eitaa logo
فضائل‌امیرالمومنین‌ و بقیه‌ الله
22هزار دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
9.4هزار ویدیو
375 فایل
@admin_onlin110 پل 📣 فضیلت مولا کانال نشر فضایل👇 @FAZAYELL110 🤲اللهم احینی علی ما احییت علیه علی بن ابی طالب و امتنی علی مامات علیه علی بن ابی طالب علیه السلام. واحشرنا معه ، انّک سمیع الدّعاء🤲 👌لعن الله قاتلک ، حتی ترضی زهرا سلام الله علیها
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ برای مقبول نیست!!! مرحوم حاج حسن خیِّر همیشه در سفرها به زواری که می آوردند و یا مخارج سفر عتبات آنها را حساب میکردند تاکید داشتند که حتما برای فرج زیر قبه مبارکه دعا کنید و من راضی نیستم از کسی که با من به کربلا بیاید و برای فرج دعا نکند ایشان داستانی تعریف میکردند و میگفتند: ✨💫✨ حدود ۲۰ سال قبل با یکی از دوستان مشرف شدم به کربلای معلی و با خیلی سختی و پیاده روی چند روزه و خستگی فراوان به حرم رسیدم. چند روزی را در کربلا بودیم و بعد از زیارت عتبات قصد برگشت داشتیم. در راه برگشت خسته شده و چند ساعتی استراحت کردیم و خوابم برد. در عالم رویا امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف را دیدم. رفتم خدمت حضرت دستبوسی. حضرت سوال کردند: کجا بودید و به کجا میروید؟ عرض کردم: آقاجان کربلا بودیم و در راه برگشت به شهرمان هستیم. ✨💫✨ حضرت فرمودند این چه کربلایی بود که مقبول نشد!! رنگ از رخسارم پرید. عرض کردم: چرا آقاجان؟ حضرت فرمودند: "کربلا رفتید ولی برای فرج من دعا نکردید مگر نه اینکه من منتقم خون جدم حسین علیه السلام هستم..." از خواب پریدم و بلافاصله برگشتیم برای زیارت کربلا به نیت فرج آن حضرت ✍ . https://eitaa.com/fazayell_amiralmomenin_Ali زیاد‌بگویید🤲 😊 نماز شب بخونید⏰فیض اعظم.
💢سؤالی از محضر آیت‌ الله بهجت (ره) : : این حقیر مشتاق زیارت امام عصر(عج) مے‌باشم ؛ از حضرتعالی تقاضا دارم که مرا دعا کنید که بہ این سعادت نایل شوم ... ✅پاسخ : زیاد " صـلوات " اهدای وجود مقدسش نمایید. مقرون با دعاے فرجش ؛ و زیاد به جمکران مشرف شوید ؛ با ادای نمازهایش .... 🌾🌾🌾 زیاد بگویید 🌸 بحق حضرت زینب سلام الله علیها»🌸 @fazayell_amiralmomenin_Ali
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙حجت‌الاسلام هاشمی نژاد داستان تاثیر گذار محبت و عنایت به منتظران بسیار شنیدنی👌 ببینید و نشردهید. ♨️پیشنهاد دانلود 🌾🌾🌾 زیاد بگویید 🌸 بحق حضرت زینب سلام الله علیها»🌸 @fazayell_amiralmomenin_Ali
3.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙حجت‌الاسلام هاشمی نژاد داستان تاثیر گذار محبت و عنایت به منتظران بسیار شنیدنی👌 ببینید و نشردهید. ♨️پیشنهاد دانلود 🌾🌾🌾 زیاد بگویید 🌸 و در قنوت نماز بحق حضرت زینب سلام الله علیها»🌸 @fazayell_amiralmomenin_Ali
بانو مجتهده امین رحمه الله علیه یکی از سالکان الی الله بود که حدود ۴۰ سال قبل از دنیا رفت .اویک زن روحانی مطابق قرآن بود. ایشان تالیفات و شاگردان بسیاری از خانم ها داشت. او می گفت: هیچ ریاضت نفسی برای زن مانند خانه داری نیست .لذا بهترین خانه داری ها را می کرد. دائماً می گفت: زن از خانه شوهر به بهشت می رود یا از خانه شوهر به جهنم می رود. بانو امین چشم برزخی داشتند ، خیلی از اولیای خدا از جمله آیت الله ناصری این را گواهی دادند. حکایت معروفی است که ایشان را در خواب در بهشت دیدند و پرسیدند: آنجا چه چیز بیشتر به درد می خورد؟ ایشان در پاسخ گفتند: اگر می دانستم صلوات چه گنجی ست که تمام عمر صلوات می فرستادم. 📗 پاورقی کتاب بابا سعید - گروه فرهنگی ابراهیم هادی- صفحه ۹۰ @fazayell_amiralmomenin_Ali
🔹یکی از شیفتگان حضرت ولیعصر ارواحنافداه نقل می کند: من مبتلا به آرتروز گردن شده بودم و به بسیاری از دکترها مراجعه کردم اما درد گردنم خوب نشد. روزی به خانواده ام گفتم: من می خواهم پیش دکتر خودم (وجود مقدس حضرت بقیة الله روحی فداه) بروم و در دل با امام زمانم عهد بستم که چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران بروم. چهل شب چهارشنبه به مسجد مقدس جمکران آمدم و در میان این چهل شب دیگر از گردن درد و آرتروز خبری نبود، درشب چهلم بسیار گریه کردم وحال معنوی خوبی داشتم و ارتباط با امام زمانم برقرار کردم. 🔹عرض کردم آقاجان من برای وجود نازنین شما به اینجا آمده ام و نیّتم فقط شما بودید وبعد از مناجات با امام زمان و انجام اعمال مسجد مقدس به قصد منزل از مسجد حرکت کردم. در میان مسجد آقای بزرگواری را دیدم که بسیار با وقار و باعظمت بود و عمامه سبزی برسر مبارک داشتند، به ایشان سلام کردم، جواب مرحمت فرمودند، عرض کردم آقا برایم دعا کنید، فرمودند: هم اکنون برایت دعا کردم، خم شدم دست مبارکش را بوسیدم و به طرف درب خروجی حرکت کردم، خواستم برگردم و دوباره جمال زیبای ایشان را ببینم اما نمی توانستم، مثل اینکه دست خودم نبود برگردم. 🔹هنوز متوجه نبودم تا اینکه به منزل رسیدم، همین که به داخل منزل رسیدم اهل خانه به من گفتند: این چه عطری است که شما استفاده کرده اید؟ تا به حال چنین عطر خوش بویی را ندیده ایم! تمام فضای خانه را پر کرده بود، گفتم: من اصلا هیچ عطری استفاده نکرده ام. دخترم کنار من آمد دستم را بویید و گفت: عجب بوی خوشی از دست شما می آید و من قضیه فوق را برای آنها نقل کردم و همه اهل خانه منقلب شدند و حال توجه خاصی به وجود مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه بوجود آمد و من یکباره متوجه شدم که به دیدار امام زمانم نائل شده ام. 📚ملاقات با امام زمان در عصر حاضر ص 129 @fazayell_amiralmomenin_Ali
ملا عبدالحمید قزوینی می گوید: شبی در مسجد سهله مانده بودم، بعد از طلوع فجر نماز را در آنجا خواندم و هنگام بین الطلوعین بسوی نجف روانه شدم برای اینکه به درس صبح چهارشنبه برسم، چنان که غالبا در ایام تحصیل همین کار را می کردم، یعنی عصر سه‌شنبه از آنجا به مسجد سهله می رفتم و شب را می ماندم و بعد از نماز صبح برمی گشتم. از طرفی بین الطلوعین غالبا راه مسجد سهله خلوت است زیرا از سمت نجف بستنِ دروازه، مانع از خروج مردم می باشد و از سمت مسجد هم در آن وقت کمتر به نجف می‌روند. بین راه مرد عربی را دیدم که پیاده از پشت سر به من نزدیک شد، پس از سلام گفت: عبدالحمید، می خواهی حضرت صاحب‌الامر علیه السلام را ببینی؟ ✨💫✨ من از سؤال او و بردن اسمم با این که هر قدر دقت کردم او را نشناختم، تعجب کردم! لذا در جواب گفتم: این سعادت کجا و من کجا! او به پشت سر اشاره کرد و گفت: حضرت ایشانند که به سوی نجف می روند، اگر می خواهی برو و با ایشان بیعت کن. تا این را شنیدم متوجه پشت سر شدم. شخصی را دیدم که در لباس چوپانان بود و دو رأس بز هم در جلو داشت. از دیدن این شخص در تکلیف خود متحیر ماندم که اگر بیعت کنم شاید آن حضرت نباشد و اگر بیعت نکنم شاید حضرت باشند. بنا گذاشتم که می روم و ودایع انبیاء (آنچه از انبیاء گذشته نزد حضرت هست) را که دلیل صدق ایشان است می خواهم. ✨💫✨ ولی باز با خودم گفتم: چرا من این کار را بکنم؟ این شخص به نجف می رود و ادعای خود را اعلام می کند، بعد از اظهار این ادعا، علمای نجف در مقام تحقیق بر می‌آیند و آنها هم در تحقیق از من واردترند. پس بهتر آن است که تا ورود به نجف صبر کنم و شتاب نداشته باشم. تصمیم خودم را گرفتم اما در همین لحظه که به اطراف و پشت سر خود نگاه کردم با کمال تعجب کسی را ندیدم و از بزها هم خبری نبود. آن مردی که با من همراه بود و گفته بود ایشان امام زمان ارواحنافداه است هم ناپدید شد. از آرزوی رسیدن به این نعمت مأیوس شدم و دانستم من بیشتر از آنچه که دیده‌ام نخواهم دید و از آن خیال منصرف گشتم. 📚عبقری الحسان ج1، ص 348 📚ملاقات با امام زمان در کربلا ص 248 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة .=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄   امام زمانت اینجا دوست شو↴❤️🌿 @FAZAYELL110  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
ملا عبدالحمید قزوینی می گوید: شبی در مسجد سهله مانده بودم، بعد از طلوع فجر نماز را در آنجا خواندم و هنگام بین الطلوعین بسوی نجف روانه شدم برای اینکه به درس صبح چهارشنبه برسم، چنان که غالبا در ایام تحصیل همین کار را می کردم، یعنی عصر سه‌شنبه از آنجا به مسجد سهله می رفتم و شب را می ماندم و بعد از نماز صبح برمی گشتم. از طرفی بین الطلوعین غالبا راه مسجد سهله خلوت است زیرا از سمت نجف بستنِ دروازه، مانع از خروج مردم می باشد و از سمت مسجد هم در آن وقت کمتر به نجف می‌روند. بین راه مرد عربی را دیدم که پیاده از پشت سر به من نزدیک شد، پس از سلام گفت: عبدالحمید، می خواهی حضرت صاحب‌الامر علیه السلام را ببینی؟ ✨💫✨ من از سؤال او و بردن اسمم با این که هر قدر دقت کردم او را نشناختم، تعجب کردم! لذا در جواب گفتم: این سعادت کجا و من کجا! او به پشت سر اشاره کرد و گفت: حضرت ایشانند که به سوی نجف می روند، اگر می خواهی برو و با ایشان بیعت کن. تا این را شنیدم متوجه پشت سر شدم. شخصی را دیدم که در لباس چوپانان بود و دو رأس بز هم در جلو داشت. از دیدن این شخص در تکلیف خود متحیر ماندم که اگر بیعت کنم شاید آن حضرت نباشد و اگر بیعت نکنم شاید حضرت باشند. بنا گذاشتم که می روم و ودایع انبیاء (آنچه از انبیاء گذشته نزد حضرت هست) را که دلیل صدق ایشان است می خواهم. ✨💫✨ ولی باز با خودم گفتم: چرا من این کار را بکنم؟ این شخص به نجف می رود و ادعای خود را اعلام می کند، بعد از اظهار این ادعا، علمای نجف در مقام تحقیق بر می‌آیند و آنها هم در تحقیق از من واردترند. پس بهتر آن است که تا ورود به نجف صبر کنم و شتاب نداشته باشم. تصمیم خودم را گرفتم اما در همین لحظه که به اطراف و پشت سر خود نگاه کردم با کمال تعجب کسی را ندیدم و از بزها هم خبری نبود. آن مردی که با من همراه بود و گفته بود ایشان امام زمان ارواحنافداه است هم ناپدید شد. از آرزوی رسیدن به این نعمت مأیوس شدم و دانستم من بیشتر از آنچه که دیده‌ام نخواهم دید و از آن خیال منصرف گشتم. 📚عبقری الحسان ج1، ص 348 📚ملاقات با امام زمان در کربلا ص 248 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة .=صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄   امام زمانت اینجا دوست شو↴❤️🌿 @FAZAYELL110  ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌