eitaa logo
|عطرمشکاتـــ
1.5هزار دنبال‌کننده
14.2هزار عکس
4.3هزار ویدیو
107 فایل
اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج:)🌱 برای‌‌ِآمدنت تمامِ‌مردمِ‌شهررا دعوت‌گرفته‌ام‌! چرانمی‌آیی‌؟ انتقادات‌وپیشنهاداتتو‌ناشناس‌بگو:) : payamenashenas.ir/موسسه عطر مشکات ادمین: @Ghorbat1190 "موسسه‌عطرمشکات‌و‌بنیادمهدی‌موعودعج‌استان‌همدان"
مشاهده در ایتا
دانلود
|عطرمشکاتـــ
 💠✨💠✨💠✨💠✨💠✨💠 #داستان_انکه_دیرتر_آمد ✅قسمت👈دوم تا به بالای تپه برسیم هلاک شدیم. کمی از ظهر
✨💠✨💠✨💠✨ ✅قسمت👈سوم به تکان های آرامی به هوش آمدم. انگار سوار شتر راهواری بودم که نرم نرم روی شن ها راه می رفت و این شتر ، عجب کجاوۀ نرمی داشت. کم کم حواسم سر جاش آمد. کجاوۀ نرم، شانه احمد بود که مرا روی دوش می برد. چفیه اش را روی سر و گردنم پیچیده بود . نفسش مقطع و مشت گردنش خیس عرق بود. آفتاب می تابید و ما در بیابانی هموار پیش می رفتیم. شیطان وسوسه ام کرد که تکان نخورم تا بر ان شانه های نرم و مهربان حمل شوم. فکر شن های داغ و سوزش پاها کافی بود که به خواسته شیطان تن دهم. سایه مان مثل حیوانی عجیب اما با وفا همراهمان می آمد. چشمم که به سایه احمد می افتاد، دلم آتش گرفت.دولا راه می رفت و پاهایش را بر زمین می کشید. عجب بی مروتی هستم من! تکانی به خودم دادم. احمد فوراً مرا زمین گذاشت و به رویم خم شد. صورتش سوخته بود. چشم هایش سرخ و لب هایش خشک و ترک خورده بود. به زحمت آب دهانش را فرو داد و گفت: « خوبی؟ »سر تکان دادم که خوبم. لبخند زد و گفت: « اذیت شدی؟ » حالش طوری بود که دلم برایش سوخت. نمی دانم مرا چقدر راه بر دوش حمل کرده بود، اما مهم معرفتی بود که نشان داده بود. چفیه اش را از روی صورتم کنار زدم و در آغوش گرفتمش و او را با مهر به خود فشردم و گفتم: « حلالم کن » به پشت خوابیدم. زبانم مثل چوب شده بود.گفت: «‌طاقت بیاور. » مرگ پیش رویم بود. گریۀ مادر و به سر زدن بابایم را پیش نظر مجسم کردم. یعنی جنازه ام را پیدا می کنند؟ ناگهان وحشتی عظیم مرا به لرز انداخت. نکند جنازه ام پیدا نشود؟گرگ ها، اگر نیمه جان خوراک گرگ ها شویم، زنده زنده خورده می شویم. این فکر چنان وحشتناک بود که بی اختیار دست احمد را گرفتم. از نگاهم به منظورم پی برد.گفت: « نترس، بالاخره به یه جایی می رسیم. » گفتم: « کاش زودتر بمیریم. »لب گزید. گریه اش گرفت. صورتش را میان دو دست گرفت و با صدایی بریده گفت: « بیا توسل کنیم. » 📚برگرفته از کتاب: نجم الثاقب ✨💠✨💠✨💠✨💠 @Etr_Meshkat
۲۷ دی ۱۴۰۰
‍ ⭕️ کتاب "گفتمان مهدویت" 🔹 پاسخ به شبهات و ارائه دلایل متقن برای رفع ابهام از ابعاد مختلف موضوع مهدویت، همواره یکی از کارهای مهمی بوده است که علمای بزرگ شیعه در برهه های مختلف تاریخی به آن اقدام کرده اند که ضمن پاسخ گویی به سؤالات و شبهات موجود، به مسئولیت خطیر خود نیز به نحو احسن عمل کرده اند. 🔸 کتاب «گفتمان مهدویت» اثر آیت ا... صافی گلپایگانی، تلاش بسیار ارزنده ای است که در آن به سؤالاتی در زمینه سه محور تشیّع، امامت و مهدویت در حدّ ضرورت و با استناد به آیات و روایات و براهین علمی و عقلی پاسخ داده می شود. عمده ترین بخش این کتاب بخش «مهدویت» است که در آن موضوعات مختلفی به صورت پرسش و پاسخ مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. @Etr_Meshkat
۲۷ دی ۱۴۰۰
9.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مهمتره یا نماز؟ 🔸قسمت چهارم @Etr_Meshkat
۲۷ دی ۱۴۰۰
Morteza Haeri - Doa Faraj.mp3
2.45M
: اگر شیعیان ‌ ما، که خداوند توفیقشان طاعتشان دهد، در وفا کردن به پیمانشان همدل می‌شوند هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تاخیر نمی‌افتاد 🔅 نذر سلامتی و ظهورش ۱۴ صلوات @Etr_Meshkat
۲۷ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۸ دی ۱۴۰۰
امام صادق علیه‌السلام: «امام قائم دو غیبت دارد، یکى کوتاه و دیگرى بلند؛ در غیبت اول غیر از شیعیان خاص او کسى از محلش اطلاعى ندارد و در غیبت دوم، غیر از دوستان نزدیک و خاص او کسى جایش را نمى‏‌داند». (کافی، ج۱، ص۳۴۰) @Etr_Meshkat
۲۸ دی ۱۴۰۰
02.Baqara.174.mp3
1.49M
سوره ی مبارکه ی آیه 4⃣7⃣1⃣ @Etr_Meshkat
۲۸ دی ۱۴۰۰
|عطرمشکاتـــ
✨💠✨💠✨💠✨ #داستان_انکه_دیرتر_آمد ✅قسمت👈سوم به تکان های آرامی به هوش آمدم. انگار سوار شتر ر
💠✨💠✨💠✨ ✅قسمت👈چهارم گفتم: « توسل؟ بی فایده اس. کارمان تماس است. » و نالیدم و مشت بر سر زدم.احمد گفت: « نا امید نباش. خدا ارحم الراحمین است. به داده بنده اش می رسد. »احمد درست می گوید. به هر حال از هیچی که بهتر است گفتم: «‌ای خدا… » چشمانم را از بی حالی بستم و فکر کردم اگر صدای احمد به گوش خدا برسد و بخواهد او را نجات دهد، من هم نجات پیدا می کنم. احمد گریان می گفت:« خدایا، خداوندا، تو را به عزّت رسول الله قسم که ما را از این وضع نجات بده. » با چنان سوزی نام حضرت رسول (ص) را می برد که دلم به درد آمد و بغضم گرفت. یعنی ممکن است این استغاثه که به عرش برسد و خدا فریاد رسمان شود؟ بالاخره احمد هم از صدا افتاد نگاهم به آفتاب بود که مثل سراب می لرزید و نور کور کننده اش را بر ما می تاباند. کاش زودتر غروب کند تا لااقل در خنکای شب بمیریم این آخرین غروب زندگی ماست و چه زندگی کوتاهی! فقط سیزده سال. به نظر می رسد اگر مؤمن تر از این بودم، اگر منتظر سن تکلیف نمی شدم تا برای رفع تکلیف نماز بخوانم شاید خدا کمکم می کرد.دلم از خودم و خانواده ام گرفت، مخصوصاً از پدرم. با آنکه به ظاهر سنی متعصبی بود اما در تعالیم دینی ام کوتاهی می کرد.هر وقت می گفتم نمازم کامل نیست و فلان مسأله را نمی دانم، می گفت حالا بعد، وقت داری…من که تا آن وقت به یاد خدا نبوده ام، پس چه طور توقع داشته باشم که خدا به دادم برسد؟ در دل گفتم: « یا الله العفو، العفو…» ناگهان بر تپه ای دوردست دو سیاهی دیدم. چشمانم را ریز کردم و دقیق شدم. نه، این سراب نیست. سیاهی ها به سمت ما می آمدند. چشمانم را بستم و سعی کردم افکارم را متمرکز کنم. باز نگاه کردم، نه سراب نیست. محو نشده اند، بلکه به وضوح دیده می شدند و هرچه پیشتر می آمدند، بزرگ تر می شدند. باید احمد را هم خبر کنم. اگر او هم آن ها را ببیند، پس حتماً واقعی هستند و نجات پیدا می کنیم. احمد را صدا کردم اما صدایم از شدت خشکی گلو در نیامد.شاید از حال رفته بود سعی کردم دستش را بگیرم که ناگهان از وحشت بر جا خشک شدم. 📚برگرفته از کتاب: نجم الثاقب 💠✨💠✨💠 @Etr_Meshkat
۲۸ دی ۱۴۰۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلسله مباحث مهدویت : ⬅️ ▪️حجت الاسلام حائری پور ▪️موضوع: امام زمان(عج) بالای هزار سال عمر دارند، آیا از چهره پیرشان قابل تشخیص هستند (((((بنیادفرهنگی حضرت مهدی موعود عج استان همدان )))) @bonyadmahdaviiat99
۲۸ دی ۱۴۰۰
‍⭕️ کتاب "دُکّان‌ های کاغذی" 🔹 کتاب دکان‌های کاغذی به قلم علی محمدی هوشیار منتشر شده است. از دیرباز، باورهای آخرالزمانی مورد سوء استفاده افراد منحرف بوده و برای رسیدن به اهداف و اغراض مسموم خود، احساسات دینی مردم را بازیچه خود قرار داده‌اند. یکی از این باورها، اعتقاد به مهدویت است که از صدر اسلام تا کنون مدعیان بی‌شماری داشته و از این رهگذر، مسلمانان را فریب داده و به سوی خود دعوت کرده اند. 🔸 کتاب دُکّان ‌های کاغذی با موضوع جریان شناسی مدعیان دروغین مهدویت از سده نخست اسلام تا عصر حاضر تدوین شده است. نویسنده کتاب کوشش کرده تا با پیروی از جدیدترین روش‌ های علمی جریان‌ شناسی، به تحلیل لایه‌ایِ علت‌ها در جریان‌های مدعی مهدویت بپردازد. 📗 در این کتاب؛ پس از طبقه بندی مدعیان دروغین مهدویت، از گونه شناسی ادعائی تبعیت شده و هر شاخه از مدعیان به طور مجزا ادعاشناسی شده و تبعات منفی هر گونه را نسبت به زمان خود مورد بررسی قرار داده است. @Etr_Meshkat
۲۸ دی ۱۴۰۰