#تلنگر
✍#داستانک
کشاورزے متوجه شد ساعت طلاے ميراث خانوادگے اش را در انبار علوفه گم کرده بعد از آنکه در ميان علوفه بسيار جستجو کرد و آن را نيافت از گروهے کودڪ که بيرون انبار مشغول بازے بودند کمڪ خواست و وعده داد هرکس آنرا پيدا کند جايزه ميگيرد.
به محض اينکه اسم جايزه برده شد کودکان به درون انبار هجوم بردند و تمام کپه هاے علوفه را گشتند اما باز هم ساعت پيدا نشد. همينکه کودکان نااميد از انبار خارج شدند پسرکے نزد کشاورز آمد و از او خواست فرصتے ديگر به او بدهد.
کشاورز نگاهے به او انداخت و با خود انديشيد:چرا که نه؟ کودڪ مصممے به نظر ميرسد، پس کودڪ به تنهايے درون انبار رفت و پس از مدتے به همراه ساعت از انبار خارج شد. کشاورز شادمان و متحير از او پرسيد چگونه موفق شدے درحالے که بقيه کودکان نتوانستند؟
کودڪ پاسخ داد: من کار زيادے نکردم، روے زمين نشستم و در سکوت کامل گوش دادم تا صداے تيڪ تاڪ ساعت را شنيدم و در همان جهت حرکت کردم و آنرا يافتم...
"ذهن وقتے در آرامش است، بهتر از ذهن پرمشغله، کار ميکند. هر روز اجازه دهيد ذهن شما اندکے آرامش يابد تا ببينيد چطور بايد زندگے خود را آنگونه که مےخواهيد سروسامان دهيد.
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#داستانک
🌹معجزه استغفار
🌼شخصی خدمتِ امام رضا(علیه السلام) آمد و از «خشکسالی» شکایت کرد.
حضرت در بیان راهِ چاره فرمودند: «استغفار کن».
🌼شخص دیگری به پیشگاه حضرت آمد و از «فقر و ناداری» شکایت کرد. حضرتش فرمودند: «استغفار کن»
🌼فرد سومی به محضرش شرفیاب شد و از حضرت خواست تا دعایی فرماید که خداوند پسری به او عطا فرماید.
حضرت، به او فرمودند: «استغفار کن»
🌼حاضران باتعجّب پرسیدند: سه نفر با سه خواسته متفاوت، خدمتِ شما آمدند و شما همه را به «استغفار» توصیه فرمودید؟!
🌼فرمود: من این توصیه را از خود نگفتم.
همانا در این توصیه از کلامِ خداوند الهام گرفتم و آن گاه این آیات سوره نوح را تلاوت فرمودند:
🌼«اِستَغفروا ربَّکم اِنَّه کانَ غَفّاراً یرسِلِ السَّماءَ علیکُم مِدراراً ویمدِدکُم بِاَموال وبنین وَیجعَل لَکُم جَنّاتٍ ویجعَل لکم اَنهاراً؛
از پروردگار خود آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است؛ تا باران های مفید و پر برکت را از آسمان بر شما پیوسته دارد و شما را با مال بسیار و فرزندان متعدّد یاری رساند و باغ های خرّم و نهرهای جاری به شما عطا فرماید.
📗مجمع البیان، ذیل تفسیر آیه 12 10 سوره نوح
#حکایت
#توسل
#داستانک
مرجع بزرگ حضرت آیت الله العظمی بهجت، دامت برکاته، به نقل از فردی فرمود :روزی با ماشین یک شرکت آلمانی عازم ایران بودم راننده برای صرفه جویی در وقت برخلاف مسیر عادی، از راهی غیر عادی به سوی ایران حرکت کرد اتفاقا در میانه راه، ماشین خراب شد، راننده آلمانی پس از دقّت به من گفت : اگر وسیله ای به دستمان نرسد یک ماه معطلی داریم! من خیلی نگران شدم پس بدون توجه به حرف هایش به حضرت بقیة اللّه استغاثه کرده و کمک خواستم ناگهان از دور کامیونی با بار سبزی پیدا شد بسیار خوشحال شدیم زیرا در آن جاده ماشینی رفت وآمد نمی کرد. وقتی آن ماشین به ما رسید، ایستاد. عربی از ماشین پیاده شد و به زبان محلّی آلمانی با آن راننده سخن گفت! و به اصرار از او خواست تا استارت را فشار دهد.
راننده با ناراحتی به آن عرب گفت: خرابی ماشین از جای دیگری است نه از این کلید تا آن را فشار دهم! مرد عرب دوباره از آن مرد خواست تا همان کلید را فشار دهد بالاخره آن راننده با عصبانیت و از روی ناچاری کلید را فشار داد بلافاصله ماشین روشن شد بسیار خوشحال شدیم از آن مرد عرب تشکر کردیم و به راه افتادیم چند قدمی پیش نرفته بودیم که ناگهان به هوش آمده که این مرد عرب زبان، آن هم در این کشور غریب چه کسی بود؟
بلافاصله توقف کردیم وقتی از ماشین پیاده شدیم، اصلا کویری بی انتها در آن بیابان وجود نداشت و کسی نبود!
📕 تشرّفيافتگان، ص 229/سایت شبستان
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#خورشید_پشت_ابر
🔹️ سالروز ولادت حضرت #عبدالعظیم_حسنی
🔸️عَنْ عَبْدِ الْعَظِیمِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِیِّ عَنْ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد الهادی:
لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَان:…
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی
🔹️عبدالعظیم حسنی از #امام_هادی علیه السلام نقل می کند که:
حضرت موسی به خدا عرضه داشت…
خدایا! پاداش کسى که نمازها را #اول_وقت بخواند چیست؟
🔹️خداوند فرمود: [در دنیا] هرچه بخواهد به او می دهم و [ در آخرت] بهشتم را بر او مباح کنم.
[امالی شیخ صدوق/ ترجمه کمرهاى ؛ متن ؛ صفحه ۲۰۹]
#داستانک:
🔹️ #آیت_الله_بهجت می فرمایند:
از آقا سید عبدالهادی شیرازی رحمه الله که عالم واقعی بود، نقل کردهاند که در کودکی بعد از فوت پدرم، میرزای بزرگ، تکفل ( سرپرستی)خانواده به عهده من بود.
ایشان میگوید: پدرم را در خواب دیدم. از من پرسیدند: آقا سید عبدالهادی! حال شما چطور است؟ در جواب گفتم: خوب نیست.
فرمود: «به بچه ها و اهل خانه سفارش کنید که نماز اول وقت بخوانند، تنگدستی شما رفع میشود»
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
#کلید_بهشت
#داستانک
🔹 روزي پادشاهي سنگ نسبتا" بزرگي را بر گذرگاهي باريك قرارداد، به گونه اي كه ارابه ها و گاري ها و حتي گاه پياده ها براي گذر از آن مشكل داشتند. خود نيز به كمين نشست تا واكنش مردم را ببيند.
مدتها گذشت و همه با دردسر از كنار سنگ رد مي شدند و فقط به #غر_زدن اكتفا مي كردند.
🔰 روزي پيرمردي روستايي از آنجا رد مي شد و سنگ را ديد.
كوله بارش را زمين گذاشت و با زحمت بسيار آن سنگ را جابجا كرد و جاده را باز نمود ؛
ناگهان متوجه كيسه اي زير سنگ شد!!
كيسه را باز كرد نامه اي بود و سنگهاي قيمتي بسيار ❗️
⬅️ در نامه نوشته شده بود "اين پاداش كسي است كه به جاي غر زدن و اعتراض كردن به روزگار ، زحمت عوض كردن اوضاع را به خود مي دهد "
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
2.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستانک | روز شمار عیدغدیر
🔸۸ روز تا بزرگترین عید خدا #غدیر
🔹سحر بلبل زند در گلشن آواز.
که گل بی عشق علی ❤️ پژمرده اولی
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•
کشاورز پیری با وجود موفقیتهای زیادی در زندگیاش روزی از شنیدن داستان افرادی که به آفریقا رفته و کشف معدن الماس میکنند به هیجان آمد و
مزرعه خود را فروخت و به آفریقا رفت تا معدن الماس کشف کند و به ثروتی افسانهای دست یابد. او قاره آفریقا را در مدت ۱۲ سال زیر پا گذاشت و عاقبت در نتیجهٔ بیپولی، تنهایی، خستگی و بیماری و ناامیدی، خود را به درون اقیانوس پرت میکند و غرق میشود.
از طرف دیگر، کشاورز جدید خریدار مزرعه، در حال آب دادن به قاطر خود از رودخانه ای که از وسط مزرعهاش میگذشت، ناگهان تکه سنگی پیدا میکند که نور درخشانی از خود ساطع میکند.
و پس از مراجعه به سنگ شناسان
معلوم میشود آن سنگ، الماسی است ذیقیمت.
کشاورز بار دیگر با الماسشناسی به آنجا رفت و قطعه سنگهای بسیاری از همان نوع پیدا میکنند و بعداً متوجه میشود که سر تا سر مزرعه پوشیده از معدن الماس است.
کشاورز قبلی بدون آنکه حتی زیر پای خود را نگاه کند، برای کشف الماس به جاهای دیگری رفته بود.
یعنی گمان کرده بود برای رسیدن به هدف و برای عملی ساختن آن باید شغل و مکان خود را عوض نموده و کار خاصی انجام دهد بدون آن که
ببیند دقیقاً کجاست و از همان جا کار خود را آغاز کند؛ تا همان جا
معدنهای الماس خود را بیابد.
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد.
آنچه خود داشت زبیگانه تمنا میکرد.
خودمان و موقعیت کنونیمان را دریابیم! همین.
#داستانک
@Emdadbanovanfatemi
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•