#سلام_بر_ابراهیم
قسمت 3⃣2⃣
✨نماز
محور همه فعالیت هایش نماز بود.
ابراهیم در سخت ترین شرایط نمازش را اول وقت می خواند . بیشتر هم به جماعت و در مسجد. دیگران را هم به نماز جماعت دعوت می کرد. ابراهیم حتی قبل از انقلاب، نماز های صبح را در مسجد و به جماعت می خواند.بهترین مثال آن، نماز در گود زورخانه بود. وقتی کار ورزش به اذان می رسید، ورزش را قطع می کرد و نماز جماعت را برپا می نمود. یکبار حرف از نوجوان ها و اهمیت به نماز بود. ابراهیم گفت: زمانی که پدرم از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم. شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخوندم و خوابیدم. به محض اینکه خوابم برد، در عالم رویا پدرم را دیدم. درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت به سمت اتاق آمد. روبری من ایستاد و برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خوای پریدم. نگاه پدرم حرف های زیادی داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم و نمازم را خواندم.
⏪ ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
#پنجشنبه است و ياد درگذشتگان
🍀 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🍀
پنج شنبه است🍀
روز رحمت
روزگذشت و بخشش🍀
@Etr_Meshkat
17.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع)
🍃بزار بگم با زبون ساده
🍃همین حسین حسینم از سرم زیاده
@Etr_Meshkat
؛🌺🍃💫🌸✨✨✨✨✨✨✨✨
؛🍃💫🌸✨
؛💫🌸✨
؛🌸✨ #پاداش_نیکی_به_سادات
؛✨
🌺امام رضا🍃 ع🍃فرمود :نگریستن به فرزندان ما عبادت است.راوی پرسید: نگاه به امامانی که از نسل شمایند یا نگاه به نسل پیامبر 🍃ص🍃 آن حضرت فرمود: بلکه نگاه به همه فرزندان پیامبر🍃ص🍃 عبادت است تا وقتی که از روش او جدا نشده و او را به گناه نیالوده باشند.
🌺 رسول خدا 🍃ص🍃فرمود: هر کس برای فردی از فرزندانم کار نیکی انجام دهد و او پاداش وی را ندهد من نیکی او را پاداش می دهم .
📚بر گرفته از کتاب: مفاتیح الحیاه جوادی آملی
✨
🌸✨
💫🌸✨
🍃💫🌸✨ @Etr_Meshkat
🌺🍃💫🌸✨✨✨✨✨✨✨✨
AUD-20201002-WA0003.mp3
3.62M
شب های جمعه دلم کربلایی می شود😭
برای ظهورت مشتاق تر و برای لایق شدنم دست به دامن حسین علیه السلام می شوم؛
دم مسیحایی ارباب است که قلبم را به تو ای حسین زمانم، نزدیک و نزدیکتر می کند...🤲😭
#دعای_فرج
@Etr_Meshkat
شرح دعای ندبه_17.mp3
11.76M
#شرح_دعای_ندبه ۱۷
✨ بَعْدَ أَنْ شَرَطْتَ عَلَیْهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیَا الدَّنِیَّةِ..
※ نزول متخصص معصوم، به زمین
فقط به جهت تربیت باطن انسانی است!
← به همین دلیل "زهد " که بمعنی درگیر نشدن قلب با مظاهر دنیاست؛
از شروط و خصوصیاتِ لازم یک مربّی است، که قرار است انسانها را برای ابدیّت تربیت کند.!
#استاد_شجاعی 🎤
@Etr_Meshkat
#تلنگر
ﺭﻭﺯ ﻗﯿــﺎﻣـﺖ ﻧﯿﮑـیﻫﺎﯾمــان را به ﻣﺤﺒـــﻮﺏﺗﺮﯾـﻦ ﻓـــــﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿمــان
ﻧﺨـﻮﺍﻫیــــمﺩﺍﺩ...🖐🏻
ﺍﻣـﺎ مجـﺒــﻮﺭ ﻣﯿﺸﻮیـم بـﻪ ﮐﺴﯽ ﻧﯿـﮑﯽﻫﺎیمـان ﺭﺍ بـﺪﻫیـم ﮐﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ مـﺘﻨﻔــﺮ ﺑﻮﺩیـم🔥ﻭ ﻏﯿﺒﺘﺶ را ﮐﺮﺩیم!!!
⛔️ حقالناس...
اوج حمــاقت است نه زرنـگی!
✅ زرنـگی، بنـــدگی خــداسـت♥️
@Etr_Meshkat
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
#سلام_بر_ابراهیم
قسمت4⃣2⃣
✨پیام امام
تابستان 58 بود. بعد از نماز ظهر و عصر جلوی مسجد سلمان داخل خیابان هفده شهریور ایستاده بودم. داشتم با ابراهیم حرف میزدم که یکدفعه یکی ازدوستان با عجله آمد و گفت:
"پیام امام رو شنیدید! "
با تعجب پرسیدیم:
"نه! مگه چی شده ؟"
گفت: "امام دستور دادند به کمک بچههای کردستان بروید و اونها رو از محاصره خارج کنید"
هنوز صحبتهایش تمام نشده بود که محمد شاهرودی آمد و گفت :
"من و قاسم تشکری و ناصرکرمانی داریم حركت ميكنيم سمت کردستان.
ابراهیم گفت: "ما هم هستیم"
و بعد رفتیم تا آماده حرکت بشیم. عصر بود که تقریباً یازده نفر با یک ماشین بلیزر به سمت کردستان حرکت کردیم. یک دستگاه تیربار ژ3 و چهار قبضه اسلحه و چند تا نارنجک کل وسائل همراه ما بود. خيلي از جادهها بسته بود و چند جا مجبور شديم از جاده خاكي برويم. اما به هر حال فردا ظهر رسیدیم به سنندج و از همه جا بی خبر وارد شهر شدیم. جلوی یک دکه روزنامه فروشی ایستادیم . ابراهیم که کنار درب جلو نشسته بود پیاده شد که آدرس مقر سپاه را سؤال بکند. همین که پیاده شد داد زد و گفت:
"بی دین اینها چیه که میفروشی؟ " من هم نگاه کردم و دیدم کنار دکه چند ردیف مشروبات الکلی چیده شده،
ابراهیم بدون مکث اسلحه رو مسلح کرد و به سمت بطریها شلیک کرد.
بطریهای مشروب خرد شد و روی زمین ریخت، بعد هم بقیه را شکست و با عصبانیت رفت سراغ جوان صاحب دکه که خیلی ترسیده بود و گوشه دکه، خودش را مخفی کرده بود. کمی به چهره او نگاه کرد و خیلی آرام گفت: "پسر جون، مگه مسلمون نیستی. این نجاست ها چیه که میفروشی، مگه خدا تو قرآن نمیگه: این کثافتها از طرف شیطونه، از اینها دور بشین"
(اشاره به آیه 90 مائده)
جوان سرش را به علامت تأیید پائین آورد و مرتب میگفت غلط کردم، ببخشید. ابراهیم كمي با آن جوان صحبت كرد و بعد، او را آورد بیرون و گفت: "جوون، مقر سپاه کجاست؟" او هم آدرس را نشان داد و ما رفتیم....
⏪ ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
هدایت شده از |عطرمشکاتـــ
25.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔊صلوات منسوب به ابوالحسن ضراب اصفهانی
سیدابن طاووس از مولایمان مهدی(عج) روایت کرده:
هرگز این صلوات را ترک مکن زیرا خداوند مارا بر امرمهمی درباره این صلوات مطلع گردانیده است.
@Etr_Meshkat