eitaa logo
اقتدار ولایی
994 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
«ازخداوند یک چیز خواستم: خواستم که..... خدایا اگر من خواستم به انقلاب اسلامی، خدمت کنم، باید خودم را وقف انقلاب کنم. از خدا خواستم اینقدربه من مشغله بدهد، که حتی فکر گناه هم نکنم.»
بعضیا هم بودن که... به خاطر فوت یک نفر روسریاشونو در آوردن، ولی به خاطر سیصد هزار شهید حاضر نشدن یه سانت روسریاشونو جلو بکشن...💔 🕊🕊
🥀 ⁉️سید علی موسوی چرا شهید شد؟! 🎋فرمانده اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان چند سال قبل در حالیکه یک افسر جوان بود به این مسوولیت رسید و در چند سال گذشته مهمترین ویژگی دوره فرماندهی او ایجاد تحرک ویژه در موضوع عملیات های موفق علیه گروه های تروریستی در منطقه بود. 🎋طی دوران فرماندهی او اشرار و سرکرده های معروفی از گروه های تروریستی به هلاکت رسیدند. شهادت او نیز امروز دقیقا در وسط میدان اتفاق افتاده است. 🎋شاید دقیق ترین گزاره این باشد که‌ وقتی اغتشاش می شود، گروه های تروریستی فرصت پیدا می کنند، موانع اصلی سر راه خود را به شهادت برسانند. و بعدها عمق خسران این ماجراها برای امنیت شهر و مردم شهر معلوم می شود. 🎋جریانهای محرک و دروغ پراکن و عوامل ایجاد نا امنی مانند شبه رسانه ها، سیاسیون فرصت طلب و سلبریتی هایی که از شبکه های سعودی خط می گیرند چه پاسخی برای این خون های ریخته شده دارند؟ چه برخوردی باید باید عوامل و بانیان این وضع انجام شود؟ 🥀🖤 🕊🕊
و اینگونه «زن» «زندگی» اش را داد، تا ما «آزادی» داشته باشیم🍃 🌷پایان چشم‌انتظاری مادر "شهید مرتضی کردی" پس از ۳۴ سال در معراج شهدا (چهارشنبه ۲۵ آبان) 🕊پیکر مطهر شهید مرتضی کردی کشف و از طریق انجام آزمایش DNA شناسایی شد. @EqtedareVelaeii🇮🇷
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.🍂 همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!. نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.🍂 به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.🍂🍁 تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..🍂🍁 پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت : خدایا این کم رو از من قبول کن !! شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.🍂🍁 فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت. توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟🍂🍁 لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.🍂🍁 دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه : آهای ولش کن بی غیرت !! مگه خودت ناموس نداری ؟؟🍂🍁 وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!🍂🍁 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :🍂🍁 وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !! همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید.. اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود 🌹 این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر علی خلیلی🌹 ┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄ کانال انقلابی اقتدار ولایی @EqtedareVelaeii🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محمدجواد: 🇮🇷 🎥 بدون تعارف با خانواده شهید اسماعیل چراغی بدون تعارف با خانواده شهیدی که از ماموران پلیس یگان ویژه اصفهان بود و با تیراندازی اغتشاشگران به شهادت رسید. 🌹
شھادت ... اجࢪ ڪسانۍاست ڪہ دࢪ زندگۍخود مدام دࢪحال دࢪگیࢪ؎ با‌نفسند ‌و‌زمانۍڪہ نفس سࢪڪش خود ࢪا ࢪام نمودند،خداوند‌ بہ مزد این جھاد ‌اڪبـࢪ، شھادت ࢪا ࢪوز؎آن‌ها‌خواهد‌ڪࢪد . .(:‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌┈✾•🌷🌺🌷•✾┈ @EqtedareVelaeii🇮🇷
کمتر کسی می دانست؛ او «جانباز ۷۰ درصد» بود پنج بار زخمی شد ۲۲ ترکش در بدن داشت ترکش گلویش را دریده بود... راوی: همسر شهید یاد سپهبد شهید صیاد شیرازی الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🌹🍃 🕊 ┈✾•🌷🌺🌷•✾┈ @EqtedareVelaeii🇮🇷
⚠️محصول غرب، میشه "" که می‌گفت: 🔰"هرکس می‌خواد مردم، قاره‌ها و جهان رو کنترل کنه؛ باید غذا، انرژی و پول رو کنترل کنه"؛ اما محصول میشه شهید "چیت‌سازیان" که می‌گفت: تا "نفس"ت رو کنترل نکنی و از سیم‌ خواردار نفست عبور نکنی، نمیتونی هیچ کاری انجام بِدی. و تمدن اسلامی
📝 .. و بنام آنکه مرگِ حتی یک پرنده، در زمانی است که از یاد او (تسبیح او) دور گردد و با سلام بر یکی از عاشقان او که در حریم عاشقان، دیدارش را می طلبد. ◽و اما بگذار از احوالاتم بگویم که جمعه به بهشت زهرا رفتیم. ترسم که از آنهمه نیروی جوان که در آن بهشت آباد در زیر خاک نهفته شده، روزی این خاک منفجر گردد. رفتیم و دیدیم که عاشق ترین ها چه کسانی بودند و چه بی ریا و چه زیبا به سوی محبوب شتافتند و دیدیم که در این راه یکی سر داده بود و دیگری از دست و پا گذشته بود و بی مهابا به سویش شتافته بودند و در آن حال گروهی بر گرد قبری حلقه زدند و سرود سردادند: «گلبرگ سرخ لاله ها، در کوچه های شهر ما، بوی شهادت میدهد.» 🔸آری در تهرانی هستیم که در آن، هر روز شاهد شهیدی از تبار حسین (ع) از سنگر مجلس، کمیته و حزب الله هستیم و این تنها حجله های آنها بر سر کوچه هاست که در انسان تکانی بوجود میآورد. ◽ولی همسرم! بجنگ که امروز وظیفه تو جنگیدن است و بدان آن زمان دلم برای تو تنگ میشود که روی از جنگ بر گردانی؛استغفر الله. وتا زمانی که در پی انجام وظیفه ات هستی ما راضی هستیم چرا که: یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آنچـه را جـانــان پسندد 🔸رضای مهربانم! در ثبت لحظه ها بکوش و بدان که شما تاریخ فردا را می سازید. به امید آن روزی که شمشیر حق را در دست مهدی عج ببینیم و بتوانیم در رکابش از یارانش باشیم و خمینی را در کنار او نظاره گر باشیم. همسرت فهیمه ٦٠/١٠/٩ 📚 نامه های فهیمه/علیرضا کمری نامه های مرحومه فهیمه بابائیان پور به همسر شهیدش غلامرضا صادق زاده
یه روز یه خانم مثل هر روز بعد از کلی آرایش کنار آینه,مانتو تنگه و کفش پاشنه بلنده شو پا کرد و راهی خیابونای شهر شد.🍂 همینطوری که داشت راه میرفت وسط متلک های جوونا یه صدایی توجهش رو جلب کرد : ❌خواهرم حجابت !! خواهرم بخاطر خدا حجابت رو رعایت کن !!. نگاه کرد، دید یه جوون ریشوئه از همون ها که متنفر بود ازشون با یه پیرهن روی شلوار و یه شلوار پارچه ای داره به خانم های بد حجاب تذکر میده.🍂 به دوستش گفت من باید حال اینو بگیرم وگرنه شب خوابم نمیبره مرتیکه سرتاپاش یه قرون نمی ارزه، اون وقت اومده میگه چکار بکنید و چکار نکنید.🍂🍁 تصمیم گرفت مسیرش رو به سمت اون آقا کج کنه و یه چیزی بگه که دلش خنک بشه‌ وقتی مقابل پسر رسید چشماشو تا آخر باز کرد و دندوناش رو روی هم فشار داد و گفت تو اگه راست میگی چشمای خودتو درویش کن با این ریشای مسخره ات ، بعدم با دوستش زدن زیر خنده و رفتن..🍂🍁 پسر سرشو رو به آسمون بلند کرد و زیر لب گفت : خدایا این کم رو از من قبول کن !! شبش که رفت خونه به خودش افتخار میکرد گوشی رو برداشت و قضیه رو با آب و تاب برای دوستاش تعریف میکرد.🍂🍁 فردای اون روز دوباره آینه وآرایش و بعد که آماده شد به دوستاش زنگ زد و قرار پارک رو گذاشت. توی پارک دوباره قضیه دیروز رو برای دوستاش تعریف می کرد و بلند بلند میخندیدند شب وقتی که داشت از پارک برمیگشت یه ماشین کنار پاش ترمز زد : خانمی برسونیمت؟🍂🍁 لبخند زد و گفت برو عمه تو برسون بعد با دوستش زدن زیر خنده ، پسره از ماشین پیاده شد و چند قدمی کنار دختر قدم زد و بعد یک باره حمله کرد به سمت دختر و اون رو به زور سمت ماشین کشید.🍂🍁 دختر که شوکه شده بود شروع کرد به داد و فریاد اما کسی جلو نمیومد ، اینبار با صدای بلند التماس کرد اما همه تماشاچی بودن ، هیچ کدوم از اونایی که تو خیابون بهش متلک مینداختن و زیباییشو ستایش میکردن، حاضر نبودن جونشون رو به خطر بندازن دیگه داشت نا امید میشد که دید یه جوون به سمتشون میدوه و فریاد میزنه : آهای ولش کن بی غیرت !! مگه خودت ناموس نداری ؟؟🍂🍁 وقتی بهشون رسید، سرشو انداخت پایین و گفت خواهرم شما برو ، و یه تنه مقابل دزدای ناموس ایستاد !!🍂🍁 دختر در حالی که هنوز شوکه بود و دست و پاش میلرزید یک دفعه با صدای هیاهو به خودش اومد و دید یه جوون ریشو از همونا که پیرهن رو روی شلوار میندازن از همونا که به نظرش افراطی بودن افتاده روی زمین و تمام بدنش غرق به خونه ناخودآگاه یاد دیروز افتاد ، اون شب برای دوستاش اس ام اس فرستاد :🍂🍁 وقتی خواستن به زور سوارش کنند ، همون کسی از جونش گذشت که توی خیابون بهش گفت : خواهرم حجابت !! همون ریشوی افراطی و تندرو همون پسری که همش بهش میخندید.. اما الان به نظرش یه پسر ریشو و تندرو نبود ، بلکه یه مرد شجاع و با ایمان بود دیگه از نظرش اون پسر افراطی نبود ، بلکه باغیرت بود 🌹 این جوون ریشو کسی نیست جز شهید امر به معروف و نهی ازمنکر علی خلیلی🌹 ┄┅┅❀🌷🌺🌷❀┅┅┄ کانال انقلابی اقتدار ولایی @EqtedareVelaeii🇮🇷
✳️ خداوند، فـلاح اخـروی انسان را در گذشتن از خود و وابستگی های آن نهاده است و اسـوه این امر، واقعه کــربلاست. ◽ انسان همواره میزان و معیار خویش را از آرمانـش کسب میکند و آرمــان ما کــربلاست. آنجا که سیدالشهدا آن همه مشقّات و مصیبتهای جانگداز را برای خود و اصحاب و خانواده خویش به جان خرید. بر ما فرض است که به ایشان تأسی کنیم و این اُمت براستی کـربلایی است. 👈 در بطن همه تلاشهای ما، آرمان کـربلا نهفته است و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز لحظه ای بر ما نگذشته است جز آنکه آن را با عاشـورا محک زده ایم و سـرِّ استقامت مـا نیز اینجـاسـت. 📚 " گنجینه های آسمانی " گفتارهای مجموعه روایت فتـح
شهد شیرین شهادت با عسل متبرک کربلا در شب رحلت رسول اکرم (ص) ارادت خاص شهید زنده لرستانی به مجتبی(ع) درشب رحلت رسول اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) پس از نوشیدن شربت متبرک (ع) برای هیمشه تن خاکی را به ابدیت سپرد. سیدنورخدا موسوی مفرد، شیرمردی از دیار لرستان همیشه سرافراز، تکاور نیروی انتظامی یگان تکاوری زاهدان در۱۷ اسفند ۸۷ هنگام درگیری با گروهک ملعون جندالله به سرکردگی عبدالمالک ریگی بر اثر گلوله به سر به درجه جانبازی نائل شد. پس از مراجعت به بیمارستان به دلیل شدت جراحت به عنوان جانباز صد درصد بدون هیچ حرکت فیزیکی با زندگی نباتی ۱۰ سال در کما گذراند و درشب ۲۸ صفر مطابق با ۱۵ آبان ۹۷ به درجه رفیع شهادت نائل گشت. مقام معظم رهبری ایشان را شهید زنده خطاب کردند. 🕊 🕊
می گفت‌ یه‌ رفیق‌ گیر‌ بیارید که‌ : باهاش‌ خودسازی‌ کنید ، ترك‌ گناه‌ کنید درس‌ بخونید‌ و‌ مباحثه‌ کنید اگه‌ پیدا‌ کردید؛ ولش‌ نکنید تا شهادت‌ ±شهید‌آرمان‌علی‌وردی ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج