#نیایش🦋
💖 جان من
هر کجا
هر زمان صدا زدم تو را
مهربانِ من !
با زبان ابرهای شاد
با زبان برگ و آفتاب و باد
پاسخ تو را شنیدهام که
جانِ من!
🍃 شعر: طیبه شامانی
✍️ منبع: نشریه باران
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نیایش🦋
💖 نامت ژرفای دریاست 🌦
نام تو را از زبان گلهای باغ، وقتی عطر میپراکنند بارها شنیدهام. نام تو را ستارهها مثل فانوسی از باغ شب میآویزند تا راه را نشانم دهند.
نام تو را رودخانهها در گوش دشتهای تشنه به نجوا میگویند.
نامت را بر شاخههای درختان، بر قلّهی کوهها دیدهام، در پنجرههای روشن، در آفتاب درخشان. نام تو را در نگاه سادهی مادر و در دستهای پرمهر پدر احساس کردهام.
نامت به سپیدی برف است و به سرخی آتش. نام تو واژه نیست، ژرفای دریاست؛ اوج آسمانهاست.
تو صاحب نامهای بیکرانی و من تمام نامهای بیکران تو را دوست دارم.
هنگامی که مؤذّن نام تو را بر گلدستههای مسجد فریاد میزند، من به سوی تو پر میکشم تا دهانم را به ذکر نام پاک تو معطّر کنم ای مهربانترین یار!
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نشاط_معنوی_1400
#نیایش 🦋
💖 صدایت پنجرهای آفتابی بود
داشتم میرفتم. تند و پرشتاب. در جادّهای تاریک که انتهایش ناپیدا بود و چراغی نبود که پیش پایم را ببینم و کسی نبود که راه را نشانم بدهد...به دنبال تو بودم؛ امّا انگار گُمت کرده بودم... نه! این من بودم که گم شده بودم...لحظهای که دیگر از همه جا و همه کس ناامید شده بودم، ناگهان زمزمهای شنیدم. صدایی مهربان و زلال...اللهاکبر! اللهاکبر! حی علی الصلاه! حی علی الفلاح...
تو صدایم زدی و صدایت پنجرهای آفتابی بود در آن شب تاریک. صدایت بلند بود و پُرشکوه. صدایت مثل رودخانهای جاری شد و سیاهیها را شست... حالا دوباره به راه میافتم. به سوی تو، امّا در جادّهای روشن. نگاه میکنم: چشمهایم خورشید است و دستهایم جوانه زده است. همهی رودهای جهان از من میگذرند.
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نیایش 🦋
💖 بهار در # راه است
خداوند دانا و توانا به تمام قناریها و قاصدکها آموخته است که وقتی غنچهای در آغوش بوتهای چشم وا میکند، با هم به او خوشامد بگویند.
دوست من! بهار در راه است و این یعنی شکوفایی یک دنیا غنچه و شکوفه و جوانه.
پس بلند شو، نفس تازه کن و همراه تمام پرندههای دوروبرت به بهار خوشامد بگو و از خدای بهار، سپاسگزار باش!
نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نیایش 🦋
💖 تو برمی گردی.... بهار برمی گردد
دستت توی دست خدا بود که خوابم برد، وقتی هو هوی باد مرا به خود آورد هنوز
برنگشته بودی.
صدایت زدم، کوه صدایم را به خودم برگرداند.
دلم در نبودِ تو، گرم نمی شد.
من بودم و اشک... که تنهایی ام را شعله ور می کرد،
و جاده ها... که گسل می شدند زیر پایم،
و آسمانی... که خورشید روی پیشانی اش را گم کرده بود.
اما پس از این همه سال، دلم گواهی می دهد:
تو برمی گردی... بهار برمی گردد
فانوس های لرزان اشک از رونق می افتند
و خورشید دوباره بر پیشانی آسمان، سبز می شود.
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نیایش 🦋
💖 پرنده خواهم ماند
یک تکّه آبی آسمان، یک جفت گلدستهی بالابلند، یک گنبد فیروزهای پوشیده از کبوتر، سجّادهای به وسعت زمین و یک صدای ناب، آوای زلال اذان که مرا به سوی تو فرا میخواند... همین برای من کافی است تا از زمین رها شوم و با یک جفت بال سبک به سمت تو پرواز کنم.
دوباره موسم گفتوگو با تو است. دوباره وقت آزادی و رهایی و پرواز است. دوباره وقت پرنده شدن است و من کنار مهربانی تو، تا همیشه پرنده خواهم ماند.
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان
#نشاط_معنوی_1400
#نیایش 🦋
💖 آنجا که تویی
💞 اینجا که منم نامش زمین است، زیبا و دیدنی و عجیب؛ امّا دور از تو و گاه تاریک، دلگیر و ملالانگیز...
💞 آنجا که تویی نامش آسمان است، بیکران است، روشن است، آبیست.
💞 اینجا که منم تنهاییست، اندوه است، حسرت است، بیقراریست.
💞 آنجا که تویی زیباییست، شکوه است، سخاوت است، بیکرانگیست.
💞 اینجا که منم گاه انگار صحراست، بی آب و آبادی، بی سایه و نسیم، لبریز از عطش.
💞 آنجا که تویی دریاست، نه! اقیانوس است، سرشاریست، پرباریست، رحمت جاریست.
💞 اگر تو نباشی، اگر دستهای بهارآورت نباشند، من تا ابد اینجا خواهم ماند، پرواز را فراموش خواهم کرد. اینجا زمینگیر خواهم شد.
💞 بیکرانهترین، مهربانی بیپایان! مرا بخوان به آنجا که تویی.
💞 بخوان به آوای زلال حی علی الصلاه... حی علی الفلاح... تو بگو! تو بخوان! تو بگو بشتاب به سویم تا دیوانهوار در لحظههای باشکوه اذان به سویت بشتابم.
💞 اینجا که منم.... نه! من دیگر نیستم. آنجا که تویی مرا هم ببر.
ببر به جاودانگی... به بیکرانگی.
✍️ منبع: نشریه باران
#نشاط_معنوی #تابستان1400
❇️ قرارگاه تبلیغ مجازی اداره اوقاف وامور خیریه استان اصفهان