دست_تقدیر۱۲
قسمت_دوازدهم:
نماز ظهر را در حرم مطهر سیدالشهدا خواندند، رقیه حسی غیر قابل تعریف داشت مدام به ضریح مبارک چشم می دوخت و اشکهایش بی امان می ریخت، محیا که حال مادر را اینچنین دید، با دستان ظریف و کشیده اش دست مادر را در دست گرفت و گفت: اینقدر بی قراری نکن، مشکل ما هم حل می شود و بالاخره خدا یک راهی برایمان باز می کند.
رقیه همانطور که اشک چشمانش را پاک می کرد گفت: نه گریه ام برای این نیست، حسی درونی به من می گوید که انگار این آخرین باری هست که به زیارت مولایمان حسین مشرف میشوم، من...من بدون حسین و کربلا میمیرم
محیا سر مادر را در اغوش گرفت و گفت: ان شاالله که هر سال خواهیم آمد، فکر می کنم وقت رفتن است، برویم حرم علمدار کربلا هم زیارت کنیم و سپس...
رقیه از جا برخاست و همانطور که دستش را روی سینه اش گذاشته بود، دوباره سلام داد و با احترام عقب عقب آمدند تا به روی صحن رسیدند
هر دو زن درحالیکه روبنده را پایین انداخته بودند به سمت حرم حضرت عباس روانه شدند، محیا که حس کنجکاوی اش گل کرده بود به عقب برگشت و یک لحظه چشمش به دو مردی افتاد که گویا تنها کارشان در این دنیا پاییدن او و مادرش بود، سرش را برگرداند و خودش را به مادرش چسپانید و گفت: مادر هر دویشان دنبالمان هستند.
رقیه دست محیا را گرفت و گفت: نترس، آنها داخل حرم نمیایند، همانطور که قبلا نیامده بودند و با زدن این حرف وارد حرم علمدار کربلا شدند.
بعد از زیارت و راز و نیاز، با احتیاط به پشت دیوار حرم رفتند، کسی پیش رویشان نبود، ابتدا رقیه از شیار دیوار گذشت و سپس محیا، محیا در حین آمدن متوجه جاسم شد که کمی آنطرف تر کنار ماشین منتظر انان بود، رقیه دستی تکان داد و ناگهان محیا روبه رویش، کارگر هتل را دید که به آنها چشم دوخته.
محیا همانطور که قلبش به تپش افتاده بود، چادر مادر را کشید تا او را متوجه آن مرد کند.
رقیه متوجه او شد، نمی دانست چکار کند؟و جاسم که از دور شاهد قضایا بود و کاملا فهمیده بود چه شده با قدم های شمرده جلو آمد و در همین حین از داخل کوچه روبه رو جمعی که تابوت میتی را روی دست داشتند بیرون آمدند، مردها جلو می رفتند و زنان شیون کنان به دنبال آنان روان بودند.
اینها که آمدند، انگار ورق برگشت، بهترین موقعیت بود.
محیا و رقیه خودشان را داخل جمع عزادار چپاندند و محیا به پشت سر نگاه کرد و متوجه شد جاسم با آن کارگر که گویا او هم اتومبیل داشت، درگیر شده
محیا صدایش را بلند تر کرد و گفت: مامان جاسم و اون آقا دارن دعوا می کنند، خواه ناخواه اون آقا به نحوی خودش را به ما میرسونه، چکار کنیم؟!
صدای محیا در صدای گریه زنها گم شد و در یک چشم بهم زدن رقیه دست محیا را چسپید و به سمتی کشاند.
محیا روبه رو را نگاه کرد...درست است بهترین راه همین بود.
مینی بوسی می خواست حرکت کند که رقیه صدا زد: صبر کن، ما هم مسافریم و با گفتن این حرف خودشان را به مینی بوس رساندند و با سوار شدن آنها، ماشین حرکت کرد.
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼
✨﷽✨
🔴رحمت خدا
✍زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
🔆پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
💯زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
👈سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
🤱سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد : بارالها،چگونه کودکی دارد او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
✨وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
🤲 با دعا سرنوشت تغییر میکند...
از رحمت الهی ناامید نشوید
🕋اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
🖋 اين نوشته رو خيلی دوست دارم
ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
اي کاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
⭐️رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
@Emam_kh
💥نظر رهبری در مورد اصلح رو چندین بار بخونید و با دقت تمام رای بدید و نذارید هر شیفته غرب و خود تحقیری ریاست این کشور رو بر عهده بگیره.
💥سوال. به نظر معظمله معیارهای نامزد اصلح چه مواردی است؟
💥جواب. با وجود شرایط قانونی، اهم معیارهای اصلح به شرح زیر است:
- تدیّن؛
- تعهّد و خوشنامی؛
- وفاداری به انقلاب و ایستادگی در راه آن؛
- عزم، اراده و نفوذ ناپذیری در مقابل دشمن و افراد ناصالح؛
- دارای برنامه و کفایت لازم؛
- مرعوب نشدن در مقابل دشمنان؛
- ساده زیستی و دوری خود و بستگان از اشرافیگری؛
- مردمی و آشنا به درد مردم، خدمتگزاری؛
- اعتقاد واقعی به راه امام راحل (ره)؛
- تقید به مسائل اخلاقی نظیر پرهیز از معاملهگری، رشوه و توصیه پذیری و توجه به منافع طبقات محروم جامعه؛
- تثبیت مواضع عزت آفرین، صحیح، عاقلانه و حکیمانه انقلاب و نظام؛
- پرهیز از اسراف یا هزینه از بیتالمال یا اموال شبههناک در تبلیغات و غیر آن؛
- پرهیز از طرح اموری که در اختیار آنها نیست؛
- شناخت اولویتها و فوریتهای نظام و مردم و پرداختن به آنها؛
✍میثم تمار
@Emam_kh
🔻 از تخریب قالیباف خوشت اومده و توی دلت داری میگی احسنت؟!
🔻 از تخریب جلیلی خوشت اومده و توی دلت داری میگی احسنت؟!
🔻 تهمتها و دروغها علیه قالیباف یا جلیلی رو باور کردی؟!
🔻 داری تهمتها و شایعات علیه قالیباف یا جلیلی رو منتشر میکنی؟!
🔻 نسبت به قالیباف یا جلیلی بی اعتماد شدی؟!
🔴 پس خیالت راحت باشه که یک عمروعاص گوشه ای نشسته و داره بهت میخنده...
🔴 پس هم تیمی شدن با عمروعاص های زمان مبارکت باشه...
🔴 مطمئن باش اگه تو ( دقیقا خودِ شما ) هم در دوره امیرالمومنین علی علیه السلام بودی مثل مردم کوفه علی رو تنها میگذاشتی و مثل مردم شما میپرسیدی مگه علی نماز هم میخوند؟!!!!!
✍️ سید احمد رضوی
@Emam_kh
9.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پاسخ حجت الاسلام عالی به تهمت حسن روحانی به شهید رئیسی
پ ن؛ وای به حال آنهایی که اینچنین تهمت ها را به این بزرگمرد میزدند...!
حقا که عزت از آن خدا و مومنین است..
🇮🇷 @Emam_kh
18.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 آیا به خاطر آخوندها با ایران دشمن هستند؟
@Emam_kh
🔴 خیلی مراقب انتخابمان باشیم
اگر خدای ناکرده بعد از شهید #رئیسی به کسی رای دهیم که دوباره به دنبال مذاکره و برجام بازی باشد و سیاست خارجی مملکت که سه سال است فعال شده را باز به انفعال بکشاند، ناخودآگاه دشمن را به این نتیجه خطرناک رسانده ایم که:
از این به بعد اگر هر رئیسجمهور طرفدار واقعی مقاومت و ایستادگی را حذف کند، دیگر ایران سال ها رئیس جمهوری با این مواضع انقلابی نخواهد داشت
حالا وظیفه حیاتی ماست تا با انتخاب نامزدی که بیشترین قرابت و شباهت را به #شهید_جمهور دارد این خیال خام را از دشمن بگیریم؛ مثل کاری که مردم در سال ۶۰ پس از شهادت رجایی با رای تاریخی و سرنوشت ساز و بی نظیر به آیت الله خامنه ای حفظه الله، بی نتیجه بودن حذف خادمان ملت را به دشمنان فهماندند و آنان را از ترور روسای جمهور بعدی منصرف ساختند ...
#انتخابات
✍ "قاسم اکبری"
🇮🇷 @Emam_kh
5.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا