eitaa logo
بسم الله الرحمٰن الرحیم
187 دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
15.7هزار ویدیو
91 فایل
بسـم اللّٰـه الـرحـمٰن الـرحـیمْ حــسین هــمان اسـم اعـظم است 💔 تعجیل در ظهور مـولا و آقای همه مـا صــلوات ☈(اینجا همه چی هست هــمه چــی) 🌱🟢🟩🏹📌🗡️ کـپی : صلـوات بر محمّد و آل مـحمّد و عـــجــل فــرجهم 🖤 https://eitaa.com/FATEHHAN 💚
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ازدواج با واسطه شهید محمد سلیمی کیا به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حسین آتش افروز... 🔹دختر عينكی كه روز عاشورا همراه با دسته عزادارها به گلزار شهدا رفته بود از ميان آن همه قبر دنبال قبر شهيد محمد سليمی كيا می گشت. 🔸او خواسته ای داشت كه به نظرش می رسيد برای اجابتش شهيد سليمی كيا بهترين شفيع است. 🔹بالای قبر او ايستاد و گفت ای شهيد عزيز من نمی توانم به جبهه برم و دينم را به امام و انقلاب ادا كنم حالا هم كه برايم خوستگار آمده و من نمی خواهم با او ازدواج كنم من می خواهم با كسی ازدواج كنم كه مثل خودت رزمنده و مخلص باشه.... 🔸نسرين كه خودش در سپاه كار می كرد و از خصوصيات اخلاقی رزمنده ها با خبر بود آن روز با شهيد سليمی كيا خيلی درد و دل كرد. 🔹وقتی به خود آمد دسته های عزاداری رفته بودند و او تنها به خانه برگشت. 🔸ماه صفر تمام شده بود كه فرمانده سپاه نسرين را خوست و به او گفت كه يكی از پاسدارها از او خواستگاری كرده است و ادامه داد حسين آتش افروز كه خوستگار شماست يكی از بهترين بچه های سپاهه ايشون يكی از دوستان صميمی و قديمی شهيد سليمی كيا هم هست... 🔹اسم شهيد سليمی كيا كه آمد نسرين دلش لرزيد و به ياد دعاهايی افتاد كه روز عاشورا سر قبر آن شهيد كرده بود. 🔸سليمی كيا كار خودش را كرده بود.
✍ازدواج با واسطه شهید محمد سلیمی کیا به مناسبت سالروز شهادت سردار شهید حسین آتش افروز... 🔹دختر عينكی كه روز عاشورا همراه با دسته عزادارها به گلزار شهدا رفته بود از ميان آن همه قبر دنبال قبر شهيد محمد سليمی كيا می گشت. 🔸او خواسته ای داشت كه به نظرش می رسيد برای اجابتش شهيد سليمی كيا بهترين شفيع است. 🔹بالای قبر او ايستاد و گفت ای شهيد عزيز من نمی توانم به جبهه برم و دينم را به امام و انقلاب ادا كنم حالا هم كه برايم خوستگار آمده و من نمی خواهم با او ازدواج كنم من می خواهم با كسی ازدواج كنم كه مثل خودت رزمنده و مخلص باشه.... 🔸نسرين كه خودش در سپاه كار می كرد و از خصوصيات اخلاقی رزمنده ها با خبر بود آن روز با شهيد سليمی كيا خيلی درد و دل كرد. 🔹وقتی به خود آمد دسته های عزاداری رفته بودند و او تنها به خانه برگشت. 🔸ماه صفر تمام شده بود كه فرمانده سپاه نسرين را خوست و به او گفت كه يكی از پاسدارها از او خواستگاری كرده است و ادامه داد حسين آتش افروز كه خوستگار شماست يكی از بهترين بچه های سپاهه ايشون يكی از دوستان صميمی و قديمی شهيد سليمی كيا هم هست... 🔹اسم شهيد سليمی كيا كه آمد نسرين دلش لرزيد و به ياد دعاهايی افتاد كه روز عاشورا سر قبر آن شهيد كرده بود. 🔸سليمی كيا كار خودش را كرده بود.