از زمین تا ستارگان
جرمی از یک خانواده معدنچی بود. مثل آنها، او روزانه زیر زمین کار میکرد. کار او جمعآوری مواد معدنی خام و جواهرات بود. هر شب بعد از کار، او در یک صحرای باز بیدار میماند. او با تلسکوپش، به ستارگان نگاه میکرد. او از اندازه و مقیاس فضا شگفتزده بود. او آرزو داشت که روزی بتواند به آنجا سفر کند.
یک روز در معدن حادثهای رخ داد. آب به معدن ریخت. همه چیز تاریک بود. جرمی دستش را دراز کرد و یک تکه چوب را گرفت. این کار مانع از فرو رفتن او در آب شد. جرمی حضور کسی را در نزدیکی خود احساس کرد.
صدایی گفت «من یک فرشته هستم».
جرمی با حیرت فریاد زد «چی؟»
«تو هرگز نباید دوباره زیر زمین بیایی. شجاعت داشته باش تا آرزوهایت را محقق کنی.»
او برای مدت طولانی در سکوت شناور بود. سپس صدای دیگران را شنید. معدنچیان دیگر میآمدند تا او را نجات دهند.
روز بعد جرمی کار را تعطیل کرد. او تصمیم گرفت که فضانورد شود. برای دو سال بعد، او سخت مطالعه کرد. یک روز، به او اجازه داده شد که در یک مأموریت فضایی شرکت کند. آرزوی او برآورده شده بود.
فضاپیمای او از زمین بلند شد. آن بالاتر رفت تا زمانی که هیچ جاذبه و گرانشی باقی نماند. او ماهوارههایی را دید که در کنار فضاپیما شناور بودند.
سپس جرمی یک فرشته زیبا را خارج از فضاپیمایش دید. او به جرمی لبخند زد. برای چند دقیقه، جرمی نتوانست صحبت کند. سرانجام، او گفت: «ممنونم.»
⛔️کپی و نشر به هر شکل حرام⛔️
🌸 @Essential_English_Words 🌸
—————————————————-
پایان درس ۲۱✔️
🔄 میانبر به ابتدای درس ۲۱ سطح ۲
eitaa.com/Essential_English_Words/5972
🔄 میانبر به دروس سطح ۱
eitaa.com/Essential_English_Words/4875
گروه چت و رفع اشکال
eitaa.com/joinchat/4007067660C53e1dcc71d
اصطلاحات ، پادکست 👇
🌺 @English_House
—————————————————-
☘️ In the name of Allah ☘️
#درس_بیست_دوم
#unit22 #level2
👇👇👇