا صبح بالای سرش بیدار بوده ام گفت: من مهر مادری شنیده بودم ولی مهر همسری نشنیده بودم که حالا دارم با چشم های خودم می بینم، اگر روزی مسابقه مهربونی برگزار بشه تو نفر اول میشی خانوم. ... التماس دعا🤲🏻🌹
🍃امام رضا عليه السلام: تا سه خصلت در مؤمن نباشد، مؤمن نيست: خصلتى از پروردگارش، خصلتى از پيامبرش صلى الله عليه و آله و خصلتى از ولىّ خدا . 🍃امّا خصلت پروردگارش، نهفتن راز است؛ و... 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴‴ ټٰایـمِـ⏰🏴 ؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞؞ 🎥 خاطره‌های خوبی تو حرم تو دارم 👤کربلایی سیدرضا 📌ویژه شهادت 👌 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
صلی الله علیه و آله ▪️وَ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: سَتُدْفَنُ بَضْعَةٌ مِنِّي بِخُرَاسَانَ مَا زَارَهَا مَكْرُوبٌ إِلاَّ نَفَّسَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ كَرْبَهُ وَ لاَ مُذْنِبٌ إِلاَّ غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: به زودی پاره تن من در خراسان دفن می شود، هیچ غمزده ای او را زیارت نمی کند مگر این که خدای تعالی غم او را برطرف می کند و هیچ گناهکاری او را زیارت نمی کند مگر این که خدای تعالی گناهان او را می آمرزد. 📚من لا يحضره الفقيه ج ۲، ص ۵۸۳ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
چشم‌ها را باید شست 🌓 ◽️🥀 امام رضا علیه‌السّلام مهدوی بودند! ۩؎امام رضا علیه‌السّلام هم مهدوی بودند، سخنان ایشان گواه این مطلب است. انتظار فرج یا چشم به راه مهدی علیه‌السّلام بودن، در روایات متعدّدی از قول ایشان نقل شده است. ۩؎از جمله در روایتی خطاب به «حسن بن جهم» که از ایشان در مورد «فرج» می‏پرسد، می‏فرمایند: ۞أولست تعلم أنّ انتظار الفرج من الفرج؟ قلت: لا أدری إلاّ أن تعلّمنی. فقال: نعم إنتظار الفرج من الفرج. ۩؎آیا می‏دانی که انتظار فرج [ جزیی] از فرج است؟ گفت: نمی‏دانم مگر این که شما به من بیاموزید. فرمودند: ۞آری انتظار فرج، جزیی از فرج است. دوستدار امام رضا علیه‌السّلام! منتظر باش و صبور! دستت را به دعا به آسمان بگشا و همراه با امام هشتم علیه‌السّلام بخوان: اللَّهُمَّ أَصْلِحْ عَبْدَکَ وَ خَلِیفَتَکَ بِمَا أَصْلَحْتَ بِهِ أَنْبِیَاءَکَ وَ رُسُلَکَ وَ حُفَّهُ بِمَلَائِکَتِکَ وَ أَیِّدْهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ مِنْ عِنْدِکَ وَ اسْلُکْهُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَ مِنْ خَلْفِهِ رَصَداً یَحْفَظُونَهُ مِنْ کُلِّ سُوءٍ وَ أَبْدِلْهُ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِ أَمْناً یَعْبُدُکَ لَا یُشْرِکُ بِکَ شَیْئاً وَ لَا تَجْعَلْ لِأَحَدٍ مِنْ خَلْقِکَ عَلَى وَلِیِّکَ سُلْطَاناً وَ أْذَنْ لَهُ فِی جِهَادِ عَدُوِّکَ وَ عَدُوِّهِ وَ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیءً قَدیر شهادت جانسوز امام هشتم شیعیان امام رضا علیه‌السّلام تسلیت باد! مطالب مشابه 🔍 ✔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌 مدینه و طوس فرقی ندارد ◽️ «غریب‌الغربا» یعنی دور و برت شلوغ باشد و باز تنها باشی. مدینه و طوس فرقی ندارد، وقتی حرفت را نفهمند و یاری‌ات نکنند، چه فرقی می‌کند ولیعهدِ قصر مأمون باشی یا مانند پدر در بند زندان هارون‌؟ ◾️ این جهل امت است که این‌بار از  دلِ دانه‌های انگور، زهرِ خود را می‌ریزد و جگرت را می‌سوزاند و دردی که تازگی ندارد: «مردمانی که امام زمان عج خود را نمی‌شناسند و با دست خویش گرفتارِ غربتش می‌کنند و بعد برای تنهایی‌اش می‌گریند. اول خودم را می‌گویم.» 🔘 شهادت تسلیت باد.
⇜✾هرشب،ساعت 22:00 ⇜✾دعــاے‌ فــرجـ ✾⇝ 🖤ای بیقرار یار فرج بخوان با چشم اشکبار،دعای بخوان 🖤عجّل علی ظهورک و یابن الحسن بگو پنهان و آشکار دعای فرج بخوان ۩اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ۩ ✼اگر یک نفر را به او وصل کردی✼ ✼برای سپاهش تو سردار یاری...✼ 🏴 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۲۰ ۞آیه‌ای از سوره بقره 📖فاستَبِقُوا الخَيراتِ أَينَ ما تَكونوا يَأتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعًا... [بقره/۱۴۸] 🔅 در نیکی ها، بر یکدیگر سبقت جویید! هر جا باشید خداوند همه شما را حاضر می کند... 💠امام باقر در تفسیر این آیه فرمودند: 💢آنگاه خداوند ۳۱۳ نفر از یارانش را که به تعداد اصحاب بدر هستند، بدون قرار قبلی، نزد وی گِرد آورد، مانند پاره های ابر پاییز، آنها را در مکه جمع کند. ای جابر این است معنی کلام خدا که هر جا باشید خدا همه شما را گِرد آورد 📚البرهان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۳۴۸ 📚الغیبه، نعمانی، النص، ص۲۸۲ 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🔴 توسل به امام رضا عليه السلام 🔵 به علامه طباطبایی رحمه الله علیه گفتند چه کنیم که امام رضا علیه السلام نزد خدا واسطه شود؟ 🌕 فرمود: بروید حرم و سه مرتبه بگویید: بفاطمه، بفاطمه، بفاطمه...سه بار آقا را به فاطمه (س) قسم بدهید امام دعایت را مستجاب می‌کند. 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
ای رضا ای نور جاویدان سلام ای امیر کشور ایران سلام خسته‌ام آقا پناهم میدهی؟ برحریم خویش راهم میدهی؟ برتر از جنّت بُوَد کاشانه‌ات ای بنازم درگه شاهانه‌ات (ع)🍂🖤 🥀 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
مداحی آنلاین - امام هشتم دین خدایی - محمود کریمی.mp3
9.74M
🔳 (ع) 🌴امام هشتم دین خدایی 🌴امید اول و آخر مایی 🎤 ݐࢪۅڢٵێݪ .ٵسٺۅࢪێ . مْدّاْحٍیَ ٵݦٵݦ زݦٵنێ ها https://eitaa.com/joinchat/3441623169C9f835af91f
‌هرشب در پایان شب دست بر سینه گذاشته و به زیارت آقا (ع) می رویم : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِىَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِيارَتِكُم اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن آقاجان عرض سلام در بین الحرمین رو قسمت هممون قرار بده 🌐https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
۞ این پست هر شب تکرار می شود: ۞ یک فاتحه و توحید، نثار ارواح مقدس امام حسن عسکری (ع) و حضرت نرجس (س)، پدر و مادر گرامی امام عصر (عج) ای مولای ما، ای امام ما، یا بقیه الله فی ارضه ۞ به رسم ادب، برای پدر و مادر بزرگوارتان، هدیه‌ای فرستادیم، شما هم ما را به هدیه‌ای مهمان کن، همانا خدا صدقه دهندگان را دوست دارد... 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
🍂بازیِ خلق دگر حوصله سر بُرد، بیا خاطرم را غم دوری تو آزُرد، بیا... 🍂 گفته بودند که در اوج بلا می آیی صاحب الامرِ جهان! کار گره خورد؛ بیا... تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🌙 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313
اۍ گرفتارِ تو دلھاۍِ پریشــــان بیشتر . !
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀ای صاحب عزا، تو به این روضه های ما می آیی و بدون صدا گریه می کنی... 🥀«گاهی نجف، مدینه، گهی کربلا و گاه» در مشهد گریه می کنی... 🥀حالا دوباره چشم تو را خون گرفته است با غصه های آل عبا گریه می کنی... 🌐 https://eitaa.com/Emam_Zamaan_313