#زندگینامه_شهیدمحسن_حججی
💥قسمت سیزدهم💥
بهم گفت: "زهرا. خانومم. بیا اینجا پیشم بشین."
رفتم کنارش نشستم. کوله اش را باز کرد.👀 دست کرد توی آن و یک عالمه #صدف بیرون آورد. گفت: "اینها را از سوریه برا تو آوردم خانم."😍
دوباره دست کرد توی کوله. اینبار قطعه چوبی را درآورد.🤔دیدم روی آن چوب،یک قلب و یک شمع حکاکی کرده. خیلی ظریف و قشنگ.😌
پایینش هم نوشته: "همسر عزیزم دوستت دارم."😍👌🏻
قطعه چوب را به من داد و گفت: "زهرا، یه روز تو لاذقیه کنار دریا ایستاده بودم. دلم حسابی برات تنگ شده بود. دلم پر می زد برا اینکه یه ثانیه تورو ببینم.😔
رفتم روی تخته سنگ ایستادم. نگاه کردم به دریا و شروع کردم باهات حرف زدن. باور می کنی؟"😇😢 سرم را تکان دادم. دوباره گفت:" یه بار هم از تانک بیرون اومدم نشستم رو برجک تانک. اونقدر دلم برات تنگ شده بود که همین جور شروع کردم به گریه."😔
بعد نگاهی بهم کرد و گفت:"زهرا، یه چیزی را می دونستی؟"
گفتم: "چی؟" گفت: "اینکه تو از همه کس برام عزیزتری."
آرام شدم. خیلی آرام. 😌💙
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
چند ماهی گذشت. فروردین ۹۵ بود. بچه مان به دنیا آمد. علی کوچولومان.😍
پدر و مادرم گفتند: "خوب خداروشکر. دیگه محسن حواسش میره طرف بچه و از فکر و خیال سوریه بیرون میاد."😌
همان روز بچه را برداشت و برد #اصفهان پیش #آیت_الله_ناصری که توی گوشش #اذان و #اقامه بگوید.😇
ما را هم با خودش برد. آقای ناصری که اذان و اقامه در گوش علی گفت محسن رو کرد بهشان و گفت: "حاج آقا، شما پیش خدا روسفیدید. دعا کنید من شهید بشم."
حاج آقا نگاهی به محسن کرد و گفت:" ان شاءالله عاقبت بخیر بشی پسرم."
تا این را شنیدم با خودم گفتم: "نخیر این کله اش داغه. حسابی هوایی یه."😑
فهمیدم نه زخمی شدن سال پیشش،او را از سوریه سرد کرده نه بچه دار شدن الانش.
حتی یک درصد هم فکر اعزام مجدد از سرش نیافتاده بود.🤦🏻♀️
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
از وقتی از #سوریه برگشته بود، یکی دیگر شده بود. خیلی بی قرار بود.
بهم می گفت: "زهرا. دیدی رفتم سوریه و #شهید نشدم؟"😔 بعد می گفت: "می دونم کارم از کجا می لنگه. وقتی داشتم میرفتم سوریه،برای اینکه مامانم ناراحت نشو تو فکر نره، چیزی بهش نگفتم. می دونم. می دونم مادرم چون راضی نبود من شهید نشدم."😔
لحظه سکوت میکرد و انگار که کسی با پتک کوبیده باشد توی سرش، دوباره میگفت:" زهرا نکنه شهید نشم و بشم راوی شهدا اونوقت چه خاکی تو سرم بریزم؟"😭
دیگه حوصله ام سر برده بود. بس که حرف از شهادت می زد. دیگه به این کلمه #آلرژی پیدا کرده بودم
#ادامه_دارد
➖🔝🍂اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج🍂🔝➖
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍃اعتماد به نفس دادن مادر به فرزند🍃
💢 راز شگفت انگیز ادیسون و مادرش
📜ادیسون به خانه بازگشت یادداشتی به مادرش داد.
گفت: این را آموزگارم داد گفت فقط مادرت بخواند.
مادر در حالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند.
📋 " فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است آموزش او را خود بر عهده بگیرید. " 💯
🌀سالها گذشت مادرش از دنیا رفته بود؛
روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد
برگهای در میان شکاف دیوار او را کنجکاو کرد آن را درآورده و خواند.
✍ نوشته بود:
📂 " کودک شما کودن است از فردا او را به مدرسه راه نمیدهیم. " 🚫
😭 ادیسون ساعتها گریست و در خاطراتش نوشت:
💎 "توماس آلوا ادیسون،کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد." 💎
➿ نتیجه👇
❗️این والدین هستند که میتوانند به فرزندانشان اعتماد به نفس و باور بدهند،
و به بهترین افراد جامعه تبدیل کنند،
اگر میخواهید فرزندتان به بدبخت ترین فرد جامعه تبدیل شود،
تنها اعتماد به نفس را از آن ها بگیرید.❌
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
😎 زنگ_تفریح😎
زن :
میگم اگه من بميرم تو چکارمکني؟
شوهرش:معلومه ديگه ديونه میشم!
زن:
ديگه زن نمیگيري؟
مرد: نمیدونم،ازديوونه هرکاربگی بر مياد😁😁😂😂😂😂
شاااااااااااااااااااااااادباشید✋😂😂😂
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
5.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کدبانوی_خلاق
#سمبوسه
مواد لازم:
قارچ
پیاز
جعفری خورد شده
نمک و ادویه
گوجه فرنگی
موزارلا رنده شده
.
❌میشه از گوشت چرخ کرده هم استفاده کرد بعد از اضافه کردن پنیر فقط یک تفت بدید و خاموش کنید❌ .
دستور واضح و با صدا داخل کلیپ هستش حتما گوش بدید😍😍 .
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فضیلت
اشاره "حجت السلام حامد کاشانی" به بعضی مسئولین قیمت دار این روزها و روایت زیبایی از نپذیرفتن رشوه توسط امیرالمومنین....
حداقل برای یک نفر☝️ ارسال کنید🌹
در نشر فضایل شما نیز سهیم باشید🌹
#غدیر_نزدیک_است
#رسانه_امیرالمومنین_باشید
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🍲 #چرا_اصلاح_تغذیه؟ 16🧐
سلاااام من اومدم با یه #اصلاح_تغذیه دیگه 😌💐
امروز چندتا لیوان آب خوردی؟🤨
نخوردی؟ 😱
کم خوردی؟🙁
اِ وا!!!! یادت رفته مایعات بخوری؟؟😟 آخه چرااااا؟ 😢
♨️این همه من گفتم مایعات مهمه...تازه امروزم میخوام از غذای #خشک برات بگم.
👈غذاهایی مثل #مرغ سرخ کرده، #کوکو ها و یا #کتلت های #خشک و...
🔷خوردن غذای خشک چه مشکلاتی واسمون پیش میاره⁉️
#غذای #خشک باعث بیماری حادی نمیشه امااااا 🔰
اگر زیادی غذای خشک مصرف بشه باعث تشدید #یبوست، #زخم_معده ، #زخم_مری و #گلو، #زخم_روده میشه.📛
⚠️جلسه قبلی گفتم امروزم میگم بدن مون نیاز به #رطوبت داره.⚠️
💢یه برداشت اشتباهی باب شده، میگن «آب زیاد خوردن دل را میمیراند»☹️
خب عزیزمن!
🍂منوتو اینقدر #رطوبت مون پایینه که داریم از #خشکی، میشکنیم☹️ ما اتفاقا #رطوبت لازم داریم. ✅
👈اون #رطوبت زیاااد هست که دل رو میمیراند.
شما با خیال راحت مایعات رو بخور😌
🥃🍸🍷🥤🍺🍻🍹☕️
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♨️ دیدی یه وقتی کلا نامهربون و بی اعصاب میشی؟😕
♨️یه وقتی یکی میاد یه اشتباهی میکنه، نمیتونی ببخشیش..
دیگه حس میکنی دنیا به آخر رسیده!
میگیم بابا بیخیال! ببخش!! میگی نههههه!!!! نمیتونم! 😤
خلاصه هی دعوا رو کش میدی. هی نمیتونی بیخیال بشی!
😤 انگار دلت میخواد طرف رو خفه کنی(دور از جون) کلا کوتاه اومدن رو بیخیال میشی! 😞😞
♨️دیدی یه وقتی یهو عاشقی یهو فارغ؟❤️💔
یهو حالت خوبه خوبه! یهو فاز #افسردگی میگیری؟😓 (#افراط_تفریط)
یا👇
♨️یهو بلند میشی کل خونه رو میریزی بیرون که #نظافت کنی، یهو پشیمون میشی و کلا دیگه حال نداری نظافت رو ادامه بدی؟ 🙁
♨️دیدی یه وقتایی خیلی شکننده میشی؟ انگار تا بهت میگن بالا چشمت، ابروعه، اشکت درمیاد؟ 😢
دیدی⁉️دیدییییییییییی⁉️‼️⁉️
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈