✹﷽✹
نـاحــله
قسمتسیوهشتم
نوشتهفاطمهزهرادرزیوغزالهمیرزاپور
_مثلا میخواست به خاطر من زودتر بیاد.
با شنیدن صدای بوق ماشین بابا چراغارو خاموش کردم و پریدم بیرون .
با عجله کفشمو پوشیدم و بندشو نبسته رفتم تو ماشین
ترجیح دادم غر نزنم که نظرش عوض نشه
با شناختی که ازش داشتم تا همین جاشَم لطف کرده بود بنده ی خدا رو قوانینش پا گذاشته بود.
با عجله سلام کردم و ادرس و بهش دادم
اونم با ارامش پاشو گذاشت رو گاز و حرکت کرد
که گفتم
_اینجور که شما میرونین شاید هیچ وقت نرسیم بابا جون
و یه لبخند مضخرف زدم
بدون اینکه به من نگاه کنه گف
+چه فرقی میکنه ما میریم یا میرسیم یا نمیرسیم دیگه
هم فالِ هم تماشا تا قسمتون چی باشه...
آروم گفتم
_قسمتُ خودمون میسازیم.
انگار که شنید پاشو گذاشت رو گاز و با تمام وجود گاز داد
یه لبخند پیروزمندانه نشست رو لبم
یه حسی بهم میگفت نمیرسم ولی به قول بابا هم فال بود هم تماشا!!
بعدِ یه ربع تا بیست دیقه رسیدیم دم هیئت.
خلوت بودنِ خیابون هیئت نشون از تموم شدن مراسم میداد.
با حالت اشکبار رو به بابا گفتم
_اه دیدینننن چرا اخه انقدر دیرررر
حالا دیگه ساعت نُهِ!!! نه !
+خب حالا برو ببین شاید کسی باشه.
_نه دیگه دست شما درد نکنه ممنون لطف کردین تا همینجاشم
برگردین خونه لطفا.
بابا سوییچِ ماشینو زد که دیدم یکی از در هیئت اومد بیرون
بلند گفتم
_عههههه نگه دارین یه دقیقه
این و گفتمو از ماشین پریدم بیرون
دلم یه جورِ خاصی شد .
هیچ وقت تو عمرم این حسُ نداشتم.
ناخودآگاه کشیده شدم سمت در ورودی.
به اونی که از هیئت اومد بیرون گفتم
_هستن هنوز ؟
سرشو تکون داد و گفت
+تو مردونه!!! ولی مراسم تموم شده.
کفشمو در اوردم و رفتم قسمت آقایون.
یه جای خیلی بزرگ بود .
انتهاش یه سری آدم جمع شده بودن .
بدون اینکه به دور و برم نگاه کنم اروم قدم بر میداشتم .
که یه دفعه همه بلند شدن
یه صدای آشنا گف
+آروم بچه هآ آروم بلندش کنید!!!
بسم الله
یه یاعلی گفتنو تابوتو بلند کردن و گذاشتن رو شونشون .
حس کردم قلبم داره میاد تو دهنم.
بی اختیار قدمامو تندتر کردم و رفتم سمتشون
اوناهم دیگه حرکت کردن
چند قدمِ اخرِ باقی مونده رو دوییدم
که همه نگاشون زومشد رو من
با هول و ولا دنبال آشنا میگشتم که دیدم محسن زیر تابوتُ گرفته...
با چشایِ پر اشک نگاهش کردم اونم نگاهم کرد .
دیگه اشکام سرازیر شد ملتمسانه گفتم
_آ...آقا محسن....!!
اطرافشو نگاه کرد
_با شمام. میشه خواهش کنم یه دیقه نرید؟
همه با چشایِ گرد زل زدن به من.
_خواهش میکنم یه دیقه شهیدُ بزارید زمین من به زور خودمو رسوندم اینجا .
دیگه وایستاده بودن .
مردد نگام کرد و نگاشو برگردوند یه سمت دیگه که صدای ریحانه رو شنیدم .
+عه اومدی ؟ چرا انقد دیر؟
_میگمبرات بعدا.
میشه به اینا بگی فقط یه دیقه اجازه بدن منم ببینم شهیدُ؟
ریحانه با چشاش یه سمتُ نگاه کرد برگشتم طرف زاویه دیدش.
که دیدم داره به یه پسری که لباس چریکی بسیجی تنشه نگاه میکنه .اول نشناختم بعد که بیشتر دقت کردم فهمیدم محمدِ!!!
به محسن نگاه کرد و سرشو تکون دادو خودش رفت ...
محسن اینام که زیر تابوتُ گرفته بودن اروم گذاشتنش زمین و رفتن کنار!!
به ریحانه گفتم
_میشه کنارش بشینم؟
وضو دارم به خدا!
+بشین عزیزم بشین.
فقط یه خورده سریع تر دیرشون شده!
_قول میدم.
یه لبخند به من زد و ازم دور شد
ادمایی هم که اطرافم بودن ازم فاصله گرفتن.
وایستادم کنارش.
بهش نگاه کردم .
همونی که تو خوابم دیدم .
تو یه تابوت که دورش پرچم ایران پیچیده بود از همونایی که تو تلویزیون نشون میدادنُ تو پیج محمدم دیده بودم
روش نوشته بود
"شهید گمنام"
(۱۸ ساله)
ناخوداگاه اشکام میریخت رو گونم .
شوری اشکمو رو لبم حس کردم.
نمیفهمیدم چرا گریم گرفته!!
از همه مهم تر نمیدونستم چرا به این شدت.
سعی کردم اشکامو پنهون کنم که کسی متوجه نشه .
به تابوت نگاه کردم .
اروم گفتم
_تو همونی که دستمو گرفتی؟
کمک کردی اره؟؟
تویی پسر حضرتِ زهرا؟
تو پستای این بچه ها خوندم تو بچه حضرت زهرایی!!
اره؟
درسته که میگن آرزوهارو براورده میکنی؟؟
اسمش چی بود اها همون"حاجت"
تو منو دعوت کردی مراسمت!!؟
منِ بی سروپا!!!؟
من لیاقت داشتم؟
سرمو گذاشتم به حالت سجده رو تابوتُ بوسیدمش.
دوباره نگاش کردمو دستمو اروم روش حرکت دادم
_پس حالا که گرفتی دستمو ول نکن!!
اینو گفتمو ازش فاصله گرفتم که دوباره اومدن سمت تابوتُ بلندش کردن.نشستم گوشه ی هیئت و به رفتنشون نگا کردم.
پاهامو تو بغلم جمع کردم و اشکامو پاک کردم. سرمو برگردوندم گوشه ی دیگه ی هیئت که محمد با ریحانه نشسته بود.
ریحانه با دیدن من خواست از جاش پاشه که محمد نزاشت.
گوشه چادرشُ گرفت و بوسید و از جاش پاشد و دنبال تابوت رفت.
بهش خیره شدم این لباس جذبشو بیشتر میکرد.
میترسیدم بفهمه دارم نگاش میکنم.
چقدر خوشگل تر و خوشتیپ تر از قبل.
انگار میدرخشید.
داشتم رفتنشو تماشا میکردم که ریحانه صدام کرد
+نگفتی دختر؟؟
چیشد اومدی؟
تو که گفتی نمیای ....
ادامهدارد...
⭐️ رهبر انقلاب: فردای منطقه از امروز منطقه بهتر خواهد بود / پیشبینی میکنم حادثه سوریه باعث سربرآوردن یک مجموعه شرافتمند قوی مثل حزبالله لبنان خواهد شد
🔹️رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار هزاران نفر از مداحان و شاعران اهلبیت علیهمالسلام:
✏️ حزباللّه لبنان یک مجموعهی شرافتمند قوی محکم فولادینی است که از دل اغتشاشات لبنان در دههی ۶۰، بروز کرد و سر برآورد. آنجا تمام منطقه را به هم ریخته بودند جنگهای داخلی، اغتشاشات، ناامنی در وسط ناامنی از دل تهدید فرصت حزباللّه بوجود آمد و سربرآورد.
✏️ از دل تهدیدها فرصتها سربرمیآورند اگر چنانچه ما متوجه باشیم احساس مسئولیت کنیم، دنبال کنیم، آنچه را که در دل ماست و بر زبان ماست در هنگام عمل آن را نشان بدهیم. و من پیشبینی میکنم این حادثه، سربرآوردن یک مجموعهی شرافتمند قوی در سوریه هم اتفاق خواهد افتاد.
✏️ جوان سوری چیزی برای از دست دادن ندارد؛ دانشگاهش ناامن است، مدرسهاش ناامن است، خانهاش ناامن است، خیابانش ناامن است، زندگیاش ناامن است چکار کند؟ بایستی با قوّت اراده در مقابل آن کسانی که این ناامنی را طراحی کردند و آن کسانی که اجرا کردند بایستد و انشاءاللّه بر آنها فائق خواهد آمد. فردای منطقه از امروز منطقه به لطف الهی بهتر خواهد بود. ۱۴۰۳/۱۰/۲
@Emam_kh
❌آقا فرمود: پاسخ دندان شکن بدهید!
دادند؟
فرمود: قدرت ایران را به دشمن بفهمانید!
فهماندند؟
فرمود: خطای محاسباتی رژیم غاصب را به هم بزنید!
زدند؟
حالا میپرسند کدام حرف رهبر روی زمین مانده؟
از مردمی که اجرای حرف برزمین مانده امامشان را مطالبه میکنند، طلبکار هم شدهاند؟!!
👤 علی تقوی
🇮🇷 @Emam_kh
6.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انتقاد کنایهآمیز نماینده قم از وزرای دولت پزشکیان
«منان رئیسی» نماینده مردم قم:
🔹از وزیر نیرو بهخاطر قطعی عجیبوغریب برق در فصل پاییز و زمستان تشکر ویژه میکنم.
🔹از وزیر میراث بهخاطر اجرای بیسابقه کنسرت زن نیمهبرهنه آن هم در شهر مقدس قم تشکر میکنم.
🔹آقای وزیر میراث در بهارآزادی واقعاً جای شهدا خالی، شرمنده کردی ما را بااینهمه حسننیت و این همه تدبیر.
@Emam_kh
🔴 یدالله فوق اَیدیهم
🔹ارتش آمریکا اعلام کرد در جریان بمباران اخیر یمن یکی از هواپیماهای F18 خود را به طور اشتباهی رهگیری کرده است که منجر به سرنگونی جنگنده شده و دو خلبان مجبور به ترک هواپیما شده اند!!
🔺وقتی با تمام بضاعت وارد جهاد در راه خدا شوید حتی اگر پدافند هوایی هم نداشته باشید خداوند قادر هواپیمای اف۱۸ آمریکایی ها را به دست خودشان منهدم می کند
ما در تاریخ انقلاب اسلامی مواردی شبیه این را بسیار تجربه کرده ایم که مشهورترینش واقعه شکست مفتضحانه آمریکایی ها در صحرای طبس است ...
يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ إِن تَنصُرُواْ ٱللَّهَ يَنصُرۡكُمۡ وَيُثَبِّتۡ أَقۡدَامَكُمۡ
#عبرت
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
10.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ ای فاطمه؛ با خشنودی تو خدا خشنود میشود
📝 پیغمبر به فاطمه فرمود: یافاطِمةُ! اِنَّ اللّهَ لَیَغضَبُ لِغَضَبِکِ و یَرضی لِرِضاک؛ با خشنودی تو خدا خشنود میشود، با خشم تو خدا خشمگین میشود. خیلی چیز عجیبی است!این جور نیست که بگوییم این بنده ی بلند مرتبه هرجایی که خدا خشمگین است او هم خشمگین میشود؛ نه، عکس قضیه است؛ هر جا او خشمگین بشود، خدا خشمگین میشود. عظمت را ببینید!
📝 بیانات رهبر انقلاب اسلامی در دیدار اقشار مختلف بانوان، ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 مرجعتقلید، به جنگ با وفاقیون و اصلاحطلبان رفت.
آیتالله مکارم شیرازی:
✔️ بیحجابی، جرم است.
✔️ حکومت باید جلوی بیحجابی را بگیرد.
✔️ تعبیر #حجاباجباری مغالطه است.
✔️ بیحجابی، مثل شرابخواری است
✍🏻 انتظار این است که دیگر علما نیز مجددا بر لزوم برخورد حکومت با بیحجابی تأکید کنند و جلوی مغالطه و سوءاستفادهی خنّاسان را بگیرند.
🇮🇷 @Emam_kh
🔴 بیژن #زنگنه بیش از ۲۰ سال در این مملکت وزیر نفت بوده. زنگنه از مخالفین جدی ساخت و توسعه پالایشگاههای تولید بنزین، گازوئیل و ... بوده و ممانعت ایجاد میکرده. خاصه در ۸ سال دولت روحانی!
🔹سال ۹۸ در پی انتقاد دکتر مسعود درخشان که گفته بود: «پنج سال پیش با استناد به مطالعات علمی گفتم افت تولید از پارس جنوبی از ۱۴۰۰ آغاز میشود»، روابط عمومی بیژن زنگنه در پاسخ اطلاعیهای صادر کرده که آقای درخشان، دنیا تغییر کرده! ایران تا ۱۰۰ سال دیگر هم گاز دارد و پارس جنوبی هم دچار مشکل یا افت فشار گاز نمیشود.
🔸 بیشک یکی از عوامل اصلی این وضعیت جناب زنگنه است. چرا نباید بابت کمکاریها در توسعه پالایشگاهها محاکمه شود؟!
🔹چرا این مدل مدیران هر غلطی میکنند کسی باهاشون برخوردی نمیکنه؟ چرا کمکاری، ترک فعل، کوتاهی در اجرای سیاستهای کلان و ممانعت از اجرای قانون توسط زنگنه و امثال زنگنه، در این مملکت هزینهای ندارد؟
🔸همین مماشات است که محاسبات مردم را بهم میریزد و برای کشور بحران ایجاد میکند.
✅ #داود_مدرسی_یان:
@Emam_kh