مهربان پدرم ، مهدے جان
با چه شوقے رمضان را آغاز کردم و براے ظهورت ختم قرآن برداشتم و هر افطار و سحر ، " الهے عظم البلاء " خواندم و گریستم و شب هاے قدر به نیت دیدارت قرآن بر سر گذاشتم و ضجه زدم ...
و حالا رمضان در آخرین منزلگاه است و من همچنان سوزان در آتش فراقت ...
تو بگو چه کنم با این غم ؟ ...
تو بگو این فرزند چشم به راهت پس از یکماه روزه دارے به امید استجابت دعایش ، چه کند؟
تو بگو بدون رویت ماه رویت ، چگونه عید بگیرد؟
تو بگو به چشمانے که تمام این ماه به در دوخته شده بود ، چه بگویم ؟
تو بگو به قلبے که تمام این لحظه ها تو را وعده داده بودم ، چه بگویم ؟
تو بگو چه کنم ؟
بگو چگونه سرکنم روزهای طولانے ندیدنت ؟
#التمـــاسدعــاےفـــرج
در افق آرزوهایم
تنها *♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡* را میبینم...