📛😳📃😢📛
🌹سیاحت_ݟرب
🌸آقانجفی_قوچانی
#قسمت_سیونهم
🤔پرسیدم: در این سفر بر تو چطور گذشت؟
گفت: در منزل اوّل و در اراضی حسد، مقداری از فشارها و سختیها دیدم😢 و گویا بر غالب مسافرین، این طور سختیها بلکه بدتر از آن وارد میشود و در بعضی جاها فهمیدم که خلاصی من از ناحیهی شما بود و از این جهت شما را دعای رحمت نمودم. 😍
حتّی هنگامی که خواهرم مسافر این عالم گردید و شما هم سفرتان نزدیک شد، از خدا شفای شما را خواستار شدم که والده و خواهران دیگرم، خوار و بیپرستار نمانند.☺️
🤔پرسیدم: از آن خواهرت که مسافر این عالم گردید، چه خبر داری؟
گفت: خواهرم را در اینجا دیدم.
از من در جلالت و بزرگواری، بالاتر بود و از او حال و گزارشات بین راه را پرسیدم. آن صدمات و پیاده رویها را ندیده بود. فقط اراضی مسامحه را دیده بود، آن هم به خوشی، و بقيّه را گویا به طيّ الارض آمده بود.
گفتم: رمز کار او این است که قریب هیجده سال که از سنین عمرش گذشت، مسافر این عالم شد و مثل ما مجال نیافت که بار خود را سنگین و کار خود را سخت نماید.😔
در اندیشه فرو رفتم که چه ناتمامی در وجود من و حالات و کار و حواشی کار با من است که چنین شدم.🤔
از صدمات مترقّبه که حالا خلاصم و از بازماندگان در دنیا نیز قطع علاقه شده است. 🌟«فَلاأَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَؤْمَئِذٍ؛ هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آنها نخواهد بود./ سوره مؤمنون، 101» و اولادی که مسافرین این عالم شدهاند نیز در رفاه و خوشی هستند، 🤔پس چرا «نه درد دارم، نه جایم میکند درد ـ همی دونم که دل اندوه دارد» ؟
پس از بازرسی کامل و کنجکاوی از زوایای دل، تُخم خائن گیاه را یافتم و دانستم که از کجا رسته و به کجا پیوسته.
صفيّه (حوریه) هم به خود میپیچید که به چه نحو عقده دلم را بگشاید و گاهی تعجّب میکند که در دارالسّرور جای اندوه و ملال نیست.
گفتم: زحمت به خود راه مده که گشودن این عقده کار تو نیست.
🍃دل عاشق، هزاران درد دارد
چه داند آنکه اُشتر میچراند
🍃در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
و راز دلم را به او نگفتم؛
چون او نمیفهمید و فایدهای نداشت؛
زیرا که اهل عالم بالا، همه چیز را درک میکنند؛ امّا عشق که تخم این گیاه در خاک نهفته شده است، همان آدم خاکی است که طالب و عاشق است و به زاری میگوید:
🍃الهی سینه ای ده، آتش افروز
در آن سینه دلی وان دل همه سوز
🍃هر آن دل را که سوزی نیست، دل نیست
دل افسرده خود جز آب و گل نیست
🍃دلم پر شعله گردان، سینه پر دود
زبانم کن به گفتن آتش آلود
🍃سخن در کیمیای جسم و جانست
اگر خود کیمیایی هست، آنست
🍃نهیب عشق گر نبود به دنبال
زند زالی دو صد چون رستم زال
🍃ز بحر عشق بسیار است، بسیار
جهان را عشق در کار است، در کار
🍃کمال اینجاست، دیگر جا چه جویی؟
زهی ناقص، تو دیگر جا چه جویی
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁