eitaa logo
صدای پای ظهور
116 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
700 ویدیو
3 فایل
کانال رسمی بنیاد مهدویت و آینده پژوهی شهرستان فلاورجان
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀یاد غریب🥀 🍀‌چقدر زیباست که هر صبح، روزم را با یاد تو آغاز کنم و «دعای عهد» بخوانم. 🍀دعای عهد،دعایی است که بعد از نماز صبح، خوانده می‌شود. گویا با خواندن این دعا، در لشکر تو، حضور خود را اعلام می‌دارم. 🍀هر لشکری در هر جای دنیا، اوّل صبح، برنامه صبحگاه دارند.همه نیروها در این برنامه شرکت می‌کنند. همه ی دوستان تو در سرتاسر جهان، دعای عهد را می‌خوانند و با تو عهد و پیمان می‌بندند تا تو را یاری کنند. من هم باید همانند آنان، این کار را انجام بدهم. 🍀چقدر زیباست که در قنوت نماز، برای آمدن تو دعا کنم! هر صبح جمعه، «دعای ندبه» بخوانم، دعایی که نجوای منتظران توست، روز آمدن تو، روز جمعه خواهد بود و برای همین در صبح جمعه، مشتاقان تو، دعای ندبه می‌خوانند و آمادگی خود را برای یاری تو اعلام می‌دارند. 🍀کاش عصر جمعه که فرا می‌رسید، غم و اندوهی را که به دلم می‌افتاد با بغض دوری تو همراه می‌کردم، کاش بغضی که در هستی نهفته است را درک می‌کردم. همان بغضی که از طولانی شدن غیبت تو تا جمعه دیگر حکایت می‌کند. 🍀کاش به گونه ای باشم که دیگران از من بوی انتظار تو را استشمام کنند! 🍀چقدر زیباست اگر من بی تاب دیدار تو باشم و برای آمدن تو لحظه شماری کنم. از جان و مال خویش برای زنده نگاه داشتن یاد تو خرج کنم که این یک سرمایه گذاری بزرگ برای روز قیامت است و خدا به این کار من، بیش از هر کار دیگری، پاداش می‌دهد. 🍀چه زمانی به این باور می‌رسم که فاصله بین من و تو، فاصله مکانی نیست. تو در کنار من هستی.مهم این است که رفتار و کردار من،از گناه به دور باشد و تو از من راضی باشی. 🍀وقتی تو از کارها و اعتقادات و باورهای من خشنود باشی، وقتی من با دوستان تو دوست باشم و با دشمنان تو، دشمنی کنم، آن وقت دیگر، فاصله ای بین من و تو نیست، گویا من در خیمه تو و در کنار تو هستم. 📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
🥀یاد غریب🥀 ✅من باید نام و یاد تو را زنده کنم... ◀️ نباید گرفتار غفلت بشوم، باید کاری کنم که دوستان و اطرافیانم به تو توجه پیدا کنند. ◀️چقدر زیباست که در شبانه روز، لحظاتی برای خلوت با تو قرار بدهم، با تو سخن بگویم و درد دل کنم. ◀️به راستی قطب نمای دل من، کجا را نشان می‌دهد؟ زندگی من چه سمت و سویی دارد؟ بارها شنیده‌ام که تو «قطب جهان» هستی! باید فکر کنم که آیا قطب نمای دلم، تو را نشان می‌دهد؟ ◀️ باید دل را به عشق تو پیوند بزنم و از غیر تو دوری کنم، باید زندگی ام، رنگ تو را داشته باشد و همواره یاد تو را بر دل‌های دیگران پیوند زنم. ◀️کسی که عاشق می‌شود وقتی نام معشوقش را می‌شنود، ناخودآگاه قلبش از شوق به تپش می‌افتد، این نشانه عشق است، کاش من هم وقتی نام تو را می شنیدم، این گونه قلبم به تپش می‌افتاد و همه وجودم، شوق دیدار تو می‌شد. کاش ضربان قلبم، ندای «یا مهدی» می‌گفت. ◀️کاش به این باور می‌رسیدم که زندگی بدون تو، مرگ است و مرگ بدون معرفت تو، مرگ جاهلیّت است. ◀️به یاد دارم که چقدر برای حاجت‌های خودم به درگاه خدا گریه کردم، از سوز دل دعا کردم، امّا به راستی آیا یک بار این گونه برای آمدنت، گریه کردم، اشک ریخته و دعا کرده ام؟ ◀️ چرا فراموش کرده‌ام که تو هم صاحبِ زمان هستی و هم صاحب مکان! زمین و زمان به اذن خدا در اختیار توست. ◀️ تو حجّت خدا هستی و خدا به تو قدرتی بی نظیر داده است و تو تسلیم امر خدایی، هر زمان که او به تو اجازه بدهد از این قدرت برای پایان دادن به ظلم، بهره خواهی گرفت. * * * 🔶 قرآن در سوره ی انفال، آیه ۲۴ می‌گوید: «ای مؤنان! وقتی خدا و پیامبر شما را به سوی چیزی فرا می‌خوانند که به شما زندگی می‌بخشد، پس آنها را اجابت کنید». 🔶من باید فکر کنم، خدا و پیامبر مرا به چه چیزی فرا می‌خوانند، چه چیزی باعث زندگی واقعی می‌شود؟ 🔶 آیا خوردن و آشامیدن و بهره بردن از لذّت‌های حیوانی، معنای زندگانی است؟ زنده بودن، یک حرکت افقی است، از گهواره تا گور، امّا زندگی یک حرکت عمودی است، از زمین تا اوج آسمان ها! ❤️آقای من! مولای من! این ولایت و محبّت شماست که معنای زندگی واقعی است، کسی که از ولایت شما بهره ای ندارد، زنده است، امّا از حقیقت زندگی به دور است، قلب او مرده است، زیرا با حجّت خدا ارتباط ندارد. 🔶 خدا مرا به سوی ولایت تو فرا می‌خواند تا در غوغای روزگار، تباه نشوم و عشق این دنیا مرا نابود نکند. 📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
📎 این مطلب زیباست حتما بخوانید 👇 🔸‌روزگار «غیبت» است و تو از دیده‌ها پنهان هستی. تو «غائب» هستی. دوستان تو به مشکلات و گرفتاری‌های زیادی مبتلا می‌شوند و همواره دعا می‌کنند این روزگار غیبت به پایان رسد و تو ظهور کنی. 🔸به راستی منظور ما از روزگار غیبت چیست؟ آیا تو همیشه از دیده‌ها پنهان هستی و مردم اصلاً نمی توانند تو را ببینند؟ 🔸در اینجا ماجرای یوسف علیه السلام و برادارانش را بیان می‌کنم: یوسف علیه السلام، پسر یعقوب علیه السلام بود. یعقوب دوازده پسر داشت، او یوسف را بیش از همه دوست داشت زیرا می‌دانست او به مقام پیامبری می‌رسد. برادران یوسف به او حسادت ورزیدند و او را داخل چاهی انداختند. 🔸خدا می‌خواست یوسف را بزرگ و عزیز کند، کاروانی به سر چاه آمد، یوسف را از چاه بیرون آورد و او را به مصر برد، عزیز مصر یوسف را خریداری کرد. یوسف از خود لیاقت‌های زیادی نشان داد تا آنجا که خزانه دار مصر شد و بعد از مدّتی «عزیر مصر» شد. 🔸قحطی همه جا را فرا گرفت، یعقوب و پسران دیگرش در کنعان (منطقه ای در فلسطین) زندگی می‌کردند، آنان در فقر و سختی بودند، برادران یوسف به سوی مصر حرکت کردند تا گندم تهیه کنند. آنان نزد «عزیز مصر» آمدند ولی نمی دانستند که او، همان یوسف است، آنان یوسف را نشناختند، آنان باور نمی کردند که یوسف زنده باشد و به این مقام و شکوه رسیده باشد. 🔸آنان به یوسف گفتند: «ای عزیز مصر! بر ما صدقه بده که خداوند صدقه دهندگان را دوست دارد». 🔸یوسف هم در حق آنان مهربانی کرد، به آنان گندم زیادی داد. آنان به کنعان بازگشتند و ماجرا را به پدر گفتند. بعد از مدّتی بار دیگر آنان به مصر آمدند و گندم گرفتند ولی باز هم یوسف را نشناختند. وقتی برای بار سوم آنان به مصر آمدند، یوسف تصمیم گرفت خود را به آنان معرفی کند. 🔸یوسف به آنان گفت: «آیا به یاد دارید زمانی که جاهل بودید با یوسف چه کردید؟ ». آنان گفتند: «یوسف را از کجا می‌شناسید؟ »، یوسف گفت: «من یوسف هستم». 🔸اینجا بود که آنان سرهای خود را از شرمساری پایین انداختند، یوسف به آنان گفت: «امروز خجل و شرمنده نباشید، من شما را بخشیدم، امیدوارم خدا هم گناه شما را ببخشد که او مهربان ترین مهربانان است». 🔸قرآن، این گفتگوها را که در اینجا نوشتم در سوره یوسف بیان کرده است، پسران یعقوب، یوسف را می‌دیدند ولی او را نمی شناختند، همان گونه که ما تو را می‌بینیم ولی نمی شناسیم! * * * 🔺 روزی از روزها امام صادق علیه السلام به یاران خود رو کرد و چنین گفت: "مهدی علیه السلام شباهتی به یوسف دارد، برادران یوسف وقتی نزد یوسف آمدند، با او داد و ستد کردند ولی او را نشناختند، وقتی یوسف خود را معرفی کرد، او را شناختند. 🔺وقتی خدا مصلحت در این ببیند که کسی حجّت او را نشناسد، این کار را می‌کند و روزگار غیبت آغاز می‌شود. 🔺یوسف پیامبر خدا بود، یعقوب هم پیامبر خدا بود، یعقوب سال‌های سال، در فراق یوسف اشک ریخت، اگر خدا می‌خواست جایگاه یوسف را به یعقوب نشان می‌داد، ولی خدا در آن مدّت، مصلحت در آن دید که خبری از یوسف به پدرش یعقوب نرسد. 🔺خدا همان شیوه ای را که در غیبت یوسف داشت، در غیبت مهدی علیه السلام دارد، پس چرا عدّه ای این موضوع را انکار می‌کنند؟ مهدی علیه السلام همان مظلومی است که حقش غصب شده است. 🔺سپس امام صادق علیه السلام این گونه سخن خود را ادامه داد: صَاحِبُ صَاحِبَ هَذَا الْأَمْرِ یَتَرَدَّدُ بَیْنَهُمْ. وَ یَمْشِی فِی أَسْوَاقِهِمْ. وَ یَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لَا یَعْرِفُونَهُ. مهدی علیه السلام در میان مردم رفت و آمد می‌کند، در بازارهای آنان راه می‌رود، بر فرش‌های آنان قدم می‌گذارد، ولی مردم او را نمی شناسند. هر زمان خدا بخواهد و به او اجازه بدهد او خود را معرفی خواهد کرد (و روزگار غیبت تمام خواهد شد)، همان گونه که خدا به یوسف اجازه داد تا خود را به برادرانش معرفی کند. * * * ◀️مناسب است به این جمله بیشتر فکر کنم: «مهدی علیه السلام بر فرش‌های مردم قدم می‌گذارد». ◀️این یک کنایه است، منظور این است که تو مهمان خانه‌های شیعیانت می‌شوی، در مهمانی‌ها و مجالس آنان شرکت می‌کنی، ولی آنان تو را نمی شناسند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
📎🌹 🔶‌پیامبر و یازده امامی که قبل از تو بوده اند، از تو سخن گفته اند، مادرت حضرت فاطمه علیهاالسلام هم از تو یاد کرده است. آری، تو همان مولایی که خوبان جهان به تو افتخار کرده اند. 🔶پیامبر در روز غدیر به مردم چنین گفت: «مهدی یاری کننده دین خداست، همه پیامبران به او بشارت داده اند، او ولیّ خدا در روی زمین می‌باشد». 🔶حضرت علی علیه السلام بارها در فراق تو اشک ریخت و از نهاد دل، آه کشید و گفت:«آه! چقدر دوست دارم او را ببینم»، «مهدی تنها و غریب است»، «پدر و مادرم به فدای او باد! ». 🔶حضرت فاطمه علیهاالسلام گفت: «خوشا به حال کسی که امام زمانش را دوست بدارد و محبّت او را در دل داشته باشد». 🔶امام حسن علیه السلام گفت: «هر کس امام زمانش را نشناسد و از دنیا برود، به مرگ جاهلیت مرده است». 🔶امام حسین علیه السلام است نیز از تو یاد کرد.امام سجاد علیه السلام منتظران تو را بهترین مردم همه زمان‌ها معرفی کرد و این گونه ارزش انتظار تو را بازگو کرد.کسی که منتظر واقعی تو باشد، مقامش از شهدای کربلا بالاتر است. 🔶امام باقر علیه السلام گفت: «اگر در زمان مهدی علیه السلام بودم، جانم را فدای او می‌نمودم». 🔶امام صادق علیه السلام در فراق تو اشک ریخت و آه از دل کشید و خطاب به تو چنین گفت: «ای آقای من! غیبت تو، خواب از چشمان من ربوده است خاطرم را پریشان کرده است». 🔶وقتی امام کاظم علیه السلام از تو یاد کرد بارها چنین گفت: «پدر و مادرم به فدای او! »، «او غریب و تنها است». 🔶هنگامی که امام رضا علیه السلام نام تو را شنید، دست روی سرش گذاشت و برای تو دعا کرد و از خدا ظهور تو را طلبید. 🔶وقتی امام جواد علیه السلام از تو یاد کرد، گریه زیادی نمود و برای غربت و مظلومیت تو اشک ریخت. 🔶امام هادی علیه السلام به شیعیان سفارش نمود که همواره چشم به راه تو باشند و از یاد تو غفلت نکنند و تو را از یاد نبرند. امام حسن عسکری علیه السلام تو را به شیعیان معرفی کرد و گفت: «این پسرم مهدی علیه السلام است که سرانجام همه دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد». 🔶از پیامبر تا پدرت امام عسکری علیه السلام بارها از تو سخن گفتند، خضر علیه السلام که پیامبری بلندمرتبه است، افتخارش این است که خادم درگاه توست. حضرت عیسی علیه السلام هم سال‌های سال است در انتظار ظهور توست و آرزوی او این است که در بیت المقدس پشت سر تو نماز بخواند. * * * 🔷در اینجا می‌خواهم از ماجرای نماز عیسی علیه السلام سخن بگویم: وقتی تو در مکّه ظهور می‌کنی به کوفه می‌آیی و در آنجا حکومت عدل و داد برقرار می‌کنی، سپس به سوی فلسطین حرکت می‌کنی. وقتی به بیت المقدس می‌رسی، چند روز در آنجا می‌مانی تا روز جمعه فرا می‌رسد. 🔷در آن روز، عدّه زیادی از مسیحیان در این شهر جمع خواهند شد، چه اجتماع باشکوهی برپا می‌شود، همه منتظر هستند. نگاه خیلی‌ها به سوی آسمان است، ابری سفید آشکار می‌شود، جوانی بر فراز آن ابر است، دو فرشته هم همراه او هستند. 🔷آن ابر به سوی زمین می‌آید، شوری در میان مسیحیان برپا می‌شود، آن جوان، عیسی علیه السلام است. آن ابر سفید، کنار بیت المقدس قرار می‌گیرد، عیسی علیه السلام از آن پیاده می‌شود. 🔷مسیحیان که از شادی در پوست خود نمی گنجند به طرف او می‌روند و می‌گویند که ما همه یاران و انصار تو هستیم، ولی عیسی علیه السلام پاسخ می‌دهد: «شما یاران من نیستید». 🔷 همه مسیحیان تعجّب می‌کنند. عیسی علیه السلام، بدون توجّه به آنان، حرکت می‌کند. او به سوی تو می‌آید که در محراب ایستاده ای و یارانت پشت سرت نشسته اند و منتظرند تا وقت نماز شود. 🔷عیسی علیه السلام به سوی محراب می‌آید، او نزد تو می‌آید و سلام می‌کند، جواب می‌شنود و با تو دست می‌دهد. تو به او رو می‌کنی و می‌گویی: «ای عیسی! جلو بایست و امامِ جماعت ما باش». 🔷عیسی علیه السلام پاسخ می‌دهد: «من به زمین آمده‌ام تا وزیر تو باشم، نیامده‌ام تا فرمانده باشم، من نماز خود را پشت سر شما می‌خوانم». 🔶نماز بر پا می‌شود، همه مسیحیان با تعجّب نگاه می‌کنند. عیسی علیه السلام پشت سر تو نماز می‌خواند، اینجاست که بسیاری از آنها مسلمان می‌شوند و به جمع یاران تو می‌پیوندند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
🥀یاد غریب🥀 ◀️‌اگر من به این باور برسم که غایب بودن تو، بزرگ ترین مصیبت است، آن وقت است که بر این مصیبت، اشک می‌ریزم. ◀️امام، همچون پدری مهربان است، وقتی او از دیده‌ها پنهان باشد، روح انسان، احساس یتیمی می‌کند، این روزگار، روزگار یتیمی شیعیان است. اگر بفهمم که جدایی از تو، از هر بلایی سخت تر است، با تمام وجودم حس می‌کنم که این زمان، زمان گریه است، باید اهل معرفت باشم تا درد جدایی تو را درک کنم، کسی تشنه درمان می‌شود که اهل درد باشد. ◀️جوان که بودم با صاحب دلی آشنا شدم، گاهی نزد او می‌رفتم و از او می‌خواستم برای کمال و سعادت به من توصیه ای بنماید، او به من چنین می‌گفت: «برای فراق آقا، گریه کن! همه خوبی‌ها در این گریه است». ◀️این سخن، سخنی از روی معرفت بود، ولی من ندیده‌ام به شخص دردمندی بگویند: «ناله کن! »، دردمند خودش ناله می‌کند، چون درد دارد، یتیم خودش گریه می‌کند، چون درد یتیمی دارد، او در فراق پدر اشک می‌ریزد و به سر می‌زند. ◀️منظور آن صاحب دل آن بود که باید دردمند فراق تو شوم، باید از درون از این غم بسوزم، آن وقت است که اشک جاری می‌شود. این اشک چشمی که از روی دردمندی است به انسان جهت می‌دهد، زندگی انسان را عوض می‌کند، فکر و اندیشه او را به سوی روشنایی می‌برد. ◀️از ما خواسته اند که صبح جمعه ها، دعای «ندبه» بخوانیم، «نُدبه» به معنای گریه و اشک و ناله است، کسی که فهمید از چه سعادتی محروم شده است، هر لحظه برای آمدن تو دعا می‌کند، او اشک می‌ریزد و با تو نجوا می‌کند. * * * 💠در اینجا قسمتی از دعای ندبه را ذکر می‌کنم: 🌾آقای من! کاش می‌دانستم که کجایی؟ کاش می‌دانستم در کدامین سرزمین یا منطقه اقامت داری؟ 🌾 بر من سخت است که دیگران را ببینم امّا تو را نبینم! آقای من! تا به کی حیران و سرگردان تو باشم؟ تا به کی و چگونه با تو سخن بگویم؟ 🌾با چه زبانی راز دل با تو بگشایم؟ بر من سخت است که پاسخ و سخنان فریبنده از غیر تو بشنوم، امّا سخن زیبای تو را نشنوم! بر من سخت است که بر تو گریه کنم و ببینم مردم تو را از یاد برده اند! 🌾بر من سخت است ببینم که تو گرفتار غیبت شده ای و دشمنانت جلوه نمایی می‌کنند! آیا کسی هست که مرا یاری کند و با من هم ناله شود و من ناله فراق طولانی از دل برکشم؟ 🌾آیا کسی هست که زاری و گریه کند و چون تنها باشد، من در گریه کردن، او را یاری کنم؟ 🌾آیا چشمی گریه می‌کند تا چشم من او را یاری کند و زار زار بگریم؟ چه زمان به حضور مهربان تو می‌رسیم و از دیدار تو سیراب می‌شویم؟ کی می‌شود که از چشمه‌های زلال تو بهره مند شویم، به راستی که تشنگی ماطولانی گشت... ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
🥀یاد غریب🥀 🔶‌من در وجود خود، عیب‌های فراوان می‌بینم: حسد، بخل، خودبینی، محبّت به دنیا، غرور. اگر بخواهم به سعادت ابدی برسم باید همه این عیب‌ها را بر طرف نمایم و به جای آن، زیبایی‌ها و خوبی‌ها را در خود ایجاد کنم. 🔶معلوم است که این کار سختی است، بارها شده است که تلاش کرده‌ام از حسد دوری کنم، همه توجه‌ام به این امر بوده است، امّا از صفت ناپسند دیگری غفلت کرده ام. 🔶سال‌ها پیش که جوان بودم، نزد دانشمندی بزرگ رفتم تا از او راهنمایی بگیرم، من او را همچون پدری مهربان یافتم و برایش از سختی «تزکیه نفس» سخن گفتم و از او راهنمایی خواستم، او آن روز سخنانی گفت که افقی تازه در ذهنم گشود، او مرا «فرزندم! » خطاب کرد... * * * 🔷فرزندم! آیا این جمله را شنیده ای؟ «مَنْ اَحَبَّکُم فَقَد اَحَبَّ اللّه». «هر کس اهل بیت علیهم السلام را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است». 🔷محبّت به حجّت خدا، محبّت به خداست. باید برای زدودن صفات ناپسند، راه محبّت امام زمان را بپیمایی، اگر در این راه گام برداری به راحتی صفات خوب را به دست می‌آوری و از گناه هم دوری می‌کنی! هر چقدر محبّت امام زمان در دل تو بیشتر بشود، صفای دل و کمال معنوی تو زیادتر می‌شود،اگر تو گرفتار صفات ناپسند هستی، قطعاً امام زمانت را آن چنان که باید و شاید، دوست نداری، زیرا اگر محبّت محبوب در جان تو ریخت، اوّلین نشانه اش، اطاعت از محبوب و پرهیز از ناخوشایندهای اوست.هر چه محبّت تو به آقا بیشتر بشود، دل تو صفای بیشتری پیدا می‌کند و خود به خود از پلیدی‌ها دوری می‌کنی، این کار چون در راه عشق محبوب است، شیرین است و دیگر در نظر تو، سخت جلوه نمی کند. 🔷محبّت، اکسیر عجیبی است، هر جا که بیاید، تحول بزرگ ایجاد می‌کند، تاریکی‌ها را به نور تبدیل می‌کند، محبّت گوهر عجیبی است و همانند آهن ربا است. کسی که واقعاً امام زمان را دوست دارد، در واقع همه خوبی‌ها را دوست دارد، او ناخودآگاه به سوی خوبی‌ها می‌رود و از زشتی‌ها دوری می‌کند. وقتی محبّت او در دل تو افتاد، صفحه وجودت عوض می‌شود، قطب نمای دل تو همواره به سوی مرکز خوبی‌ها است و این سرانجام نتیجه می‌دهد. 🔷فرزندم! باید به امام زمانت محبّت واقعی پیدا کنی، هیچ گنجی، هیچ راهی بالاتر از این راه نیست، باید به آنجا برسی که در فراق آقای خود، اشک بریزی، به معنای حقیقی، در طلب او درآیی و در این راه خسته و مانده نشوی! 🔷وقتی محبّت تو شدید شد، خود این محبّت، راه‌ها را باز می‌کند و تو را به مولایت نزدیک و نزدیک تر می‌کند. فرزندم! برای کمال و رستگاری، سخن‌های فراوان گفته اند، امّا عصاره همه آن سخنان، چیزی جز محبّت به آقا نیست، تو اگر در این راه گام برداری، راه را نزدیک کرده ای و به اصل همه خوبی‌ها دست یافته ای. 🔷محبّت نشانه‌هایی دارد، یکی از نشانه‌های محبّت این است که تو، آثار محبوب را دوست داری، حتماً ماجرای «مجنون» را شنیده ای که عاشق «لیلی» بود، او وقتی وارد کوچه لیلی می‌شد، در و دیوار آن کوچه را می‌بوسید، در نگاه مجنون، دیوارهای آن هم دوست داشتنی بود. 🔷هر چیزی نشانه ای دارد، نشانه محبّت به امام زمان این است که تو شیعیان او را دوست بداری و همواره نام و یاد او را زنده نگاه داری، دل‌های غافلان را متوجه آقا کنی، از خوبی‌ها و مهربانی‌های آقا برای مردم بگویی، برای ظهور او دعا کنی! اگر محبّت آن حضرت در دل داشته باشی، در جستجوی رضایت او هستی، به سراغش می‌روی، در راه اطاعت او گام برمی داری، عاقبت، جوینده یابنده بود، البتّه این راه، راهی است که صبر و حوصله می‌خواهد، رنج راه را باید تحمّل کنی و رنج فراق را باید بکشی، باید از دوری مولای خود بسوزی، این‌ها نشانه‌های محبّت است. 🔷فرزندم! بعضی‌ها گمان می‌کنند که واقعاً خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام را دوست دارند، امّا وقتی امتحان پیش می‌آید، حقیقت مطلب آشکار می‌شود، در وقت امتحان معلوم می‌شود که محبّت به خدا، پیامبر و اهل بیت علیهم السلام سرپوشی است برای محبّت به خودشان! یعنی چون خودشان را دوست دارند و می‌خواهند از عذاب و گرفتاری نجات پیدا کنند و به بهشت و رفاه برسند، خدا را عبادت می‌کنند و به پیامبر و اهل بیت علیهم السلام توسل می‌جویند و از محبّت آنان سخن می‌گویند. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯
از امام بترسم...!! 🔶‌عدّه ای دوست دارند که مردم از تو بترسند، خشنودی آنان در این است که شیعیان تو را از تو دور کنند تا آنان کمتر برای آمدن تو دعا کنند. آنان به مردم می‌گویند: «وقتی امام زمان بیاید، جویِ خون به راه می‌اندازد، اگر او بیاید اوّل گردن ما را می‌زند». 🔶آنان با این سخنان، مردم را از ظهور تو می‌ترسانند، در حالی که تو تجسم مهربانی خدا هستی. وقتی فقط از برق شمشیر تو حرف می‌زنند، بزرگ ترین تهمت را به تو می‌زنند و در حق تو ظلم می‌کنند. 🔶ظهور تو وابسته به دعای شیعیان است، وقتی عدّه ای این تهمت‌ها را به تو می‌زنند، دیگر مردم از صمیم قلب برای آمدنت دعا نمی کنند و همین می‌تواند باعث عقب افتادن ظهور تو باشد. 🔶هر کس با سخنانی باعث شده است که مردم از تو بترسند، باید توبه کند و از خدا بخواهد خطای او را ببخشد، او باید از مهربانی تو برای مردم سخن بگوید تا جبران خطایش را بنماید. 🔶تو همچون پیامبر، مایه رحمت برای همه جهانیان می‌باشی! «رحمةٌ لِلْعالِمین». وقتی به احادیث مراجعه می‌کنم می‌بینم تو را با این ویژگی‌ها معرفی کرده اند: «رحمةَ اللّه الواسعة»، «کاشفَ البلوی»، «غَوث»، «کَهف»، «مُزیلَ الهمّ» ای مهربانی وسیع خدا! ای بر طرف کننده بلاها! ای پناه ما! ای پشتیبان ما! ای کسی که همه غم و غصه‌ها را از بین می‌بری! آری، هیچ کس در این دنیا به مهربانی تو نمی رسد، امروز هیچ پناهگاهی از تو محکم تر نیست، هیچ فریادرسی از تو دلسوزتر و مهربان تر نیست! هیچ مشکل گشایی از تو تواناتر نیست! هیچ دستی از تو کریم تر و بخشنده تر نیست! * * * 🔷یکی از شیعیان نزد امام رضا علیه السلام رفت و به او خبر داد که مردم درباره «مقام امام» سخن می‌گویند، آن حضرت تصمیم گرفتند تا حقیقت این مقام را بازگو کنند، برای همین این سخنان را بیان کردند: «امام همچون پدری مهربان و برادری دلسوز است، امام همانند مادری که نسبت به فرزند خردسالشعشق می‌ورزد به شیعیانش مهربانی می‌کند». 🔷در این زمان، خدا تو را پناه و دادرس بیچارگان و درماندگان قرار داده است، تو از هر کس، مهربان تر هستی و در زمان ظهور، دلسوزانه مردم را به اطاعت از دین حق فرا می‌خوانی. تو دانش آسمانی را به مردم یاد می‌دهی، برای آنان روشنگری می‌کنی، آنان را موعظه می‌نمایی، حق را آشکار می‌کنی، تا آنجا که اگر کسی کمترین آمادگی برای پذیرش حق را داشته باشد، به راه حق هدایت می‌شود و برای همین است که حتّی مسیحیان و یهودیان، دسته دسته به تو ایمان می‌آورند. 🔷روشن است که اگر عدالت بخواهد جایگزین باطل شود، باید تخت ستمگران را واژگون کرد، برای آن که مظلومان و ستمدیدگان تاریخ بتوانند نفس راحتی بکشند باید با ستمکاران مبارزه کرد، وقتی ستمکاران، نصیحت‌ها و پندها را نمی پذیرند و حاضر به اصلاح نیستند، اینجا دیگر کار به مبارزه می‌رسد، وقتی آن ستمکاران دست به سلاح می‌برند باید به جنگ آنان رفت و آنان را سر جای خود نشاند. شمشیری که در دست توست برای مقابله با آن ستمکاران است، تو می‌آیی تا حکومت ظلم و ستمآنان را پایان ببخشی. * * * 🍀 روزگار ظهور تو، بهار دل‌ها و مایه شادمانی همه است، زندگی واقعی انسان در آن زمان آشکار می‌شود، آن وقت است که انسان طعم آبادانی و راحتی را می‌چشد. 🍀هر کس گوشه ای از روزگار ظهور تو را درک کند، می‌فهمد که آنچه ما امروز به آن دل خوش کرده ایم، زندگی نیست. آری، در آن روزگار، هیچ کس فقیر و نیازمند نمی ماند، مردم برای صدقه دادن به دنبال شخص فقیری می‌گردند ولی پیدا نمی کنند و به هر کس که می‌خواهند صدقه بدهند او می‌گوید: «من بی نیاز هستم». 🍀 در آن روزگار، باران بسیار می‌بارد، زمین گیاهان خود را آشکار می‌سازد، کینه‌ها از دل‌ها برطرف می‌گردد، امنیت همه جا را فرا می‌گیرد. بیماران شفا می‌گیرند، باران به اندازه کافی می‌بارد، سرتاسر زمین سرسبز می‌شود. 🍀کینه‌ها از دل‌ها می‌رود، مردم با هم مهربان می‌شوند، عقل انسان‌ها کامل می‌شود. مردم فقط خدا را می‌پرستند، تمام مرزهای جغرافیایی برداشته می‌شود، همه زمین با یک حکومت و قانون اداره می‌شود، هر کس در هر زمان بخواهد می‌تواند به شرق یا غرب دنیا با امنیّت سفر کند و کسی مانع او نمی شود. ‌📚 ✍مهدی خدامیان ارانی ╭━━⊰❀🌺❀⊱━━━━╮ 🆔 F_mahdaviyat ╰━━⊰❀🌸❀⊱━━━━╯