هدایت شده از پنجشنبه²
رمان دخٺر دهکدھ بہ قلم سایہ ماھ (عارفہ)
#قسمٺے_از_رمان
خیلی خوشحال بودم
چون میخوام برم مدرسه
ماه دخت هم خوشحال بود
وسایل هامونو آماده کردیم
رفتیم و به سهیلا گفتیم وسایل هاشو بیاره که باهم یجا باشه و باهم بریم مدرسه
ما سه تا کلاس اولیم
یکمم استرس داریم چون میترسیم سخت باشه
ولی خب بازم خوشحالیم
https://abzarek.ir/service-p/msg/824520
ناشناسمونہ
@Sayehmah8
جھٺ ارٺباط با مدیر
https://eitaa.com/joinchat/2147614913C8bf34a5221
لینڪ ڪانال
در آمار ۱۳۰ بولت ژورنال و جملاٺ انگیزشے میزارھ
هدایت شده از پنجشنبه²
رمان دخٺر دهکدھ بہ قلم سایہ ماھ (عارفہ)
#قسمٺے_از_رمان
خیلی خوشحال بودم
چون میخوام برم مدرسه
ماه دخت هم خوشحال بود
وسایل هامونو آماده کردیم
رفتیم و به سهیلا گفتیم وسایل هاشو بیاره که باهم یجا باشه و باهم بریم مدرسه
ما سه تا کلاس اولیم
یکمم استرس داریم چون میترسیم سخت باشه
ولی خب بازم خوشحالیم
https://abzarek.ir/service-p/msg/824520
ناشناسمونہ
@Sayehmah8
جھٺ ارٺباط با مدیر
https://eitaa.com/joinchat/2147614913C8bf34a5221
لینڪ ڪانال
در آمار ۱۳۰ بولت ژورنال و جملاٺ انگیزشے میزارھ