شهادت دادن و وجوب شهادت یک تکلیف و وظیفه شرعی است نه یک امتیاز که بگوییم چون این امتیاز به مرد به این کیفیت داده شده است پس او بالاتر و برتر است.
در دادگاه چیزی که مهم است روشن شدن حقیقت است پس در این تکلیف و ادای تکلیف برتری و سود و بهره ای نیست که عدم تساوی زن و مرد به معنی برتری مرد بر زن باشد
در بسیاری از تکالیف و جزائیات (مجازات ها) اسلام، مرد و زن با هم تفاوت هایی دارند. دلیل این تفاوت ها، متفاوت بودن مکانیسم خلقی زن و مرد است. زیرا روحیات و اخلاق زن و مرد یک جور نیست. در اینجا قطعا تساوی، بی عدالتی است زیرا هر یک بر اساس روحیات مناسب کاری است.
اسلام میان زن و مرد، برابری ارزش های انسانی را بنیان نهاده است ، اما از لحاظ وظایف اختصاصی، اسلام برای هر یک نقش خاصی را قائل است که با سرشت و طبیعت او سازگار می باشد، مسئله شهادت زن و مرد در محاکم قضایی، به معنی برتری مرد بر زن نیست چرا که در مواردی شهادت زن به طور فردی نیز پذیرفته است، در حالی که در مردان هیچ موردی نداریم که شاهد بودن یک مرد پذیرفته شود بلکه حداقل باید دو نفر باشند؛ یعنی، حکم «تساوی دو زن با یک مرد» مطلق نیست
به طور مثال در مورد اثبات زنده متولّد شدن طفل، با شهادت هر زن «یک چهارم» از ارث ثابت می شود و همچنین در مسئله بکارت یا عیوب جنسی تنها شهادت زنان پذیرفته است، فلذا در بسیاری شبیه این موارد است که نشان می دهد در این مسئله مرد هیچ برتری بر زن ندارد و همچنین در مواردی مثل طلاق و قتل، فقط شهادت مرد نافذ است.
شهادت دو زن برابر یک مرد نوعاً در مورد حدود و حقوق می باشد و حکمت های آن به این دلیل است که احساسات و عواطف زن جنبه غالب شخصیتی او را تشکیل می دهد و البته این موضوع هیچ نقصی برای بانوان نیست؛ بلکه اگر چنین نبود آن گاه نظام خلقت دچار اشکال بود، چرا که زن و مرد مکمّل یکدیگرند و جنبه های شخصیتی یکدیگر را تکمیل می کنند.
به دلیل همین ویژگی و واقعیت زن به دلیل ویژگی درونی و هم به لحاظ آسیب پذیری از تهدیدات خارجی بیشتر از مرد تحت تأثیر احساسات قرار می گیرد و لذا ممکن است تحت تأثیر احساسات و عواطف مختلف، شهادتی بدهد که تنها موافق احساسات او باشد و اجتماع دو زن برای شهادت بر چیزی، ضریب اطمینان را در شهادت بالا می برد.
در ادای شهادت نیز ممکن است زنان هم بیشتر تحت تأثیر فشار عاطفه مثبت و یا منفی و یا ارعاب خارجی قرار گرفته و آن گونه که باید شهادت ندهد و یا شهادت برخلاف دهد
گاهی شهادت دادن موجب میشود متهم قصد آزار و اذیت شاهد را در آینده داشته باشد که با شرط کردن شهادت دو زن به جای یک مرد در مواردی که تنها یک زن شاهد است تکلیفی بر وی بار نیست و عملا اسلام او را از خطر احتمالی دور کرده است و در یک امری که شاید در ظاهر برای وی نفعی ندارد او را در معرض خطر قرار نداده است و این لطف به زن است
حکمت این امر، دور نگاه داشتن زنان از مخاطرات اجتماعی و حفظ حقوق دیگران می باشد، زیرا شهادت در نظام اسلامی یک تکلیف است و شخصی که شهادت او پذیرفتنی است و شاهد قضیه ای بوده است مکلّف به حضور در دادگاه جهت ادای آن می باشد. از این رو، اگر شاهد بودن زن در موارد حادی نظیر قتل پذیرفته باشد، نباید از آن امنتاع ورزد.
اسلام با نپذیرفتن شهادت زن در این موارد، تکلیف را از آن ها برداشته است، چرا که شخصی که علیه او شهادت داده می شود، امکان دارد بر اساس آن، به اعدام، یا تحمّل ضربات شلاق محکوم گردد و لذا امکان اعمال تهدیداتی از سوی محکوم و یا اطرافیانش نسبت به شاهد وجود دارد.
•°از تـبـار فـاطـܩــہ۳۱۳°•
رمان #امنِناامن پارت #20 ____ محمد:چشمام رو اروم و با چند بار پلک زدن باز کردم که نور سفیدی به چشما
رمان #امنِناامن
پارت #21
_
سعید: عطیه خانوم و مادر اقا محمد رفتن داخل، منم گوشیمو در اوردمو به رسول زنگ زدم.
الو رسول
رسول:سلام سعید جان چخبر؟
سعید:بقیه بچه ها پیشتن؟
رسول:اره بگو، صداتم روی بلندگوئه، چیکار داری؟
سعید:اقا محمد بهوش اومده، دارین میاین نون خامه ای بگیرین بیارین، فهمیدین؟!
سعی میکردم نخندم که اقای عبدی جوابمو از پشت تلفن داد؛
عبدی:من میگیرم اقا سعید به شکمت بگو نگران نباشه.
سعید: عه اقا ببخشید نمیدونستم شماهم اونجائید.
صدای خندهی بچه ها میومد و خودمم خندم گرفته بود.
سعید: فعلا بخندید من دارم براتون؛
داوود:هیچ وقت تویِ روز روشن یه مامور امنیتی رو تهدید نکن!
سعید: کلاساتون تموم شد استاد؟ میزارید برم؟
داوود:اره اره برو ماهم با نون خامه ای میایم.
___
عطیه:خب محمد جان من میرم بیرون تو هم استراحت کن، من همین بیرون هستم.
محمد: ب.اشه
سعید: منتظر بچه ها بودم، خجالت میکشیدم تنهایی برم پیشش، یجورایی خودمون رو مقصر میدونستم، شاید ما نباید میزاشتیم که تنهایی برن... از پشت شیشه بهش نگاه کردم که با یه اخم ریز خوابیده بود...
برگشتم دیدم که بچه ها و اقای عبدی اومدن، وایستادن با عطیه خانون و عزیز سلام و احوال پرسی کردن و به سمت من اومدن...
پ.ن: فعلا خوش باشید 😂
فوروارد:آزاد✔️
این داستان ادامه دارد...
#رمیصا
°•❥︎☾︎@serial_gando☽︎❥︎•°