فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
بسم الله الرحمن الرحيم
🌹 آیه 152 سوره آل عمران
🌸 وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إذْ تَحُسُّونَهُمْ بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَ تَنَازَعْتُمْ فِى الْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّن بَعْدِ مَآ أَرَاكُم مَّا تُحِبُّونَ مِنْكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنْكُم مَّن يُرِيدُ الْأَخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنْكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِين
َ
🍀 ترجمه: و قطعاً خداوند به وعده اى که به شما داده بود عمل کرد، در آن هنگام دشمنان را به فرمان او به خاک هلاک می افکندید تا اینکه سست شدید و در كار به نزاع برخاستید و بعد از آن که آنچه را دوست می داشتید به شما نشان داد، نافرمانى كردید. بعضی از شما خواهان دنیا بودند و بعضی از شما خواهان آخرت بودند. سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت تا شما را امتحان کند، و او شما را بخشید و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.
🔴 شأن_نزول: مسلمانان در سال دوّم هجرى، در جنگ بدر پیروز شدند و #خداوند وعده داده بود كه در جنگهاى آینده اگر صبر و تقوا داشته باشند خداوند آنها را یاری خواهد کرد در سال بعد كه جنگ اُحد واقع شد، پیامبرصلى الله علیه وآله پنجاه نفر مسلح را براى حفاظت از درّه ها و كوه ها گذاشت. وقتی جنگ شروع شد، در آغاز مسلمانان حمله كرده و نفس دشمن را گرفته و آنها را شكست دادند، اما متأسّفانه در بین آن پنجاه نفر كه مسئول حفاظت از كوه بودند، اختلاف شد، عدّه اى گفتند: پیروزى ما قطعى است، پس به سراغ جمع غنائم برویم و عدّه ى كمى همچنان سنگرها را حفظ كردند. دشمنِ شكست خورده، از همان منطقه اى كه بدون محافظ مانده بود حمله كرد و این بار مسلمانها ضربه ى سنگینى خوردند و شهداى بسیارى دادند، تا آنجا كه جان پیامبر در معرض خطر قرار گرفت و بسیارى از مسلمانان پا به فرار گذاشتند. پس از پایان جنگ، مسلمانان از پیامبرصلى الله علیه وآله انتقاد مى كردند كه مگر خدا به ما وعده ى پیروزى نداده بود، پس چرا شكست خوردیم؟ که این آیه نازل شد.
🌸 خداوند به حرف ها ، وعده ها و قول هایی که می دهد عمل می کند و خلف وعده نمی کند. و لقد صدقكم الله وعده إذ تحسونهم بإذنه: و قطعا خداوند به وعده ای که به شما داده بود عمل کرد، در آن هنگام دشمنان را به فرمان خداوند به خاک هلاکت می افکندید. مسلمانان در همان ابتدای جنگ_احد بر دشمن پیروز شده بودند و تعدادی از افراد دشمن را به هلاکت رسانده بودند و دشمن داشت شکست می خورد و این وعده تا زمانی بود که دست از اطاعت کردن بر نداشتند اما شکست زمانی شروع شد که از فرمان پیامبر سرپیچی کردند و سستی کردند و وقتی غنایم جنگی را دیدند طمع کردید و با هم نزاع کردند.
🌸 که قرآن در این مورد می فرماید: حتی إذا فشلتم و تنازعتم فى الأمر و عصيتم من بعد مآ أراكم ما تحبون: تا اینکه سست شدید و در کار به نزاع برخاستید و بعد از آنکه آنچه را دوست می داشتید به شما نشان داد، نافرمانی کردید. تعدادی گفتند در سنگرها بمانیم و همچنان بجنگیم و تعدادی هم گفتند غنایم جنگی را برداریم. که قرآن می فرماید: منکم من یرید الدنيا و منکم من یرید الأخرة: بعضى از شما خواهان دنيا بوديد و بعضى از شما خواهان آخرت بودید. ثم صرفكم عنهم ليبتليكم: سپس خداوند شما را از آنان منصرف ساخت تا شما را امتحان کند. هميشه غنايم، ثروت ها و پول امتحان است. بعد از جنگ پشیمان شدید و توبه کردید. و لقد عفا عنکم و الله ذو فضل علی المؤمنين: و او شما را بخشيد و خداوند نسبت به مؤمنان، فضل و بخشش دارد.
🔹 پيام های آیه152سوره آل عمران 🔹
✅ يارى خداوند تا زمانى است كه آدمى به دستورات الهى و وظیفه خود عمل كند.
✅ از جمله عوامل_شكست: سستى، نزاع و عدم اطاعت از فرمانده است.
✅ افراد براى هدف هاى متفاوت جنگ مى كنند. بعضى براى دنیا مى جنگند و بعضى براى آخرت
✅ عامل شكست هاى بیرونى، درونى است. شما در درون سست و نافرمان شدید، لذا در بیرون شكست خوردید. د
✅ شكست ها، وسیله ى آزمایش الهى هستند.
✅ هنگام تخلّف و شكست نیز از لطف خدا مأیوس نشوید.
✅ ایمان، بستر و زمینه ى دریافت فضل خاص خداوند است.
✅ مؤمن را به خاطر یک خلاف نباید از صفوف اهل ایمان خارج دانست، بلكه باید از یک سو هشدار داد و از سوى دیگر با تشویق دلگرمش کرد
🌺🌸🌺🌸🌺
آیه152🌹ازسوره آل عمران 🌹
وَ لَقَدْ =وبه درستی که
صَدَقَكُمُ =راست گردانید درحق شما
اللَّهُ=الله
وَعْدَهُ=وعده اش را
إِذْ=هنگامی که
تَحُسُّونَهُمْ=می کشتید آنان را
بِإِذْنِهِ=به اذن او (درجنگ احد)
حَتَّى=تا
إِذا=آنکه
فَشِلْتُمْ =سستی کردید
وَ تَنازَعْتُمْ =وبایکدیگرکشمکش ورزیدید
فِي=در
الْأَمْرِ=کار
وَ عَصَيْتُمْ =ونافرمانی کردید
مِنْ بَعْدِ ما= پس از آنكه
أَراكُمْ=بنمود به شما
ما=آنچه را
تُحِبُّونَ=دوست می داشتید
مِنْكُمْ =ازشما
مَنْ =کسانی بودند که
يُرِيدُ =می خواستند
الدُّنْيا =دنیارا
وَ مِنْكُمْ=وازشما
مَنْ=کسانی بودند که
يُرِيدُ الْآخِرَةَ= می خواستند آخرت را
ثُمَّ =آنگاه
صَرَفَكُمْ=بازگردانید شمارا
عَنْهُمْ=از آنان
لِيَبْتَلِيَكُمْ=تا بیازماید شمارا
وَ لَقَدْ=وبه درستی
عَفا =درگذشت
عَنْكُمْ =ازشما
وَ اللَّهُ =والله
ذُو=دارای
فَضْلٍ=بخشش بزرگ است
عَلَى =بر
الْمُؤْمِنِينَ=مومنان
🌹🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به چنین رهبری میگن دیکتاتور!؟
🇮🇷 @Emam_kh
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
سلام علیکم بماصبرتم
🌷 الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ ...
🎍یکی بود یکی نبود ، در زمان های بسیار دور ، یعنی خیلی دور ، نه ، منظورم خیلی خیلی دور ....
پسری بود که با مادرش زندگی میکرد ،
( رمان نویس های غربی و گاها ایرانی مدرن ، مینویسند مادر بود که با پسرش زندگی میکرد ، که با آموزه های الهی ما سازگار نیست )
🎍پسر تعریف میکنه که :
روزی از روزها مادرم سه قرآن و ده شاهی برام داد و فرمود : عزیزم جلدی برو نون بگیر بیا .
سریع اطاعت امر کرده , لباس پوشیدم و رفتم به طرف نونوائی محله ,
🌾 تا رسیدم دیدم کسی نیست ,
سلامی کردم و سکه های پول را دادم و عرض کردم , عباس اقا لطف نون بدین , برشته هم باشه
لبخندی زد و فرمود : الان پسرم
نون ها را روی حصیر گذاشت و گفت , بفرما عزیزم اینم نون های برشته ی شما , حاج خانم سلام برسانید بفرمائید دعامون کنند .
🎍 نون ها را شمردم هشت تا بود , دوباره شمردم , نه اشتباه نمیکردم همون هشت تا بود
گفتم عباس آقا خیلی خیلی ببخشید مثل اینکه اشتباه شده , یکی از نون ها زیاده ,
گفت مگه چندتاست ؟
عرض کردم هشت تاست ، ولی باید هفت تا میشد ،
تبسمی کرد و فرمود ،
عزیزم مگه دیشب بارون نیومده ؟
تعجب کردم و گفتم چرا ، اومده ، خیلی هم زیاد اومده. .
گفت ، خب عزیزم ، وقتی خدای مهربون ، واسم میفرسته ، ما هم باید جوابش را بدیم ، این یدونه اضافه بخاطر سپاس از نعمت و رحمتی بود که خدا دیشب ارزانی ما کرد ، برو عزیزم ، مراقب درشکه ها باش .
🌷 الله اکبر به این بندگی
🌷 الله اکبر به این ارتباط دو طرفه ی عاشق و معشوق
🌷الله اکبر به این عاملیت به کلام مولا
🎍 دست سوی آسمان بلند میکند و عرضه میدارد ، ممنونم ای خدای مهربان که برایم نعمت و رحمت باران را فرستادی ، چشم من هم از داده هایت انفاق میکنم
🌲 راستی کجا بودیم و چگونه بندگی میکردند در عمل ، و الان عده ای زندگی نکبت بار پیشه کرده آند ،
🍀 چرا نمیتوانیم درک کنیم که بندگی در عمل است نه شعار .
🎍 روزی حضرت موسی علیه السلام به خدا عرضه داشت که سؤالی دارم
فرمود خجالت نکش موسی ، سؤالت چیست ؟
عرض کرد ، ای خدای من ، اگر زبانم لال شما بنده بودید ، چه کاری برای خدایتان میکردید که بالاتر از آن عملی نبوده باشد .
ذات احدیت فرمودند. :
من به بندگان خدایم خدمت میکردم .
همین
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹پنجشنبه است
ثانیه هایمان بوی
دلتنگی میدهد
چه مهمانان ساکتی
هستند رفتگان
نه بدستی
ظرفی آلوده میکنند
نه به حرفی دلی را
تنها به فاتحه قانعند
شادی روح تمام
اموات #فاتحه و #صلوات
🍃🌼 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌼🍃
💔فاتحه کبیره بسته هدیه اموات💔
💫1 مرتبه سوره حمد
💫1مرتبه سوره توحید
💫1مرتبه سوره ناس
💫1مرتبه سوره فلق
💫1مرتبه سوره کافرون
💫7مرتبه سوره قدر
💫3مرتبه آیه الکرسی
✨شادی روحشان صلوات✨
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
@Emam_kh
🔸 استفاده رهگذر از میوه های داخل باغ
⁉️ آیا فردی که در مسیرش باغی وجود دارد می تواند داخل باغ مردم شود یا فقط از داخل راه می تواند میوه بخورد؟
✅ ورود به ملک دیگری بدون رضایت مالک جایز نیست.
@Emam_kh
⭕️ سوال
❓با سلام خدمت استاد محمدی، لطفا چند #نماز برای حاجات معرفی بفرمایید که در روایات اهلبیت باشد.
🔰 پاسخ
بِسماللّهالرَّحمنِالرّحیم
❓آن نماز پنجشنبه ای که مرحوم آقای بهجت و دیگران تاکید میکردند، آن #نماز_حاجت ، نماز خوبی است برای اینکه انسان آن را بخوانَد.
🔹 دو رکعت است که پنجشنبهها خوانده میشود:
در رکعت اول؛ بعد از «حمد»، ۱۱بارسورهی «قلهوالله»
در رکعت دوم؛ بعد از «حمد»، ۲۱بار«قلهوالله»
بعد، نماز را سلام میدهید.
🔸 در دو رکعت بعد یعنی رکعت سوم و چهارم هم:
در رکعت سوم؛ ۳۱بار «قلهوالله» در رکعت چهارم؛ ۴۱بار«قلهوالله»
بعد، نماز را سلام میدهید.
🔹 بعد از سلامِ نماز، ۵۱بار «قلهوالله» و ۵۱بارهم«صلوات» بگویید.
بعد هم سر به سجده میگذارید و ۱۰۰بار «یا اللّه» میگویید.
👌 این را خیلی تعریف میکنند.
📌 البته در مفاتیح هم چند تا نماز هست، مراجعه کنید و یکی را بخوانید.
🎙استاد محمدی شاهرودی
@Emam_kh
❓ چه کار کنیم که در نماز حضور قلب داشته باشیم؟
🔰 برای حضور قلب در نماز کارهای فراوانی می توان انجام داد که به تعدادی از آنها اشاره می کنیم:
1️⃣نکته اول: در رابطه با حضور قلب در نماز باید عوامل حواس پرتی را از خودمان دور کنیم که خود این عوامل گاهی می تواند درونی باشد و گاهی بیرونی باشد
🔸درونی مثل: پرخوری، گرسنگی، حبس بول و...
🔹بیرونی مثل: مثل سر صدا ها یا نماز خواندن روبه روی تلویزیون روشن، مکان شلوغ و...
2️⃣ نکته دوم: قبل از ورود به نماز ما نسبت به اهمیت نماز و حضور قلب و دستور الهی و در محضر خدا بودن و هدف آفرینش و....فکر کنید و خود را آماده سخن گفتن با خداوند کنید که این عمل تاثیر زیادی در حضور قلب دارد.
3️⃣ نکته سوم: در نماز قبل از گفتن کلمات به معنای کلمات دقت کنیم و بدانیم کلمه بعدی که قرار است بیان کنیم چه معنایی دارد.
4️⃣ نکته چهارم: قبل از نماز اذکار مستحب وارد شده را بخوانیم و تا چند دقیقه قبل آن با کسی صحبت نکنیم و حالت نماز را داشته باشیم .مثلا دعای توجه را بخوانیم: «وَجَّهتُ وَجهىَ لِلَّذى فَطَرَ السَّمٰواتِ وَ الأرضَ، عالِمِ الغَیبِ و الشَّهادَةِ حَنیفاً مُسلِماً وَ ما انَا مِنَ المُشرِکینَ.انَّ صَلاتى وَ نُسُکى وَ مَحیاىَ وَ مَماتى للّٰهِ رَبِّ العَالَمین، لاشَریکَ لَهُ وَ بِذ لِکَ امِرتُ وَ انَا مِنَ المُسلِمینَ»
5️⃣نکته پنجم: از تعقیبات نماز غفلت نکنیم و آنها را هم انجام دهیم چون تعقیبات هم حضور قلب در محسوب و آن را جبران می کند.
6️⃣نکته ششم: خواندن نافله ها و نماز های مستحبی مثل نماز شب و نماز هایی که قبل و بعد نماز های روزانه سفارش شده است تاثیر زیادی در حضور قلب در نماز دارد.
امام باقر علیه السلام فرمودند از نماز شما آن مقداری مورد قبول است که حضور قلب داشته باشید زرار گفت که ای وای پس هلاک شدیم!! حضرت فرمود اینگونه نگو بلکه نافله ها جبران کننده هستند و کسری ها را جبران می کنند.
7️⃣ نکته هفتم: باید ذی نماز گذار داشته باشیم چرا که ظاهر در باطن هم تاثیر دارد لذا باید با لباس تمیز و مرتب و عطر و....که تاثیر در حضور قلب نماز دارد.
8️⃣ نکته هشتم: حالت وداع در نماز داشته باشیم و گویا این آخرین نمازی است که می خواهیم بخوانیم و واقعا هم همین طور است و ما نمی دانیم که آیا بعد این زنده هستیم که نماز بعدی را بخوانیم یا نه و این خود حضور قلب می آورد.
9️⃣نکته نهم: یکی از امامان خود را مقتدای خود قرار دهیم مثلا امام سجاد علیه السلام چگونه نماز می خواندند و سعی کنیم خود را شبیه او کنیم.
🔟 نکته دهم: نماز را از آن حالت کلیشه ای خود خارج کنیم لذا اذکاری را که می توان تغییر داد را تغییر بدهیم و با خودمان بگوییم که امروز ذکر رکوع،سجود، قنوت و.... را چه بگویم این خود عاملی است که حواس پرتی را دور و توجه را زیاد می کند.
1️⃣1️⃣ یازدهم: قبل از نماز یک توسلی داشته باشیم به یکی از ائمه علیهم السلام مثلا سلامی به امام حسین علیه السلام داشته باشیم که این عمل آثاری دارد که کمک به حضور قلب می کند.
✅ نسبت حضور قلب در نماز کتابی نوشته شده است به عنوان حضور قلب در نماز از منظر امام خمینی ره و شهید ثانی که پیشنهاد می شود جهت مطالعه مراجعه شود.
📚 بیانات استاد محمدی شاهرودی
@Emam_kh
رمان واقعی«تجسم شیطان»
قسمت_سی_پنج
سالها پشت سر هم مثل برق و باد گذشت، الان عاطفه که هنگام عروسی فتانه نُه ماهش بود،دختری چهارساله و شیرین زبان شده بود و روح الله هم دانش آموز کلاس اول بود، هر دو در همان روستای پدری بودند، منتها روح الله پیش فتانه و پدرش بود و البته برادر کوچکتری هم پا به زندگیشان گذاشته بود و عاطفه هم همچنان پیش مادربزرگش بود و روح الله بارها و بارها به حال عاطفه غبطه میخورد،چون هم مادربزرگ مهربانی بالای سرش بود و هم از کتک های همیشگی فتانه که جزئی از زندگی روح الله شده بود، در امان بود.
صبح زود بود و روح الله خوشحال تر از همیشه از خواب بیدار شد، آخر مادربزرگش به او گفته بود که مادرش مطهره بعد از چهار سال که بچه ها را گذاشت و رفت، امروز برای اولین بار قرار است از تهران بیاید و بچه ها را ببیند، از یاد آوری این موضوع قند توی دل روح الله آب میشد که ناگهان با صدای جیغ فتانه به خود آمد: چکار میکنی پسرهٔ دست و پا چلفتی، تو که تلویزیون را کثیف تر کردی، با دقت کهنه بکش، بعدم سریع برو ظرفها صبحانه را بشور که دیگه بهانه نیاری وقت مدرسه ام دیر شد.
روح الله با دستهای کوچکش شروع به تند تند کار کردن نمود،او بعد از عمری کار کردن، کارهای خانه را از یک زن خانه دار، فرزتر و بهتر انجام میداد، از وقتی که فتانه زن باباش شده بود او مجبور بود اینچنین کارهایی انجام بدهد، چون امر فتانه بود و اگر انجام نمیداد کتک بیشتری در انتظارش بود.
فتانه آخرین لقمه نیمرو را در دهان سعید گذاشت و از جایش بلند شد، روح الله هم آخرین قاشق را آب کشید وارد هال شد و با ترس گفت: دفتر مشقم چندروزه تموم شده، امروز اگر دفتر جدید نبرم آقامعلم کتکم میزنه...
فتانه که چشمهایش همیشه از خشم به سرخی میزد،چشم هایش را گشاد کرد و گفت: چی گفتی تو؟! دوباره بگو و با زدن این حرف به طرف چوب لباسی کنار در رفت و روح الله که خوب میفهمید فتانه می خواهد چکار کند، مثل قرقی گونی کوچکی را که کتابهایش را داخل آن جا داده بود برداشت و از در خارج شد، کفش های ته میخی اش را که جلویشان سوراخ شده بود و ناخن پایش همیشه از آن بیرون میزد و انگار داشت به همه سلام میکرد را به پا کرد و مثل باد از در حیاط خودش را بیرون انداخت، فاصلهٔ خانه تا مدرسه را که آنچنان طولانی نبود بدو طی کرد تا مبادا فتانه بخواهد دنبالش بیاید و به او برسد.
از در آهنی و آفتاب سوخته مدرسه که داخل شد، نفس راحتی کشید.
کنار در، به دیوار تکیه داد و همانطور که پاشنه کفشش را بالا می کشید، به دیداری فکر می کرد که قرار بود تا ساعتی دیگر رخ دهد.
آقای معلم مثل همیشه نگاهی از روی تاسف به روح الله کرد و گفت: بالاترین نمره امتحان املا را روح الله گرفته، اما چه فایده که به خاطر اینکه تکالیفش را انجام نداده باید تنبیه شود و با این حرف ترکهٔ انار را بالا برد و بر کف دستهای روح الله که همیشه ترک خورده بود فرود آورد.
ترکهٔ آقا معلم خیلی درد داشت اما دردش به پای تسمه ای که فتانه بر تن و بدنش میزد، نمی رسید، جای ترکه های آقامعلم سرخ میشد اما جای کتک های فتانه همیشه سیاه و کبود بود و روح الله عادت کرده بود به این کبودی ها، انگار جزئی از وجودش شده بود.
زنگ آخر هم تمام شد، روح الله کنار آبخوری مدرسه رفت و مشتی آب به سرو رویش زد تا رد اشک هایش خشک شود، او می خواست یک راست به خانه مادربزرگ برود،چون پدرش کارمند اداره بود، صبح زود تهران میرفت و غروب به روستا بر میگشت و روح الله نمی خواست از فتانه اجازه بگیرد و اصلا دوست نداشت که فتانه متوجه آمدن مادر روح الله شود. پس باید بدون اطلاع دادن به فتانه به خانه مادربزرگ میرفت، آنطور که روح الله فهمیده بود نزدیک سه سال بود که مادرش مطهره از پدرش محمود جدا شده بود و دیگر هیچ ارتباطی بین آنها نبود، پس لزومی نداشت فتانه متوجه این دیدار شود،چه بسا اگر میفهمید به بهانه ای روح الله را اذیت میکرد
روح الله گونی کتاب درسی اش را روی کولش انداخت و با سرعت به طرف خانه مادربزرگ راه افتاد.
نزدیک خانه شد و از دور پیکان سفید رنگی که جلوی خانه پارک مادربزرگ پارک شده بود خبر از آمدن میهمان عزیزی میداد که لبخند را به روی لبان روح الله می نشاند...
ادامه دارد..
براساس واقعیت
📝به قلم:ط_حسینی
🌼🍂🌼🍂🌼🍂🌼🍂
💚یک گل وقتی شاداب و باطراوت است که لقمه های پاک در اختیارش قرار بگیرد: آب پاک، خاک پاک.
ما آدم ها هم همین طوریم، وقتی شاداب و سرزنده هستیم که مواظب لقمه هایمان باشیم.
مهمتر از غذای جسم، غذای روح ماست، چشم ها و گوش ها راههای نفوذ به روح ما هستند
در نتیجه چیزهایی که میبینیم و میشنویم میتوانند غذای روح ما باشند.
گوش سپردن به حرفهای ناامید کننده، غیبت، غذاهای کثیفی هستند که روح ما رو بیمار میکند و نمیگذارد ما با خدا ارتباط برقرار کنیم.
زباله به خورد روحتان ندید، اگر زباله بدید، خروجی شما هم چیزی جز زباله نخواهد بود. به چیزهایی که میبینید و میشنوید دقت کنید، چه چیزی از اونها دریافت میکنید؟
این است که قرآن کریم نصیحت می کند:
یعنی مردم لقمه های حرام را مصرف نکنید. چرا؟ چون افسرده می شوید، ناراحت می شوید، پژمرده می شوید، خشک می شوید. آزرده خاطر می شوید و آسیب می بینید.
🤍فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ إِلَىٰ طَعَامِهِ ﴿٢٤﴾
پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد (۲۴)
سوره عبس آیه 24💚
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بسیج، مقاومت، ایثار، شهادت
🔰 هفته بسیج مستضعفین گرامی باد
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم سنگین دختر فلسطینی که تمام خانوادهاش را در بمباران صهیونیستها از دست داده ...
مادر ، پدر ؛ مادر بزرگها ، پدربزرگها و....
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥حتما ببین و منتشر کن🙏
🔸️صهیونیست های هار و وحشی را فقط باید کشت و نابود کرد
🔹️زخم زدن و رها کردن این وحوش، خطرشان را بیشتر میکند
🔸️اگر سختی ایستادگی و مقاومت را تحمل کنیم، قطعا به زودی طعم خوش آزادی فلسطین را خواهیم چشید
#طوفان_الاقصی #فلسطین #شهید #امام_زمان
@Emam_kh