سلام دوستان. امسال اربعین خدا به ما توفیق داد در مسیر نجف کربلا داخل یه موکبی یه غرفه فرهنگی به نام «عهدما» داشتیم و برنامه اجرا می کردیم. بعد از هر اجرا مخاطبین می تونستن در دفترهایی که دم در گذاشته بودیم دل نوشته های خودشون رو بنویسند. الان که برگشتیم و اونها رو می خونم، بعضی هاش خیلی جالب و تکان دهنده است. حیفم اومد برای شما نگذارم شون. بنابراین بعضی روزها #دل_نوشته_های_موکب رو اینجا می زارم. یاعلی
هدایت شده از عهدِما | AhdeMa
#دل_نوشته_های_موکب
سلام امام زمانم
امروز روز چهارمی است که اینجام. خیلی از لحظه ها به یاد شما بودم. امشب که شب جمعه بود تونستم بیام پیاده روی. کار موکب زیاده آقاجان. ببخشید نتونستم پیاده روی کنم. ببخش اگر خوب از زائرای امام حسین(ع) پذیرایی نکردم. هر [...] بود شما ببخشید. اومدیم که بیایم تا عمود ۳۱۳ و بریم سر شیفت. اتفاقی اومدیم اینجا. وقتی دیدم اینجا رو، شنیدم حرف ها رو، فهمیدم شما هم حواستون هست. خیلی خوشحال شدم. منو برای خودت بخر.ارزونم. آقا منو برای خودت بردار. دوستت دارم. خادم شما
پنجشنبه شب، آخرین شب جمعه حضور در کربلا
🆔 @AhdeMa_com
#دل_نوشته_های_موکب
به نام خداوند
من یک دختر ده ساله هستم. امام حسین(ع) و همچنین امام زمان(ع)، من چندین بار تلاش کردم که بتوانم نمازم را بخوانم، اما هر بار زمین خوردم و از شما می خواهم که این بار به من کمک کنید که زمین نخورم. قول به من بدهید. باشه.
از طرف دختر شما زهرا. ❤️
🆔 @AhdeMa_com