eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
870 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
باز خندید. دست کشید لای موهای بلندش. زل زد تو چشمام و گفت: نمی خورمت که. من از گربه ها خوشم نمیاد. آروم گفتم: منم از سگای وحشی خوشم نمیاد. مشغول بازی شدم. وحید:چیزی گفتی؟ _نه. لاله گوشم رو گاز گرفت و گفت:آفرین. مور مورم شد. سر همین چیزا ازش فراری بودم. یه چش غره توپ بهش رفتم اما انگار نه انگار. گفت: مهران کجاس؟ _نمی دونم. _دلت واسم تنگ نشده بود؟ با لحنی که انگار چندشم شده گفتم:چرا. داشتم تو تب دوریت می سوختم. خندید:می دونم.حس می کردم. _خودشیفته بد ریخت. شالم رو بهم ریخت و بلند شد.