eitaa logo
فدایے ࢪهبࢪ
60 دنبال‌کننده
682 عکس
164 ویدیو
7 فایل
''♥مٺولد️⇦۱۴۰۰/۴/۲۵ ''💚ناشناسمونھ⇦ https://harfeto.timefriend.net/16322253063127
مشاهده در ایتا
دانلود
گاهے خدا همـہ پنجرہ ها را مے بندد.. و همـہ درها را قفل میڪند.. مطمئن باش... آن بیرون هواطوفانے ست... و خدا در حال مراقبت از توست..
✨﷽✨ ✅اگر انتقاد می‌کنی، به فکر اصلاح هم باش ✍فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.روزی استاد به او گفت: تو دیگر استاد شده‌ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم. شاگرد فکری به سرش رسید. یک نقاشی فوق‌العاده کشید و آن را در میدان شهر قرار داد. مقداری رنگ و قلمی نیز کنار آن گذاشت و از رهگذران خواهش کرد اگر جایی ایرادی می‌بینند یک علامت × بزنند. غروب که برگشت دید تمامی تابلو علامت خورده است. بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد. استاد به او گفت: آیا می‌توانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان قرار داد و رنگ و قلم را نیز کنار آن گذاشت. اما متنی که در کنار تابلو قرار داد این بود: «اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید.» وقتی غروب برگشتند، دیدند تابلو دست‌نخورده مانده است. استاد به شاگرد گفت: همه انسان‌ها قدرت انتقاد دارند، ولی جرئت اصلاح نه.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎
✨﷽✨ ✅ به‌دوش گرفتن بار سنگین نیازمندان، دلت را سبک می‌کند ✍در یک شب سرد زمستانی، تاجر ثروتمندی به زیارت امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد. هر روز به حرم می‌آمد اما دریغ از یک قطره اشک. دل سنگین بود و هیچ حالی نداشت. با خودش فکر کرد که دیگر فایده‌ای ندارد. به همین خاطر، برای برگشت بلیط هواپیما گرفت. هنوز تا پرواز، چند ساعتی وقت داشت. در کوچه‌ای راه می‌رفت که دید پیرمردی بار سنگینی روی چرخ‌دستی‌اش گذاشته و آن را به سختی می‌برد. تاجر کمکش کرد و هم‌زمان به او گفت: مگر مجبوری این بار سنگین را حرکت بدهی؟ پیرمرد گفت:ای آقا! دست روی دلم نگذار، دختر دم‌بختی دارم که برای جهیزیه‌اش مانده‌ام. همسرم گفته تا پول جهیزیه را تهیه نکرده‌ام به خانه برنگردم. من مجبورم بارهای سنگین را جابه‌جا کنم تا پول بیشتری در بیاورم. تاجر ثروتمند، همراه پیرمرد رفت و بارش را در مقصد خالی کرد و بعد هم به خانه او رفت. وقتی به خانه پیرمرد رسید، فهمید که زندگی سختی دارند. یک چک به اندازه تمام پول جهیزیه و مقداری هم برای سرمایه به پیرمرد داد. وقتی از آن خانه بیرون می‌آمد، خانواده پیرمرد با گریه او را بدرقه می‌کردند. پیرمرد گفت: من چیزی ندارم که برای تشکر به شما بدهم. فقط دعا می‌کنم که عاقبت‌به‌خیر شوید و از امام رضا (علیه‌السلام) هدیه‌ای دریافت کنید. تاجر برای زیارت وداع به حرم مطهر برگشت تا بعد از آخرین سلام، به فرودگاه برود. وقتی وارد حرم شد، چشم‌هایش مثل چشمه جوشید و طعم زیارت با حال خوش و با معرفت را چشید. ོ ོ ོ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
🔅 ✍️ هشت درس مهم زندگی 🔹شیخی از شاگردش پرسید: چند وقت است که در ملازمت من هستی؟ 🔸شاگرد جواب داد: حدودا ۳۳ سال. 🔹شیخ گفت: در این مدت از من چه آموختی؟ 🔸شاگرد: هشت مسئله. 🔹شیخ گفت: مدت زیادی از عمر من با تو گذشت و فقط هشت چیز از من آموختی‌!؟ 🔸شاگرد: ای استاد، نمی‌خواهم دروغ بگویم و فقط همین هشت مسئله را آموخته‌ام. 🔹استاد: پس بگو تا بشنوم. 🔸شاگرد: 1️⃣ به خلق نگریستم دیدم هرکس محبوبی را دوست دارد و هنگامی که به قبر رفت محبوبش او را ترک نمود. 🔺پس نیکی‌ها را محبوب خود قرار دادم تا هنگام ورودم به قبر همراه من باشد. 2️⃣ به کلام خدا اندیشیدم که فرمود: 💠«وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَىٰ فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوَىٰ؛ و اما كسى كه از ايستادن در برابر پروردگارش هراسيد و نفس خود را از هوس بازداشت، بی‌گمان بهشت جايگاه اوست.» نازعات: ۴۰ و ۴۱ 🔺پس با نفس خویش به پیکار برخاستم تا اینکه بر طاعت خدا ثابت گشتم. 3️⃣ به این مردم نگاه کردم و دیدم هرکس شیء گران‌بهایی همراه خویش دارد و با جانش از آن محافظت می‌کند. پس قول خداوند را به یاد آوردم: 💠«مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ؛ آنچه پيش شماست، تمام می شود و آنچه پيش خداست، پايدار است.» نحل: ۹۶ 🔺پس هرگاه شیء گران‌بهایی به‌دست آوردم، آن را به پیشگاه خدا تقدیم کردم تا خدا حافظ آن باشد. 4️⃣ خلق را مشاهده کردم و دیدم هرکس به مال و نسب و مقامش افتخار می‌کند. سپس این آیه را خواندم: 💠«إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست.» حجرات: ۱۳ 🔺پس به تقوای خویش افزودم تا اینکه نزد خدا ارجمند باشم. 5️⃣ خلق را دیدم که هرکس طعنه به دیگری می‌زند و همدیگر را لعن‌ونفرین می‌کنند. و ریشه همه این‌ها حسد است. سپس قول خداوند را تلاوت کردم: 💠«نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا؛ ما [وسايل] معاش آنان را در زندگى دنيا ميانشان تقسيم كرده‌ايم.» زخرف: ۳۲ 🔺پس حسادت را ترک کردم و از مردم پرهیز کردم و دانستم روزی و فضل به‌دست خداست و بدان راضی گشتم. 6️⃣ خلق را دیدم که با یکدیگر دشمنی دارند و بر همدیگر ظلم روا می‌دارند و به جنگ با یکدیگر می‌پردازند. آن‌گاه این فرمایش خدا را خواندم: 💠«إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا؛ همانا شیطان دشمن شماست پس او را دشمن گیرید.» فاطر: ۶ 🔺پس دشمنی با مردم را کنار گذاشتم و به دشمنی با شیطان پرداختم. 7️⃣ به مخلوقات نگریستم پس دیدم هر کدام در طلب روزی به هر دری می‌زنند و گاه دست به مال حرام نیز می‌زنند و خود را ذلیل می‌کنند. و خداوند فرموده: 💠«وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا؛ و هيچ جنبنده‌اى در زمين نيست مگر [اينكه] روزی‌اش بر عهده خداست.» هود: ۶ 🔺پس دانستم من نیز یکی از این جنبنده‌هایم و بدانچه که خداوند برای من مقرر کرده است، راضی گشتم. 8️⃣ خلق را دیدم که هرکدام بر مخلوقی مانند خودشان توکل می‌کنند؛ این به مال و دیگری نان و دیگران به صحت و مقام. و باز این قول خداوند را خواندم: 💠«وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ؛ و هركس بر خدا توکل كند، او براى وى بس است.» طلاق: ۳ 🔺پس توکل بر مخلوقات را کنار گذاشتم و بر توکل به خدا همت گماشتم.
⚠️قانونى داريم كه هميشه ثابت است: "ما به محيطمان عادت ميكنيم" اگر با آدم های بدبخت نشست و برخواست کنید، کم کم به بدبختی عادت می کنید و فکر می کنید که این طبیعی است. اگر دوست شما دروغ بگوید، در ابتدا از دستش ناراحت می شوید ولی در نهایت شما هم عادت می کنید به دیگران دروغ بگویید و اگر مدت طولانی با چنین دوستانی باشید، به خودتان هم دروغ خواهید گفت. اگر با آدم های خوشحال و پر انگیزه دمخور شوید شما هم خوشحال و پرانگیزه می شوید و این امر برایتان کاملا طبیعی است. "تصمیم بگیرید به مجموعه افراد مثبت ملحق شوید وگرنه افراد منفی شما را پایین می کشند و اصلا متوجه چنین اتفاقی هم نمی شوید" ‎‎‌‌‎‎