✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨
#حکمت8
💠 وَ قَالَ (علیه السلام) إعْجَبُوا لِهَذَا الْإِنْسَانِ، يَنْظُرُ بِشَحْمٍ وَ يَتَكَلَّمُ بِلَحْمٍ وَ يَسْمَعُ بِعَظْمٍ وَ يَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْمٍ.
🔹 و درود خدا بر او فرمود: از ويژگيهای انسان در شگفتی مانيد، كه با پاره ای پي می نگرد و با گوشت سخن می گويد و با استخوان می شنود و از شكافی نفس می كشد!
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت اول
🔰 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت هشتم نهج البلاغه، شگفتیهای خلقت تن انسان را بیان میکنند. اساساً یکی از راههای معرفت الله، توحید و طاعت الهی در نهج البلاغه، تفکر در ویژگیها و شگفتیهای خلقت و آفرینش پدیده هاست. حضرت در نهج البلاغه موارد متعددی از شگفتیهای خلقت موجودات متنوّع را تبیین فرموده اند که به برخی از آنها اشاره میکنم.
ابتدا حکمت هشتم نهج البلاغه را با هم میخوانیم: « و درود خدا بر او فرمود: از ویژگیهای انسان در شگفتی مانید که با پاره ای پی می نگرد و با گوشت سخن میگوید و با استخوان میشنود و از شکافی نفس میکشد».
🔻 انصافاً اگر کسی در همین چهار ویژگی به ظاهر ساده خلقت تن خودش تفکر بکند، قطعا در مقابل عظمت خدا سر به سجده می گذارد و از گردنکشی و نافرمانی دست می کشد. عرض کردم امیرالمؤمنین راههای متعددی را برای معرفت الله و توحید و طاعت الهی معرفی فرموده اند که یکی از آنها بررسی و تفکر در ویژگیها، پیچیدگی ها و شگفتی های پدیده های مختلف است. من به برخی از آنها اشاره میکنم.
🔻1. بررسی شگفتی های خلقت آسمانها:
واقعاً این شگفتی انسان را متعجب می کند به گونه ای امیرالمومنین (علیه السلام) جزء به جزء فرایند آفرینش آسمان را بیان می کنند، که گویا در خلقت آسمانها حضور داشته اند. در خطبه اول نهج البلاغه بند سوم می خوانیم: « سپس خدای سبحان طبقات فضا را شکافت و اطراف آن را باز کرد و هوایِ به آسمان و زمين راه يافته را آفريد و در آن آبی روان ساخت، آبی که امواج متلاطم آن شکننده بود، که يکی بر ديگری می نشست، آب را بر بادی طوفانی و شکننده نهاد و باد را به بازگرداندن آن فرمان داد و به نگهداری آب مسلّط ساخت و حدّ و مرز آن را به خوبی تعيين فرمود. فضا در زير تندباد و آب بر بالای آن در حرکت بود. سپس خدای سبحان طوفانی برانگيخت که آب را متلاطم ساخت و امواج آب را پی در پی در هم کوبيد. طوفان به شدّت وزيد و از نقطه ای دور دوباره آغاز شد. سپس به طوفان امر کرد تا امواج درياها را به هر سو روان کند و بر هم بکوبد و با همان شدّت که در فضا وزيدن داشت بر امواج آب ها حمله ور گردد، از اوّلِ آن برمی داشت و به آخرش می ريخت و آبهای ساکن را به امواج سرکش برمی گرداند. تا آنجا که آبها روی هم قرار گرفتند و چون قلّه های بلند کوه ها بالا آمدند. امواج تُند کف های برآمده از آبها را در هوای باز و فضای گسترده بالا برد که از آن، هفت آسمان را پديد آورد...
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨بسم اللّه الرّحمن الرّحیم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت دوم
🔰 حضرت در ادامه (خطبه ۱ ) می فرمایند: «آسمان پايين را چون موج مهار شده و آسمان های بالا را مانند سَقفی استوار و بلند قرار داد، بی آنکه نيازمند به ستونی باشد يا ميخ هايی که آنها را استوار کند. آنگاه فضای آسمان پايين را به وسيله نور ستارگانِ درخشنده زينت بخشيد و در آن چراغی روشنايی بخش (خورشيد) و ماهی درخشان در مدارِ فَلَکی گردان و برقرار و سقفی متحرّک و صفحه ای بی قرار، به جريان انداخت.» ؛ این از خلقت آسمانها.
🔻2. خلقت فرشتگان: موضوع دیگری که از ویژگیها و شگفتی های مخلوقات الهی حضرت به آن اشاره فرموده است، خلقت فرشتگان است. در خطبه اول نهج البلاغه میخوانیم: « سپس آسمان های بالا را از هم گُشود و از فرشتگان گوناگون پُر نمود. گروهی از فرشتگان همواره در سجده اند و رکوع ندارند و گروهی در رکوعند و يارای ايستادن ندارند و گروهی در صف هايی ايستاده اند که پراکنده نمی شوند و گروهی همواره تسبيح می گويند و خسته نمی شوند و هيچ گاه خواب به چشمان شان راه نمی يابد و عقلهای آنان دچار اشتباه نمی گردد، بدن های آنان دچار سُستی نشده و آنان دچار بی خبریِ برخاسته از فراموشی نمی شوند. برخی از فرشتگان، امينان وحی الهی و زبان گويای وحی برای پيامبران می باشند، که پيوسته برای رساندن حکم و فرمان خدا در رفت و آمدند. جمعی از فرشتگان حافظان بندگان و جمعی ديگر دَربانان بهشتِ خداوندند. بعضی از آنها پاهايشان در طبقات پايين زمين قرار داشته و گردن هاشان از آسمان فراتر و ارکان وجودشان از اطراف جهان گذشته، عرش الهی بر دوش هايشان استوار است، برابر عَرش خدا ديدگان به زير افکنده و در زير آن، بال ها را به خود پيچيده اند. ميان اين دسته از فرشتگان با آنها که در مراتب پايين تری قرار دارند، حجابِ عِزّت و پرده های قدرت، فاصله انداخته است. هرگز خدا را با وَهم و خيال، در شکل و صورتی نمی پندارند و صفات پديده ها را بر او روا نمی دارند؛ هرگز خدا را در هیچ جايی محدود نمی کنند و نه با همانند آوردن به او اشاره می کنند».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم الله الرحمن الرحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت سوم
🔻3. شگفتی خلقت حضرت آدم (علیه السلام ) : موضوع دیگری که حضرت علی (علیه السلام) برای رسیدن ما به معرفت الله از شگفتی پدیده ها معرفی میفرمایند، شگفتی خلقت آدم (علیه السلام) است. در خطبه اول نهج البلاغه میخوانیم: «سپس خداوند بزرگ خاکی از قسمت های گوناگون زمين، از قسمت های سخت و نرم و شور و شيرين گِرد آورد، آب بر آن افزود تا گِلی خالص و آماده شد و با افزودن رطوبت چسبناک گرديد. از آن اندامی شايسته و عضوهايی جدا و به يکديگر پيوسته آفريد. آن را خشکانيد تا محکم شد، خشکاندن را آنقدر ادامه داد تا سخت شد تا زمانی معيّن و سرانجامی مشخّص، اندام انسان کامل گرديد. آنگاه از روحی که آفريد در آن دميد تا به صورت انسانی زنده درآمد، دارای نيروی انديشه که وی را به تلاش اندازد و دارای افکاری که در ديگر موجودات تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحی بخشيد که در خدمت او باشند و ابزاری عطا فرمود که آنها را در زندگی به کار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حقّ و باطل را بشناسد و حواس چشايی و بويايی و وسيله تشخيص رنگ ها و اجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطی از رنگهای گوناگون و چيزهای همانند و سازگار و نيروهای متضادّ و مزاج های گوناگون گرمی، سردی، تری، و خشکی قرار داد.
🔻و در خطبه ۱۶۳ بند سوم میفرمایند:« ای انسان! ای آفریده راست قامت! ای پدیده نگاهداری شده در تاریکیهای رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو، آغاز آفرینش تو از گِل و لای بود و سپس در جایگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخص و سرآمدی تعیین شده. و آنگاه که در شکم مادرت حرکت میکردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ بدهی و نه صدایی را می شنیدی. سپس تو را از قرارگاهت بیرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را ندیده بودی و راههای سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکیدن شیر از پستان مادر هدایت کرد؟ و به هنگام نیاز جایگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند. هرگز آنکس که در توصیف پدیده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخص درمانده باشد، بدون تردید از وصف پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حدّ و مرز پدیده ها دورتر است».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹 شرح #حکمت8
🔴 قسمت چهارم
🔻 4. شگفتی خلقت خفّاش:
یکی دیگر از موجوداتی که حضرت امیر(علیه السلام) در نهج البلاغه به صورت بسیار دقیق و جزئی خلقت آن را بررسی کردند تا شاید ما انسانهای غافل با تأمل در ظرافت ها و پیچیدگیهای این خلقت، به قدرت و وجود خدا و عظمت و علم خدا پی ببریم خفاش است. در بند دوم از خطبه ۱۵۵ نهج البلاغه می خوانیم:« از زيبايی های صنعت پروردگار و شگفتی های آفرينش او همان اسرار پيچيده حکيمانه در آفرینش خفّاشان است. روشنی روز که همه چيز را می گشايد چشمان خفاش را می بندد و تاريکی شب که هر چيز را به خواب فرو می برد، چشمان خفاش را باز می کند. چگونه چشمان خفّاش کم بين است که نتواند از نور آفتاب درخشنده روشنی گيرد؟ نوری که با آن راه های زندگی خود را بيابد، و در پرتو آشکار خورشيد خود را به جاهايی برساند که می خواهد، روشنی آفتاب خفّاش را از رفتن در تراکم نورهای تابنده اش باز می دارد و در خلوتگاه های تاريک پنهان می سازد که از حرکت در نور درخشان عاجز است، پس خفّاش در روز پلک ها را بر سياهی ديده ها می اندازد و شب را مانند چراغی برمی گزيند که در پرتو تاريکی آن روزی خود را جستجو می کند و سياهی شب ديده های او را نمی بندد و به خاطر تاريکی زياد از حرکت و تلاش باز نمی ماند. آنگاه که خورشيد پرده از رُخ بيفکند و سپيده صبحگاهان بدمد و لانه تنگ سوسمارها از روشنی آن روشن گردد، شب پره(خفاش) پلک ها بر هم می نهد و بر آنچه در تاريکی شب به دست آورده قناعت می کند. پاک و منزّه است خدايی که شب را برای خُفّاشان مانند روز روشن و مايه به دست آوردن روزی قرار داد و روز را مانند شب تار مايه آرامش و استراحت آنها انتخاب فرمود و بالهايی از گوشت برای پرواز آنها آفريد، تا به هنگام نياز به پرواز از آن استفاده کنند، اين بالها مانند لاله های گوشند بی پر و رگ های اصلی، ولی جای رگ ها و نشانه های آن را به خوبی مشاهده خواهی کرد. برای شب پره ها دو بال قرار داد، نه آن قدر نازک که در هم بشکند و نه چندان محکم که سنگين باشد؛ پرواز می کنند در حالی که فرزندانشان به آنها چسبيده و به مادر پناه برده اند، اگر فرود آيند با مادر فرود می آيند و اگر بالا روند با مادر اوج می گيرند. از مادرانشان جدا نمی شوند تا آن هنگام که اندام جوجه نيرومند و بال ها قدرت پرواز کردن پيدا کند و بداند که راه و رسم زندگی کردن کدام است و مصالح خويش را بشناسد. پس پاک و منزّه است پديدآورنده هر چيزی که بدون هيچ الگویی باقيمانده از ديگران همه چيز را آفريده است».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت پنجم
🔻5. شگفتی خلقت طاووس:
یکی دیگر از موجوداتی که پیچیدگیها، شگفتی ها و زیباییهای خلقتش توسط مولا علی(علیه السلام) به دقت و به طرز اعجاب انگیزی تبیین شده، طاووس است. در خطبه ۱۶۵ بخشهای دو ، سه و چعارم پیرامون طاووس اینگونه می خوانیم:«و از شگفت انگيزترين پرندگان در آفرينش طاووس است، که آن را در استوارترين شکل موزون بيافريد و رنگ ها و پر و بالش را به نيکوترين رنگ ها بياراست، با بال های زيبا که پرهای آن به روی يکديگر انباشته و دُم کشيده اش که چون به سوی مادّه پيش می رود آن را مانند چتری گشوده و بر سر خود سايبان می سازد، گويا بادبان کشتی است که ناخدا آن را برافراشته است. طاووس به رنگ های زيبای خود می نازد و خوشحال و خرامان دُم زيبايش را به اين سو و آن سو می چرخاند و به سوی مادّه می تازد، مانند خروس می پرد و چون حيوانِ نرِ مستِ شهوت با جفت خويش می آميزد، اين حقيقت را من از روی مشاهده می گويم نه مانند کسی که بر اساس نقل ضعيفی سخن بگويد. اگر کسی خيال کرده باردار شدن طاووس به وسيله قطرات اشکی است که در اطراف چشم نر حلقه زده و طاووس مادّه آن را می نوشد آنگاه بدون آميزش با همين اشک ها تخم گذاری می کند، افسانه ای بی اساس است، ولی شگفت تر از آن نيست که برخی می گويند: زاغ نر، طعمه به منقار ماده می گذارد که همين عامل باردار شدن زاغ است!
( حضرت می خواهند بفرمایند که هر دو این اعتقادات باطل و افسانه است)
🔻در ادامه می فرمایند: «گويا نی های پر طاووس مانند شانه هایی است که از نقره ساخته و گردی های شگفت انگیز آفتاب گونه که به پرهای اوست از زر ناب و پارچه های زَبَرجد بافته شده است. اگر رنگ های پرهای طاووس را به روييدنی های زمين تشبيه کنی خواهی گفت دسته گُلی است که از شکوفه های رنگارنگ گل های بهاری فراهم آمده است و اگر آن را با پارچه های پوشيدنی همانند می سازی پس مانند پارچه های زيبای پرنقش و نگار يا پرده های رنگارنگ يَمَن است و اگر آن را با زيورآلات مقايسه میکنی مانند نگين های رنگارنگی است که در نواری از نقره با جواهرات زينت شده است. طاووس چون به خود بالنده مغرور راه می رود دُم و بال های زيبايش را برانداز می کند، پس با توجّه به زيبايی جامه و رنگ های گوناگون پر و بالش قهقهه سر می دهد ولی چون نگاهش به پاهای خود می افتد، بانگی بر می آورد که گويا گريان است، فرياد می زند گويا که دادخواه است و گواه صادق دردی است که در درون دارد زيرا پاهای طاووس مانند ساق خروس دورگه (هندی و پارسی) باريک و زشت و در يک سویِ ساقِ پايش ناخنکی مخفی روييده است.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت ششم
خطبه ۱۶۵ بند چهارم: بر فراز گردن طاووس به جای يال، کاکلی سبز رنگ و پر نقش و نگار روييده و برآمدگی گردنش مانند آفتابه ای نفيس و نگارين است و از گلوگاه تا روی شکمش به زيبايی وَسْمِه يمانی رنگ آميزی شده يا چون پارچه حرير بَرّاق يا آيينه ای شفّاف که پرده بر روی آن افکندند. در اطراف گردنش گويا چادری سياه افکنده که چون رنگ آن شاداب و بسيار می باشد می پنداری با رنگ سبز تندی در هم آميخته است، در کنار شکاف گوش طاووس خطی است باريک، مانند سَرِ قلم به سفيدی گل بابونه که در کنار سياهی آن جلوه خاصّی دارد. کمتر رنگی می توان يافت که طاووس از آن در اندامش نداشته باشد يا با شفّافيّت و صيقل فراوان و زرق و برق جامه اش آن را جلای برتری نداده باشد. طاووس مانند شکوفه های پراکنده ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقشی چندان نيست و شگفت آور آن که هر چند گاهی از پوشش پرهای زيبا بيرون می آيد،( یعنی پرهایش می ریزد) و تن عريان می کند پرهای او پياپی فرو می ريزند و از نو می رويند، پرهای طاووس مانند برگ خزان رسيده می ريزند و دوباره رشد می کنند و به هم می پيوندند تا ديگر بار شکل و رنگ زيبای گذشته خود را باز می يابد، بی آنکه ميان پرهای نو و و پرهای ريخته شده تفاوتی وجود داشته باشد يا حتی رنگی جابجا برويد. اگر در تماشای يکی از پرهای طاووس دقّت کنی، لحظه ای به سرخی گل و لحظه ای ديگر به سبزی زَبَرجَد و گاه به زردی زر ناب است. راستی هوش های ژرف انديش و عقل های پُرتلاش چگونه اين همه از حقايق موجود در پديده ها را می توانند درک کنند؟ و چگونه گفتار توصيف گران به نظم کشيدن اين همه زيبايی را بيان توانند کرد؟ و در درک کمترين اندام طاووس گمان ها از شناخت، درمانده و زبان ها از ستودن آن در کام مانده اند. پس ستايش خداوندی را سزاست که عقل ها را از توصيف پديده ای که برابر ديدگان جلوه گرند ناتوان ساخت، پديده محدودی که او را با ترکيب پيکری پرنقش و نگار با رنگ ها و مرزهای مشخّص می شناسد، باز هم از توصيف فشرده اش زبان ها عاجز و از وصف واقعی آن درمانده اند! (حال چگونه خدا را می توان درک کرد؟)
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹 شرح #حکمت8
🔴 قسمت هفتم
🔻7. بررسی شگفتی خلقت مورچه:
موجود دیگری که حضرت به دقت و ظرافت در روزگاری که امکانات آزمایشگاهی و بررسی علمی مثل امروز نبوده است، اندام او را بررسی کرده اند مورچه است. در خطبه ۱۸۵ ، بند سوم می فرمایند:« به مورچه و کوچکی جثّه آن بنگريد، که چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درک نمی شود، نگاه کنيد چگونه روی زمين راه می رود و برای به دست آوردن روزی خود تلاش می کند. دانه ها را به لانه خود منتقل می سازد و در جايگاه مخصوص نگه می دارد، در فصل گرما برای زمستان تلاش کرده و به هنگام درون رفتن، بيرون آمدن را فراموش نمی کند. روزی مورچه تضمين شده و غذاهای متناسب با طبعش آفريده شده است. خداوند منّان از او غفلت نمی کند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمی سازد، حتی اگر در دلِ سنگی سخت و صاف يا در ميان صخره ای خشک باشد. اگر در مجاری خوراک و قسمت های بالا و پايين دستگاه گوارش مورچه و آنچه در درون شکم او از غضروف های آويخته به دنده تا شکم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش انديشه نمايی، از آفرينش مورچه دچار شگفتی شده و از وصف او به زحمت خواهی افتاد. پس بزرگ است خدايی که مورچه را بر روی دست و پايش برپاداشت و پيکره وجودش را با استحکام نگاه داشت، در آفرينش آن هيچ قدرتی خدا را ياری نداد و هيچ آفريننده ای کمکش نکرد. اگر انديشه ات را به کار گيری تا به راز آفرينش پی برده باشی دلايل روشن به تو خواهند گفت که آفريننده مورچه کوچک، همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست، به جهت دقّتی که جدا جدا در آفرينش هرچيزی به کار گرفته و اختلافات و تفاوت های پيچيده ای که در خلقت هر پديده حياتی نهفته است».
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
✨ بسم اللّه الرّحمن الرّحيم✨
🌹شرح #حکمت8
🔴 قسمت هشتم
🔻8. شگفتی خلقت ملخ:
آخرین موردی که از شگفتی های آفرینش پدیده ها و مخلوقات خدا از زبان مبارک حضرت علی (علیه السلام) برای شما مطرح میکنم، خلقت ملخ است. حضرت در خطبه ۱۸۵ نهج البلاغه بند چهارم، درباره شگفتی ملخ می فرمایند: « و اگر خواهی در شگفتی مَلَخ سخن گو که خدا برای او دو چشم سرخ، دو حَدَقه مانند ماه تابان آفريد و به او گوش پنهان و دهانی متناسب اندامش بخشيده است. دارای حواسی نيرومند و دو دندان پيشين است که گياهان را می چيند و دو پای داس گونه که اشياء را بر می دارد. کشاورزان برای زراعت از آنها می ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند، گرچه همه باهم متّحد شوند. مَلَخ ها نيرومندانه وارد کشتزار می شوند و آنچه ميل دارند می خورند در حالی که تمام اندامشان به اندازه يک انگشت باريک نيست.»
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع