#لحظهایگمراهی💔
لحظه ای گم راهی به جدایی ختم شد ..
به شکستن دل بی قرار ختم شد ..
#دلیبیقرار💔
محمد:حالم خوب نبود ..باورم نمیشد که به این بیماری مبتلا شدم ..
باورم نمیشد 💔
باید با عطیه حرف بزنم ...
شاید دیگه نتونم باهاش زندگی کنم ...💔
#لحظهیدیدار
عطیه:خوب گوش کن محمد من دیگه نمیتونم با تو زندگی کنم ..دیگه تحمل ندارم باید عقدمون رو باطل کنیم...
باید از هم جدا بشیم ...
من زندگی کردن با تو رو دوست ندارم ....
محمد:داشتم چی میشنیدم !خود عطیه که میخواد از من جدا شه ....🥺💔
پ.ن..محمد و عطیه میخوان از هم جدا بشن ...
دیگه نمیخوان با هم زندگی کنن ..
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
این جا عضو شو رمان رو بخون ..ببین چه اتفاق هایی میافته ..
راستی پی دی اف رمان صدای پای آشنا هم هست 🥰😍
#لحظهایگمراهی💔
لحظه ای گم راهی به جدایی ختم شد ..
به شکستن دل بی قرار ختم شد ..
#دلیبیقرار💔
محمد:حالم خوب نبود ..باورم نمیشد که به این بیماری مبتلا شدم ..
باورم نمیشد 💔
باید با عطیه حرف بزنم ...
شاید دیگه نتونم باهاش زندگی کنم ...💔
#لحظهیدیدار
عطیه:خوب گوش کن محمد من دیگه نمیتونم با تو زندگی کنم ..دیگه تحمل ندارم باید عقدمون رو باطل کنیم...
باید از هم جدا بشیم ...
من زندگی کردن با تو رو دوست ندارم ....
محمد:داشتم چی میشنیدم !خود عطیه که میخواد از من جدا شه ....🥺💔
پ.ن..محمد و عطیه میخوان از هم جدا بشن ...
دیگه نمیخوان با هم زندگی کنن ..
https://eitaa.com/joinchat/638582965C72e0004665
این جا عضو شو رمان رو بخون ..ببین چه اتفاق هایی میافته ..
راستی پی دی اف رمان صدای پای آشنا هم هست 🥰😍