eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
26.2هزار عکس
17.4هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴حجت الاسلام رئيسی : سینه من پر از اسرار است اگر بخواهم لب به سخن بگشایم هيچ كس حريف من نخواهد شد ... ‼️سيدِ عزيز، بسم الله ... از شما ميخواهيم نگذاريد هيچ كس حريف قانون شود ... @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 66 سوره آل عمران 🌸 هآ أَنْتُمْ هؤُلَآءِ حَاجَجْتُمْ فِيَما لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَآجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ‏ 🍀 ترجمه: شما همان کسانی هستید كه درباره آنچه به آن علم داشتید گفتگو و ستیز كردید، پس چرا درباره آنچه به آن علم ندارید ستیز مى‏ كنید؟ در حالى كه خداوند مى‏ داند و شما نمى‏ دانید. 🌷 : هان! شما همانان. (ها) حرف تنبیه است و به اول اسمای اشاره اضافه می گردند. 🌷 : از محاجه به معنی حجت و دلیل آوردن می آید در اینجا به معنی گفتگو و ستیز است. 🌸 همانطور که در جلسه قبل بیان شد یهود و نصارا نزد اجتماع کردند و به نزاع پرداختند یهود می گفتند: ابراهیم یهودی بوده و او تابع کتاب تورات بوده نصارا می گفتند: ابراهیم مسیحی بوده و او تابع انجیل بوده که آیات 65تا68سوره آل عمران نازل شد. در جلسه قبلی به آیه 65 پرداختیم. آیه 66 می فرماید: هآ أنتم هؤلاء حاججتم فيما لكم به علم فلم تحآجّون فيما ليس لكم به علم و الله يعلم و أنتم لا تعلمون: شما همان کسانی هستيد که درباره آنچه به آن علم داشتید گفتگو و ستیز کردید، پس چرا درباره آنچه به آن علم ندارید ستیز می کنید؟ در حالی که می داند و شما نمی دانید. 🌸 آیه 66سوره آل عمران تذكّر و هشدارى است به اهل ‏كتاب، كه شما در مورد آنچه به آن علم و آگاهى دارید، اشكال‏ تراشى و سؤالات بى‏ جا مى‏ كنید. با آنكه شما زندگى طبیعى حضرت عیسى و نیاز او به و ولباس را دیده‏ اید، ولى باز هم در مورد او به گفتگو نشسته‏ اید. گروهى او را دروغگو و گروهى فرزند خدا مى‏ پندارید.و یا در شناخت محمّد صلى الله علیه وآله كه نشانه‏ هایش در تورات و انجیل آمده وبراى شما شناخته شده است، به بحث وگفتگو مى‏ پردازید. شما كه درباره معلومات، اهل جدال و بحث هستید و به نقطه‏ ى توافقى نمى ‏رسید، دیگر چه كار به مسأله‏ی حضرت ابراهیم علیه السلام دارید كه در مورد آن ندارید. 🔹 پيام های آیه66سوره آل عمران 🔹 ✅ افراد ، حتّى در امور روشن به نزاع مى‏ نشینند. «حاججتم فیمالكم به علم» ✅ اگر سرچشمه‏‌ى مباحثات، باشد ارزش دارد، ولى اگر براى طفره رفتن باشد، مورد انتقاد است. «حاججتم فیما لكم به علم» تفسیر_یک_دقیقه_ای_قرآن 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگر فرض ڪُن ❤️ به تو گردد 😊 هست چنان که نڪشی؟! 🙃 لایـق او هســت ڪه مهــمان گردد؟؟ 🍂🍂🍂🍂🍂
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 دروغگو کم‌حافظه است یا ملت را ... فرض کرده؟ 1⃣ روحانی - ۱۳۹۲: برنامه ۱۰۰ روز دارم برای حل مشکلات. 2⃣ روحانی - ۱۳۹۶: من کی گفتم مشکلات را در صد روز حل می‌کنم؟ من گفتم بعد از ۱۰۰ روز گزارش کار می‌دهم! 3⃣ روحانی - ۱۴۰۰: ما در ۱۰۰ روز اول تحریم را شکوندیم دستمان را باز بگذارید تا در ۱۰۰ روز آخر هم بشکونیم! ❇️ اینکه روحانی مثل آب خوردن دروغ می‌گوید عادی است. ۸ سال است راحت دروغ می‌گوید راحت به دیگران تهمت می‌زند، راحت قانون را دور می‌زند. اما دردناک‌تر برخی از مردم ما و حامیان وی هستند که هنوز از این تفکر و آدم‌ها و این راه حمایت می‌کنند! ما مردم نباید اجازه دهیم این تفکر در ادامه پیدا کند وگرنه بعد از فروپاشی اقتصاد، زمینه فروپاشی کشور را فراهم می‌کنند! ✅ داود_مدرسی_یان @Emam_kh
: 🔵 9 توصیه عالی از مرحوم آيت الله كشميرى برای ماه مبارک رمضان🔵 🔻 کمیت‌گرا نباشید ١- "کمیت گرا نباشید؛ کیفیت جو باشید!" دنبال ختم آیات و ادعیه نباشید؛ بلكه در پی هضم آنها باشید! غذای اندک را خوب بجوید تا جزء جان تان شود. بزرگترین مشکل ما قشری‌نگری به دین و شریعت است. با خود فکر کنید آنقدر در سال های قبل با ولعِ زیادخوانی اعمال انجام دادید، به کجا رسیدید؟! آغاز ماه رمضان حتماً نیت کنید فقط براى الله روزه بگیرید؛ فقط الله! آداب روزه‌داری را تا آنجا که نشاط دارید، انجام دهید: 🔻٢- تفکر حتماً دقایقی از ساعات رازآمیز روزه‌داری خود را به برترین عبادت اختصاص دهید و آن هم چیزی نیست جز «تفکر»! با خود و خدای خود خلوت ‌کنید. خصوصاً به نوع رابطه حضرت حق با خودتان بیندیشد؛ امید است ابوابی از معرفت به رویتان باز شود. 🔻٣_ یکی از مهم‌ترین حالات بندگی خصوصاً در ماه رمضان، حالتی است که توصیه‌ى مؤکد نبی مکرم است و آن «سجده طولانی» است. فقط خدا و اولیاء الهی می‌دانند هنگام سجده‌ى عبودیت چه بارانی از ابر رحمت و چه برکاتی از عالم ربوبیت بر سر شما می‌بارد. حتماً در روز یک سجده‌ى طولانی داشته باشید. 🔻۴- حتی‌المقدور در خانه خود افطار کنید؛ حتی در مساجد افطار نکنید. بگذارید برکت افطار و دعای مستجاب لحظه‌ی افطار به خانواده و خانه‌ى شما تعلق گیرد. در ضمن، هنگام افطار دِلال کنید! "دِلال يعنى ناز کردن" هنگام افطار برای خدا ناز کنید! چون براش روزه ‌گرفتید وحضرتش خوان کرم گسترده؛ لقمه‌ى اول را نزدیک دهان ببرید، اما نخورید! دعا کنید؛ یعنی به خدا عرض کنید: "اگر حاجتم را بدی، افطار می‌کنم!" این حالت معجزه می‌كند! 🔻۵- رمز ماندگاری در ضیافت الهی رمضان کیمیای«حُسن خلق» است. با فرزندان، خویشان و دوستان خود با اکسیر حسن خلق و مهربانی برخورد ‌کنید. لحظه‌ى عصبانیت و خشم شما همان لحظه اخراج شما از این مهمانی الهی است! 🔻۶- کشتی رؤیایی رمضان سوار بر امواج دریای «اشک» به ساحل نجات می رسد! از خدای سبحان در این ماه خصوصاً اسحار سحرآمیز آن اشک و گریه درخواست کنید. 🔻۷- از ابتدای ماه رمضان باید هدف‌گذاری شما "لیلة القدر” باشد که جان رمضان است. در این خصوص، سخن زیاد است؛ لکن، «مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز» فقط سعی کنیم شب قدر در ما واقع شود نه در ماه! 🔻۸- این ماه ماه «ربیع القرآن» ماست. در این بهار قرآنی هرروز یک آیه را انتخاب کنید و تا افطار به طور متناوب تلاوت و در پیرامون آن تدبر نمایید. امید است دم دمای افطار آن آیه برای شما پرده از رخسار بردارد! 🔻۹- در سراسر ماه رمضان توجه شما به روزه‌دار حقیقی و انسان کامل یعنی امام عصر نباید منقطع شود. @Emam_kh
‍ رمان به_تلخی_شیرین قسمت 132 به ناچار سری تکان دادم و ادامه داد: فرهاد دوستت داره می دونم که تو هم دوستش داری و این وضعیت رو بدتر می کنه. این بار نتوانستم آرام باشم و سریع میان حرفش پریدم و اجازه ی مخالفت ندادم و حرفم را زدم. - فرهاد اون جوری نیست که تو میگی. من بهش اعتماد دارم. اونم آدمی نیست که به اعتماد خیانت کنه. - بر منکرش لعنت. حرف من این نیست اصلا! حرف من اینه که وقتی برای کمک نمی تونه جلوی دلش رو بگیره و دستات رو تو دستش می گیره و دلتون میلرزه جوری نباشه که خدایی نکرده دل خدا بلرزه. تو فکر می کنی چون فرهاد دوست داره و پسر عمته و از بچگی با هم بزرگ شدید پس اشکالی نداره توی یه خونه با هم باشید ولی شرع چیز دیگه ای میگه. شرع میگه نامحرم نامحرمه و بودن دوتا نامحرم زیر یه سقف دربسته کراحت داره و گناهه. از حرف هایش دلم آشوب شده بود و نمی فهمیدم دقیقا هدفش از بیانشان چیست! لبی تر کردم و گفتم: اصل حرفت رو بگو احمد. -اصل حرفم واضحه. تو فکر نمی کنی وقتش شده که یکم جدی تر به فرهاد فکر کنی؟! شما هم دیگر رو دوست دارید پس این دست دست کردن هیچ معنایی نمیده. دست هایم از آشفتگی حالم می لرزید. نمی دانستم چه بگویم! می ترسیدم... آمادگی اش را نداشتم، احمد می‌دانست ولی چرا اینجور لای منگنه ام گذاشته بود نمی‌ فهمیدم. - می ترسی؟ سرم را بلند کردم اشکم بی اراده روی گونه ام چکید. سریع پسشان زدم. - نمی دونم چمه احمد؛ مطمئنم درکم می کنی... نگو نه که باورم نمیشه. سری تکان داد و با اطمینان و آرام گفت: می فهممت. تو دختر عاقلی هستی و این ترس و نگرانی کاملاً طبیعیه. یه پیشنهاد دارم امیدوارم انقدر بهم اعتماد داشته باشی که نه نگی... قبل از مطرح کردنش بگم که فرهاد تو این تصمیم هیچ دخالتی نداشته، تازه مخالف هم هست. مخالفتش هم فقط و فقط به خاطر توئه که فکرهای آزاردهنده و ناجور نکنی. منتظر نگاهش کردم. سکوت کرد، انگار می خواست فرصت فکر کردن داشته باشم ولی من داشتم میمردم و هوا برای نفس کشیدن کم آورده بودم تا بفهمم پیشنهادش چیست! بالاخره لب باز کرد: ببین عسل تا تو آپارتمانت رو بفروشی و اینجا جایی رو دست و پا کنی یکی دو ماهی کم کمش طول میکشه. از اونورم فرهاد نمیذاره تو این شرایط از خونه ش بری پس فقط یه راه میمونه اینکه... سکوت دوباره اش باعث شد کفری بگویم: اینکه چی احمد راحت باش. -اینکه به هم محرم شید. محرم شدن نه به معنای ازدواج نه... فقط برای اینکه زیر یه سقف بودنتون گناه نباشه همین! پس فکر نمی کنم جای ترس و نگرانی و فکر کردن باشه. ناباور لب زدم: احمد! تک خنده ای زد. -چقدر سخت می گیری عسل! این که بهونه بیاری فکر نمی کنی به فرهاد بر بخوره! منتی به محبت هاش نداره ولی بی انصافیه غرورش رو بشکنی. عسل برادرانه می خوام نصیحتت کنم اینکه من این پیشنهاد رو به تو میدم به هرکسی نمیدم هم فرهاد رو می شناسم هم تورو و می دونم جای نگرانی نیست از اون گذشته جدا از اینکه نگرانیت رو درک می کنم ولی می دونم که نه فرهاد نه تو نمی تونید جدا از هم باشید. ببخش اینقدر رک میگم ولی نگرانی و ترس هم نوعی ناز از سمت دخترهاست. تا خواستم اعتراض کنم سریع دستش را به نشانه ی مجال گرفتن برای گفتن حرفش بالا آورد. -جبهه نگیر جمله آخرم یه جورایی جدی بود ولی تو استثنایی شوخی بگیرش. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸🌺🌸🌺🌸
‍ رمان به_تلخی_شیرین خوب می دانست که چطور حرف بزند و رفتار کند که طرف مقابلش را قانع و خلع سلاح کند ولی قبولش برایم سخت بود هر چقدر هم که می گفت محرم شدنمان به معنای ازدواج نیست ولی باز همان روند بود باید بله می‌دادم و صیغه می‌شدم نیت مهم نبود اصل قضیه این بود که با بله گفتن زنش می شدم و این ترسی ناشناخته را در وجودم به قلیان می انداخت؛ از طرفی به حرف های احمد راجع به دید شرعی وضعیتمان که نگاه می کردم کاملا قانع می‌شدم، اینکه من و فرهاد روزی ده بار دلمان برای هم می لرزید و چه بد بود که این لرزیدن پر لذت دل خدا را جور دیگر می لرزاند... هرگز از این زاویه نگاهش نکرده بودم. جداشدن از فرهاد هم سخت بود. می دانستم او هم به هیچ وجه فرهاد رهایم نمی‌کرد، شده داد و بیداد راه می انداخت و حرف های احمد را به باد نفی می گرفت ولی نمی گذاشت از خانه اش بروم مخصوصا حالا که حالم هم رو به راه نبود نمی‌گذاشت. از طرفی هم خودم دل رفتن نداشتم فقط زمان می خواستم که با حال خوش همراهش شوم. همین! -چی شد؟ نظرت چیه؟ از فکر بیرون آمدم و نگاهش کردم. - فرهاد چی میگه؟ -میگه دلم نمی خواد عسل رو تو فشار بزاری، خیلی حرف هام رو قبول نداره و میگه وقتی کاری نمی کنم که خلاف دین و شرع باشه پس ایرادی به باهم بودنمون با همین وضعیت نیست ولی من خودم همین امشب دیدم که فرهاد چطور پا به پات درد کشید و تنت رو برای آروم کردنت لمس کرد. این که تو کتاب قصه ها خوندی و دهن به دهن شتیدی عاشقا به هم محرم اند و این جور افسانه ها رو من قبول ندارم. گناه گناهه و نامحرم نامحرم. وقتی دستت یا بدنت یا موهات توسط فرهاد حالا به هر دلیلی لمس بشه، گناهه من خودم و موظف می دونم که بهتون بگم. می دونم که داری به این فکر می کنی که خونه ت رو جدا کنی حالا بگذریم که راضی کردن فرهاد کار حضرت فیله ولی یه نصیحت برادرانه دیگه ام می کنمت؛ اینکه پل های پشت سرت رو خراب نکن خیلی هم فکر نکن کار سخت و شاخیه! یه محرمیت ساده است که گناهی شکل نگیره همین! بعد از اتمام مدت محرمیت و روبه‌راه شدنت خودت تصمیم میگیری که به خواستگاری فرهاد جواب مثبت بدی یا اینکه راهت روجدا کنی و هر کدومتون برید سراغ زندگی خودتون. چقدر راحت از محرمیتمان حرف می زد، پس چرا برای من این قدر سخت می آمد انجامش! نگاهی به ساعت انداخت. -نیم ساعتم تموم شد من باید برم نظرت رو بگو. سرم رو به انفجار بود و نمی توانستم موقعیت را بسنجم و به درستی جواب دهم با دیدن نگاه منتظرش کلافه شدم. - بزار فکر کنم احمد. باور کن هنگ هنگم. لبخندی زد و از جایش بلند شد. فنجان قهوه ی نیم خورده اش را روی میز گذاشت. - عسل؟ به نگاه نافذش خیره شدم. - اگه بهم اعتماد داری قبول کن. سری تکان دادم. - روش فکر می کنم. در ضمن تا فردا شب وقت داری فکر کنی همین الانم که دارم میرم نگاهم دور تا دور خونه است که یه تف بندازم تو صورت شیطون بعد برم. حرف حساب آخرش را هم با لودگی زد ولی حالی ام کرد که نفر سوم میانمان شیطان است. از فرهاد خبری نبود. احمد را بدرقه کردم و به سالن بازگشتم، سینی حاوی فنجان های قهوه را برداشتم و سمت آشپزخانه رفتم از کنار تراس که رد می شدم بوی تند سیگار در بینی ام پیچید و ناخودآگاه اخم را مهمان صورتم کرد و قلبم فشرده شد، با اعصابی‌خورد و داغان سینی را در سینک رها کردم و از آنجا که دستم در باند پیچیده شده بود شستن شان را بی خیال شدم و به اتاقم رفتم. نویسنده : زهرا بیگدلی ادامه دارد... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍁☘🍁☘🍁☘🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.☀️ ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ ✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💫زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💫 الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا ✨اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ✨ 📿🕌📿🕌📿🕌📿🕌📿 @Emam_kh
✨﷽✨ ✍حضرت پیامبر اکرم (صلوات الله) : ✅ پنج چيز به امت من در ماه رمضان عطا شده است كه به امت هيچ پيغمبرى پيش از من عطا نشده است : 1⃣ چون شب اول ماه رمضان شود خداى عزوجل به آنان نظر كند و هر كس مورد توجه خداى شد هرگز او را عذاب نخواهد فرمود. 2⃣ بوى دهانشان به هنگام عصر نزد خداى عزوجل از مُشك خوشبوتر باشد. 3⃣ فرشتگان شبانه روز براى آنان طلب آمرزش كنند. 4⃣ خداى عزوجل بهشت را مأمور فرمايد كه براى بندگانم آمرزش بطلب و خود را براى آنان بياراى تا مگر خستگى و آزار دنيا از جانشان بدر آيد و به بهشت و پذيرائى من در آيند. 5⃣ چون شب آخر فرا رسد همگى آنان آمرزيده شوند مردى عرض كرد يا رسول اللَّه در شب قدر آمرزيده شوند ؟ فرمود: كارگران را نه بينى كه چون از كار فارغ شوند مزد خويش دريافت كنند. 📚 الخصال (الصدوق) ، ج۱، ص۳۵۳ @Emam_kh