فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
🔸صحبتهای مهم استاد فاطمینیا
درباره رهبر انقلاب :
اگر چیزی را یقین نکنم نمیگویم...
@Emam_kh
بزرگترین درد
بشریت نادانی نیست
بلکه توهم داشتن آگاهیست
اگر ما میدانستیم که
چقدر نمیدانیم،
دنیا بهشت میشد ...
@Emam_kh
بیاییدامشب
برای هم دعا کنیم
صبورباشیم
ازروزگارو
سختی هاش
نترسیم
همه سالم بمانند
ودرنهایت
عاقبتمان ختم
به خیرشود
"شبتون در پناه خدا"
@Emam_kh
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم🌹🍃
مـولای مہربانم🌸🍃
دلـم همیشہ
هوای با تو بودن دارد
ببخش حجاب گنہم مرا از تو باز می دارد
اللهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🌸🍃
@Emam_kh
✴️ یکشنبه 👈26 خرداد 98
👈16 ژوئن 2019👈12 شوال ۱۴۴۰
🏛 مناسبت های اسلامی و دینی.
🌙🌟 احکام اسلامی و. دینی.
✳️روز بسیار خوبی برای امور زیر است.
✅عقد عروسی و خواستگاری.
✅افتتاح دکان و مرکز تجاری و شروع به کاسبی.
✅افتتاح شرکت زدن و مشارکت.
✅در پی حاجت رفتن.
✅ساخت و ساز خانه و بنایی.
✅خرید و فروش و داد و ستد.
🚫واسطه شدن بین مردم خوب نیست بی نتیجه است.
✈️ مسافرت خوب است.
🤕مریض امروز خوب میشود.
👶نوزاد امروز عفیف و شایسته و زاهد و عابد گردد عمر زیاد دارد و اسان تربیت میشود.
🔭احکام نجوم.
امروز برای امور زیر خوب است.
🔘ختنه اطفال.
🔘امور تعلیم و تعلم و آغاز علم اموزی.
🔘دیدار بزرگان.
💑مباشرت و مجامعت.
امشب (شب دوشنبه) مباشرت مستحب و فرزند حاصل از ان حافظ قران گردد و به قسمت و سرنوشت خود راضی باشد. ان شاءالله.
⚫️ طبق روایات، اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری، خیلی خوب است و باعث هیبت شکوه و استفاده از بزرگان است.
💉🌡حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن
خون_دادن یا حجامت فصدزالو انداختن در این روز، از ماه قمری خوب نیست و سبب ضعف بدن است.
😴😴تعبیر خواب
خوابی که شب دوشنبه دیده شود طبق ایه 13 سوره مبارکه رعد است
و لنسکننکم الارض من بعدهم ذالک لمن خاف مقامی و خاف وعید...
و چنین استفاده می شود که کسی نزد خواب بیننده برسد . و همانند ان قیاس شود.
💅 ناخن گرفتن
یکشنبه برای گرفتن_ناخن، روز مبارک و مناسبی نیست و طبق روایات ممکن است موجب بی برکتی در زندگی گردد.
👕👚 دوخت و دوز
یکشنبه برای بریدن و دوختن لباس_نو روز مناسبی نیست . طبق روایات موجب غم واندوه و حزن شده و برای شخص، مبارک نخواهد بود.
✴️️ وقت استخاره در روز یکشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ و بعداز ساعت ۱۶ عصر تا مغرب.
❇️️ ذکر روز یکشنبه : یا ذالجلال والاکرام ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۴۸۹ مرتبه یافتاح که موجب فتح و نصرت یافتن میگردد .
💠 ️روز یکشنبه طبق روایات متعلق است به حضرت_علی_علیه_السلام و فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
🌸ب بامیدپرورش نسلی مهدوی انشاءالله🌸
صبحتون_بخیر 🌸🍃
با آغاز هر صبح
شاد باش و بخند
دوست بدار
فراموش ڪن
مهربان باش
سلام صبحتون بخیر
⚘@Emam_kh
🌸🍃🌸🍃
نقل کرده اند شخصی بنام حاجی حسن در بازار زینبیه دکانی داشت نزدیک درب صحن امام حسین علیه السلام . مهر و تسبیح می فروخت. او تربت خاصی داشت و مثقالی یک اشرفی می فروخت
حاج حسن روزی در حرم امام حسین دید یکی از زوار به ضریح مقدس امام حسین (علیه السلام) چسبیده و دعا می کند در این اثنا ملتفت شد کیسه ی پولش که چهل اشرفی بود را دزدیده اند
فریادش بلند شد که یا ابا عبدالله در حرم شما و در پناه شما خرجی مرا بردند و کجا شکایت کنم و به چه کسی بگویم ، مردم جمع شدند و از سخنان مرد زائر متاثر شدند.
حاجی حسن نیز دلتنگ شد ، شب در عالم خواب حاجی حسن خدمت حضرت رسید و عرض کرد :
سیدی از حال زائرت خبر داری ؟ دزد را رسوا کن تا پولش را برگرداند.
حضرت فرمود : مگر من دزد بگیرم ؟ ؛ اگر بنا شود دزد بگیرم اول شخص تو را باید گرفت .
عرض کردم : سیدی من چه دزدیده ام ؟
حضرت فرمود دزدی تو این است که تربت و خاک مرا می فروشی و پول میگیری ، اگر مال تو است چرا به اسم من به مردم می دهی و اگر مال من است چرا پول می گیری ؟
حاجی حسن عرض کرد : سیدی توبه می کنم آیا قبول می فرمایید ؟
حضرت فرمود حال که توبه کردی دزد این زائر را نشان میدهم.
امام فرمود : مرد گدائی است که نزدیک سقا خانه و در صحن شریف می نشیند و گدائی می کند . این گدا دزد است و کیسه زائر را در زیر پایش دفن کرده است و از پولها چیزی بر نداشته است.
حاجی حسن گفت از خواب بیدار شدم و سحرگاه از خانه بیرون آمدم و به صحن مشرف شدم آن گدا را همانجا مشغول گدایی دیدم فریاد زدم مردم بیایید من دزد زائر را پیدا کردم .
همه مردم جمع شدند و قضیه خواب را بیان کردم ، مردم گدا را کنار زدند ، هرچه فریاد زد از من چه می
خواهید کسی اعتنا نکرد ؛ زیر پایش را کندند و کیسه ی اشرفی را در آوردند و به صاحبش دادند.
سپس حاجی حسن باز صدا کرد . مردم جمع شدند و گفتند دیگر چه خبر است ؟
گفت : یک دزد دیگر هم هست ؛ مردم را آورد درب مغازه ی خودش را باز کرد و گفت این اموال هم مال من نیست ، حلال شما . هرچه در مغازه بود بردند.
مغازه داری را رها کرد و به دست فروشی مشغول شد.
@Emam_kh
🌸امام_خامنه_ای:
فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد.
و عرصه فرهنگی عرصه جهاد است.
اگر از فضای مجازی غافل باشیم اگر نیروهای مؤمن و انقلابی این میدان را خالی کنند مطمئنا ضربه خواهیم خورد.
هر کس به اندازه وسع و توان و هنر خود باید در این میدان حضور یابد.
1⃣ گاهی انسان حرف حق را می تواند با استدلال قوی و با زبان شیوا و هنرمندانه بیان کند که این حرف به گوش و چشم هزاران و شاید میلیونها مخاطب برسد .
2⃣ گاهی شاید ما حرفی برای گفتن نداشته باشیم اما می توانیم با انتشارمطالب يك كانال، انعکاس دهنده کارهای خوب و هنری دیگران در فضای مجازی بشویم و در ثواب اين عمل شريک باشيم.
3⃣ گاهی با یک کلام یک جمله می توانیم باعث تقویت روحیه جناح مؤمن انقلابی فعال در فضای مجازی بشویم.
به اعتقاد من امروزه ذکر_مستحبی بعد از نماز ما کار_فرهنگی_و_جهادی در فضای مجازی است.1395/9/1
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👣اگر کف پای خانمها موقع نماز پیدا باشه اشکال داره یا نه ؟
@Emam_kh
زعفران_عسل_تقویت_حافظه
✍ابوعلی سینا برای رفع كندی ذهن تركیبی از زعفران، كُندر و عسل تجویز مینمود،،،
🏵 زعفران یك گرم، كُندر ۱۰ گرم، عسل ۱۵۰ گرم ،، مخلوط كرده،،، روزی یك قاشق مرباخوری میل شود.
🏵مصرف زیاد زعفران، باعث كمشدن حواس،،، و مصرف كم آن باعث تقویت حافظه میگردد و ضد فراموشی است.
@Emam_kh
⬅️نور مستقیم برای بامبو ممنوع.
هرگز گیاه بامبو را در معرض نور مستقیم خورشید قرار ندهید. در صورت چنین اتفاقی احتمال آسیب دیدگی گیاه شما بهخصوص بر اثر نور گرم خورشید در روزهای تابستان بسیار زیاد است. البته این بدان معنا نیست که گیاه شما باید در فضای تاریکی قرار بگیرد چراکه چنین وضعیتی هم برای آن زیانآور است. نکته اینجاست که گیاه بامبو باید در معرض نور غیرمستقیم قرار داشته باشد، یعنی نوری که از پشت پنجره و پرده تابیده و شدت و ضرر آن به این طریق فیلتر شده باشد، بنابراین نور مناسب برای گیاه بامبو ، نور غیرمستقیم است.
@Emam_kh
فرزندم!
بدى بابدى خاموش نمىشود،
چنان كه آتش با آتش خاموش نمىشود.
بدى باخوبى خاموش مىشود،
چنان كه آتش با آب،خاموش مىگردد.
🗞لقمان حکیم
@Emam_kh
📙 رمان_پناه
◀️ قسمت_هفتم
✍🏻و می پرسم من گفتم فوت شده ؟
نه ولی مشخص بود از کجا
خب گفتی "همیشه می گفت" برای آدم زنده که فعل قدیمی و ماضی به کار نمی برن !
_چه باهوشی ! آره وقتی من بچه تر بودم و تهران بودیم ، مامانم مرد
خدا رحمتش کنه
_مرسی
ببخشید حالا نمی خواستم ناراحتت کنم شامتو بخور
_یه سوال فرشته جون
جانم ؟
_شما چجوری به من اعتماد کردین که حتی یه شب تو خونتون راهم بدین ؟
مامان و بابای من زیاد از این کارا می کنن البته تا وقتی که شهاب سنگ نازل نشده !شهاب سنگ ؟
قبل از اینکه جواب بدهد صدای زنگ گوشی بلند شده و بحث نیمه کاره می ماند عکس بابا افتاده و علامت چند میس کال چطور یادم رفته بود تماس بگیرم ؟ ببخشیدی می گویم و تماس را برقرار می کنم تا دل بی قرار بابا آرام بگیرد
بعد از چند تشر و اتهام بی فکری خوردن و این چیزها بلاخره خیالش را راحت می کنم که خوابگاهم هنوز دور نشده ، دلم تنگ اخم همیشگی اش شده
قطع که می کنم فرشته می گوید :
یا خیلی شجاعی یا بی کله
_چطور مگه ؟
اخه به چه امیدی وقتی می دونی خوابگاه نیست بلند شدی اومدی تهران
_خب ... مجبور بودم
دیگه چرا به پدرت دروغ گفتی دختر خوب؟
_بازم مجبور بودم !
یعنی تو اگه مجبور باشی هرکاری می کنی؟برمی خورد به شخصیتم .من هنوز انقدر با او صمیمی نشده یا آشنا نیستم که اینطور راحت استنطاقم کند ! سکوت می کنم و خودش ادامه می دهد :
البته می دونم به من ربطی نداره اما ولش کن چی بگم والا صلاح مملکت خویش و این داستانا ...
پررو پررو و از خدا خواسته ، بحث را عوض می کنم :
_آدرس دانشگاهم رو بلد نیستم میتونی راهنماییم کنی؟
حتمابرای ارشد می خوای بخونی ؟
نیشخندمی زنم و جواب می دهم :
_نه ! درسته که به سنم نمی خوره ولی کارشناسی قبول شدم تازه
مگه چند سالته ؟
_بیست و دو
پس چرا انقدر دیر اقدام کردی ؟ ببخشیدا من عادتمه زیاد کنجکاوی کنم
_چون لج کرده بودم یه سه چهار سالی ، تازه رو مد برعکس افتادم .
با خودت لج کرده بودی ؟
_بیخیال تو چی می خونی ؟ چند سالته میخوام منم کنجکاوی کنم که راحت تر باشیم می خندد و جواب می دهد :
من 23 سالمه تازه چند ماهه که از شر درس و امتحان خلاص شدم ولی خب ارشد شرکت کردم ان شاالله تا خدا چی بخواد پوفی می کشم و فکر می کنم که نسبت به او چقدر عقب مانده ام
_حدس می زدم از من بزرگتر باشی اما نه یه سال !
انقدر پیر شدم پناه جون؟
_نه ولی با حجاب و صورت ساده خب بیشتر بهت می خوره
ولی من تصورم برعکسه
_یعنی چی؟
یعنی آرایش غلیظ خودش چین و شکن میاره و اتفاقا شکسته تر بنظر می رسی تیکه میندازی یا میخوای تلافی کنی؟چقدر یهو موضع می گیریا خواهرجان خب دارم نظرمو میگم
_اره خیلیا بهم گفتن که اهل موضع گیریم !خوبیت نداره دوزشو کمتر کن ، برمی گردم ببخشید
می رود و به این فکر می کنم که آخرین بار دقیقا عین این حرف را از زبان چه کسی و کجا شنیدم
بهزاد ! وقتی خسته و مانده از اداره پست بر می گشتم و وسط کوچه جلوی راهم را گرفت .
هرچند که دل خوشی از او نداشتم اما نمی توانستم منکر خوب و خوش تیپ بودنش هم بشوم !
از این که بی دست و پا بود و تمام قرارهای بی محلش را برای سر و ته کوچه می چید ، به شدت متنفر بودم ! آن روز هم همین کار را کرده بود و بعد از کلی من من و جان کندن بلاخره گفت ببخشید که مزاحم شدم پناه خانوم ، فقط می خواستم ببینم که درست شنیدم
زیادی سر به زیر بود برعکس من ! با بی حوصلگی گفتم:
📝نویسنده: الهام تیموری
📙 رمان_پناه
◀️ قسمت_هشتم
✍🏻با عصبانیت گفتم :یعنی من الان باید عالم به علم غیب باشم که بدونم چی شنیدی ؟خب آخه از خاله شنیدم که دانشگاه قبول شدین هرچند خیلی نگران حرف مردم نبودم بخاطر توی کوچه همکلام شدن اما گرمم بود و هیچ دوست نداشتم بیخودی علاف بشوم آن هم در چند قدمی خانه با لج گفتم :
_چه عجب خاله جانتون یه بارم موفقیت های ما رو جار زد !
خاله افسانه همیشه خوبی میگه
_بیخیال تو رو خدا این روزا انگار در و دیوارم شهادت میدن به خوبی این زن بابای ما
من اصلا به این چیزا کار ندارم
_آفرین ! خدا خیرت بده پس دیگه نیا از من تاییدیه ی حرفای خالت رو بگیر در عوض تبریک گفتن !
+بخدا خوشحال شدم من ولی آخه اینهمه دانشگاه تو مشهد هست چرا تهران ؟
ابروهای تازه کوتاه شده ام ناخواسته و به تعجب بالا رفت و جواب دادم
_یعنی چی دقیقا ؟
یعنی خیلی خوبه که بعد از چند سال قصد ادامه تحصیل کردین ولی چرا یه شهر دیگه و به سختی ؟
_فقط همینم مونده بود که این وسط پاسخگوی عموم مردم باشم واسه تصمیمات شخصیم !
من که ...
با دست اشاره کردم که چیزی نگوید و خودم ادامه دادم:
_ببین آقا بهزاد خوب گوش کن ببین چی میگم ، حالا دوبار خالت میون داری کرده و بیخودی دوتا از تو به من گفته و سه تا از من به تو ، هوا ورت نداره که خبریه ها ، من تا بوده جز شر از افسانه بهم چیزی نرسیده پس اصلا تو تصورمم نمیگنجه که قاطی خانوادش بشم ، مخصوصا عروس خواهرش که احتمالا نیتی پشتش داره و اتفاقا می خوام بدجور بزنم تو ذوقش !
سرخ شده بود ، اولین بار نبود که آماج تیرهای در رفته از زبان تندم می شد و از همین صبور بودنش متعجب بودم. سرش را بلند کرد و کلافه نگاهم کرد.گفت :
_شالتون افتاده
نیشخندی زدم و شال سبزم را تا وسط سرم بالا کشیدم موهای تازه پیرایش شده ام هنوز بوی خوش تافت می داد نمی خواستم بیخودی اعصابم را خورد حرف های صد من یه غاز این و آن بکنم راهم را کشیدم که بروم ولی جوری اسمم را صدا کرد که دلم سوخت
+پناه خانوم ! بخدا من اونجوری که شما فکر می کنید نیستم .اصلا به خالم کار ندارم .مگه خودم کور بودم تو این سالها ندیدمتون که یکی دیگه بیاد با چهار کلوم خوب و بد بکشه شما رو جلوی چشمم ؟ شما خیلی زود از کوره در میری و موضع می گیری
_وقتی میخوای ادای ادمای خوب و دلباخته رو دربیاری اما گند می زنی نتیجش میشه همین یه لطفی کن دست از سر کچل من بردار بهزاد خان ! وگرنه پای بابامو می کشم وسط
پسر خوبی بود اما شاید همین که از طرف افسانه معرفی شده و زیاد دور و ورم می پلکید باعث شده بود تهاجمی با او برخورد کنم .
چه بهتر که همین حالا پر بزنم سرم را تکان می دهم تا از خاطرات چند روز پیشم دور بشوم آمده ام اینجا تا از نو بسازم نه اینکه در گیر و دار گذشته وا بروم می ترسم که اینجا هم چیزی گریبان گیرم شود از فضای زیادی مذهبی این خانه هم حالا کم واهمه ندارم اگر قرار باشد آواره ای در قفسه دوباره باشم ... پس
سرم را روی زمین می گذارم و نمی فهمم که کی و در چه فکری تقریبا بی هوش می شوم .
صبح اولین روز تهران بودن را آن هم بعد از چند سال دوست دارم تازه می فهمم این آزادی واقعیست و خواب نبوده باید زودتر بروم سراغ کارهای دانشگاه تا وقت بیشتری برای خودم داشته باشم ضمن اینکه هنوز استرس ماندن یا نماندن در خانه ی حاج رضا را هم دارم همان شال و مانتویی که دیروز تنم بود را می پوشم و جلوی آینه ی نیم قدی اتاق طبق عادت آرایش کامل می کنم .
موهای بلوطی رنگم را یک طرفه روی صورتم می ریزم از چشم های مشکی و پوست کمی برنزه شده ام خوشم می آید ،چقدر گشتم تا این کرم را پیدا کنم برای کمی تغییر کردن .
اعتماد به نفسم را بیشتر می کند به چهره ی زیبا شده ی خودم لبخند می زنم .
📝نویسنده: الهام تیموری
⏪ ادامہ_دارد...
🌸لطف و مهربانی وسيع خداوند 🌸
جمعی از فقيرهای مدينه به حضور رسول خدا ﷺ آمدند و گفتند:
❗️ای رسول خدا!
◄ ثروتمندان با ثروت خود بردگان را آزاد میكنند و به ثوابش میرسند،
ما برای چنين كاری توان مالی نداريم.
◄ آنها برای انجام حج، سفر میكنند، ما به خاطر نداشتن توان مالی از آن محروم هستيم.
آنها صدقه میدهند، ما چيزی نداريم كه صدقه بدهيم و به ثوابش برسيم.
◄ آنها اموال خود رادر راه جهاد مصرف میكنند و به ثوابش میرسند، چنين كاری از عهده ما بر نمیآيد و به آن ثوابها نمیرسيم!!!
❗️پس چه كنيم؟
💠🔹پيامبر اڪرم ﷺ فرمود:
◽️⇦ اگر كسی صد بار
تكبيــر (الله اكبر) بگويد،
بهتر از آزاد كردن صد برده است.
◽️⇦ و اگر كسی صد بار
تسبيــح (سبحان الله) بگويد،
بهتر از راندن صد شتر برای قربانی در حج است.
◽️⇦ و اگر كسی صد بار
حمــد (الحمد الله) بگويد،
بهتر از فرستادن صد اسب با زين و دهنه و سوار آن، برای جهاد در راه خدا است.
◽️⇦ و اگر كسی كه صد بار
تهلیــل (لا اله الا الله) بگويد،
در آن روز از نظر عمل، بهترين انسانها جز كسی كه زيادتر گفته باشد میباشد.
بعد از مدتی فقراء به حضور پيامبر اڪرم ﷺ بازگشتند و عرض كردند:
اين دستور شما را ثروتمندان شنيديد و انجام میدهند و هر دو ثواب را میبرند.
💠🔹رسول خدا ﷺ فرمود:
اين فضل خداست كه به هر كه خواهد بدهد.
📗اصول کافی، باب التسبيح و التهليل و التكبير، جلد۲، صفحه۵۰۵، حدیث۱
@Emam_kh
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎 چرا این ملت رو ذلیل کردید؟؟
🎤دکتر عباسی
@Emam_kh
خورش_بامیه_بادمجان
مواد لازم:
بادمجان 6 عدد
بامیه 500 گرم
مرغ 1 عدد
غوره 150 گرم
پیاز متوسط ریز شده 2 عدد
رب گوجه فرنگی 1 قاشق
روغن به میزان لازم
نمک و زردچوبه به میزان لازم
فلفل سیاه به دلخواه
طرز تهیه:
کمی روغن در یک قابلمه مناسب بریزید و وقتی خوب داغ شد پیازها را در آن سرخ کنید تا طلائی رنگ شوند.
مرغ تکه شده را در پیاز ها بریزید و کمی تفت بدهید تا رنگ مرغ کمی سفید و طلائی شود. حالا نمک و زرد چوبه را به همراه رب گوجه فرنگی اضافه کنید و کمی هم بزنید. 1 لیوان آب درون قابلمه ریخته و حرارت را ملایم کنید و اجازه دهید تا مرغ بپزد.
بادمجان ها را پوست بگیرید و خوب بشوئید. بادمجان ها را از کمی چاک بدهید. حالا بادمجان ها را در یک تابه با کمی روغن، کمی سرخ کنید. بعد از اینکه آنها را سرخ کردید روی دستمال آشپرخانه قرار دهید تا روغن اضافی گرفته شود.
غوره ها را بشوئید و کمی نمک روی آن بپاشید، غوره ها را درون چاک بادمجان ها قرار دهید.
بامیه ها را شسته و چوب آن ها را ببرید.کمی تفت داده درون قابلمه مرغ بریزید و بادمجانها را روی آن قرار دهید. خورش را روی حرارت ملایم بپزید تا بادمجان ها و مرغ کاملا در خورش جا بیفتند
@Emam_kh
✅ علت گرفتگی بینی نوزاد و درمان آن از زبان حکیم حسین خیراندیش پدر طب سنتی ایران:
👈 طفل شیر خواره تا باد به سرش بخورد بینی اش میگیرد و نمی تواند سینه مادر را بگیرد.
👈 برای رفع این مشکل فوراَ سرش(ملاج کودک همانجایی که در ابتدای تولد نرم است) را چرب کنید و بایک پارچه و یا کلاه نازک پارچه ای سرش را بپوشانید.
👈 به محض این که بچه سرش چرب شد ترشح بینی اش قطع می شود. معمولا مادر ها تن بچه ها را می پوشانند و سرش را باز می گذارند، در تابستان در معرض کولر بچه سرما می خورد. سر طفل بسیار حساس است.
👈 برای این کار از روغن های لطیف استفاده کنید که بهترین آن روغن بادام شیرین و بعد روغن کنجد یا روغن ارده کنجد است و یا زیتون که روغنی معتدل است.
@Emam_kh
🌸🌾❄️
روزهای بدی در
زندگی آدم می رسد
که هیچ کسی
حتی نمی پرسد :
"خوبی؟"
برای چنین روزهایی
نیازبه یگانه
مهربان دلسوزی داری
به شرطی که در
روزهای خوب فراموشش
نکرده باشی!
خدا را می گویم
⚘@Emam_kh
💢رژیم طاغوت خاطر بعضی از آخوندها را میخواست!
♦️امام خامنه ای :«هر کسی که به خط انقلاب و اسلام ناب محمّدی (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) نزدیکتر است، به ضربات و حملات و تهمتها و هوچیگریها و سوءقصدها و بدجنسیها و موذیگریهای جناح استکبار هم نزدیکتر است.
♦️با هر آخوندی بد نیستند؛ با بعضی از آخوندها خیلی هم خوبند؛ همچنانکه در دستگاه سلطنت هم همینطور بود. آن دستگاهی که میخواست ریشهی روحانیت را بکند، خاطر بعضی از آخوندها را هم میخواست! به آخوندهای درباری پول میداد و به آنها سفارش میکرد که عمامهتان را یک مقدار بزرگتر و ریشتان را هم یک مقدار بلندتر کنید! اینها را دیده بودیم، ما از اینها خبر داریم.
♦️ رژیم طاغوت، خاطر اینگونه روحانیون را هم میخواست و با آنها ملاقات هم میکرد.البته چون ذات آن دستگاه، ذات متکبر و خبیث و رذلی بود، محبت و نوکریِ آن علما را، آنچنانکه باید و شاید هم قدردانی نمیکرد. همانهایی که نوکر آن دستگاه بودند، به مردم و به بقیهی روحانیون، زبانشان دراز بود و زور میگفتند؛ اما به خود دستگاه نه! خود آن رأس طغیان و نوکران ردهی بالایش، تحقیر و بیمحلی و بیاحترامیشان هم میکردند. میدیدند که اینها چهقدر پَستند! این را هم ما اطلاع داشتیم.»
آخوند_انگلیسی
@Emam_kh
🌸🍃🌺🍃🌸
الهی
در این شب زیبا
پاکـــ شدنِ گناهان
نرمى قلب ها
بر طرف شدن غم ها
را برای تمامى دوستانم خواستارم
شبتون_بخیرالتماس_دعا
@Emam_kh
﷽❣ سلام_امام_زمانم ❣
اے ڪه روشن شود
از نـور تو هر صبح جهان
روشنـــاے دل من
حضرتـــ خورشـید سلام
اللﮩم_عجل_لولیڪ_الفـرجـ🌸
┄┅─✵💚✵─┅┄
@Emam_kh
✴️ دوشنبه 👈27 خرداد 98
👈17 ژوئن 2019👈 13 شوال ۱۴۴۰
🕌مناسبت های اسلامی.
📛تقارن نحسین.
📛صدقه صبحگاهی رفع نحوست کند.
🚫از دعوا و مرافعه پرهیز شود.
🚫دیدارهای سیاسی نیز خوب نیست.
🚫از امور ازدواجی پرهیز گردد.
👶 برای نوبت زایمان خوب نیست.
🤒بیمار امروز خوب می شود.
🛫 مسافرت به دو دلیل مکروه است اگر ضروری است حتما همراه با صدقه باشد.
👩❤️👩حکم مباشرت امشب .
مباشرت به قصد فرزند دار شدن خوب و فرزند حاصل از ان دهانی خوشبو دارد بسیار مهربان و دل رحم وسخاوتمند است و شهادت در راه خداوند نصیب او گردد. ان شاءالله.
🔭 احکام نجوم
🌓انجام اموری از قبیل:
🔘دیدار بزرگان.
🔘آغاز تعلیم و تعلم.
🔘ختنه نوزاد.
📛 طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، خوب نیست. و باعث غم و اندوه میگردد.
🔴 #خون_دادن یا #حجامت در این روز از ماه قمری،خوب نیست و باعث ملال است.
🔵 دوشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی است و برکات خوبی از جمله قاری و حافظ قران گردد.
👕 دوشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و آن لباس موجب برکت میشود.
✴️️ وقت #استخاره در روز دوشنبه: از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعداز ساعت ۱۰ تا ساعت ۱۲ ظهر و از ساعت ۱۶ عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ ذکر روز دوشنبه : یا قاضی الحاجات ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۲۹ مرتبه #یا لطیف که موجب یافتن مال کثیر میگردد
💠 ️روز دوشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_حسن_علیه_السلام و #امام_حسین_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد.
😴تتعبیر خواب
شب سه شنبه اگر کسی خواب ببیند
تعبیرش از ایه 14 سوره مبارکه ابراهیم علیه السلام.
و لنسکننکم من بعدهم ذالک لمن خاف مقامی و خاف وعید....
و از معنای ان استفاده می شود که کسی که دوست یا دشمن خواب بیننده باشد نزد وی بیاید. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید.
🌸زندگیتون مهدوی🌸