eitaa logo
پیروان امام خامنه ای 🇮🇷
2.2هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
20.5هزار ویدیو
18 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نیست🤔 نه واقعا نیست؟ پوشیدن لباس آزاد و بلند، ، یا و مناسب ، دست و پاگیر و اذیت کنندست❗ اما پوشیدن کفش های آن چنانی در کوچه و خیابان و بازار و مترو و ... راحت و بی درد سر است❗ پوشیدن تو گرمای تابستون وحشتناک و سخت و عجبیه ❗️ ‌اما پوشیدن در سرمای زمستون مسخره که نیست هیچ ، خیلی عادی و منطقیه ❗️ ✳️ واقعا این کفش ها نیست!؟ ‌آن هم برای کوچه و خیابان؟🤔 ‌کمر درد و پا درد و عوارض متعدد دیگه برای سلامتی ، همه فدای یک لحظه دیده👁 شدن؟؟ ارزشش رو داره؟! و و اصلا به کنار ... ‌واقعا چرا؟؟ ‌این همه فقط برای پسند دیگران!!؟؟ ✳️ چرا باید برای نگاهِ گذرای عده ای که خیلی از اونها نگاه های هوس آلود و ناپاک دارن ، انقدر جسم و روحت رو خسته کنی بانو!؟!؟ برای آنها فقط ... فقط یک لحظه ... همین❌ ✅ باور کن خیلی زود فراموشت می کنند ، مثل خیلی های دیگه که فراموش شدن و به دور انداخته شدن ...!!! باور کن ... کاش باور کنی 😔😐 باور کن و ایمان بیار که ...✅ 📌اونوقت همه وجودت و خلاصه نمیکنی در نمایش زیبایی های خدادایه جسمانیت😊 📌اونوقت نگاه نر و مادگی به تو ، تبدیل به نگاه یک می شود به انسانی دیگر ...😊 📌اونوقت به خودت و دیگران ثابت میکنی که ارزش تو فقط به تنت نیست ، ‌افکار زیبا و استعداد های ناب هم داری که باید به اونها توجه کنن😊 📌 کاش کمی خودمان را دوست داشته باشیم ... فقط کمی ...😞 📌‌کاش بفهمیم حجاب هدیه زیبا و استثنایی خداست برای ما ... ‌نه ظلم خدا به زن و گرفتن آزادی او😞 📌‌کاش بفهمیم خدا ما را با چه تیپی بیشتر دوست دارد💚 📌 کاش وقتی لباس میپوشیم با خودمون بگیم :👇 1⃣ آیا این لباس و من رو تحت تاثیر منفی قرار نمیده؟؟ 2⃣ آیا این لباس من رو تبدیل به یک برای ارضا و شهوت دیگران نمیکنه؟؟ 3⃣ آیا این کفش و لباس در شان و شخصیت من است؟؟ 4⃣ آیا واقعا با این پوشش میتونم ادعا کنم که ؟! 5⃣ آیا ... قضاوت با شما 😊🌹 راستی ‌نظر شما چیه؟؟؟ ‌ استادعزیزی 🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
1.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷شهید ابراهیم هادی: یادگار حضرت زهرا(س) است ایمان یک زن وقتی کامل می شود که را کامل رعایت کند چادرت ای ماه من! آغاز صبحی دیگر است ابروانت زیر ابر روسری زیباتر است سخت گیری نیست چادر!…ابتدای راحتی ست دخترم! این بهترین ارثیّه ی یک مادر است مادر ما حضرت زهراست! باور کردنی ست مادری که از همه زنهای این عالم، سَر است @Emam_kh
⚠️توئیت تلخ ⭕️🙏خدا قبول کنه ولی قبول کنید همه ما سر کار تشریف داریم! @Emam_kh
نظر رهبر انقلاب درمورد تفاوت چادر و حجاب !! ✅ این‌جور نیست که من معتقد باشم شخصیت زن به است، نه جانم، به نظر ما شخصیت زن به است، منتها چادر در انواع حجاب‌هایی که در ایران معمول است انصافاً بهترین نوعش است، یک حجاب کاملی است، اما همین چادر هم بعضی‌ها سرشان می‌کنند و در حقیقت بی‌حجاب‌اند. درست است یا نه؟ چادرهای نازک تا اینجا می‌گذارد سرش، صورتش را هم آرایش می‌کند، چادر را گاهی به خودش می‌پیچد. این چه جور حجابی است؟ حجاب شد این؟ پس شما نروید روی حساب چادر که آن‌جوری هم در آن هست، بروید روی حساب حجاب. زن باید پوشیده باشد.۲/۳/۶۰ @Emam_kh
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥پاسخ دختر_ضعیف_الحجاب به امر به معروف دختران انقلاب در قطعه۲۸گلزار شهدای تهران: 🔹دخترانی که کشف_حجاب می کنند بیارید گلزار شهدا تا این شهدا رو ببینند 🔹کاش مادرم از بچه گی به سر کردن عادتم میداد 🔹حاضرم جونم برای آقا بدم 🇮🇷 @Emam_kh
🌹🍃🌹 🌷شهید ابراهیم هادی می گفت: چادر یادگار حضرت زهرا(سلام الله) است، ایمان یک زن وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کند ... 🌹سلام_بر_ابراهیم 🌷🌷🌷🌷🌷 خواهرم: اگر گیسوان تو، عنوانی است که شاعران در شعر ها از آن یاد کرده اند. اما شرم وحیا تو هم عنوانی است که خدا در قرآن از آن یاد کرده. @Emam_kh
🌹🍃🌹 🌷شهید ابراهیم هادی می گفت: یادگار حضرت زهرا(سلام الله) است، ایمان یک زن وقتی کامل می شود که را کامل رعایت کند ... 🌷🌷🌷🌷🌷 خواهرم: اگر گیسوان تو، عنوانی است که شاعران در شعر ها از آن یاد کرده اند. اما شرم وحیا تو هم عنوانی است که خدا در قرآن از آن یاد کرده. @Emam_kh
⚠️هجمه‌ی حجاب استایلی به !! ⁉️به نظر شما کافرین خطرناکترند یا منافقین؟ ♦️با نگاه به تاریخ درمیابیم که بزرگترین انحرافات ایجاد شده در جهان اسلام ، توسط منافقینی پی ریزی شده است که ظاهری دوستانه و خیرخواهانه داشته اند و باطنی لبریز از دشمنی! 📣کافر ، کافر است! داد میزند که من دشمن هستم ، اما منافق دشمنی دوست نماست که خنجری آلوده به زهر پشت سرش آماده‌ دارد! ✅حجاب استایلی هم از جهتی همچون نفاق است! 🧨ظاهرش ترویج حجاب است و باطنش [چه خواسته و چه ناخواسته] تخریب حجاب ؛ ترکیبی از برخی از نمادهای ضد حجاب همچون ؛ آرایش‌های غلیظ ، لباس های کوتاه و زننده و با رنگ‌هایی جذاب و عشوه‌های زنانه و چند نماد با حجابی همچون ؛ پوشاندن مو و استفاده از یک [شاید یک چادر ظاهری] ! 🔑با این تفاسیر شاید بتوان گفت حجاب استایل ها یکی از سنگین ترین هجمه‌ها را به فرهنگ حجاب وارد میکنند ؛ مثل سلبریتی ها که با بی‌حجابی علنی خود در جامعه ، از یک زاویه‌ی دیگر به فرهنگ حجاب هجمه‌ وارد میسازند! ✍میلاد خورسندی 🇮🇷 @Emam_kh
3.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مگه میشه، مگه داریم😍⁉️ *دختر نخبه ایرانی خانم دکتر فاطمه رضایی ۳۷ ساله صاحب ۷ اختراع که هر جای دنیا از سوئیس و کره و رومانی رفت با رفت ...* حتما تا انتها ببینیم و به دختران پاک و پرتلاش سرزمین خود افتخار کنیم ... 🧕حجاب هیچ محدودیتی برای من نداشته جز عزت و افتخار ✍قابل توجه اون دسته از دختر خانومایی که فکر میکنن حجاب دست و پا گیره و مانع پیشرفتشون میشه👆👆 @Emam_kh
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 قابل توجه خانم هایی که به بهانه های واهی نمی پوشند ... این چادر هدیه فاطمه زهرا(سلام‌الله‌علیها) است. شبی که بخاطر نور چادرحضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) هفتاد یهودی مسلمان شدند. به خاطر در عظمت حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) وچادر وصله دارش حتماً ببینیدبسیارعالیه یا فاطر بحق فاطمه عجل لولیک الفرج 🤲 اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌺 زهرا(سلام‌الله‌علیها) @Emam_kh
💬سوال چادر بهتر است یا مانتو؟ ✅پاسخ برای کافی است که کامل شرعی را با هر لباس مناسبی، در برابر رعایت کند، ولی بی شک به عنوان از ارزش والایی برخوردار است. 🔹آیات عظام ، مکارم شیرازی، سیستانی:استفتاء از سایت مراجع عظام @Emam_kh
🌷🕊🕊🌷🇮🇷🌷🕊🕊🌷 💚رمان عاشقانه، جذاب، آموزنده و شهدایی 🤍از_روزی_که_رفتی ❤️ قسمت ۷۱ و ۷۲ رویا با عصبانیت رو برگرداند سمت در: _من میرم، اما منتظر تماس پدرم باشید! صدرا: _هستم! رویا رفت و آیه دست به پهلویش گذاشت. آرام آرام قدم به سمت در برمیداشت که صدایی مانعش شد: +من شرمنده‌ی شما و حاج آقا شدم، روم سیاه! صدرا ادامه‌ی حرف مادرش را گرفت: _به خدا شرمنده‌ام حاجی! حاج علی: _شرمنده‌ی ما نباش! دختر من برای حق خودش نیومده بود، برای رها خانم بود که اومد! حاج علی که با آیه‌اش رفت، صدرا نگاهش به رها افتاد: _تو هم وکیل خوبی هستیا! به درد خودت نمیخوری اما اسم آیه خانم که میاد وسط مثل یه ماده شیر میجنگی! محبوبه خانم: _حتما دکتر خوبی هم هست! برای خودش حرف نمیزنه اما پای دلش که وسط بیاد میتونه قیامت کنه، مثل خاله همدمته! رها: _شرمنده که صدام بالا رفت، ببخشید! رها رفت و جوابی به حرف‌های زده شده نداد، تایید و تکذیب نکرد، فقط رفت... " کجا رفتی خاتون؟ دل به صدایی دادم که در پی حقش این و آن‌سو میرفت! دل به طلبکاری‌ت خوش کرده بودم! دل به طالب من بودنت خوش داشتم! دلم خوش شده بود که پای دلم وسط نیامده از آنم میشوی! کجا رفتی خاتونم؟چه کرده با دلت این آیه؟ چه کرده که بغضش میشود فریادت؟ چه کرده که اشکش میشود غوغایت؟ چه کرده که مادر میشوی برایش؟ چه کرده این آیه‌ی روزهایت خاتون؟ به من هم بیاموز که سخت درگیر این روزمرگی‌هایت گشته‌ام! من درگیر توئم رها..." رها رفت و نگاه صدرا مات جایی که دقایقی قبل ایستاده بود، ماند! رها که سر بر بالین نهاد، بغضش شد اشک و اشکش شد هق هق برای آیه‌ای که تا آمد، شد پشت... شد پناه! برای حرف‌های تلخ رویای همسرش اشک ریخت. رو به آسمان کرد: " خدا... آیه میگه هرچی شد بگو " " باشه، منم میگم شکر! " رها به روزهایی که میتوانست بدتر از امروز باشند اندیشید. به مادرش .... که شد زن دوم مردی که یک پسر داشت. به کتک‌هایی که مادرش از خواهرهای شوهرش میخورد! به رنج‌هایی که از بد دهنی مادر شوهرش میکشید. "مادرم! چه روزهای سختی را گذرانده‌ای! این روزهایت به نگرانی سرنوشت شوم من می‌گذرد؟ منی که این روزها، آرام‌تر از تمام روزهای آن خانه‌ی پدری‌ام؟ مردی که سی و پنج سال تو را آزرد. و اشک مهمان چشمانت شد!" با صدای اذان چشم گشود. صدا زدن‌های خدا را دوست داشت؛ "حی علی الصلاة" دلش را میبرد. وضو که ساخت و چادر سپیده یادگار آیه‌اش را که سر کرد، مردی آرام در اتاقش را باز کرد... و به نظاره نشست نمازش را.. مردی که نمازهایش به زور، به تعداد انگشتان دستش می‌رسید. چند روزی بود که صبح‌هایش را اینگونه آغاز میکرد. به قنوت که رسید، صدرا دل از کف داده بود برای این عاشقانه‌های خاموش! قبل از رها کسی در این خانه نماز خوانده بود؟ به یاد نمی‌آورد! به یاد نداشت کسی اینگونه عاشق باشد... اینگونه دلبسته باشد! "رها! تو که برایم نقشی از ریا نیستی؟! تو کارهایت از عشق است! مگرنه؟ تو خوب بودن را خوب بلدی، مگر نه؟ تو رهایم نکن رها... تنهایم! تنهاترم نکن رها!" رهای این روزهایش دیگر نقش و نقاب دین داری نبود؛ حقیقت آن بود؛ حقیقت آن بود! رها، از نقش و رنگهای دروغین رها بود! قبل از اتمام سلام نمازش رفت... رفت و رها ندانست، مردی، روزهایش با نگاه به او، آغاز میکند! ساعت هفت و نیم صبح که شد، رها لباس پوشیده، آماده‌ی رفتن بود. قرار بود که با آیه بروند. قصد خروج که کردند، صدرا صدایش زد: _صبر کن رها، میرسونمت! +ممنون، با آیه میرم! _مگه امروز میان سرکار؟ +آره از امروز میاد. با هم میریم و میایم! _همون ساعت 2 دیگه؟ رها سری به تایید تکان داد. _کلا مرکز بعدازظهرا کار نمیکنه؟ +نه بعدازظهرا گروه دیگه کار میکنن! دکتر صدر معتقده زنها باید برای ناهار خونه باشن و کانون رو حفظ کنن؛ میگه زیاد باعث میشه نتونن خانواده رو کنار هم نگه دارن برای همینه که ما صبحا تا ساعت دو هستیم و شعار ناهار با خانواده رو داریم تحقیقات نشون داده غذا خوردن با خانواده سر یک سفره، باعث میشه بچه‌ها کمتر از خونه فراری بشن و رو به جنس مخالف بیارن. ما هم که ساعتی حق ویزیت میگیریم؛ پنج یا شش تا مراجع در روز داریم؛ البته بیشتر بشه هم روی روحیهی خودمون تاثیر منفی داره... کلا دکتر صدر اعتقادات خاص خودش رو داره، پول درآوردن بعد از حفظ سلامت. +پس مرد خوبیه _بیشتر برای ما پدره دلش حسرت‌زده‌ی پدر بود! آنقدر حرفش حسرت داشت که دل صدرا برایش سوخت "چه در دل داری خاتون؟ تو که پدر داری! من حسرت‌زده‌ی دیدار پدرم باید بمانم!" آیه: _بشین پشت فرمون خانم، من که نمیتونم با این وضع رانندگی کنم! رها: _آخه با این وضع.... 💚ادامه دارد..... 🤍 نویسنده؛ سَنیه منصوری