🤣 #طنزانه
👳🏼♀️ یه شب دیر وقت از سر کار برمیگشتم ، راه میانبر رو انتخاب کردم و از #قبرستون بزرگ روستا رد میشدم ....
👩🦰👩🦱👩🏻🦳 وسط راه سه تا #دختر به طرفم امدن و گفتن خیلی میترسن و اگه میشه من همراهشون برم تا سر #جاده .
منم گفتم باشه و با هم راه افتادیم ....
بعدش وسط راه من گفتم :
ترس شما رو میفهمم ، حق دارین بترسین ....
من هم قدیما ، اون وقت ها که هنوز زنده بودم از اینجا میترسیدم.!
باید میدیدید چطوری میدویدن ..... 🤪
برگی از خاطرات یه #آدم_مریض 😂😂
#انرژی_مثبت
#عاشقانه_زندگی_کن🍓
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ما را ب دوستان خود معرفی کنید
💎 @Energy2