eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
17.1هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✨ بسم الله الرّحمن الرّحیم✨ 🌹 شرح (1) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت 📔 امیرالمؤمنین به فرزندشان امام حسن (علیه السّلام) فرمودند: پسرم چهار چیز از من یاد گیر (در خوبى ها) و چهار چیز به خاطر بسپار (هشدارها)، که تا به آنها عمل مى کنى زیان نبینى: ❇️ الف- خوبى ها 1- همانا ارزشمندترین بى نیازى عقل است 2- و بزرگ ترین فقر بى خردى است 3- و ترسناک ترین تنهایى خودپسندى است. 4- و گرامى ترین ارزش خانوادگى، اخلاق نیکوست. ❇️ ب- هشدارها 1-پسرم از دوستى با احمق بپرهیز، چرا که مى خواهد به تو نفعى رساند امّا دچار زیانت مى کند. 2- از دوستى با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت به آن نیاز دارى از تو دریغ مى دارد. 3- و از دوستى با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایى تو را مى فروشد. 4- و از دوستى با دروغگو بپرهیز که او به سراب ماند: دور را به تو نزدیک و نزدیک را دور مى نمایاند. 🔻در حکمت ۳۸ نهج البلاغه امیرالمؤمنین (علیه السلام) هشت گنج با ارزش را در قالب عبارات بسیار کوتاه و گویا در اختیار ما به برکت امام حسن (علیه السلام) قرار می دهند. هشت گنجی که هر کدام از آن‌ها در نهج البلاغه یک منظومه جذّاب و کاملی از محتوا دارند. 🔵 اولین گنج عقل است. در این جلسه به اندازه فرصتی که داریم من فقط به همین "گنج عقل" می پردازم. در نهج البلاغه مطالب متنوّع و زیادی درباره عقلانیت، چه با تصریح به واژه عقل، چه بدون تصریح واژه عقل وجود دارد تا جایی که به نظر حقیر، یکی از اسامی که می‌ شود برای نهج البلاغه انتخاب کرد کتاب العقل است. 🔻 این مفاهیم و معارف را بنده در چهار دسته خدمت شما تقدیم می کنم. 1⃣ دسته اول مربوط به ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیّت از منظر امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه است . حضرت درباره جایگاه و ارزش عقل این نکات کلیدی را فرمودند: 🔹۱. شرط فهم اسلام عقل است (خطبه ۱۰۶ ) 🔹۲. شرط موعظه گرفتن از قیامت عقل است. (خطبه ۱۹۰ ) 🔹۳. اهل بیت قلّه عقلانیت هستند. ( خطبه ۲۳۹ ) 🔹۴. شرط تطبیق دادن امروز به گذشته و عبرت گرفتن از گذشته برای پیمودن صحیح امروز و آینده عقل است. ( خطبه ۱۵۲ ) 🔹۵. شرط بر حذر ماندن از سمّ مهلک مار خوش خط و خال دنیا عقل است. ( حکمت ۱۱۹) 🔹۶. شرط موعظه گرفتن از آداب دیگران عقل است.( نامه ۳۱ ) 🔹۷. شرط گواهی دادن به موعظه های رسا توسط موعظه گران عقل است. ( نامه ۳ ) 🔹۸. رسالت انبیا (علیهم السلام) بیرون کشیدن دفینه و گنجینه عقل در وجود انسان ها از زیر خروارها خاک غفلت و هوای نفس است. ( خطبه ۱ ) 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (2) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت 2⃣ سرفصل دوم عقلانیت در نهج البلاغه ،کارکردها و آثار عقلانیت است که به ترتیب اینگونه هستند: 🔹 ۱. رازداری: (حکمت ۶) 🔹 ۲. پیرو کردن زبان در مقابل عقل، یعنی عاقل زبانش پیرو و تابع عقلش است. ( حکمت ۴۰ و ۴۱) 🔹 ۳. عاقل امور زندگی را در سه بخش منظّم می کند. یا مشغول امرار معاش است ، یا مشغول عبادت و بندگی خدا است، یا مشغول استفاده بردن از لذّت های غیر حرام دنیا است. (حکمت ۳۹۰ ) 🔹 ۴. عقل، انسان را به تدبیر و فهم پشت صحنه اتّفاقات و تصمیمات می رساند. (حکمت ۱۱۲ ) 🔹 ۵. عقل می تواند تجربیّات گذشتگان را برای ما حفظ کند و در لحظاتی که به آن احتیاج داریم آنها را فعال کند.( نامه ۳۱ ) 🔹 ۶. عقل بهترین بی نیازی و ثروت است.( حکمت ۳۸ و ۵۴ ) 🔹 ۷. اثر عقلانیت، کم سخن گفتن است.( حکمت ۷۱ ) 🔹 ۸. نصیحتگری که هیچگاه ما را فریب نمی‌دهد و در نصیحتش غش و غلّ نیست عقل است.(حکمت ۲۸۱) 🔹 ۹. عقل مثل شمشیر بُرّان است، یعنی انسان عاقل همیشه در مقابل شک یک برهان قاطع دارد و در مقابل دیگران همیشه حرفش محکم و بَرنده است. (حکمت ۴۲۴) 🔹 ۱۰. حضرت علی(علیه السلام) فرمودند: اصلاً شقاوت حقیقی این است که کسی از عقل و تجربه محروم بشود. ( نامه ۷۸) 🔹 ۱۱. بزرگترین سرمایه برای انسان که سودش خیلی خوب به انسان برمی گردد عقل است. (حکمت ۱۱۳) 🔹 ۱۲. عقلانیت، انسان را به اظهار دوستی با مردم می کشاند و اظهار دوستی با مردم نصف عقلانیت است.(حکمت ۱۴۲) 🔹 ۱۳. عقل عامل نجات انسان می شود در جایی که همه به واسطه نداشتن این عقلانیت غرق می شوند .(حکمت ۴۰۷ ) 🔹 ۱۴. عقل راه انسان را بین رشد و غَی ، بین رشد و گمراهی کاملاً روشن و واضح می کند. (حکمت ۴۲۱) 🔹 ۱۵. آن مبارز و مجاهدی که می‌تواند در مقابل هوای نفس، قتال و مبارزه کند و هوای نفس را از بین ببرد عقل است.( حکمت ۴۲۴) 🔹 ۱۶. کسی که با مردم دیگر، با خبرگان و نخبگان و متخصّصین و صاحبان تجربه، مشورت می‌کند در واقع با آنها در عقلهایشان مشارکت می‌کند و همین عامل تقویت عقلانیت او می شود. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (3) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت 3⃣ سرفصل سوم در بحث عقلانیت ، آفت‌های عقل و عقلانیت است که در نهج البلاغه مواردی از آن بیان شده است که عرض می کنیم: 🔹 ۱. هوای نفس که آفت عقل است. (حکمت ۲۱۱) 🔹 ۲. آرزوهای بیهوده که عقل انسان را به سهو مبتلا می کند. (خطبه ۸۶) 🔹 ۳. خواب رفتن عقل به واسطه توجه به دنیا.(خطبه ۲۲۴) 🔹 ۴. شُرب خمر است که فلسفه تشریع حرمت شرب خمر، نجات عقل و حفظ عقل از این آفت بیان شده است. (حکمت ۲۵۲) 🔹 ۵. فقر مایه دهشت و وحشت عقل است. (حکمت ۳۱۹) 🔹 ۶. عشق به دنیا که باعث می شود پرده عقل توسط شهوات پاره بشود.( خطبه ۱۰۹) 🔹 ۷. عُجب و خودپسندی است. (حکمت ۲۱۲) 🔹 ۸. مزاح بی‌جا و زیادی که عامل کاهش عقل نامیده شده است.( حکمت ۴۵۰) 🔹 ۹. برق طمع ها که عامل زمین خوردن عقل ها شمرده شده است. (حکمت ۲۱۹) 🔹 ۱۰. استبداد به رأی و نظر شخصی که عامل هلاکت انسان معرفی شده است. (حکمت ۱۶۱) 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (4) 🔷 ارزش و جایگاه بلند عقل و عقلانیت/محدودیت های عقل 4⃣ سرفصل آخر هم که خیلی کوتاه عرض می کنم محدودیت های عقل است. 🔻عقل انسان به همه حقایق هم نمی‌تواند دست پیدا کند. آن حقیقتی که انسان، ولو عاقل ترین انسانها با عقلشان نمی‌توانند به آن پی ببرند ، ذات مقدّس الهی و صفات ذاتی خدا مثل عظمت است، که در : 🔹خطبه‌ ۹۱ 🔹نامه ۵۲ 🔹خطبه ۱۶۰ 🔹خطبه ۱۵۵ 🔹خطبه ۴۹ 🔹خطبه ۱۶۵ 🔹خطبه ۹۱ بیان شده است؛ که در مقابلش برای شناخت خدا ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: توجّه و تفکّر در صنعت خدا -آنچه که خدا در آسمان ها و زمین خلق کرده است - عقل ها را به معرفت خدا می رساند که این حقیقت در : 🔹خطبه ۱۸۶ 🔹خطبه ۱۸۲ 🔹خطبه ۱۹۵ نهج البلاغه آمده است. 🔻یک نکته ویژه و استثنایی ، تک و منحصر به فردی هم در نهج البلاغه هست که می‌تواند برای اهلش خیلی عامل رشد باشد و آن عبارت است از اینکه امیرالمؤمنین (علیه الاسلام) در خطبه ۲۲۲ درباره عبادالله، بندگان خالص و مخلَص خدا می فرماید خدا در درون عقل آنها با آنها تکلّم می‌کند و سخن می‌گوید. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 5 ) 🔷 حماقت ونشانه های آن 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: « أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ یعنی بزرگترین فقر حماقت است. 🔰 پیرامون حماقت دو نشانه و یک توصیه در نهج البلاغه داریم. 🔸نشانه های حماقت: 1⃣ اما نشانه اول این است که کسی عیبی در مردم ببیند و آن را زشت بشمارد ولی به همان عیب در وجود خودش راضی باشد. 🔻حضرت در حکمت ۳۴۹ می فرمایند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ » ؛ و کسی که در عیوب مردم دقّت کند و آن عیوب را در مردم زشت بشناسد وسپس همان عیب را برای خودش راضی بشود، پس چنین کسی حقیقتاً احمق است. 2⃣ نشانه دوّم این است که احمق قبل از اینکه بیاندیشد، سخن می گوید. 🔻در حکمتهای ۴۰ و ۴۱ با دو عبارت تقریباً متفاوت، حضرت این حقیقت را بیان فرمودند. 🔻در حکمت ۴۰ فرمودند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلب او حرکت می کند ، « وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ اما قلب و عقل انسان احمق تابع زبانش هستند. 🔻در حکمت ۴۱ هم فرمودند: « قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ» ؛ قلب انسان احمق در دهان اوست در حالی که « وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ » ؛ زبان انسان عاقل در قلب اوست. 🔻 بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ» ؛ پسرم بپرهیز از همراهی و دوستی با احمق ، چرا؟ « فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ بخاطر اینکه احمق میخواهد به تو نفع برساند اما ضرر می رساند. 🔻 بنابراین بزرگترین فقر نداشتن عقل درست و حسابی در عمل است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (6) 🔷 عجب و خودپسندی 🔻 موضوع دیگری که در ادامه حکمت ۳۸ بیان شده است مسأله "عُجب یا خودپسندی" است. 🔹 " عُجب" یعنی اینکه انسان در خودش یک فضیلتی، یک هنری و یک توانمندی را درک کند و نسبت به آن متعجّب و خودپسند و خودخواه شود. 🔻 آثار شومی در زبان مولا علی (علیه السلام) برای مسأله و پدیده زشت عُجب بیان شده : 1⃣ اوّل تنهایی 🔻در حکمت ۱۱۳ می فرمایند: « لَا وَحْدَةَ أَوْحَشُ مِنَ الْعُجْبِ » ؛ هیچ تنهایی ای وحشتناک تر از عجب نیست. 2⃣ دوّم ترس 🔻همین حکمت ۳۸ می فرمایند : « أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ » ؛ ترسناک ترین ترس، عُجب است. 3⃣ سوّم حسادت به عقل، یعنی آسیب رساندن به عقل 🔻حضرت در حکمت ۲۱۲ می فرمایند: «عُجْبُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ أَحَدُ حُسَّادِ عَقْلِهِ » ؛ خود پسندی انسان یکی از حسودان عقل اوست. شما عزیزان می دانید که حسادت یعنی چه ، حضرت در حکمت ۲۲۵ می فرمایند: «الْعَجَبُ لِغَفْلَةِ الْحُسَّادِ عَنْ سَلَامَةِ الْأَجْسَادِ» ؛ تعجّب می کنم از اینکه حسودان از سلامت بدنشان غفلت می کنند، یعنی با حسادت دارند به خودشان و بدنشان ضرر می زنند. 🔻پس عُجب انسان به خودش اوّلاً ضربه به جسمش و ثانیاً ضربه به عقلش می زند. لذا مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی (علیه السلام) می فرمایند: « وَ اعْلَمْ أَنَّ الْإِعْجَابَ ضِدُّ الصَّوَابِ وَ آفَةُ الْأَلْبَابِ» بدان! همانا خوپسندی بر خلاف صواب و درستی است، بدان که اعجاب آفت و آسیب به عقلها است. 4⃣ اثر شوم بعدی، منع ازدیاد نعمت و رشد است. یعنی عجب و خودپسندی مانع رشد انسان و ازدیاد نعمتها می شود. 🔻 در حکمت ۱۶۷ می فرمایند: « الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ » ؛ عُجب مانع ازدیاد نعمت و رشد می شود. 🔻بر اساس این آثار شوم از منظر مولا علی (علیه السلام)، حتی گناهی که انسان را نزد خدا شرمنده بکند بهتر از حسنه و کار نیکی است که باعث عُجب انسان شود. در حکمت ۴۶ این حقیقت را فرمودند که : «سَيِّئَةٌ تَسُوءُكَ خَيْرٌ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ حَسَنَةٍ تُعْجِبُكَ»؛ گناهی که تو را شرمنده بکند نزد خدا از کار نیکی که تو را به عُجب بکشاند بهتر است. 🔻با این مقدّمات حضرت در نهج البلاغه توصیه های نسبت به عُجب دارند: 🔸 ۱. اولاً در حکمت ۱۵۰ می فرمایند : « لَا تَكُنْ مِمَّنْ يُعْجَبُ بِنَفْسِهِ إِذَا عُوفِيَ» ؛ از آدمهایی نباش که وقتی سالم و تندرست هستند دچار عُجب می شوند. 🔸۲. ثانیاً در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر می نویسند: « إِیَّاکَ وَ الْإِعْجَابَ بِنَفْسِکَ» ؛ بپرهیز از اینکه خودپسند بشوی، « وَ الثِّقَةَ بِمَا یُعْجِبُکَ مِنْهَا » ؛ و اینکه اطمینان کنی به چیزهایی که به واسطه آن دچار عجب شدی، « وَ حُبَّ الْإِطْرَاءِ» ؛ بپرهیز از اینکه دلت بخواهد که مردم تو را ستایش کنند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 7 ) 🔷 حَسب و حسن خلق 🔻امیرالمؤمنین(علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ می فرمایند: «إِنَّ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ» ؛ با ارزش ترین حَسَب، اخلاق نیکو است. " حَسَب" در لغت یعنی بزرگی خانوادگی ؛ یعنی آنچه از افتخارات پدران و اجداد باشد، که جمع آن "اَحساب" است. 🔻حَسَب را بر اساس آنچه در معارف نهج البلاغه آمده است می شود به دو دسته کلی تقسیم کرد : 1⃣ حسب ظاهری 2⃣ حسب معنوی 🔹حسب ظاهری یعنی همان افتخارات پدران و اجداد. حسب ظاهری را هم باز در نهج البلاغه به دو بخش و دو نوع ارزش گذاری کرده اند : 1⃣ حَسَب نیک 2⃣ حَسَب بد یعنی بسته به اینکه بخواهی از افتخارات پیشینیانت چگونه استفاده کنی، آن حَسَب نیک یا بد خواهد شد. 🔻درباره "حسب نیک" مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ به مالک اشتر (رحمت الله علیه) می نویسند: «ثُمَّ الْصَقْ بِذَوِي الْمُرُوءَاتِ وَالاَحْسَابِ وَأَهْلِ الْبُيُوتَاتِ الصَّالِحَةِ» ؛ آقای مالک اشتر! با خانواده ها و افرادی همنشین شو و به آنها بچسب که دارای مروّت و حَسَبهای پاکیزه و اهل خانه های صالحه هستند. یعنی نگاه به پیشینیان یک فرد میتواند یک عامل اطمینان نسبی باشد بر صالح بودنش، البته این فقط یک عامل است. بنابراین تو میتوانی با اینها معاشرت بیشتری داشته باشی. اما همین حسب نیک، جبران کننده سستی در عمل صالح فرد نیست، یعنی من نمی توانم به واسطه اینکه پدران و اجداد صالحِ مشهورِ خَیّرِ عالمِ عارفی داشتم، خودم در عمل برای قیامتم کوتاهی کنم. حضرت در حکمت ۳۸۹ نهج البلاغه می فرمایند: « مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ»؛ کسی که در عمل خودش کندی می کند ، نسب و فامیل و نسبتهای قوم و خویشی او نمی تواند به او سرعت بدهد. یا فرمودند : «مَنْ فَاتَهُ حَسَبُ نَفْسِهِ لَمْ يَنْفَعْهُ حَسَبُ آبَائِه‏» ؛ کسی که خودش برای خودش ارزشی قائل نشود، ارزش آبائش نمی تواند به او نفع رساند. 🔻 اما "حَسَب ظاهری بد" چیست؟ آنجایی است که کسی اولاً به رفتارهای زشت ، عقاید باطل ، آداب و رسوم غیر عاقلانهٔ پیشینیان خودش افتخار کند. امیرالمؤمنین در نامه ۳۲ به معاویه می نویسند: تو با مردم کاری کردی که «عَوَّلُوا عَلَى أَحْسَابِهِمْ» ؛ به خاندان خودشان نازیدند مثل دوران جاهلیّت ، به خاندان مشرک خودشون افتخار کردند. 🔻 و دیگر نکته ای که در نهج البلاغه پیرامون حَسَب ظاهری بد هست، این است که حضرت ما را نهی می کنند که از بزرگان متکبّر خودمان اطاعت و حرف شنوی داشته باشیم. در خطبه ۱۹۲ نهج البلاغه شریف مولا علی (علیه السلام) اینگونه می فرمایند: «ألا فالحَذَرَ الحَذَرَ» ؛ هشیار باشید هشیار باشید! «مِن طاعَةِ ساداتِكُم و كُبَرائكُمُ»؛ هشیار باشید ، آگاه باشید ، برحذر باشید و دوری کنید از طاعت بزرگان و کُبراء خودتان، «الذينَ تَكَبَّرُوا عَن حَسَبِهِم» آن بزرگان فامیلتان که تکبّر می کنند به خاطر حسب و افتخارات پیشینیان خود. 🔹 اما "حسب معنوی" هم داریم ، حسب معنوی آنجایی است که انسان در درون خودش با تلاش و ریاضت و مراقبه ارزشهای حقیقی ایجاد می کند، که یکی از آنها حسن خلق است که همین حکمت ۳۸ بود، «إِنَّ أَكْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ». یکی هم در حکمت ۱۱۳ مولا علی (علیه السلام) یکی از مصادیق حسن خلق را ، یعنی "تواضع" را بالاترین نوع حَسَب می دانند و می فرمایند : «لَا حَسَبَ كَالتَّوَاضُعِ» ؛ هیچ حسبی افتخارات خاندانی ، هم ارزش با تواضع نیست. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (8) 🔷 پرهیز از دوستی با احمق 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۸ خطاب به فرزند بزرگوارشان اینگونه می فرمایند: « يَا بُنَيَّ إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْأَحْمَقِ فَإِنَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَنْفَعَكَ فَيَضُرَّكَ » ؛ پسرم! از دوستی با احمق بپرهیز ، زیرا احمق قصد می کند که به تو سود برساند اما ضرر می زند. 🔻 در نهج البلاغه پرهیز از همنشینی با احمق دلایلی دارد. در واقع می توان گفت که احمق در لسان علی (علیه السلام) نشانه هایی دارد که همین نشانه ها علت دستور مولا به فرزندشان برای پرهیز از دوستی با احمق است. 1⃣ یکی از نشانه های احمق این است که عیبی را که در خودش هست در دیگران بزرگ می کند و عیب می شمارد. 🔻در حکمت ۳۴۹ می فرمایند:« وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْأَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» کسی که دقت و موشکافی بکند در عیوب مردم ، بعد این عیوب را زشت بشمارد، اما همین عیوب را برای خودش بپسندد ، این آدم احق است بِعَيْنِهِ ؛ خودِ خود احمق است. 2⃣ دیگر از نشانه های احمق این است که قبل از اینکه به عوارض سخنی که می خواهد بگوید بیاندیشد، حرف می زند. 🔻 در حکمت ۴۰ و ۴۱ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) به این حقیقت اشاره فرمودند. در حکمت ۴۰ می فرمایند: «لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ» ؛ زبان عاقل پشت قلبش حرکت می کند، یعنی تابع قلب و عقلش است و قلب احمق پشت زبانش است، یعنی بدون تأمل اول زبانش حرف می زند و بعد فکر می کند چه خطاهایی کرده تا درستش کند. 🔻 در حکمت ۴۱ هم همین معنا را به عبارت دیگری می فرمایند: «قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ»؛ قلب احمق در دهانش است، کنایه از اینکه اصلاً مجال فکر کردن به خودش نمی دهد و هر چه به ذهنش رسید می گوید، اما زبان عاقل در قلبش است. 🔻بر این اساس مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۸ فرمودند: « إِنَّ أَكْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ » ؛ بزرگترین فقر و بیچارگی حماقت است. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 9 ) 🔷 پرهیز از دوستی با بخیل 🔻در ادامه حکمت ۳۸ ، امیرالمؤمنین به فرزند عزیزشان سفارش می کنند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ» ؛ از دوستی با بخیل بپرهیز ، «فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ» ؛ زیرا بخیل دقیقاً در چیزی که به آن احتیاج داری پشت تو را خالی می کند. 🔷 "بخل" در نهج البلاغه سیمای خیلی دقیقی دارد : 1⃣ اولین مبحث، زشتی بخل است. 🔻حضرت در حکمت سوم می فرمایند : « الْبُخْلُ عَارٌ»؛ بخل ننگ است. همچنین مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۳۷۸ می فرمایند : « الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ» ؛ بخل جامع تمام عیب های زشت است. و نیز مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۲۹ می فرمایند: « هَلْ تُبْصِرُ إِلَّا بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً » ؛ روزگار ما را می بینی؟ بخیل را می بینی که با بخل ورزیدن در مورد حقّ الله ، دارد ثروت وافر جمع می کند؟ 2⃣ نکته دوم ریشه بخل است . 🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند بخل ، حرص و ترس، ریشه در سوءظن به خدا دارند. یعنی اعتقاد کسی که اهل بخل است ، خراب است. در نامه ۵۳ خطاب به مالک اشتر ( رحمت الله علیه) می نویسند : « فَإِنَّ الْبُخْلَ وَ الْجُبْنَ وَ الْحِرْصَ غَرَائِزُ شَتَّى » همانا بخل و ترس و حرص، اخلاقها و خصلت های متفاوت اند ، امّا «يَجْمَعُهَا سُوءُ الظَّنِّ بِاللَّهِ » ؛ این سه در یک ریشه به هم می رسند و آن سوءظن به خداست. 🔻مولا علی (علیه السلام) در نهج البلاغه معتقدند رفتار بخیل واقعاً غیر عاقلانه و تعجّب برانگیز است. 🔻 در حکمت ۱۲۶ می فرمایند : «عَجِبْتُ لِلْبَخِيلِ» ؛ من از بخیل تعجب می کنم ، چرا ؟ زیرا : يَسْتَعْجِلُ الْفَقْرَ الَّذِي مِنْهُ هَرَبَ » ؛ به سمت همان فقری تعجیل می کند که از آن فراری است. « وَ يَفُوتُهُ الْغِنَى الَّذِي إِيَّاهُ طَلَبَ» ؛ بی نیازی و ثروتمندی که دنبالش است را با بخل از دست می دهد. 🔻 مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۴۲ معتقدند "بخل" و "جود" می توانند نابجا از انسان ظهور کنند. در خطبه ۱۴۲ می خوانیم ، برای کسی که نابجا به ناکسان نیکی کند بهره ای جز ستایش فرومایگان، توصیف سرکشان و اشرار و سخنان جاهلان بدگفتار نیست و اینها نیز تا هنگامی که به آنها بخشش می کنند، ادامه دارد. گفت : " قربون بند کیفتم تا پول داری رفیقتم! " به نااهل جود کردن اینگونه است. 🔻دست سخاوتمندی ندارد آن کس که از بخشش در راه خدا بخل می ورزد ، آن کس که خدا او را مالی بخشیده، پس باید به خویشاوندان خود بخشش نماید و سفره مهمانی خوب بگستراند و اسیر آزاد کند و رنجدیده را بنوازد و مستمند را بهره مند کند و قرض وامدار را بپردازد و برای درک ثواب الهی در برابر پرداخت حقوق دیگران و مشکلاتی که در این راه به او می رسد صبور باشد، زیرا به دست آوردن صفات یادشده موجب شرافت و بزرگی دنیا و درک فضایل سرای آخرت است ان شاالله. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 10 ) 🔷 پرهیز از دوستی با بخیل 🔰 مولا علی (علیه السلام) بر اساس آنچه که از بخل در نهج البلاغه گفتیم چند نتیجه می گیرند: 🔹1⃣ نتیجه اول اینکه ولیّ و حاکم نباید بخیل باشد. 🔻مولا علی (علیه السلام) در خطبه ۱۳۱ نهج البلاغه، بند سوم می فرمایند : « وَقَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا يَنْبَغِي أَنْ يَكُونَ الْوَالِي عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْكَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِينَ الْبَخِيلُ » ؛ شما می دانید که امام مسلمین نباید نسبت به مال و جان و ناموس و خون و مغانم (غنیمت ها) و احکام بخیل باشد، که اگر بخیل باشد؛ « فَتَكُونَ فِي أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ» ؛ اگر والی و حاکم و استاندار و رئیس جمهور و حاکم جامعه بخیل باشد، نسبت به اموال رعیّت و مردم حریص خواهد شد. 🔹2⃣ نتیجه دوم اینکه مشاور حاکم هم نباید بخیل باشد. مسؤولین و کارگزاران نظام در مشورت نباید انسانی که بخل دارد مشارکت بدهند. مولا علی (علیه السلام) به مالک اشتر در نامه ۵۳ نوشتند : « وَلاَ تُدْخِلَنَّ فِي مَشُورَتِکَ بَخِيلاً » ؛ بخیل را در مشورت خود داخل نکن « يَعْدِلُ بِکَ عَنِ الْفَضْلِ وَ يَعِدُکَ الْفَقْرَ » ؛ بخاطر اینکه بخیل تو را از بخشش نسبت به مردمان باز می دارد و وعده فقر و نداری می دهد. 🔹3⃣ نکته بعدی و نتیجه سوم هم این است که حضرت، فرزند خودشان را منع می کنند و بر حذر می دارند که با دوست بخیل معاشرت نکن، که در همین حکمت ۳۸ است : « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْبَخِيلِ» ؛ از همنشینی و دوستی با بخیل بپرهیز ، «فَإِنَّهُ يَقْعُدُ عَنْكَ أَحْوَجَ مَا تَكُونُ إِلَيْهِ» ؛ زیرا دوستِ بخیل دقیقاً در چیزی که خیلی به آن احتیاج داری پشت تو را خالی می کند. 🔻 در ماجرای بخل فقط یک استثناء هست ، آن هم درباره زنان نسبت به اموال شوهران است، که مولا علی (علیه السلام) ، در حکمت ۲۳۴ می‌فرمایند : «خِيَارُ خِصَالِ النِّسَاءِ، شِرَارُ خِصَالِ الرِّجَالِ » ؛ بعضی از خصلت های خوب زنان برای مردان زشت است ، آن خصلت هایی که برای زنان خوب است چه هستند ؟ 🔸 « الزَّهْوُ » ؛ غرور در برابر نامحرم، 🔸«وَالْجُبْنُ» ؛ ترس از آبرو ، 🔸« وَالْبُخْلُ» بعد در ادامه می فرمایند : « وَ إِذَا كَانَتْ بَخِيلَةً حَفِظَتْ مَالَهَا وَ مالَ بَعلها»؛ اگر زن بخیل باشد به معنای خاصی، از مال خودش و مال همسر و شوهرش خوب محافظت می کند. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (11) 🔷 پرهز از دوستی با فاسق و فاجر 🔻در ادامه حکمت ۳۸ نهج البلاغه مولا علی (علیه السلام) درباره فسق و فجور می فرمایند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْفَاجِرِ فَإِنَّهُ يَبِيعُكَ بِالتَّافِهِ» ؛ از همراهی و دوستی با فاجر بپرهیز، زیرا او تورا به کمترین چیزی می فروشد. 🔻 پنج سرفصل از محتوای فسق و فجور در نهج البلاغه مرتبط با حکمت ۳۸ است که به ترتیب خدمت شما سروران گرامی تقدیم می شود: 1⃣ سر فصل اوّل پلیدی و آثار فجور است. 🔻 حضرت در بند ۲ از خطبه ۱۵۷ می فرمایند: فسق و فجور خانه و حصن و دژی است ذلیل و ناتوان ، که اهلش را از خطر دور نمی کند و پناهگاه خوبی برای پناه گیرندگان نیست. 🔻در بند ۵ خطبه ۲ می فرمایند: « زَرَعُوا الْفُجُورَ وَ سَقَوْهُ الْغُرُورَ وَ حَصَدُوا الثُّبُورَ » ؛ فاسقان، فسق و فجور را کاشتند و با غرور آبیاری کردند و هلاکت را برداشت کردند. در خطبه ۲۰۰ مولا علی (علیه السلام) می فرمایند: هر نیرنگ بازی، فسق و فجور است و هر فجوری کفر است و برای هر نیرنگ بازی در قیامت پرچمی است که به واسطه آن شناخته خواهد شد. 2⃣ سرفصل دوم درباره همنشینی با فاسق و فاجر است. مولا علی (علیه السلام) همانگونه که عرض شد در حکمت ۳۸ می فرمایند: از همنشینی با فاجر بپرهیز، زیرا او تو را به کمترین چیزی می فروشد. 🔻در نامه ۶۹ هم می فرمایند: « إيّاكَ و مُصاحَبَةَ الفُسّاقِ فإنَّ الشَّرَّ بالشَّرِّ مُلحَقٌ» از دوستی با فاسق بپرهیز، زیرا شرّ با شرّ همراه و ملحق می شود. 3⃣ در ادامه همین مسأله در سرفصل سوم مولا علی(علیه السلام) درباره پیشوای مؤمن و پیشوای فاسق و فاجر در حکمت ۳۱۶ می فرمایند: « أَنَا يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمَالُ يَعْسُوبُ الْفُجَّارِ» ؛ من علی پیشوای مؤمنین هستم و مال و منال پیشوای انسانهای فاجر. کنایه از اینکه یکی از ریشه های فسق و فجور ، مال پرستی است. ↩️ ادامه دارد... 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح (12) 🔷 پرهز از دوستی با فاسق و فاجر 4⃣ سرفصل چهارم درباره حاکمان فاجر است. 🔻 مولا در خطبه ۲۰۰ نهج البلاغه پیرامون معاویه و تفاوت الگوی سیاستمداری او با خودشان می فرمایند: به خدا قسم معاویه از من باهوش تر و سیاستمدار تر نیست، «وَ لكِنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ» ؛ امّا معاویه نیرنگ به کار می برد و فسق و فجور می کند تا بتواند مردم را راضی نگه دارد. 🔻 همچنین در حکمت ۱۰۲ امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره دوران حاکمیّت معاویه و همه سرزمینهای اسلامی این پیشگویی را دارند و می فرمایند: « يَأْتِي عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ لَا يُقَرَّبُ فِيهِ إِلَّا الْفَاجِرُ » ؛ در آینده روزگاری بر مردم خواهد گذشت که جز انسان فاسق و فاجر و هرزه را احترام نمی کنند. 🔻همچنین درباره دوران معاویه در آینده، در بند ۷ از خطبه ۱۰۸ می فرمایند: «تَوَاخَى النَّاسُ عَلَى الْفُجُورِ» ؛ در دوران حکومت معاویه بر سرزمینهای اسلامی، مردم با هم بر فجور و فسق عقد اخوّت می بندند و همراهی می کنند. 🔻درباره علت پذیرش حکومت توسط خودشان هم در نامه ۶۲ می فرمایند: « وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا » ؛ من نگران بودم که ولایت امر این امّت به دست سفیهان و فاجران امّت بیفتد، که اگر اینگونه می شد، « فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا وَ الصَّالِحِينَ حَرْباً وَ الْفَاسِقِينَ حِزْباً » ؛ که اگر اینگونه بشود که حکومت دست ناصالح و فاجر بیفتد، مال خدا را به ملک شخصیش تبدیل می کند، بندگان خدا را خوار می کند، با صالحین می جنگد و فاسقان را جزء حزب خودش قرار می دهد. 5⃣ سر فصل پنجم و آخر تکلیف دشمنی با فجّار است. 🔻حضرت درباره مالک اشتر (رحمت الله علیه) در نامه ۳۸ خطاب به مردم مصر می نویسد: «مالِک أَشَدَّ عَلَى الْفُجَّارِ مِنْ حَرِيقِ النَّارِ» است؛ از آتش جهنّم بر کفار شدیدتر است. 🔻 درباره شهدا هم در بند ۷ خطبه ۱۸۲ می فرمایند، شهدا اینگونه بودند: « الَّذِينَ تَعَاقَدُوا عَلَى الْمَنِيَّةِ وَ أُبْرِدَ بِرُءُوسِهِمْ إِلَى الْفَجَرَةِ» ؛ آنها کسانی بودند که بر مرگ در راه خدا با هم عهد و پیمان بستند و سرهایشان به سمت حاکمان فاجر فرستاده شد، یعنی در راه مبارزه با فسق و فجور سر دادند. 🔻و نکته آخر درباره دشمنی با فجّار در حکمت ۳۱ است که حضرت اوّلاً دشمنی با فاسقین را یکی از ارکان امر به معروف و نهی از منکر می دانند و بعد می فرمایند: « وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِينَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ» ؛ هر کس با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا برای او خشم خواهد گرفت و او را در روز قیامت راضی خواهد کرد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 13 ) 🔷 پرهیز از دوستی با دروغگو 🔻در ادامه حکمت ۳۸ نهج البلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: « إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ» ؛ از دوستی با کسی که زیاد دروغ می گوید بپرهیز زیرا او مانند سراب است که دور را به تو نزدیک نشان می دهد و نزدیک را دور. 🔻در این رابطه در نهج البلاغه نکات مهمی هست که به ترتیب عرض می کنم. 1⃣ اولاً در خطبه ۸۴ ، حضرت علی (علیه السلام) معتقدند: « شَرُّ الْقَوْلِ الْكَذِبُ» ؛ بدترین سخن دروغگویی است و بین دروغ و ایمان فاصله بسیار زیادی قائل هستند. 🔻 در خطبه ۸۶ ، بند ۳ در این باره می فرمایند: «جَانِبُوا الْکَذِبَ»؛ از دروغ دوری کنید. چرا؟ زیرا «فَإِنَّهُ مُجَانِبٌ لِلاِيمَانِ» ؛ بخاطر اینکه دروغگویی از ایمان خیلی دور است و «الصَّادِقُ عَلَى شَفَا مَنْجَاةٍ وَ كَرَامَةٍ» انسان راستگو در آستانه نجات و بزرگواری است، در حالی که « وَالْكَاذِبُ عَلَى شَرَفِ مَهْوَاةٍ وَ مَهَانَةٍ» ؛ انسان دروغگو در شُرف سقوط و خواری است. 2⃣ با این نگاه مولا علی (علیه السلام) اساساً ایمان را در حکمت ۴۵۸ اینگونه تعریف می کنند: « الْإِيمَانُ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَيْثُ يَضُرُّكَ عَلَى الْكَذِبِ حَيْثُ يَنْفَعُكَ » ؛ حقیقت ایمان این است که صداقت را وقتی به ضرر تو است بر دروغی که به نفع تو است ترجیح بدهی. 3⃣ مولا علی(علیه السلام) اساساً فلسفه تشریع حکم ترک دروغ را شرافت بخشیدن به صداقت می دانند. 🔻 در حکمت ۲۵۲ می فرمایند: « فَرَضَ اللَّهُ تَرْكَ الْكَذِبِ تَشْرِيفاً لِلصِّدْقِ » ؛ خداوند ترک دروغ را واجب کرد برای اینکه به راستگویی شرافت بدهد. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح ( 14 ) 🔷 پرهیز از دوستی با دروغگو 4⃣ با این نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) برای دروغگویی آثار و عواقب زشتی را توضیح می دهند: 🔹۱. یکی از آنها در زمان خودشان اتفاق افتاد؛ وقتی که برای جنگ جمل با طلحه و زبیر به بصره رسیدند، حضرت به اَنَس بن مالک فرمودند که تو جلوتر برو و سخنی را که پیامبر درباره چنین روزی به زبیر و طلحه گفته بودند به یادشان بیاور، شاید متنبّه شوند و دست از فتنه گری بردارند. اَنَس بن مالک ملعون به دروغ گفت من چنین سخنی را از پیامبر به یادم نمی آید، حضرت اینگونه فرمودند که در حکمت ۳۱۱ آمده: « إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ » ؛ اگر دروغ می گویی که سخن پیامبر را فراموش کردی، از خدا می خواهم چنان پیسی و سفیدی به صورتت بیفتد که با عمّامه هم نتوانی بپوشانی. آورده اند که بعد از نفرین امام چنان بر صورت و سر او پیسی گرفتاری ایجاد کرد که حتّی نقاب می زد برای اینکه دیده نشود. 🔹۲. امّا اثر دیگری که این زشتی ها دارد این است که حضرت آینده زمان خودشان را چنان توصیف می کنند که یکی از بدترین ویژگی هایش این است که در خطبه ۱۸۷ می فرمایند: روزگاری به مردم می رسد که «تَكْذِبُونَ مِنْ غَيْرِ إِحْرَاجٍ» ؛ بدون اینکه هیچ ضرورتی داشته باشد به راحتی و مفت دروغ می گویند. 🔻همچنین مولا علی (علیه السلام) درباره رواج دروغ گویی در آینده امّت اسلام در خطبه ۱۰۸ این دو جمله را دارند، می فرمایند: « تَحَابُّوا عَلَى الْكَذِبِ وَ تَبَاغَضُوا عَلَى الصِّدْقِ » ؛ مردم به واسطه دروغگویی به هم محبّت پیدا می کنند و بخاطر صداقت کسی، با او دشمن می شوند. 🔻یا در همان خطبه ۱۰۸ بند ۷ می فرمایند: «غَارَ الصِّدْقُ وَ فَاضَ الْكَذِبُ» ؛ صداقت منفور و نایاب می شود، امّا دروغگویی همه گیر و مُسری و جاری می شود . 5⃣ آخرین نکته درباره کذب هم این است که حضرت علی (علیه السلام) در خطبه ۱۹۲ یک مصداق عجیبی برای دروغگویی بیان کردند و می فرمایند: وقتی هر چیزی را که به گوشت می رسد بیان می کنی، همین کفایت می کند برای اینکه تو دروغگو باشی ، «وَلا تُحَدِّثِ النّاسَ بِكُلِّ ما سَمِعْتَ بِهِ » ؛ با مردم هر چیزی را که به گوشت می رسد به زبان نیاور «فَكَفى بِذلِكَ كَذِبا» ؛ بخاطر اینکه این رفتار خودش کافی است برای اینکه دروغگو باشی. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع