رمان #بغض_محیا
قسمت صدوهشتادو ششم
چه میدونم گفتم شاید بدونی...
خندید...
- ببین چه کاریه که پرده رو همینجوري نصفه ول کردي...
نگاهی به پرده که نصفش زمین بود انداختم...
- زحمت بقیشو میکشی؟!...
خندید...
- خیلی خب اما هر چی آقاجون بهت گفت...
راست و حسینی میاي و با من در میون میزاري،باشه؟!...
خنده اي به فضولیش کردم...
- خیلی خب بابا...
سري تکان داد و من سریع چادرم را روي سرم کشیدم...
و به سمت اتاق آقاجون رفتم...
در زدم و داخل شدم...
و باز هم هجوم تمام حس هاي خوب به وجودم لبخند به لبم آورد...
آقاجون قرآن میخواند...
و رادیو کنارش روشن بود...
و با آن فنجان چاي کنارش به نظرم ملکوتی ترین صحنه ي عالم بود برایم...
لب فشردم و داخل شدم...
سر بلند کرد و عینکش را برداشت...
کتاب را بست و لبخندي به رویم زد...
- بیا اینجا دخترم...
قدم تند کردم و روي صندلی رو به روي آقا جون نشستم...
موشکافانه نگاهم میکرد...
- چه خبر بابا،خوبی؟!...
- بله آقاجون به خوبی شما خوبم...
سري تکان داد...
" - صدات کردم همینو بدونم...
همین که خوبی خیلی خوبه...
صدات کردم تا بپرسم حرف دلت با امیرعباس یکیه ..توام میخوایش دوباره؟"!...
چه باشد پیشه عاشق به جز دیوانگی کردن .. ؟ !
سرم را پایین انداختم...
خجالت میکشیدم بگویم ...
پس از این همه کش مکش و جنگ جاي اولم را میخواهم...
از خواستن امیرعباس خجالت میکشیدم...
صداي آقاجون دوباره داخل گوشم زنگ خورد...
- محیا جان دخترم؟!...
ازت پرسیدم هنوزم میخواي امیرعباس رو...
لب فشردم...
چه میگفتم...
با آرام ترین صداي ممکن گفتم...
- والا چی بگم آقاجون...
هر چی شما بگی؟!...
خندید...
" - دخترم این چه حرفیه...
مگه من میخوام به عقدش در بیام که بگم...
میدونم خجالت میکشی...
اما میخوام یادت بدم از خواسته هات خجالت نکشی...
عشق که خجالت نداره بابا جان...
اون بیرون یه گردان آدم هستش...
که این عشق و صلاح هیچ کدومتون نمی دونن...
اینجوري میخواي سینه سپر کنی؟"!...
نگاهی به آقاجون کردم و با خجالت گفتم...
- من شرمنده ي همتونم آخه چطور...
به میان حرفم آمد...
" - تو شرمنده ي خودتی دخترم...
حالاکه اوضاع بر وفق مرادته چرا دنبال چوب میگردي...
تابزنی تو سر همه خواسته هات؟!...
یا علی بگو بابا...
میگم همین امشب با مادرت وعده کنه"...
با تعجب چشم گشاد کردم...
- امشب؟!...
خندید...
" - آره بابا جان در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست...
به خصوص که آقاي داماد عجله داشته باشه براي بردن عروسش"...
در دلم قند آب کردند...
و گو نه ام سرخ شد...
که غنچه ي لبخند آقاجون باز شد...
- پاشو باباجان...
پاشو برو حاضر شو...
مثل اینکه قراره تو اول و آخر عروس امیرعباس باشی...
با نگرانی گفتم...
- ولی آقاجون محسن و مادر...
راضی نیستن...
میدونید که...
چطور بگم...
ادامه دارد...
💖 🧚♀●◐○❀
╭❁━═━⊰✼❆🍃🌹🍃❆✼⊱━═━❁╮
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨
🌹شرح #حکمت53 ( 1 )
🔹جایگاه سخاوت و ایثارگری
💠 السَّخَاءُ مَا كَانَ ابْتِدَاءً؛ [فَإِذَا] فَأَمَّا مَا كَانَ عَنْ مَسْأَلَةٍ، فَحَيَاءٌ وَ تَذَمُّمٌ.
🔰 در حکمت ۵۳ نهجالبلاغه، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند:
" سخاوت آن است که پیش از درخواست سائل، عطا کنی؛ والّا آنچه که بعد از درخواست سائل عطا می شود، یا از روی خجالت است یا از ترس مذمّت مردم."
🔰 برای توضیح این حکمت، کافیست به دو نکته توجه بفرمایید:
1⃣ نکته اول اینکه نیازمندان دو دسته اند: یا نیازشان را ابراز و درخواست می کنند؛ که این ها سائل هستند.
2⃣ یا نیاز خودشان را به جهت عزت نفس بالایی که دارند، هرگز ابراز نمی کنند؛ اینها غیر سائل اند.
🔹 سائل ها هم دو دسته اند :
1⃣ یکی سائلانی که با اصرار و اِلحاف، خواهش خودشان و درخواست خودشان را تکرار می کنند؛ مثل عمروعاص در خطبه ۸۴ که مولا علی (علیه السلام) در وصف او می فرمایند:
" او وقتی درخواستی دارد، الحاف می کند. (یعنی خیلی پافشاری می کند.) "
2⃣ یا نه؛ سائلی است که الحاف نمی کند؛ در قرآن کریم می فرماید: « لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا » ؛ " فقرای باکرامت، با اصرار از مردم چیزی درخواست نمی کنند."
🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع
5.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ بوی فتنهای تکراری!
🔻 پس از حادثهی امروز در حرم مطهر رضوی، به نظر میرسد که پازل ایجاد اختلاف قومی مذهبی تکمیل و به فضای رسانه هدایت شده تا افکارعمومی به این حادثهی تلخ واکنش نشان دهند و جرقه جدید ایجاد اختلاف قومی و شیعی سنی زده شود.
🔻 این واقعه چه تـرور باشد و چه شرارت، هیـچ ربطی به مهاجرین عزیز افغانستانی و یا برادران اهل سنت ما ندارد.
🔻 در هر صورت و با هر نیتی و حتی در صورتی که مشخص شود این کار با برنامهریزی قبلی و به صورت توطئه آمیز و ترور بوده، بازهم زمینهساز این گونه از اتفاقات، هیجانات و احساسات و سطحینگری کسانیست که اصل بسیار مهم وحدت را فدای احساسات سطحی خود می کنند.
🔻 نگذارید از آب گل آلودشده فتنهگری بیش از این ماهی بگیــرد.
#فتنهی_انگلیسی
@Emam_kh
🔴 جورچین تفرقه
پس از انتشار شایعات کذب و بعد از آن تجمعات مشکوک در برخی نقاط علیه مهاجرین مظلوم افغانستانی و سپس شهادت دو طلبه در #ماه_مبارک_رمضان و با زبان #روزه و داخل حرم امام رضا(ع) توسط یک نفر اهل افغانستان ؛
احتمالا به زودی شاهد اجرای قطعه بعدی این جورچین(پازل) خواهیم بود :
حمله به افغانستانی ها در نقاط مختلف کشور و پخش گسترده تصاویر آن در فضای مجازی و در نتیجه افزایش تنش و تفرقه بی پایان بین دو ملت همسایه ...
مراقب توطئه دشمن مشترک دو ملت باشیم ...
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
⚠️فتنه هیبریدی دشمن در ماه مبارک رمضان
دشمن در حال پیادهسازی فتنه هیبریدی خطرناکی در ایران است و میخواهد به اهداف گوناگون چندوجهی دست یابد:
1️⃣ تخریب آرمان وحدت با اختلاف افکنی بین شیعه و سنی از طریق سوء استفاده از احساسات پاک مردم
2️⃣ ترویج روحیه «افغانهراسی» در کشور که از ابتدای سال شدیدا گسترده شده است
3️⃣ ربط دادن موضوع قتل و شهادت روحانیت در حرم رضوی به موضوع اخیر حضور زنان در ورزشگاه مشهد
4️⃣ ربط دادن مسائل اقتصادی کشور با القای نارضایتی گسترده از روحانیت و نظام
5️⃣ بهره برداری گسترده وهابیت منطقه از اقدام اخیر در حرم رضوی
6️⃣ از بین بردن روابط اقتصادی ایران و افغانستان که در ماه های اخیر با گسترش بی نظیری روبرو بوده است؛ بیتردید انشقاق میان ایران و افغانستان هدف راهبردی آمریکاست
🔰 رهبر معظم انقلاب به عنوان دیدهبان ارشد نظام در ۱۹ بهمن ماه ۱۴۰۰ به زیبایی فرمودند:
" تهاجم دشمن یک تهاجم ترکیبی است" و ابعاد مختلف آن را تبیین نمودند.
اینک شاهد عملیاتی شدن یکی از قطعات این تهاجم ترکیبی در این حوزه هستیم.
🔰 بدیهی است هر اقدام نسنجیده فعالان مجازی، به تقویت این فتنه ترکیبی کمک خواهد کرد و باعث وخیم تر شدن مسئله میگردد؛ لذا میبایست با دقت بیشتری در این حوزه، تحلیل و موضع گیری نمائیم تا ناخواسته تقویتکننده فتنه ترکیبی دشمن نباشیم.
✍ سیداحمد رضوی
@Emam_kh