دست_تقدیر۷۸
قسمت_هفتاد_هشتم
عباس و مهدی و آقای سعادت و سه نفر از بچه ها وارد کانالی شدند که رزمنده ها یک طرف خرمشهر حفر کرده بودند و با احتیاط به جلو می رفتند، عراقی ها اینقدر نزدیک بودند که صدای صحبت هایشان هم شنیده می شد اما تاریکی شب، برگ برندهٔ آنان بود، عباس که خود عراقی بود و لباس سربازان عراقی هم به تن کرده بود با اعتماد به نفسی زیاد، جلوتر از همه پیش می رفت و مهدی هم آخرین نفر بود، حالا به جایی از کانال رسیده بودند که می بایست از آن خارج شوند.
عباس آهسته بیرون آمد و منتظر شد، تا بچه ها یکی یکی بیرون بیایند.
هر شش نفر نگاه به تاریکی پیش رو داشتند به نظر می رسید تعدادی خانه ویرانه جلویشان قرار دارد، اقای سعادت اشاره کرد که فعلا آنجا پناه بگیرند.
آهسته آهسته و با کمری خم و خیلی بی صدا گام برمی داشتند، نزدیک اولین خانه بودند که ناگهان سگی که معلوم نبود از کجا پیدایش شد، پارس کنان سکوت شب را شکست و پشت سرش صدای تیر اندازی به هوا بلند شد.
معلوم بود که تیرها بی هدف شلیک می شود، سعادت خلاف جهت صدای سگ حرکت کرد و خود را به داخل ویرانه ای که از خانه روبه رو مانده بود انداخت و بقیه بچه ها هم یکی یکی همین کار را کردند.
وارد خانه شدند و به دیوار نیمه مخروبه تکیه دادند، نفس ها در سینه حبس شده بود، عباس همانطور که نشسته بود خودش را به مهدی رساند.
مهدی به دیوار تکیه داده بود و عباس در تاریکی به او خیره شد و گفت: خوبی مهدی جان! شانس اوردیم هااا، مخصوصا اون سگ را جلو راه بسته بودند، شاید شک کرده بودند که یه راه نفوذ اینجاست، مهدی با لحنی سنگین گفت: آره، برگشتیم، این را به بقیه باید بگیم.
عباس از لحن مهدی متعجب شد و با دقت بیشتری به اوچشم دوخت و ناگهان متوجه دست مهدی شد که روی زانویش قرار داشت و زیر دستش، انگار جویی از خون که در تاریکی، سیاه رنگ دیده میشد روان بود.
عباس یکه ای خورد و گفت: تو..تو زخمی شدی؟!
مهدی هیسی کرد و گفت: چیز مهمی نیست...
عباس سرش را کنار گوش مهدی برد و گفت: توی یه عملیات محرمانه و غافلگیرانه اونم تو لونه دشمن یه زخم ناخن هم مهم هست، تو با این دست معیوب و اون پای تیر خورده نمی تونی جلو بیای، یعنی ممکنه وضعیت تو باعث لو رفتن عملیات بشه، هنوز اول راهیم، باید برگردی، من و بقیه بچه ها هستیم، توکل به خدا، تمام سعیمان را می کنیم...
مهدی با تکان دادن سر، حرفهای عباس را رد می کرد، انگار باید در این راه همراهشون باشه در این هنگام سعادت خودش را به انها رساند و گفت: چی شده پچ پچ می کنین؟!
عباس پای مهدی را نشان داد و با فارسی شکسته ای گفت: زخمی شده، باید برگرده اما قبول نمی کنه..
سعادت نگاهی به پای او کرد و همانطور که چفیه ای را که از زیر لباس به کمرش بسته بود باز میکرد تا زخم مهدی را ببند گفت: باید برگردی، اما و اگر هم نداریم، احساساتی برخورد نکن، میدونم که دوست داری خودت همسرت را آزاد کنی، اما الان وضعت فرق کرده، با این وضع خوب میدونی موفقیت کارمون پایین میاد، الان میگم یکی از بچه ها بیاد کمکت کنه تا برگردی...
عباس دستش را روی دست سعادت گذاشت و گفت: من همراهش میرم و به جایی رسوندمش برمی گردم، فراموش نکن من عراقی هستم و به راحتی میتونم بعثی ها را فریب بدم پس برگشتم راحت تره...
سعادت سری به نشانه تایید تکان داد و گفت: پس سریعتر حرکت کنین، ما سعی می کنیم چند دقیقه ای اینجا باشیم تا برگردی...
عباس چشمی گفت و بی توجه به مخالفت مهدی زیر بازویش را گرفت.
مهدی که میدید در عمل انجام شده قرار گرفته، دستش را به طرف گردنش برد، پلاک و زنجیر وان یکان را بیرون اورد در دست سعادت گذاشت و گفت: اگر محیا را دیدی همون اول راه اینو بهش بده...
سعادت لبخندی زد و عباس و مهدی حرکت کردند، قرار شد از راهی دیگه که به کانال منتهی میشد، برگردند...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌺🍂🌼🍂🌺🍂🌼🍂
💌بارخدایا، به تو پناه میبریم از فتنهانگیزیهای شیطان راندهشده و از حیله و مکرهای گوناگونش و از تکیهکردن به آرزوها و وعدهها و فریب او و درافتادن به دامهایش
💚و از طمعبستن او به گمراهکردن ما از راه بندگیات، و خوارساختن ما به عصیان و نافرمانیات، یا خوب دانستن چیزی که آن را در نظرمان نیکو جلوه داده، یا گران دانستن چیزی که نزد ما زشت نشان داده
💚بارخدایا به قدرت عبادتت او را از میدان زندگی ما بران، و به سبب کوششمان در راه محبتت بینیاش را به خاک بمال، و بین ما و او پردهای افکن که آن را ندرد، و حجابی ضخیم که آن را نشکافد.
💌دعای هفدهم صحیفه سجادیه
موضوع دعا: پناه به خدا از مکر و دشمنی شیطان
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 سوخت حقیقی موشک ها
این دوستانی که با تحلیل های غلط ، هم خودشان سکوت می کنند و هم مطالبه گران #انتقام_سخت را تخطئه می نمایند و حتی ضد ولایت می خوانند، یک بار دیگر این سخنان حضرت آقا را خوب گوش کنند ...
بازی عوض شده و همان هم قطارها
از داخل قطار به ما سنگ می زنند!!
#شهید_اسماعیل_هنیه
#مطالبه
✍ "قاسم اکبری"
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حضرت آقا فرمودند اگر میخواهید مشکل کشف_حجاب حل بشه این کار را انجام دهید ...
🌷حجاب_عفاف
🇮🇷 @Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حالا که قراره آقای عراقچی جانشین شهید بزرگوار امیر عبداللهیان بشه این ۵دقیقه از آقای نبویان را در مورد شاهکارهای آقای عراقچی در مذاکرات ببینید.
✍میثم تمار
@Emam_kh
یک روز دختری در ایران، در اداره پلیس از دنیا میرود تمام ظرفیت غرب در داخل و خارج برای خونخواهی او بسیج می شوند و یک روز صدها زن و کودک به گوشت چرخ کرده تبدیل می شوند ولی آنها خم به ابرو نمی آورند.
🇮🇷 @Emam_kh
🍏 درمان #پوکی_استخوان با طب سنتی
شیربادام بسیار مغذی است و یکی از بهترین مواد غذایی سالم برای درمان پوکی استخوان است.
موادلازم:
آب
بادام درختی
عسل
روش تهیه:
14عدد مغز بادام را مدتی در آب ولرم خیس کنید تا پوست آن کنده شود. سپس به همراه یک لیوان آب و کمی عسل در مخلوط کن بریزید.
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک مدل_بافت زیبا برای کیف یا سبد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 تعریف دقیق منافق.....
یه جریان از کلی سلبریتی و فوتبالیست وبازیگر واستاد دانشگاه وآدمهای سیاسی ومنورالفکرو ... هی میومدن توی تلویزیون و شبکه اجتماعی و ...میگفتن: کاش همه دنیا صلح بشه. ما با جنگ مخالفیم. ما سفیدیم وازاین حرفا.
حالا ۳۰۰ روز ه بچههای غزه رودارن میکشن وتکه تکه میکنن. اینا هم لالمونی گرفتن...
#منافق
👤حمیدرضا مقصودی
@Emam_kh
🔹 در دولت حسن روحانی نفوذی ها و وزرای خائن، خودکفایی غلات را مزخرف می دانستند و تولید کشور را به ۵ میلیون تن کاهش دادند تا ۶ میلیون تن گندم توسط لیدرهای اصلاحات وارد شود‼️
وزارت کشاورزی: امسال نیازی به واردات گندم نداریم؛ امسال تاکنون میزان خرید تضمینی گندم از مرز ۱۱ میلیون و ۱۱۲ هزار تن گذشت. سلام بر رئیسی🌹
🇮🇷 @Emam_kh
🌸 پروردگارا
جانمان را از دل مشغولیها و وابستگیهای
دنیا پاک کن تا عاشقانه تر به سمت و سویت
اوج بگیریم
🌸 پروردگارا
قلبمان در حصار زرق و برق دنیا زندانی است
یاریمان کن تا آن را از محبت غیر تو پاک
گردانیم و تنها به ذکرت مشغول باشیم
🌸 پروردگارا
دلمان را از شیرینی محبتت لبریز کن
عبادتی نصیبمان کن که سرشار از
سرچشمه امید تو باشد
عبادتی از جنس عبادت برگزیدگانت
🌸 پروردگارا
دلمان را از خوف و تردید خالی کن
و به کرامت و رحمتت امیدوار
🌸 پروردگارا
ما را از راضی ترین بندگانت
نسبت به قضای خویش قرار ده
🌸 پروردگارا
از تو میخواهیم که ما را در زمره
صدیقین درگاهت راه دهی
🌸 پروردگارا
به رحمانیتت قسم ما را به خویشتنِ خویش
وا مگذار و همواره چراغی باش
مسیر پر از فراز و نشیب زندگیمان را
آمیـنیـاربالـعـالـمیـن
شبتون نورانی🌸🍃
@Emam_kh
☀️ امام حسن مجتبی (علیهالسلام) :
✨ هشت نصیحت امام حسن مجتبی علیه السلام
1⃣ بخشش آن است که اما و اگری پیش از آن نباشد و منت گذاری درپی آن نیاید.
2⃣ بخشندگی پیش از درخواست از بزرگترین بزرگواریهاست.
3⃣ گناه را با کیفر مداوا مکن و در میان آن دو، راهی برای عذر خواهی بگذار.
4⃣ شوخی هیبت را میبلعد.
5⃣ انسان ساکت بر هیبت و وقار خود میافزاید.
6⃣ آن کس که از او چیزی بخواهند، آزاد است تا آن زمان که وعده دهد. و برده است، تا آن زمان که به وعده عمل کند.
7⃣ فرصت زودگذر است. و به کندی و سختی دوباره به دست میآید.
8⃣ نعمتها تا زمانی که هستند ناشناختهاند و هنگامی که رخت بربستند، شناخته میشوند.
📚 معانیالأخبار، ص۲۵۷، ح۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
ملکا ذکر تو گویم
که تو پاکی و خدائی
نروم جز به همان ره
که توأم راهنمائی
الهی آغازی که تو صاحبش نباشی
چه امیدیست به پایانش؟
پس روزمان را به نام تو
آغاز میکنیم
سلااااام🌸
صبحتون بخیر وشادی 🍃🌸
از خدا میخوام
به اندازه مهربانیش
در کارتان برکت
در مشکلتان گشایش
در وجودتان سلامتی
و در زندگیتان خوشبختی قرار دهد
الهی در پناه خدا باشید🌷
@Emam_kh