◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت 1⃣2⃣
...عالم عشق و ادب،پای معرفتش هنوز به آستان عباس نرسیده است و دایرة المعارف بشری،هنوز دروس مقدماتی برای حضور در کلاس عباس را طی نکرده است.عباسم! عباس همدل و همگام و همنفسم!خداوند ارحم الراحمین،پیش از آفرینش آسمان و زمین ،بر دوش من بار رسالتی نشانده است به غایت سنگین،و به اندازه سنگینی اش ،شیرین،وبدان به یقین که حضور تو و مساعدت و همراهی ات،هم از سنگینی این بار می کاهد و هم بر حلاوتش می افزاید.و همچنان من این رسالت را به شوق و رغبت پذیرفتم و نه اکراه و اجبار،تو نیز مختاری در رد و پذیرش این بار. و این را هم بدان که عدم پذیرش آن نه عقوبتی دارد و نه از قدر و منزلتت می کاهد،اما پذیرش آن اشتیاقی کمرشکن و طاقت سو می خواهد چرا که وسعت آن از ظرفیت انسان افزون است و سنگینی آن از تاب و توان بشر بیرون.اینک این تو و این انتخاب سترگ!همان خداوند مهربان وحکیم که میان رسولان مرسل و امامان معصوم،هزاران وجه مشترک نهاده،یک تفاوت آشکار نیز قرار داده و آن؛ تفاوت در جایگاه و منزلت است یا به تعبیر دیگر،نوع ابلاغ رسالت یا کیفیت اقدام به هدایت.....
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت 2⃣2⃣
امامان درهای ایمانند که مردم باید پیدایشان کنند و اذن ورود بگیرند و از طریق آنان در ساحت عبودیت خداوند رحمان،اسکان پیدا کنند،در یک کلام امامان به مثابه طبیب اند که با مراجعه بیمار،با اظهار نیاز مریض،موظف به معالجه و مکلف به تکلیف می شوند.خدایی که رسولان گلاب گونش را روانه کوچه و خیابان کرده،برای گلهای دوازده گانه ائمه،پرده نشینی در گلخانه را رقم زده است.و این یعنی؛این مردم اند که باید نیاز به مجموعه گل را احساس کنند و از آن سراغ بگیرند.و دست تمنا و تقاضا به سویش دراز کنند.ای مردم ! من به سوی شما نیامدم مگر بعد از آنکه شما در خواست کردید و نامه نوشتید،من حرکت نکردم مگر زمانی که نامه هایتان را خواندم و فرستادگانتان را دیدم.اکنون من آمده ام .اگر همچنان بر سر عهد و پیمانتان هستبد،به من دست مردانه دهید،واگر نیستید و آمدنم را خوش نمی دارید،به همانجاکه آمده ام باز می گردم.عباسم!عباس برادرم! شنیده ای که پیامبر از من است و من از پیامبرم! من امامم که رسالت پیامبر را هم به ارث می برم.من آن امامم که طبیب دوارم و ماموریتی شبیه پیامبر دارم.رضای خدا رضای ما اهل بیت است،بر بلاهای او صبر می کنیم و او پاداش صابران را تمام و کمال،نصیبتان می سازد.پاره های تن رسول الله-که مائیم-هر گز از او دور نمی مانیم.در بهشت؛در حظیرة القدس خداوند، به او می پیوندد و اسباب روشنی چشم او می شوند و وعده های خداوند را به تحقیق می رسانند.هر کس دلش به شوق دیدار خدا می تپد و مایل است که با ما بیامیزد و خون قلبش را در راه ما بریزد،با ما همسفر شود. سفر من-اگر خدا بخواهد-همین صبح فردا ،آغاز می شود....
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت3⃣2⃣
عباسم! عباس همراه و همسفرم! من آن امامم که بار رسالت انبیاء را بر دوش می کشم.من آن طبیبم که در به در به دنبال بیمار می روم.من آن آستانم که ایستادن را نمی توانم. خود را به میان مردم می کشانم تا مگر آنان را از جهالت و غفلت برهانم.ای مردم!رسول اکرم-صلی الله علیه وآله و سلم- فرمود: هر کس ببیند که حاکمی ستم می کند،حرام خدا را حلال می سازداز سر دشمنی و معصیت حکم می راند ،اگر با گفتار و رفتارش،بر او نیاشوبد و مقابل او نایستد،خداوند او و حاکم ستمگر را به یک چوب می راند و در یک جهنم مستقر می گرداند.تردید نکنید که زمامدارانتان؛اینها که اکنون بر شما حکومت می کنند، سر اطاعت خداوند رحمان،بر تافته اند و زمام خود به دست شیطان سپرده اند.اگر بر سر پیمانتان بمانید و مرا همراهی کنید،به کمال می رسید.من حسین بن علی هستم .فرزند فاطمه،فاطمه دختر رسول الله،من اسوه و سرمشق و امامم برای شما.مردم ،عموم مردم،اکثریت مردم،بنده دنیایند..و دین برایشان فقط یک سرگرمی زبانی است.تا زمانی به آن زبان می زنند و در دهانش می گردانند که روزگار بگذرانند.و در هنگامه بلا و امتحان،معلوم می شود که چقدر کم اند دینداران.عباسم مهربانم! برادر دل و جانم! تو کم و بیش میزان احاطه و اشراف مرا نسبت به زمین و زمان می دانی.من با همان نگاهی که تو از آن آگاهی،گذشته و آینده را در نور دیده ام و همه کائنات را زیر و رو کرده ام و برای همراهی در رسالت سنگینی که بر دوش گرفته ام،از تو شایسته تر نیافتم.شایستگی به مفهوم مطلق و از همه ابعاد و جهات...
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت 4⃣2⃣
..حساب عباس اما از حساب عالم و آدم جداست.عالم عباس برتر از حساب و کتاب و دنیا و ما فیهاست.ما از عباس،بیعت خواستیم،او دست داد.ما قول طلب کردیم،او سر نهاد.عباس،پیمانش را پیش از تولد بست و پیمانه اش را پیش از ورود به محفل گرفت.او به محض شنیدن دعوت،چنان بی قرار دیدار جانان شد وچنان دل از کف داد که تا موعد ضیافت نایستاد و چشم و نگاهش را پیش فرستاد.او دست و دلش را هم پیش از خودش روانه ضیافت کرد.و این بود که پدر و مولایمان؛امیرمؤمنان،به محض تولدش بر دستهای او بوسه زد.و این همان دستها بود که من و برادرم حسن،از هم سبقت می جستیم برای بوسیدن.و این همان دستها بود که من و سجاد هر کدام دوبار به دست لبهایمان سپردیم.هم پیش از هدیه دادن و هم پس از مقبول افتادن.کاش مردم می دانستند که خداوند ارحم الراحمین،کلید چه ابوابی را به دست این دستهای نازنین سپرده است..،اما راز شخصیت ابوالفضل را ،نه حکمت و مصلحت الوهی که خباثت و رذالت طیفی از طائفه بشری،مکتوم ساخته است.تقدیر این ماه،فرو شدن و فرو ماندن در چاه نبوده است.دست جهالت یا حسادت یا خباثت عده ای خفاش وش،ماه بی بدیل بنی هاشم را اسیر چاه تنزیل کرده است.ماه ذی الجمال یوسف-درود خدا بر رسول خاتم-اگر به دست حسادت برادران،راهیچاه شد،یک هفته و ماه بر نیامد که به دست تشنگان راه،از اثرای چاه بر آمد و راهی ثریای عزو جاه شد.قمر منیر بنی هاشم،اما قرنهاست که در محاق مجهول ماندن قدر و جاه مانده است و دست تشنگانمعرفت،از دامان صفات و فضایل آسمان سایش،کوتاه مانده است.و باعث و بانی این استتار،نه تقدیر حضرت حکیم و پروردگار رحمان و رحیم که تلاش شب پرستان ظلمت خوی بوده است..
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت 5⃣2⃣
ماه اگر در آسمان حیات بشری،به درخشش بایستد،کمترین اثرش،افشای چهره کریه المنظران است؛ ظلمت طینتان ددمنشی که تنها و تنها مرکب تاریکی و نقاب تلبیس میتواند محمل تسلط و ابزار حضور و تنفسشان شود.اگر بر رخ قمر بنی هاشم پرده نمی افتاد،اگر ماه درخشان علوی،به کار درخشش می ایستاد،اگر روشنایی وجود عباس بن علی،چراغ ظلمت سرای زمین می شد،چهره خناثان و خفاش وشان و شب طینتان،رسوا و آشکار می گشت و نه فقط عمر تسلط و اقتدارشان که مهلت حضور وحیاتشان بر زمین،خاتمه می یافت.اما این فقط یک جلوه از جلوات ماه منیر بنی هاشم است،جلوه برتر و برکت افروزترین این علمدار بی بدیل،هدایت سالکان است و راهبری رهروان و دستگیری در راه ماندگان.اگر تکلیف بشر،حرکت در مسیر کمال و صراط مستقیم است.و اگر انوار چهارده گانه عصمت،هم بنیانگذاران این مسیرند و هم مصابیح روشنی بخش آن و هم مقصد و مقصود آن،بی تردید طی این مسیر راهبرد و جلودار می طلبد تا چم و خم های این راه پر مخاطره را به سالکان بنماید و دستشان را بگیرد و پا به پایشان تا مقصد ببرد.ما(فرشتگان) که نگاهمان به جهان،از بالاترین افق عالم امکان،گسترده می شود،ما که هر لحظه و آن به آن سیر صعود و نزول انسان را در کهکشان تکامل و ایمان،رصد می کنیم،ما که راههای میان زمین و آسمان را پیوسته زیر نظر داریم و بر یکایک رهروان و راهبرانشان تا حد خطوط سر انگشتانمان محیط و مسلطیم،در تمام طول زمان و عرض زمین،شخصی به عظمت حضرت ابوالفضائل نمیشناسیم...
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت6⃣2⃣
این آسمان اول با همه رفعت و وسعتش که سقف آرزوی پرواز گران بلند همت و قدر قدرت است و هرم حسرتش،همواره بال اشتیاق بلند پروازان را سوزانده است،باغچه تفریح عباس،در عهد کودکی بوده است.از زینب بپرسید که قنداقه عباس را به وقت بی تابی-در آغوش خود-به کجا می برده وگهواره عباس را به هنگام بی قراری در کجا تاب می داده؟!شما آدمیان با چه زبان باید گفت که اگر کسی از اولاد خاک،سر از افلاک در آورده،اگر کسی از ابناء بشر از آسمان اول و دوم و سوم،فراتر پریده و هفت آسمان را در نوردیده،آن کس، عباس ابوالفضائل بوده است.حیف! حیف که عموم آدمیان از کمترین بینایی و بصیرتی محرومند.نبوده اند،با عوامل مختلف،به تدریج خود را محروم و محرومتر کرده اند.مردم اگر از کمترین بصیرتی بهره می داشتند،به محض تابش رخسار حسین در کوچه های مدینه،یکصدا فریاد می زدند:والشمس و ضحیها.و وقتی چشمشان به عباس می افتاد که پشت سرش،راه می روند،انگار به آیه سجده رسیده باشند،با خشوع تمام به خاک می افتادند و یکپارچه تلاوت والقمر اذا تلها می شدند.اگر مردم آن زمان،کمترین و نازلترین درکی از قرآن می داشتند،در مقابل حسین-که قرآن ناطق و مجسم بود-نمی ایستادند.قرآنی که در همان نصفه روز عاشورا بیش از هفت بار به سخن در آمد و برای بیداری و هدایتشان تلاش کرد و نسبت به عواقب کارشان انذار داد.مردمی که آیات الهی را از زبان قرآن پیش رویشان نشنیدند،چگونه می توانستند آن آیات را از جماد و نبات بشنوند به هنگام شکافتن فرق عباس که:
پیش چشمشان بود آیات روشن قرآن،اما بنایشان بر دیدن و شنیدن نبود...
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت7⃣2⃣
..و گمان نمی کردند که از پادافره آنچه میکنند رها می شوند.چقدر افسوس بر انگیز است این غفلت و جهالت خلایق،که با وجود هزاران آیه و نشانه و اشارت از سوی حضرت حق،همچنان در برهوت گمراهی و ضلالت،سراب های متنوع و گوناگون را تجربه می کنند،اما تن به آشتی با زبان هدایت و اشارت نمی دهند،زبان اشارت ،جای خود،کاش بشر زبان فطرتش را به دست فراموشی نمی سپرد و الفبای خلقتش را از یاد نمی برد.چه اگر چنین نبود، لا اقل از دیدن همین ماه و خورشید کربلا،بی تردید به توحید می رسید.زبان اشارت جای خود،اگر خلایق با زبان صراحت،آشنا بودند، در باب عباس،به معرفتی دست می یافتند که در همه عمر،به قدر لحظه و آنی از باب العباس،جدا نمی شدند.از عامی و عامه چه توقعی است وقتی که طالبان علم و معرفت نیز هنوز نمی دانند که کلید دانش کائنات را در دستهای عباس می توانند سراغ بگیرند.عباس ،کسی است که علم را بی واسطه از مبداء و معدن آن اخذ کرده است.و امیرالمومنین علم آفرین چون پرنده ای که غذا را در دهان خود،عمل می آورد و مهیا می سازد و در کام فرزندش وی ریزد،حقیقت علم وعلم حقیقی را جرعه جرعه ولقمه لقمه در کام کودکی عباس ریخته است.اگر پیامبر خاتم -صلی الله علیه وآله-شهر علم است و علی علیه السلام ،باب شهر علمالنبی است،کلیدهای این در ،در دستهای کیست؟ اگر خداوند حی لایزال،آب را برای همه عناصر هستی اسباب حیات و زندگی قرار داده،توزیع و تقسیم آن را به دست چه کسی سپرده است؟خداوند متعال در عالم مقام رفیع سقاییت را به چه کسی اختصاص داده است؟ و به تشنه کامان همه قرون و اعصار ،نشانی کدام دست ها را داده است؟
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت 8⃣2⃣
حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب که خود معمار و بنیانگذار بنای علم و دانش ومعرفت است و طراح طرق الی الله و تنها خطیب منبر (سلونی) و مسلط به راههای آسمانی و زمینی،در طول حیات خود،بر دست چند نفر بوسه زده است؟ و ...لبهای قدسی آن اسوه عبودیت با بوسه بر دستهای عباس،چه پیامی به بشریت داده است؟آیا در طول تاریخ بشریت،جز دستهای عباس بن علی از دستهای کسی دیگر-حتی یک نفر-می توان سراغ گرفت که با لبهای چهار امام معصوم و بوسه تایید و تمجیدشان متبرک شده باشد؟در این دستهای نشانه دار و آن بوسه های انحصاری و بی تکرار،چه اسراری نهفته است؟و چه پیامهایی آشکار؟خداوند را با بهترین ثناهایش ستایش می کنم. و هم او را در نهان و آشکار سپاس می گزارم.خداوندا! از تو ممنون که ما را به نعمت نبوت نواختی و قرآن را به ما آموختی و ما را در امر دین،عالم و بصیر ساختی و گوشها وچشمها و قلبهایی را برای ما پرداختی.پس ما را از شاکران و قدرشناسان خودت قرار بده.اما بعد..من یاورانی بهتر و یاوفاتر از یاران خودم و اهل بیت و خاندانی،مهربانتر و مشفق تر از خاندان خودم نمیشناسم.خداوند به همه شما از جانب من پاداش خیر عطا فرماید...عباسم! عباس برادرم! عباس همدل و همسفرم! این کشتی نجات را خداوند برای عموم بندگانش از هر جنس و صنف و مرام آفریده،و در آن برای همه خلایق،در هر سطحی و با هر مایه ای ،مکانی را تدارک دیده،چه آنان که در قالبهای متعارف نمیگنجد و چشم به افقهای گسترده تر دارند و از اهمیت همتهای بلندتری برخوردارند و به دنبال مدارج برتر میگردند و راههای نزدیکتر و مرکب های پرشتاب تر وچه آنان که در ابتدای مسیر از رفتار مانده اند و گام اول را به دوم نرسانده اند و چه آنان که راه از چاه نشناخته اند و گرفتار ظلمت های بر و بحر گردیده اند وچه آنان که اسیر دامهای شیطان گشته اند وچه آنان که سرمایه های خود را به باد فنا داده اند وچه آنان که به هلاکت افتاده اند و....
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت9⃣2⃣
..درباره عباس اگر هیچ معرفتی را نتوان دریافت و هیچ حقیقتی را نتوان فهمید،لا اقل به این واقعیت می توان رسید که حضرت خالق،عباس علی را به یک نعمت بر همه خلایق،فصیلت بخشیده است.و آن نعمت یا برتری و فضیلت؛دست سقایت است.به همین دلیل،دشمن کوته نظر و ظاهربین که از آن دستها فقط اسمی شنیده بود و از راز و رمزشان فقط بویی برده بود،تمام هم خود را معطوف و مصروف جدا ساختنشان از پیکر عباس کرد.غافل که اصل آن رمز و راز در باطن دستهای عباس بود و آنچه خداوند منان به واسطه از دست دادن دستها به عبای بخشید با ظاهر آن قابل قیاس نبود.واین حضرت سجاد علیه السلام که گوشه ای از پرده اسرار را کنار زد،برای اهل زمین که؛...خداوند به جای آن دو دست،دو بال به عباس مرحمت فرمود که با آن به همراه فرشتگان در بهشت پرواز می کند -همچنان که جعفربن ابی طالب-آنچه برای ما فرشتگان اسباب شگفتی و افسوس و حسرت است،همین است که در عالم،این دستهاب سقایت هست و تشنگان دانش و ادب و معرفت،سرگردان چه دربه درند.و مادام که از حضور این دستها بی خبرند،راه به جایی نمی برند.صحاری سوزان طلب را پیوسته پشت سر می گذارند و مدام سر از سراب در می آورند.این دسته از مردمان،علم و ادب ومعرفت و حقیقت را از فاقدان آن طلب می کنند نه از دارندگان آن یعنی امامان و وابستگان وپیوستگان به آنان.رمز این انحراف و اشتباه توانفرسا و جانکاه،فقدان بصیرت نافذ و نگاه آگاه است که لازم ترین شرط برای پویندگان راه است. و از آنسو نیز رمز پروازهای با شکوه و بی نظیر عباس بن علی،مجهز بودن به همین بصیرت و نگاه است....
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت0⃣3⃣
...اما عباس،فقط به این دلیل که از کشتگان راه خداست،زنده نیست.ادامه حیات عباس به اعتبار شناسنامه شهادت نیست.ادامه حیات عباس،به اتصال وجه ربوبی است.عباس به این دلیل،همواره زنده وآگاه است که تار و پود وجودش از جنس وجهه الله است.و عباس اگرهمه عمر با وجوه گوناگون وجه الله زندگی نکرده باشد ،چگونه میتواند انعکاس آن را در شریعه فرات بشناسد و برای آن قابی از جنس دستهایش بسازد!؟ پس عباس به دلیل اتصالش به صاحت حی لایزال ماندنیست واز اساس،برای کسی چون عباس، مقوله ای مثل مرگ در تقدیر نیست.و برای کسی چون عباس مقوله ای مثل مرگ ،دست و پا گیر نیست.مرگ کوچکتر از آن است که بتواند بر قامت بلند عباس،لباس فنا بپوشاند.وشهادت به همه ارزش و علو و اعتبارش در حدی نیست که بتواند برای عباس پروانه بقا صادر کند.شهادت اگر برای دیگران، گام بلند رسیدن است،برای عباس گام اول پریدن است.افق پرواز عباس آنقدر بلند و دست نیافتنی است که چشم حسرت و غبطه تمامی شهیدان عالم را به دنبال خود می کشاند.این کلام زینت عابدان ،حضرت سجاد سلام اللله علیها حضرت سجاد است که :«عباس را نزد خداوند متعال مقامو منزلتی است که تمامی شهیدان در قیامت به آن غبطه می خورند» شهیدان در قیامت غبطه می خورند ولب ما همواره حسرت می کشیم از اینکه زمین کسی مثل عباس را دارد وهمچنان زمینمانده است!.....
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت1⃣3⃣
عباسم! عباس برادرم! عباس بی نظیرم!
عاشورا وکربلا،تنها یک نقطه عطف است در مسیر رسالت! رسالتی که از ازل آغاز شده و تا ابد امتداد خواهد یافت.عباسم! عاشورا و کربلا،تنها نقطه عطف است در مسیر رسالت من!...و...نقش تو و... نقش دستهای تو،در جمال و شکوه و شوکت بخشیدن به این نقطه عطف ،بی نظیر است.و ما همواره حسرت می کشیم و افسوس می خوریم کهچرا مردم؛بسیاری از مردم،اغلب مردم، با شنیدم وتعقل کردن بیگانه اند!؟کهچرا برای عموم مردم،یافتن حقیقت،نه تنها دغدغه نیست که دشمن سوگند خورده است!؟ کهچرا بسیاری از خلایق به تعبیر حضرت معبود؛ «گوشهایشان را با انگشت پوشانده اند»مبادا که به استماع حقیقت،ناگزیر شوند!؟ کهچرا بسیاری از مردم،تشنگی جسمشان را که مرکب جان است،حس می کنند اما عطش را در روح و جان خود نمی فهمند و به دنبال آبی بایسته نمی گردند.مردم اگر اهل تأمل،اهل تفکر،اهل سؤال،اهل جستجو و اهل عطش بودند به این حقیقت می رسیدند که خداوند حکیم و کریم،جواب را پیش از سؤال،آب را پیش از عطش و عباس را پیش از ادب آفریده است.و می فهمیدند که اگر به مفهوم عطش دست پیدا کنند،دستهای عباس را پیوسته در کار سقایت می بینند.آن که تلاش می کند برای نیل به معروف عباس،معلوم نیست که بال وپر عروجش،در آسمان چندم می سوزد،اما آنکه روشنایی ماه را نیاز و ضرورت نمیبیند،یا آن که هر گونه روشنی را دشمن چشم خویش می شمرد،در چندمین وادی از مسقط نه توی ظلمت، راه می سپرد؟ و عاقبت راه بهکجا می برد؟ و در این میان،آنان که راه تابش ماه را بر نگاه مردم می بندند،چه درکاتی از دوزخ را اقامتگاه جاودان خود می سازند!؟ به هر حال،آب حیات از این که ناشناخته بماند زیان نمی کند،زیان را آنکسانی میکنند که ازوجود آب حیات، بی خبر می مانند.و به دلیل بی خبری هرگز از آن نشان نمی جویند
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼️
#سقای_آب_و_ادب
قسمت2⃣3⃣
...آب حیات ممکن است مظلوم و مکتوم بماند اما هرگز دچار خسران و زیان نمی شود پس این تلاش ما برای گشودن راز حضرت ابو فاضل خدمتی به حضرت ایشان نیست بلکه خدمت به طالبان طریق هدایت است و تشنگان وادی حقیقت خدمت به آن دسته از بندگان نادر و نوادر از بندگان خداست که عطش را با پوست و گوشت جانشان درک می کنند و وادی به وادی صحرا به صحرا سراب به سراب سراغ از آب می گیرند اما هیچ رد و نشانی از آن پیدا نمی کنند،عصاره حرف ما با شما تشنگان راستین این است که دستهای سقایتی هست در زمین که تشنگان را همه تشنگان را متناسب با جنس عطش و ظرف وجودشان سیراب می سازد.اگر کسی طالب ورود به شهر پهناور و بیکران رحمت خدا باشد ،حسین است که رحمت الله واسعه است ،کلید دروازه این شهر را از دستهای عباس طلب کن،اگر کسی آرزوی ورود به شهر علم پیامبر را در دل می پرورد و می داند که این شهر کران ناشناس جز باب علی راه دیگری برای ورود ندارد.بداند که دستهای بی بدیل عباس کلید دار باب علی است.این عباس کسی است که حضرت امام جعفر صادق فرزند امیرالمومنین به زیارت آستان او شتافت و خطاب به او تعابیری ازین دست گفت :سلام بر تو ای عبد صالح و بنده ارجمند خدا،ای مطیع محض خدا ،و فرمانبر رسور خدا و امیر مؤمنان و حسن و حسین علیهم السلام،سلام بر تو و رحمت خدا بر توو برکات او و مغفرت او و بهشت جاودان او نثار روح و جسمتو...
ادامه دارد...
@Etr_Meshkat
◼️◼️◼️◼️◼️▪️◼️◼️◼️◼️◼