eitaa logo
هرروزباقرآن📗
160 دنبال‌کننده
837 عکس
315 ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
پرسش وپاسخ براساس نظراندیشمندان (۵۴) 🖌 سوال : آیا محبت اهل بیت علیهم السلام به تنهایی برای شیعه بودن کافی است ؟ 🔍 جواب : در کتاب شریف «کافی» از جابر نقل شده که امام باقر علیه السلام فرمودند :«یا جابر! أیکتفی من ینتحل التشیّع أن یقول : یحبّنا أهل البیت ، فوالله ما شیعتنا إلّا من اتّقی الله و اطاعه و ما کانوا یعرفون یا جابر إلّا بالتواضع و التخشّع و الامانه ...و ما تنال ولایتنا إلّا بالعمل و الورع » « ای جابر! آیا کسی که خود را شیعه می‌پندارد کافی می‌داند که بگوید: ما اهل بیت را دوست داریم؟ به خدا قسم شیعه ما نیست جز کسی که تقوای خدا را داشته و او را اطاعت نماید؛ و ای جابر! چنین کسانی شناخته نمی‌شوند مگر با تواضع و اظهار خشوع و امانت داری... و کسی به ولایت و دوستی ما نائل نمی‌شود، مگر با عمل و ورع» بنابراین شیعه واقعی کسی است که علاوه بر محبت اهل بیت و اعتقاد به امامت ائمه معصومین علیهم السلام عملاً در اخلاق و رفتار از آن حضرات پیروی کند. و اصولاً شیعه به پیرو بودن است. به کسی می‌توان گفت شیعه کامل، که در همه جهات مذکور پیرو و تابع اهل بیت علیهم السلام باشد. کتاب پاسخ به پرسش های دینی آیت الله منتظری ، ص ۱۱۳ ، سوال ۸۰
بازخوانی اندیشه ها (۱۱۵) ♦️یهود شناسی (۱) 🔻در قرآن مسأله ‏اى به عنوان خطر مسيحى كه خصوصيت داشته باشد، و يا هر دين و مذهب ديگرى، [وجود ندارد،] آن عنوان كلى دارد، عنوان خاص ندارد، ولى يهودى يك عنوان خاص دارد؛ 🔻قرآن به خطر خاص يهودى توجه مى ‏دهد: «يا ايُّهَا الَّذينَ امَنوا لا تَتَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ‏» اى اهل ايمان! ولاء و دوستى و ارتباط نزديك با آن قومى كه خدا بر آنها غضب كرده است [نداشته باشيد،] ولاء آنها را نپذيريد. ♦️یهود شناسی (۲) 🔻 قرآن علاوه بر توصیه به عدم دوستی و ارتباط نزدیک با یهود ، يك نكته ديگر هم ذكر مى ‏كند؛ آن نكته روحش اين است كه : 🔻يهوديّت بيش از مقدارى كه دين باشد نژاد است 🔻[يهوديان‏] در عين همبستگى كاملى كه به عنوان يهوديّت با يكديگر دارند، به اصول مسلّمى كه موسى آورده از جمله معاد اعتقاد ندارند. 🔻همين‏طور كه كفار مشرك ، عقيده ‏شان اين است كه اگر كسى مرد ديگر تمام شد، ديگر نه حشرى است و نه نشرى، يهود هم اينگونه فكر مى ‏كند : «قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَما يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحابِ الْقُبُورِ» ( ممتحنه : 13) ⭕️ یهود شناسی(۳) 🔸نقش یهود در تحریف تاریخ جهان ، ادیان و مذاهب 🔻نسل يهوديها قهرمان تحريف‏ در جهان‏ند. هيچ كس به اندازه اينها در تاريخ جهان تحريف‏ نكرده است و به همين دليل هيچ كس به اندازه اينها به بشريت ضربه نزده است، حقايق را قلب نكرده و بدعتها ايجاد نكرده است. 🔻اینها بودند كه در هر دين و مذهبى افكار مزخرف خودشان را به نام اولياء همان دين و مذهب پخش مى ‏كردند. ♦️یهود شناسی(۴) . 🔻یهودی ها جنبه اثباتى ندارند كه مردم را دعوت به يهودي گرى كنند، ولى‏ جنبه تخريب ى‏شان زياد است، يعنى تخريب مكتب هاى ديگران 🔻شما مى ‏بينيد يك نفر يهودى يك عمر در يك رشته از رشته ‏هاى اسلامى درس مى ‏خواند براى اينكه يك كرسى اسلامى را در يك دانشگاه اشغال كند و در آن كرسى كار خود را انجام بدهد، يا يك كتاب بنويسد و در آن كتاب فكر خودش را پخش كند. 🔸سلسله مباحثی در یهود شناسی(۵) 🔻بيش از ۹۰ درصد كرسي هاى اسلام شناسى جهان در اشغال يهوديهاست؟ اسلام شناس ‏هاى جهان يهودي ها هستند! ببينيد اينها چقدر قدرت ضربه زدن دارند! 🔻همين هايى كه اسمشان را فرقه ضاله گمراه سياسى‏ [فرقه بهائيّت‏] گذاشته ‏ايد و در كشور خودمان وجود دارند، همين حزب كوچك را ببينيد چقدر دستگاه تبليغاتى‏اش قوى است! ♦️ یهود شناسی(۶) 🔻... امان از دست يهود كه بر سر دنيا از دست اينها چه آمد! يكى از كارهايى كه قرآن به اينها نسبت مى ‏دهد كه هنوز هم ادامه دارد مسأله تحريف و قلب حقايق است. 🔻اينها شايد باهوش‏ترين مردم دنيا باشند؛ يك نژاد فوق‏العاده باهوش و متقلّب. اين نژاد باهوش متقلّب هميشه دستش روى آن شاه‏رگهاى جامعه بشريت‏ است، شاه‏رگهاى اقتصادى و شاه‏رگهاى فرهنگى. 🔻... الآن خبرگزاريهاى بزرگ دنيا- كه يكى از آن شاه‏رگهاى خيلى حساس است- به دست يهود مى‏چرخد، براى اينكه قضايا را آن‏طور كه خودشان مى‏خواهند به دنيا تبليغ كنند و برسانند. ادامه دارد ▪️مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (سيرى در سيره نبوى)، ج‏16،
درسهایی ازقران کریم (۲۷۷) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و نود و ششم 🍃......شهيدان زنده‌اند ........🍃 ♦️از اين موضوع هرگز نبايد تعجب كرد، زيرا هنگامی كه انسان در برابر حوادث سخت و مشكلات طاقت‌فرسا قرار می‌گيرد، و نيروی خود را برای مقابله با آنها ناچيز می‌بيند، نياز به تكيه گاهی دارد كه از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد، نماز او را با چنين مبدئی مربوط می‌سازد، و با اتكاء بر او می‌تواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگين مشكلات را در هم بشكند. 🔶بنابراين آيه فوق در حقيقت به دو اصل توصيه می‌كند يكی اتكای به خداوند كه نماز مظهر آن است و ديگری مساله خود ياری و اتكای به نفس كه به عنوان صبر از آن ياد شده است.و به دنبال مساله صبر و استقامت در آيه بعد، سخن از حيات جاويدان شهيدان می‌گويد كه پيوند نزديكی با استقامت و صبرشان دارد. ♦️نخست می‌گويد:" هرگز به آنها كه در راه خدا كشته می‌شوند و شربت شهادت می‌نوشند مرده مگوييد" (وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ أَمْواتٌ‌).‏سپس برای تاكيد بيشتر اضافه می‌كند:" بلكه آنها زندگانند، اما شما درك نمی‌كنيد!" (بَلْ أَحْياءٌ وَ لكِنْ لا تَشْعُرُونَ‌). 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و نود و هفتم 🍃......شهيدان زنده‌اند ........🍃 ♦️اصولا در هر نهضتی گروهی راحت طلب و ترسو خود را كنار می‌كشند و علاوه بر اينكه خودشان كاری انجام نمی‌دهند سعی در دلسرد كردن ديگران دارند همين كه حادثه ناگواری رخ می‌دهد، اظهار تاسف می‌كنند. 🔶و آن را دليل بر بی نتيجه بودن آن قيام می‌پندارند، غافل از اينكه هيچ هدف مقدس و گرانبهايی بدون دادن قربانی يا قربانيها بدست نيامده و اين يكی از سنن اين جهان است.‏قرآن كريم كرارا از اين دسته سخن به ميان آورده و آنها را سخت سرزنش می‌كند. ♦️گروهی از اين قماش مردم در آغاز اسلام بودند كه هر گاه كسی از مسلمانان در ميدان جهاد به افتخار شهادت نائل می‌آمد می‌گفتند فلانی مرد! و با اظهار تاسف از مردنش، ديگران را مضطرب می‌ساختند.‏خداوند در پاسخ اين گفته‌های مسموم پرده از روی يك حقيقت بزرگ بر می‌دارد و با صراحت می‌گويد: 🔶شما حق نداريد كسانی را كه در راه خدا جان می‌دهند مرده بخوانيد آنها زنده‌اند، زنده جاويدان، و از روزيهای معنوی در پيشگاه خدا بهره می‌گيرند، با يكديگر سخن می‌گويند، و از سرنوشت پربارشان كاملا خشنودند، اما شما كه در چهار ديواری محدود عالم ماده محبوس و زندانی هستيد اين حقايق را نمی‌توانيد درك كنيد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
درسهایی ازقران کریم (۲۷۸) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و نود و هشتم 🍃......شهيدان زنده‌اند ........🍃 ♦️ نكته‌ها:‏۱_چگونگی حيات جاودانی شهيدان‌: ‏در اينكه حيات و زندگی شهيدان چگونه است؟ در ميان مفسران گفتگو است، بدون شك ظاهر آيه اين است كه آنها دارای يك نوع حيات برزخی و روحانی هستند چرا كه جسمشان از هم متلاشی شده. 🔶به گفته امام صادق ع آن حيات با بدنی است مثالی (بدن مجرد از ماده معمولی و همگون اين بدن) كه تفسير آن در سوره مؤمنون آيه ۱۰۰ وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی‌ يَوْمِ يُبْعَثُونَ‌ خواهد آمد.. بعضی از مفسران اين زندگی را به عنوان يك" حيات غيبی" و مخصوص به شهداء دانسته‌اند. ♦️گفته‌اند ما توضيح بيشتری در باره چگونگی اين زندگی و طرز استفاده از آن را در اختيار نداريم.‏بعضی ديگر حيات را در اينجا به معنی هدايت، و مرگ را به معنی گمراهی دانسته‌اند، و گفته‌اند معنی آيه اين است كه هر كس كشته شد نگوئيد گمراه است، بلكه او هدايت شده است بعضی ديگر حيات جاويد شهيدان را زنده ماندن نام آنها و مكتب آنها می‌دانند. 🔶ولی با توجه به آنچه در تفسير اول گفتيم روشن می‌شود كه هيچيك از اين احتمالات قابل قبول نيست، نه لزومی دارد كه آيه را به معانی مجازی تفسير كنيم و نه مساله حيات برزخی را مخصوص شهيدان بدانيم، بلكه شهيدان دارای حيات روحانی و برزخی هستند با اين امتياز كه در قرب رحمت پروردگارند و متنعم به انواع نعمتهای او می‌باشند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت دویست و نود و نهم 🍃......شهيدان زنده‌اند ........🍃 ♦️ نكته‌ها:‏۲_مكتبی كه به شهادت افتخار می‌كند‏: اسلام با ترسيمی كه از مساله شهادت در آيه فوق و آيات ديگر قرآن كرده است عامل بسيار مهم تازه‌ای را در مبارزه حق در برابر باطل وارد ميدان ساخته است، عاملی كه كاربرد آن از هر سلاحی بيشتر، و تاثير آن از همه برتر است. 🔶عاملی‌كه‌میتواند خطرناكترين و وحشتناكترين سلاحهای عصر و زمان ما را در هم بشكند، چنان كه در تاريخ انقلاب اسلامی كشور ما ايران با كمال وضوح اين حقيقت را با چشم ديديم كه عشق به شهادت علی رغم تمام كمبودهای ظاهری عامل پيروزی سربازان اسلام در برابر قدرتهای بزرگ شد. ♦️و اگر در تاريخ اسلام و حماسه‌های جاويدان جهادهای اسلامی و شرح ايثارگريهای كسانی را كه با تمام وجودشان در راه پيشبرد اين آئين پاك جانفشانی‌ كردند دقت كنيم می‌بينيم يك دليل مهم همه آن پيروزيها همين بود كه اسلام در تعليمات خود اين درس بزرگ را به آنها آموخته بود كه شهادت در راه خدا و در طريق حق و عدالت به معنی فناء و نابودی و مرگ نيست، بلكه سعادت است و زندگی جاويدان و افتخار ابدی. 🔶سربازانی كه چنين درسی را در اين مكتب بزرگ آموخته‌اند هرگز قابل مقايسه با سربازان عادی نيستند، سرباز عادی به حفظ جان خود می‌انديشد، اما آنها برای حفظ مكتب پيكار می‌كنند و پروانه‌وار می‌سوزند و قربانی می‌شوند و افتخار می‌كنند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
درسهایی ازقران کریم (۲۸۰) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و یکم 🍃جهان صحنه آزمايش الهی است‌🍃 ♦️آيه بعد صابران را معرفی كرده می‌گويد:" آنها كسانی هستند كه هر گاه مصيبتی به آنها رسد می‌گويند ما از آن خدا هستيم و به سوی او باز می‌گرديم" (الَّذِينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّـهِ‌ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌). 🔶توجه به اين واقعيت كه همه از او هستيم اين درس را به ما می‌دهد كه از زوال نعمتها هرگز ناراحت نشويم، چرا كه همه اين مواهب بلكه خود ما تعلق به او داريم، يك روز می‌بخشد و روز ديگر مصلحت می‌بيند و از ما باز می‌گيرد و هر دو صلاح ما است. ♦️و توجه به اين واقعيت كه ما همه به سوی او باز می‌گرديم به ما اعلام می‌كند كه اينجا سرای جاويدان نيست زوال نعمتها و كمبود مواهب و يا كثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه اينها وسيله‌ای است برای پيمودن مراحل تكامل، توجه به اين دو اصل اساسی اثر عميقی در ايجاد روح استقامت و صبر دارد. 🔶بديهی است منظور از گفتن جمله‌ إِنَّا لِلَّـهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‌ تنها ذكر زبانی آن نيست، بلكه توجه به حقيقت و روح آن است كه يك دنيا توحيد و ايمان در عمق آن نهفته است. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و دوم 🍃جهان صحنه آزمايش الهی است‌🍃 ♦️و در آخرين آيه مورد بحث الطاف بزرگ الهی را برای صابران و سخت كوشان كه از عهده اين امتحانات بزرگ بر آمده‌اند بازگو می‌كند و می‌گويد: 🔶اينها كسانی هستند كه لطف و رحمت خدا و درود الهی بر آنها است" (أُولئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ).اين الطاف و رحمتها آنها را نيرو می‌بخشد كه در اين راه پر خوف و خطر گرفتار اشتباه و انحراف نشوند، لذا در پايان آيه می‌فرمايد:" و آنها هستند هدايت يافتگان" (وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ‌). ♦️و به اين ترتيب فشرده‌ای از مساله بزرگ امتحان و هدف نهايی و چهره‌های مختلف، و عوامل پيروزی و همچنين نتائج آن را در اين چند جمله كوتاه روشن می‌سازد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
درسهایی از قران کریم (۲۷۹) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد 🍃..جهان صحنه آزمايش الهی است‌..🍃 ♦️ نكته‌ها:‏۳_ زندگی برزخی و بقای روح‌: ضمنا از اين آيه موضوع بقای روح و زندگی برزخی انسانها (زندگی پس از مرگ و قبل از رستاخيز) به روشنی اثبات می‌شود و پاسخ صريحی است به كسانی كه می‌گويند قرآن به مساله بقای روح و زندگی برزخی اشاره‌ای نكرده است. 🔶بعد از ذكر مساله شهادت در راه خدا، و زندگی جاويد شهيدان، و همچنين مساله صبر و شكر كه هر كدام يكی از چهره‌های آزمايشهای الهی است، در اين آيه به مساله" آزمايش به طور كلی" و چهره‌های گوناگون آن اشاره می‌كند. ♦️و به عنوان يك امر قطعی و تخلف‌ناپذير می‌فرمايد:" به طور مسلم ما همه شما را با اموری همچون ترس و گرسنگی و زيان مالی و جانی و كمبود ميوه‌ها آزمايش می‌كنيم‌و از آنجا كه پيروزی در اين امتحانات جز در سايه مقاومت و پايداری ممكن نيست در پايان آيه می‌فرمايد:" و بشارت ده صابران و پايداران را" (وَ بَشِّرِ الصَّابِرِينَ‌). 🔶و "‏آنها هستند كه از عهده اين آزمايشهای سخت به خوبی بر می‌آيند و بشارت پيروزی متعلق به آنها است، اما سست عهدان بی استقامت از بوته اين آزمايشها سيه‌روی درمی‌آيند. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃
4.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صدایی از عرش خدا،،،،عبدالباسط
درسهایی از نهج البلاغه (۲۲۶) *⚜️⚜️* وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ؛ فَإِذَا جَاءَ الْقَدَرُ خَلَّيَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ، وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ. 🟡امدادهاى الهى و حفظ انسان (اعتقادى، معنوى): 📜و درود خدا بر او، فرمود: با هر انسانى دو فرشته است كه او را حفظ مى كنند، و چون تقدير الهى فرا رسد، تنهايش مى گذارند، كه همانا زمان عمر انسان، سپرى نگهدارنده است. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 201 🔰* 👌🔆اجل همچون سپرى محافظ است: 🔮بخش اول🔮 📜امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به حقيقتى اشاره مى كند كه بسيارى از آن غافلند، 🔻مى فرمايد: «همراه هر انسانى دو فرشته است كه وى را (از خطرات) محافظت مى كنند، اما هنگامى كه روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مى سازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (كه از سوى خداوند تعيين شده) سپرى است محافظ و نگهدار»; 💎از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مى شود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است: ✅1️⃣يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مى توان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارى هاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بى احتياطى پيش مى آيد، خطرات زلزله ها و طوفان ها كه بر اثر سستى ساختمان خانه ها دامن انسان را مى گيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است. 🔰در حدیث معروفى از امیرمؤمنان(علیه السلام) مى خوانیم که در زیر دیوار کجى نشسته بود. هنگامى که چشمش به وضع دیوار افتاد از زیر آن دیوار بلند شد و در جاى امنى نشست. کسى عرض کرد: «یا أمیرَالْمُؤمِنِینَ تَفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ؟; از قضاى الهى فرار مى کنى؟» امام(علیه السلام) فرمود: «أفِرُّ مِنْ قَضاءِ اللهِ إلى قَدَرِ اللهِ; من از قضاى الهى به قدر الهى فرار مى کنم». 📌اشاره به این که قضاى الهى در اینجا مشروط به این است که من در زیر این دیوار بمانم ولى قدر و اندازه گیرى ها به من مى گوید: نمان. 💠در واقع این یک قضاى مشروط بود که امام(علیه السلام) با تقدیر دادن شرط آن قضا را منتفى کرد. ✅2️⃣ولى اجل حتمى سرآمدى است که قابل اجتناب نیست و خواه ناخواه دامن انسان را مى گیرد; مثلاً مى دانیم قلب و عروق و مغز یک انسان توان محدودى دارند، هرچند تمام دستورات حفظ الصحة را رعایت کند زمانى که به آخر برسد این چراغ خاموش مى شود و زندگى پایان مى گیرد و یا این که خداوند مقرر کرده است فلان قوم و جمعیت بر اثر کارهایشان به فلان بلا مبتلا شوند در اینجا به مصداق (فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ یَسْتَقْدِمُونَ)مرگشان حتمى است. 🔰در داستان قوم لوط مى خوانیم که ابراهیم(علیه السلام) درباره آنها شفاعت کرد. از سوى خدا به او خطاب شد: «(یَا إِبْرَاهِیمُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا إِنَّهُ قَدْ جَاءَ أَمْرُ رَبِّکَ وَإِنَّهُمْ آتِیهِمْ عَذَابٌ غَیْرُ مَرْدُود); (گفتیم) اى ابراهیم! از این (درخواست) صرف نظر کن، که فرمان پروردگارت فرا رسیده; و به یقین عذاب بدون بازگشت (الهى) به سراغ آنها مى آید». 🔰از آیات قرآن نیز استفاده مى شود فرشتگانى هستند که به فرمان خداوند خطرات را از انسان دفع مى کنند (لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ یَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللهِ) و به راستى اگر آنها نباشند انسان از زمان کودکى آماج انواع بلاها و خطرات است ولى عنایت پروردگار او را حفظ مى کند; ◀️ولى هنگامى که اجل حتمى انسان فرا رسد این فرشتگان او را رها مى سازند و کلام امام(علیه السلام) در واقع از این آیه برگرفته شده است. ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️⤵️ *🔰شرح و تفسیر حکمت 201 🔰* 👌🔆اجل همچون سپرى محافظ است: 🔮بخش دوم(پایان) 🔮 🔰در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم که در تفسیر آیه فوق فرمود: آنها به فرمان خداوند انسان را حفظ مى کنند از این که در چاهى سقوط کند یا دیوارى بر او بیفتد یا حادثه دیگرى برایش رخ دهد تا زمانى که مقدرات حتمى فرا رسد در آن هنگام آنها کنار مى روند و او را تسلیم حوادث مى کنند. دو فرشته اند که انسان را در شب حفظ مى کنند و دو فرشته که در روز به طور متناوب این وظیفه را انجام مى دهند». 🔰این سخن را با آیه دیگرى از قرآن مجید ادامه مى دهیم: «(وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَیُرْسِلُ عَلَیْکُمْ حَفَظَةً حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَکُمُ الْمَوْتُ تَوَفَّتْهُ رُسُلُنَا وَهُمْ لاَ یُفَرِّطُونَ); و اوست که بر بندگان خود تسلط کامل دارد و مراقبانى بر شما مى گمارد تا هنگامى که مرگ یکى از شما فرا رسد; (در این هنگام،) فرستادگان ما جان او را مى گیرند; و آنها (در نگهدارى حساب عمر و اعمال بندگان،) کوتاهى نمى کنند».
📌از این عبارت به خوبى روشن مى شود که آنها واقعاً اهل توطئه و سیاست هاى مکارانه و دور از تقوا و پرهیزگارى بودند و این که بعضى گمان مى کنند خوب بود على(علیه السلام) مقامى به آنها مى داد تا ساکت شوند اشتباه بزرگى است; آنها نه صلاحیت و شایستگى و تقوا براى فرماندارى و استاندارى کشور اسلام داشتند و نه به آن قانع بودند. دست در دست معاویه داشتند و مى خواستند حکومت بر مسلمانان را به زور و از طریق دغل کارى به چنگ آورند و تقواى امیرمؤمنان على(علیه السلام) هرگز پذیراى چنین مطلبى نبود. 🔰در ذیل روایت بالا نیز آمده است که على(علیه السلام) هنگامى که از سمپاشى هاى طلحه و زبیر آگاه شد به ابن عباس فرمود: تو چه پیشنهاد مى کنى؟ ابن عباس گفت: من چنین فکر مى کنم که آنها عاشق حکومت اند; بصره را به زبیر بسپار و کوفه را به طلحه. امام علیه السلام خندید فرمود: واى بر تو! در کوفه و بصره مردان باشخصیت و اموال فراوانى وجود دارد که اگر آن دو به حکومت آن برسند بر گردن مردم سوار مى شوند، سفیهان را از طریق طمع و ضعیفان را با فشار و قدرتمندان را با زور تحت سیطره خود مى گیرند (و مردم را بدبخت مى کنند و چهره حکومت اسلامى را به کلى تغییر مى دهند). ════🌼🕊🌼═
📌البته هیچ کدام از این آیات و روایات مفهومش این نیست که انسان، بر اثر بى احتیاطى ها خود را در کام مرگ فرو برد و در پرتگاه ها بدون رعایت احتیاط گام بگذارد، چرا که همه اینها از قبیل اجل معلق یا مشروط است که اگر انسان رعایت موازین کند خطر از او فاصله مى گیرد و اگر رعایت نکند گرفتار مى شود. آنچه امام بیان فرموده درباره اجل حتمى است که «جُنَّةٌ حَصینَةٌ» و «سپر محافظ» است. 🔰این سخن را با حدیث دیگرى از امیرمؤمنان که مرحوم کلینى در کافى آورده است پایان مى دهیم: امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: امیرمؤمنان(علیه السلام) زیر دیوار کجى نشسته بود و در میان مردم قضاوت مى کرد. بعضى عرض کردند: زیر این دیوار منشین که معیوب است». 💠 امام(علیه السلام)فرمود: اجل (حتمى) از هر کسى پاسدارى مى کند (امام (علیه السلام) این سخن را گفت و از زیر دیوار برخاست) هنگامى که برخاست دیوار سقوط کرد». 🔮کوتاه سخن این که گرچه ما باید از مظان خطر بپرهیزیم و فقها فتوا داده اند که به هنگام خطر و طوفان سوار کشتى شدن حرام است و اگر کسى از جاده خطرناکى برود نماز او تمام خواهد بود، زیرا سفر، سفر معصیت است; ولى با این حال اقدام ما براى پرهیز از خطر تنها اجل معلق را از ما دور مى سازد و اگر اجل حتمى فرا رسیده باشد هیچ راه فرارى ندارد تا آن اجل فرا نرسیده انسان محفوظ است و هنگامى که آن فرا رسید دفاع از آن امکان پذیر نیست. 🔰قرآن مجید در آیه 154 سوره آل عمران درباره کسانى که (بعد از حادثه احد) گمان هاى نادرستى به خدا مى بردند و مى گفتند: اگر بنا بود ما پیروز شویم در اینجا کشته نمى شدیم مى فرماید: اى پیغمبر! به آنها بگو «(لَّوْ کُنْتُمْ فِى بُیُوتِکُمْ لَبَرَزَ الَّذِینَ کُتِبَ عَلَیْهِمْ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ); اگر شما در خانه هایتان هم بودید آنهایى که مقرر بود کشته شوند قطعاً به سوى قتلگاه خود بیرون مى آمدند ـ و به قتل مى رسیدند». 📌بنابراین توجه به تقسیم اجل به حتمى و غیر حتمى پاسخى است براى سؤالاتى که پیرامون این کلام حکمت آمیز و روایات مشابه آن عنوان مى شود. ════🌼🕊🌼═
درسهایی ازنهج البلاغه📔: درسهایی از نهج البلاغه (۲۲۷) *⚜️⚜️*  وَ قَالَ (علیه السلام): -وَ قَدْ قَالَ لَهُ طَلْحَةُ وَ الزُّبَيْرُ نُبَايِعُكَ عَلَى أَنَّا شُرَكَاؤُكَ فِي هَذَا الْأَمْرِ-؛ [فَقَالَ] لَا وَ لَكِنَّكُمَا شَرِيكَانِ فِي الْقُوَّةِ وَ الِاسْتِعَانَةِ وَ عَوْنَانِ عَلَى [الْعَجْرِ] الْعَجْزِ وَ الْأَوَدِ. 🟡واقع نگرى در مسائل سياسى (سياسى): 📜و درود خدا بر او (طلحه و زبير خدمت امام آمدند و گفتند با تو بيعت كرديم كه ما در حكومت شريك تو باشيم، فرمود:) نه هرگز بلكه شما در نيرو بخشيدن، و يارى خواستن شركت داريد، و دو ياوريد به هنگام ناتوانى و درماندگى در سختى ها. ════🌼🕊🌼═ *🔰شرح و تفسیر حکمت 202🔰* 👌🔆بيعت مشروط! 🔮بخش اول🔮 📜«اين كلام حكيمانه را امام(عليه السلام) در پاسخ طلحه و زبير فرمودند آنجا كه به امام پيشنهاد خلافت شورايى كردند و گفتند با تو بيعت مى كنيم به اين شرط كه در حكومت شريك باشيم. امام در پاسخ آنها فرمود:🔻 نمى شود (شركت در خلافت معنا ندارد) شما شريك در تقويت و كمك و يار و ياور به هنگام ناتوانى و سختى و مشكلات باشيد»; 🔶آيا منظور طلحه و زبير اين بود كه واقعاً خلافت شورايى باشد و آنها با على(عليه السلام) شريك در تصميم گيرى شوند. يا مقصود اين بود كه بخشى از قلمرو حكومت اسلامى را امام به آنها بسپارد آن گونه كه از بعضى روايات استفاده مى شود؟ 🔰 در بعضى از منابع معروف آمده است آن روز كه زبير با امام(عليه السلام) بيعت كرد امام به او فرمود: من از اين مى ترسم كه تو پيمان خود را بشكنى، عرض كرد: هرگز بيم نداشته باش تا ابد چنين كارى را نخواهم كرد. امام فرمود: آيا خداوند شاهد و گواه بر اين موضوع باشد، عرض كرد: آرى. چيزى نگذشت كه آن دو به اميرمؤمنان(عليه السلام) عرض كردند: مى دانى در زمان عثمان چه اندازه به ما جفا شد و او همواره طرفدار بنى اميه بود; ⤵️اما اكنون كه خداوند خلافت را به تو سپرده بعضى از اين فرماندارى ها را در اختيار ما بگذار امام فرمود: به قسمت الهى راضى باشيد تا در اين باره فكر كنم. سپس افزود: آگاه باشيد من كسى را در اين امانت شريك مى كنم كه از دين و امانت او راضى و مطمئن باشم. 💠از سویى دیگر هنگامى که امیرمؤمنان على(علیه السلام) به معاویه نامه نوشت که مردم با من بیعت کردند تو هم از اهل شام براى من بیعت بگیر و بزرگان اهل شام را نزد من بفرست و معاویه (سخت دست پاچه شد) و نامه اى براى زبیر نوشت و او را به عنوان امیرالمؤمنین خطاب کرد و گفت: از تمام مردم شام براى تو بیعت گرفتم با سرعت به سوى کوفه و بصره برو و این دو شهر را تسخیر کن که اگر آن دو را تسخیر کنى دیگر هیچ مشکلى نخواهى نداشت. 💎از اینجا روشن مى شود این که طلحه و زبیر به هنگام بیعت و طبق بعضى از روایات مدتى بعد از بیعت خدمت امام(علیه السلام) آمدند و گفتند: ما بیعت کرده ایم که با تو شریک باشیم منظورشان این بود که حکومت بصره و کوفه را امام به آنها بسپارد و به این ترتیب بر تمام عراق مسلط شوند و دست به دست معاویه بدهند شام را هم در اختیار بگیرند تا قسمت عمده کشور اسلام تحت سیطره آنها واقع شود. با این توضیح مى فهمیم چرا امام(علیه السلام) دست رد بر سینه آنها گذاشت و این جواب حکیمانه پرمعنا را به آنها داد. ♻️ادامه دارد....⤵️⤵️⤵️ *🔰شرح و تفسیر حکمت 202🔰* 👌🔆بيعت مشروط! 🔮بخش دوم(پایان) 🔮 🔰در کتاب خلفاى ابن قتیبه که از علماى مشهور اهل سنت است و در قرن سوم مى زیسته تحت عنوان رفت و آمد طلحه و زبیر نزد على(علیه السلام) چنین آمده است: بعد از تمام شدن بیعت، طلحه و زبیر نزد آن حضرت آمده عرض کردند: مى دانى براى چه با تو بیعت کرده ایم؟ فرمود: آرى براى این که گوش به فرمان من باشید و اطاعت کنید; همان بیعتى که با ابوبکر و عمر و عثمان کردید. آنها (با صراحت) گفتند: نه ما با تو بیعت کردیم که شریک تو در امر خلافت باشیم. امام(علیه السلام) فرمود: چنین نیست. بلکه شما شریک در همکارى و کمک در برابر مشکلات و رنج ها هستید. این در حالى بود که «زبیر» شک نداشت که على(علیه السلام) حکومت عراق را به او مى سپارد و حکومت یمن را به «طلحه». 💠هنگامى که براى آنها روشن شد که على(علیه السلام) حکومتى را به آنها نمى سپارد شکایت خود را از آن حضرت آشکار ساختند «زبیر» در میان جمعیتى از قریش گفت: این پاداش ماست از سوى على! ما در کار عثمان به نفع او قیام کردیم و گناهکارى او را ثابت نمودیم و عوامل قتل او را فراهم ساختیم در حالى که على در خانه خود نشسته بود و ما مشکل را حل کردیم; اما هنگامى که به وسیله ما به مقصودش رسید (و حکومت را در اختیار گرفت) دیگران را بر ما مقدم داشت.
درسهایی ازقران کریم (۲۸۲) 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و ششم 🍃جهان صحنه آزمايش الهی است‌🍃 ♦️۲_ آزمايش خدا همگانی است‌: ‏از آنجا كه نظام حيات در جهان هستی نظام تكامل و پرورش است و تمامی موجودات زنده مسير تكامل را می‌پيمايند، حتی درختان استعدادهای نهفته خود را با ميوه بروز می‌دهند همه مردم از انبياء گرفته تا ديگران طبق اين قانون عمومی‌ می‌بايست آزمايش شوند و استعدادات خود را شكوفا سازند. 🔶گرچه امتحانات الهی متفاوت است، بعضی مشكل، بعضی آسان و قهرا نتائج آنها نيز با هم فرق دارد، اما به هر حال آزمايش برای همه هست، قرآن مجيد به امتحان عمومی انسانها اشاره كرده می‌فرمايد: أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ‌:" آيا مردم گمان می‌كنند بدون امتحان رها می‌شوند، نه هرگز بلكه همگی بايد امتحان دهند" (عنكبوت آيه ۱). ♦️قرآن نمونه‌هايی از امتحانات پيامبران را نيز بازگو كرده است آنجا كه می‌فرمايد:" خداوند ابراهيم را امتحان كرد" (بقره- ۱۲۴).‏در جای ديگر آمده است:" هنگامی كه يكی از پيروان سليمان تخت بلقيس را در كمتر از يك چشم به هم زدن از راه دور برای او حاضر كرد، سليمان گفت اين لطف خدا است برای اينكه مرا امتحان كند آيا شكرگزاری می‌كنم يا كفران"؟ (نمل- ۴۰). 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هفتم 🍃جهان صحنه آزمايش الهی است‌🍃 ♦️نکته: ۳_طرق آزمايش‌: ‏در آيه فوق نمونه‌هايی از اموری كه انسان با آنها امتحان می‌شود بيان شده، از قبيل: ترس، گرسنگی، زيانهای مالی، و مرگ ... ولی وسائل آزمايش خداوند منحصر به اينها نيست بلكه امور ديگری نيز در قرآن به عنوان وسيله امتحان آمده است. 🔶مانند فرزندان، پيامبران، و دستورات خداوند، حتی بعضی از خوابها ممكن است از وسائل آزمايش باشد،" شرور و خيرها نيز از آزمايشهای الهی محسوب می‌شوند" (وَ نَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَيْرِ) (انبياء- ۳۵).بنا بر اين مواردی كه در آيه شمرده شده جنبه انحصاری ندارد، هر چند از نمونه‌های روشن و زنده آزمايشهای الهی است.‏و می‌دانيم كه مردم در برابر آزمايشهای خداوند به دو گروه تقسيم می‌شوند:‏ ♦️گروهی از عهده امتحانات بر آمده و گروهی مردود می‌شوند.‏مثلا مساله" ترس" كه پيش می‌آيد گروهی خود را می‌بازند و به خاطر اينكه كوچكترين ضرری به آنها نرسد شانه از زير بار مسئوليت خالی می‌كنند در جنگها فرار می‌كنند.يا راه سازشكاری پيش می‌گيرند، و با عذرتراشيهايی همچون" نَخْشی‌ أَنْ تُصِيبَنا دائِرَةٌ:" ما می‌ترسيم ضرری به ما متوجه شود" از تكليف الهی سرباز می‌زنند (سوره مائده آيه ۵) 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃 📚 ┄┅══❣️✿﴾﷽﴿✿❣️══┅┄ ✍ قسمت سیصد و هشتم 🍃جهان صحنه آزمايش الهی است‌🍃 ♦️ گروهی ديگر در برابر عوامل ترس با ايمان و توكل بيشتری خود را برای هر گونه فدا كاری مهيا می‌كنند، چنان كه در قرآن آمده است: الَّذِينَ قالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزادَهُمْ إِيماناً وَ قالُوا حَسْبُنَا اللَّـهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ‌:" 🔶وقتی كه به مردم با ايمان می‌گفتند اوضاع خطرناك است، و دشمنان شما مجهزند، شما عقب‌نشينی كنيد بر ايمان و توكل آنها افزوده می‌شد"! (آل عمران- ۱۷۳ ♦️در برابر سائر مشكلات و عوامل امتحان كه در آيه آمده است همچون گرسنگی و زيانهای مالی و جانی نيز همه مردم يكسان نيستند. نمونه‌هايی از اين امتحانات در متن قرآن آمده است و در آيات مناسب به آن اشاره خواهيم كرد. 📚 تفسیر نمونه ╭═━⊰🍃🌸🍃