eitaa logo
فداییان اسلام قم
219 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
8.6هزار ویدیو
104 فایل
#انقلاب‌اسلامی به عنوان یک نقطه عطف درتاریخ اسلام، در طول حیات خود ازالگوهای برجسته چون #فداییان‌اسلام به رهبری #شهید‌نواب‌صفوی بهره برده است. امید است در #نظام‌انقلابی و تداوم آن ازنقش آگاهانه و خالصانه آنان درمقابل ظلم و استکبار الهام بگیریم. @Gorzin1
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید سیدابوالحسن فاضل رضوی داماد شهید سید مجتبی نواب صفوی . تاریخ ولادت: 8 دى 1325 تاریخ شهادت: 24 دى 1359 محل شهادت: تنگه حاجیان
🔸️رسول اعظم صلوات الله علیه و آله می فرمایند: علم و مال هر عيبى را بپوشاند و جهل و فقر هر عيبى را نمايان كند. نهج الفصاحه جلد ۳ حدیث ۲۰۲۵ امروز چهارشنبه ۲۹ دی ماه ۱۴۰۰ ۱۶ جمادی الثانی ۱۴۴۲ ۱۹ ژانویه ۲۰۲۲
تهران، جمعه 24/10/73، گزیده ای از مقالات گرد آوری و ترجمه شده از رسانه ها وشخصیتهای انقلابی عربی توسط محقق توانا مرحوم سيدهادى خسروشاهى : ديدار نواب صفوى با شاه ايران سرهنگ شيشكلى، شاه حسين و سرهنگ ناصر(!) شهيد نواب صفوى جوانى بيست و نه ساله، سرشار از ايمان، شور و التهاب است. در شهر «نجف» عراق به تحصيل پرداخت و سپس به ايران بازگشت تا حركت جهادى را بر ضد خيانت رژيم و استبداد و امپرياليسم رهبرى كند. نواب صفوى حركت «فدائيان اسلام» را در ايران تأسيس كرد. اين جنبش بر اين باور بود كه كسب قدرت و آمادگى تنها راه پاك‌سازى سرزمين‌هاى اسلامى از لوث وجود صهيونيست‌ها و استعمارگران است. جنبش فدائيان اسلام در بين ملت ايران تأثير به سزايى داشت و به قيام پرشكوه و قدرتمندى مبدل شد كه جهانيان را سال‌ها به خود مشغول داشت و هدف آن، نابودى خيانتكاران و ملى كردن شركت‌هاى نفتى بود. نواب صفوى، خون اشغال‌گران انگليسى ـ امريكايى و مزدوران وابسته به آن كافران امپرياليست را مباح كرده بود. نواب صفوى كه رحمت خداوند بر او باد ـ مواضع شجاعانه و جاودانه‌اى در قبال شاه ايران،مصدق، ملك‌حسين، اديب شيشكلى و جمال عبدالناصرداشت. وقتى با شاه ايران ملاقات كرد، گفتگوى زير ميان آن دو ردو بدل شد: شاه: «حالت چطور است؟» نواب‌صفوى:«بحمدالله‌خوب‌است. همانند حال هر مؤمن يكتاپرست». شاه: «من (هم) يك مؤمن هستم.»! نواب صفوى: «فقط ادعا كافى نيست. بلكه بايد هر ايمانى در حد توان هر كسى، نشانه‌اى آشكار داشته باشد، چراغ اگر بگويد من چراغ هستم ولى نورى از آن نتابد، اين ادعايى بى‌دليل خواهد بود و اين كافى نيست!» وقتى نواب صفوى بيرون آمد، خبرنگاران از موضع شاه درباره مسأله‌اى كه به خاطر آن به ديدار شاه رفته بود، سؤال كردند: «در اين شرفيابى شما چه مذاكره‌اى به عمل آمد؟» نواب صفوى در پاسخ با سربلندى گفت: «شاه به ديدار من مشرف شد. من به حضور وى شرفياب نشده بودم». وى هنگام حكومت دكتر مصدق دو سال تمام در زندان به سر برد. مصدق كوشيد از وى تعهدى هر چند شفاهى، مبنى بر عدم مخالفت با حكومتش را بگيرد تا او را آزاد كند، ولى نواب صفوى اين پيشنهاد را رد كرد و به فرستاده مصدق گفت: «خاموش و مؤدب باش! ما مردمانى هستيم كه مرگ را سعادت مى‌دانيم و به خواست خدا شكست نمى‌خوريم». نواب صفوى از دفن كردن جسد پدر شاه در گورستان مسلمانان در قم جلوگيرى كرد، زيرا به باور نواب صفوى، پدر شاه، فردى خائن و دست‌نشانده كافران و استعمارگران بود. در سال 1935 م. نواب صفوى براى شركت در كنگره اسلامى بيت المقدس به اردن رفت و با شاه حسين ديدار نمود و خطاب به وى سخنانى جسورانه بيان كرد كه در مطبوعات آن زمان به چاپ رسيد. وى سپس از دمشق و قاهره ديدن كرد. نواب صفوى در دمشق، هنگام ديدار با اديب شيشكلى به او گفت: «من احساس مى‌كنم مردم تو را دوست ندارند و همراه تو نيستند، زيرا ملت را تحت فشار و خفقان قرار داده و آزادى را از آنها سلب كرده‌اى. اگر مى‌خواهى در حكومت بمانى بايد با ملت همراه باشى» ... در هنگام ديدار از مصر، نواب صفوى در يك سخنرانى پرشور و پرتوان كه در دانشگاه قاهره ايراد نمود، به بسيج نيروهاى مردمى و جوانان، جهت نجات فلسطين دعوت كرد. در آن موقع صداى نيرومند «الله اكبر» و «العزة للاسلام» در فضاى قاهره پيچيد. گروهى از پليس و وابستگان حكومت كوشيدند جلو سخنرانى نواب صفوى را بگيرند، ولى جوانان اخوان‌المسلمين قبل از سركوب اخير، عليرغم حمايت پليس مصر از اخلال‌گران، آنان را سر جاى خود نشاندند... سرهنگ ناصر از سخنرانى نواب صفوى به خشم آمد! و دستور داد وى را از كشور مصر اخراج كنند، اما بعد، از اين تصميم عدول كرد و در دفتر خود در نخست وزيرى از وى استقبال نمود. در آنجا بود كه ناصر از ديدگاه رهبر فدائيان اسلام راجع به حكومت خود كه «بر ترور و خفقان استوار بود» آگاه شد! نواب صفوى ـ كه رحمت خداوند بر او باد ـ در قبال پيمان‌هاى استعمارى موضع جسورانه‌اى اتخاذ كرد و با قدرت و سرسختى در برابر پيوستن ايران به هر گونه پيمانى مقاومت نمود. از اين رو توسط رژيم شاه دستگير و به اتهام شركت در تلاش براى ترور حسين علا نخست وزير ايران، همراه با «برادرانش» در يك دادگاه نظامى به اعدام محكوم شدند. اين حكم ظالمانه، واكنش تند و وسيعى در كشورهاى اسلامى داشت. توده‌هاى مسلمانان كه به دلاورى و مجاهدت نواب صفوىارج مى‌نهادند، عليه اين حكم قيام كردند و با ارسال و هزاران تلگرام، حكم صادره عليه اين مجاهد با ايمان و قهرمان را محكوم كردند، زيرا اعدام اين مجاهد نستوه را خسارت بزرگى براى اسلام معاصر به شمار مى‌آوردند. ولى حاكمان ايران كه در كنار امپرياليسم گام برمى‌داشتند، تمايل ميليون‌ها نفر از مسلمانان جهان را ناديده گرفتند و شاه حكم اعدام را امضا كرد. نواب صفوى و ياران پاك وفادارش، با گلوله‌هاى خيانت‌كاران و دست نشاندگان امپرياليسم بر زمين افتادند و به كاروان
شهيدان جاودانى پيوستند كه خون پاك آنان چراغى و شعله‌اى درخشان براى نسل‌هاى آينده خواهد بود و راه آنان را براى آزادى و ايثار، روشنايى خواهد بخشيد. *** ... و اين امر سرانجام تحقق پذيرفت. همين كه دفتر زمانه ورق خورد، انقلاب اسلامى ايران برپا گرديد و تاج و تخت شاه خودكامه را سرنگون ساخت و وى را آواره نمود و سخن خداوند يكبار ديگر به حقيقت پيوست كه مى‌فرمايد:(ولقد سبقت كلمتنا لعبادنا المرسلين انهم لهم المنصورون و ان جندنالهم الغالبون) .(2 ) ـ ما به بندگان مرسل خود گفته‌ايم كه آنها پيروزند و جنود ما سرانجام غالب خواهند شد ـ مشروح این مقالات را میتوانید با واژه های کلیدی ، سید هادی خسروشاهی ، مؤتمر اسلامی ، مصر ، استاد فتحی یکن ، نواب صفوی سید قطب و ... جستجو کنید .
جنگ حضور داشته ، با شهید چمران در جبهه بوده وبا همسرایشان صمیمی بوده است. من از بعض علما و بزرگان می‌پرسیدم که آیا درست است که یک زن به جبهه برود؟ می‌گفتند مگر در زمان پیغمبر(ص) زن‌ها نبودند که شمشیر کشیدند و از پیامبر اکرم(ص) دفاع کردند. من با وجود فضایی که در زمان پهلوی‌ها بود مایل نبودم که فرزندانم بی‌سواد باشند و از دیگران عقب بیفتند؛ به همین دلیل از همان ابتدا آنها را به مدرسه می‌فرستادم اما در عین حال بر ضرورت حفظ شئونات اسلامی از سوی آنها هم اصرار داشتم. زمانی که ما در تهران زندگی می‌کردیم، فرزندان را به مدارس اسلامی می‌فرستادم و آنها در آنجا تربیت می‌شدند اما زمانی که به مشهد آمدیم، شرایط مانند تهران برای فرزندانم ، مهیا نبود. آنزمان رئیس آموزش‌وپرورش مشهد فردی بود به نام آقای میر عابدینی. من خودم شخصا رفتم با او صحبت کردم و صراحتا به او گفتم من با حکومت مخالفم اما نمی‌خواهم فرزندانم بی‌سواد یا سربار اجتماع باشند. به او گفتم که بچه‌ها در تهران در مدرسه اسلامی درس خوانده‌اند و در مشهد هم مایل نیستم بی‌‌حجاب باشند. به او گفتم آنها فرزندان نواب هستند. جالب این است که او آن‌زمان موافقت کرده بود که آنها سرکلاس باحجاب باشند. شهید سیدمجتبی نواب‌صفوی شجاع بود و مصمم. او گویی در مکتب بلافصل پیامبر تربیت شده بود. همه کارش برای خدا بود و من این را از نزدیک درک می‌کردم. زندگی من با شهید نواب بسیار شیرین بود و به آن افتخار می‌کنم. وقتی ایشان اذان می‌گفت گویی در خانه همه با ایشان اذان می‌گفتند. در جماران سه بار با حضرت امام ملاقات داشتم. امام می‌فرمودند راه و نظر شما مورد تأیید ما بود. می‌فرمودند نواب رحمت‌الله‌علیه بسیار خالص بود که نیازی به تعریف من هم ندارد. شهید نواب خودش استنباط فقهی داشت؛ درس خوانده بود و البته اجازه هم داشت.ایشان حتی به من هم آموزش می‌دادند. شهید نواب معتقد بود که باید در مقابل دشمنان دین و خدا ایستاد. البته ایشان قبل از اقدام، هشدارهای لازم را هم می‌دادند ، و نصیحت میکردند . انقلاب اسلامی لذتبخش بود. شما زمان پهلوی را درک نکردید تا بدانید چه خفقان و چه فساد سیاسی، اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی گسترده‌ای بود. امروز می‌دانیم که شب اگر بیرون برویم امنیت داریم. زمانی بود که اگر شب از منزل بیرون می‌رفتیم همه زن‌ها ترس از تجاوز داشتند. پس قدر امنیت را باید بدانیم. امروزمشکلی اگر هست مربوط به مردم نمی‌شود؛ مسئولان در هر قوه و دستگاهی که هستند باید پاسخگو باشند. توصیه من به‌عنوان یک مبارز قدیمی این است که دلسوزانه برای مردم کار کنند؛ برای برقراری عدل تلاش کنند. آرزوی اصلی ما دیدار با امام‌زمان‌(عج) است و خدمت به ایشان ،‌اما ما جزو عشاق امام ورهبر معظم انقلاب هم هستیم . وقتی رهبر بزرگوار رئیس‌جمهور بودند من رفتم منزل مادرشان اما منزلی که دیدم منزل مادر یک رئیس‌جمهور نبود؛ منزلی محقر تا جایی که حتی دیوارهای خرابی هم داشت. به مادر ایشان گفتم شما که مادر رئیس‌جمهور مملکت هستید چرا اینگونه زندگی می‌کنید؟ گفتند رئیس‌جمهور، خادم ملت است. امروز هم حرف من همین است؛ اگر مسئولان، درد مردم را درک کنند و در کاخ‌ها زندگی نکنند می‌توانند چاره‌ای بیندیشند. من می‌خواهم از خاطره مادر رهبری به یک نتیجه برسم. معتقدم همه‌‌چیز یک فرد، خانواده اوست. یک خانواده خوب می‌تواند مسئول و مدیر خوب هم تربیت کند. اگر خانواده خوب شد، همه‌‌چیز خوب می‌شود. در مورد آخرین دیدار با شهید نواب : من نمی‌دانستم آن روز آخرین روز زندگی شهید نواب است، به ما اجازه ملاقات دادند و من به اتفاق بچه‌ها و مادر آقای نواب به دیدن ایشان رفتیم، شهید نواب دستشان به دست یک سرباز دستبند خورده بود، فاطمه دختر بزرگم که 4، 5 سال بیشتر نداشت و چادر به سرش بود، رنگش به شدت پریده بود، شهید نواب نگران بودند که چرا رنگ فاطمه پریده است، در واقع چهره فاطمه خبر از واقعهٔ تلخی را می‌داد و انگار گرد یتیمی بر سر و صورتش ریخته شده بود، شهید نواب با‌‌ همان دستی که دستبند داشتند بچه‌ها را بغل کردند و مادرشان به شهید نواب گفتند «ای کاش ما می‌مردیم و این روز را نمی‌دیدیم» بعد شهید نواب خطاب به مادرشان گفتند «خانم اجازه بدهید من پای شما را ببوسم و این را عرض کنم «مرگ برای انسان حق است، انسان در بستر بیماری یا در تصادف یا در غرق شدن در آب، یا در مبارزه در راه خدا و برای دین خدا کشته می‌شود و در خاک و خون می‌غلتد ، آیا این مرگی که انسان در راه خدا در خاک بغلتد با عزت‌تر نیست.» ناگهان شهید نواب صدایش را خشن و بلند کردند و گفتند «من با این مرتیکه پسر پهلوی، با این مرتیکه محمد رضا شاه اگر بخواهم سازش کنم همین الان جای من اینجا نیست من کشته می‌شوم ، اما سازش با دشمنان اسلام را قبول نمی‌کنم و مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است. من نمی‌دانستم قرار است شهید نواب اعدام شود، خم شدم دست آ
قا را بوسیدم و گفتم «شما را به خدا می‌سپارم به کی بسپارم که از خدا بالا‌تر باشد. فقط یک ربع به ما زمان ملاقات داده بودند مامور آمد و گفت زمان ملاقات تمام شده، آقا برگشتند یک نگاه تند و خشم آلود به آن مامور کردند که آن مامور گویا می‌خواست روح از بدنش بیرون برود از ترس این نگاه شهید نواب، و من در دلم گفتم خدایا در این وجود چه شجاعت و چه قدرتی قرار داده‌ای؟ آنقدر چشمان آقا نافذ بود که اگر به یک نفر نگاه می‌کردند تا عمق وجود طرف را می‌خواندند و کسی قادر نبودند که در دیده گان شهید نواب نگاه کند. وقتی آقا را می‌بردند برمی گشتند به پشت سرشان به زن و بچه‌ها و مادرشان نگاه می‌کردند و من بعد از شهادت ایشان درک کردم که این نگاه آخرین نگاه بود.
ت زندگی روزمره روحیه‌اش کسل شود و از مبارزه باز ماند . در طول این هشت سال ، هیچگاه شاهد عصبانیت او در خانه نبودم و به خاطر مهربانی و رافت نواب من نیز مجاب می‌شدم به گونه‌ای رفتار کنم که نواب ناراحت نشود. نوابی که در بین همه به شجاعت معروف بود و اگر دستوری را صادر می‌کردد همه عاشقانه آن را می‌پذیرفتند و بزرگان مملکت هم از ایشان هراس داشتند ، چون شخصیت بزرگ تربیت شده مکتب دین بود در نگاهش به خانواده و مؤمنین و مستضعفین و حتی حیوانات ، می‌شد یک دنیا رافت، مهربانی، و دلسوزی و عشق و خویشتن داری و فداکاری و انصاف را دید. یک شب من چشم درد طاقت فرسایی داشت یادم می‌آید شهید نواب تا صبح بالای سر من نشستند و گفتند « ای کاش به جای تو چشمان من درد می‌کرد و من این درد را می‌کشیدم.» اگر بچه‌ها نیمه شب خوابشان نمی‌برد شهید نواب از خواب بیدار می‌شد و بچه‌ها را روی پا‌هایشان می‌گذاشتند تا به خواب بروند و می‌گفتند «سزاوار نیست که تو بیدار باشی و من بخوابم» در این هشت سال زندگی پرماجرا با نواب، من یک بار معترض نشدم که آقای نواب من تا کی باید مخفی بمانم استقلال نداشته باشم، بلکه همیشه مطیع بودم، اگر زندگی برای رضای خدا باشد راحت‌تر می‌گذرد، مردم بیگانه آنقدر به من علاقه داشتند و مثل یک خواهر و مادر به من لطف داشتند و همیشه می‌آمدند به من می‌گفتند خانم نیره سادات همه زحمات ما بر گردن شماست و اگر آقا رهبر آقایان است شما هم رهبر خانم‌ها هستند و همه مطیع شما هستیم. یک بار هم آقای نواب در زمان حیاتشان به من گفتند من اگر شهید شدم تو حتما ازدواج کن این کلمه ازدواج برای من دردناک‌ترین جمله بود و با خودم می‌گفتم چطور می‌شود من بعد از شهادت، نوابی که این همه عظمت داشت بتوانم ازدواج کنم. بعد از شهید نواب، من با یکی از بستگان پدری خویش ( پسر عمه ام )ازدواج کردم و فرزندانم به ایشان «دایی‌جان» می‌گفتند. ایشان هم به خاطر اینکه این سه دختر فرزندان نواب صفوی بودند خیلی به آنها احترام می‌گذاشتند. این مسئله یعنی ازدواج دوم من باعث نشده بود که فرزندانم احساس غریبی داشته باشند و به همین دلیل، به لطف خدا درخصوص تربیت فرزندان با مشکلی روبه‌رو نشدیم. بعد از شهادت نواب خیلی اذیت شدم اما دیگر کعبه عشق من سر قبر شهید نواب بود و آنقدر صورتم را روی قبر می‌گذاشتم و گریه می‌کردم که به جدم زهرا (س) خاک زیر صورتم گل می‌شد، و با ایشان صحبت می‌کردم و از مسائلی که بعد از شهادت نواب برسرم آمده بود می گفتم ، بعضی اوقات احساس می‌کردم از درون قبر یک حرفی با من زده می‌شد که این برای من التیام بخش بود. من هر روز که بر سر مزار شهید نواب می‌آمدم بایستی مسافتی را پیاده طی کنم ، دشمنان اسلام می‌گفتند زن نواب هم دارد انقلاب می‌کند ، پس باید کشته شود . در همین مسافت دشمنان اسلام نقشه قتل مرا هم کشیده بودند ، که یکی از دوستان پدرم خبر داد ، مدتی سر قبر شهید نواب نیایم خطر دارد . یکی از اقوام هم خواب دیده بود «شهید نواب گفته به خانمم بگوئید مدتی سر خاک من نیاید» دخترانم نیز همواره مورد اذیت و آزار قرار می‌گرفتند، دختردومم بعد‌ها اعتراف کرد وقتی کلاس دوم ابتدایی بود ناظم زمانی که بچه‌ها به سر کلاس می‌رفتند او را به دفتر می‌برد و با لبه تیز خط‌کش فلزی هر روز 100 ضربه به دست ایشان می‌زد ، که ایشان نه گریه می‌کرده نه به کسی می‌گفته است . و گفته بود عارم می آمد ضعف و زبونی نشان بدهم . خودم نیر با تربیت پدر مبارزم ، این روح مقاومت عزتمندانه را داشتم ، مکتب شهید نواب نیز انسان‌ساز بود ، در عرصه زندگی همیشه خاطرات شجاعت‌ها و مبارزات او را برای فرزندان بازگو می‌کردم. بچه‌ها نیز با همان روحیه تربیت شده و شجاع بار آمدند ؛ از چیزی نمی‌ترسند و از کودکی اهل مبارزه بودند . وقتی قرار شد که رئیس و بازرسان آموزش و پرورش برای بازدید به مدرسه دخترم بیایند (آن زمان در شهرستان نیشابور ساکن بودیم) دختر کوچکم که در آن زمان کلاس سوم ابتدایی بود و حجاب به او واجب شده بود، به معلمش گفته بود که اگر مرد به کلاس ما بیاید من چادر سر می‌کنم و مسئولان آموزشی نیز به او گفته بودند که نمی‌شود چادر سرکنی چرا که این مدرسه دولتی است و برخلاف قانون است. با این حال دخترم وقتی که مردان به کلاس می‌آیند چادر می‌پوشد و وقتی مأموران از او سوال می‌کنند که چرا چادر داری، جواب می‌دهد که طبق دستور خداوند و آیات قرآن و دستورات پیامبر اکرم(ص) چادر بر من واجب است. به فرزندانم می‌گفتم که خون پدرتان در راه اسلام ریخته شده و خدا را قسم می‌دهم اگر بچه‌های من بخواهند از مرز الهی خارج شوند و راه غیر تو را بروند اینها را بمیران چرا که مرگ اینها برای من آسان‌تر از بی‌دین شدنشان است و بچه‌هایم با همان دست‌های کوچک کودکانه آمین‌گویان این دعای من بودند. فرزندانم همگی شجاع و انقلابی و اهل سخاوت و بخشش و خدمت به محرومان اند و دختر اول من در جبهه‌های
شروع آشنائی با شهید نواب و ازدواج بهنگام ملاقات سیدمجتبی میر لوحی (نواب صفوی) با شاه در 1326 ، برای تخفیف در حکم سید مهدی هاشمی که ظاهرا پدرش اهل علم و روحانی بوده و‌به اتهام همکاری با توده‌ای‌ها محکوم به اعدام شده بود ، و گفته شده بود ابراز ندامت و توبه کرده است ، به طور تصادفی، با آقای سید علی نواب احتشام رضوی فرزندسید عبدالکریم نواب التولیه رضوی سرکشیک دوم آستان قدس رضوی ، از مبارزان دوره‎ی رضا شاه پهلوی و پیشوایان نهضت مقدس خراسان درواقعه اسفناک مسجد گوهرشادمشهد که او نیز قصد ملاقات با شاه را داشت ( گویا محمد رضا پهلوی بقصد ‌دلجوئی از ایشان بابت تعدیات و ظلمهای پدرش رضا شاه معدوم ا ز ایشان دعوت بعمل آورده بود ) ، رو به رو می‌شود. از آن جا که نواب، بیش‌تر مصاحبه‌های آقای سید علی نواب احتشام رضوی را درباره‎ی واقعه‎ی گوهرشاد در مشهد، که خود در آن نقش فعالی داشت، در روزنامه‎ی پرچم خوانده بود ، تا حدودی از شخصیت ایشان شناخت داشت. لذا در همان سال از دختر ایشان، خانم نیّرة السادات احتشام رضوی متولد ۱۳۱۲( که در زمان ازدواج ۱۴ ساله و شهید نواب ۲۳ ساله بودند ) ،خواستگاری نمود ، مراسم ازدواج در قم، در بهمن 1326در محضر علمای بزرگی چون آیت‎الله سیدمحمدحجت کوه کمره‌ای (از مراجع ثلاث قم بعد رحلت آیت الله حائری) و آیت‎الله میرزا محمد فیض انجام گرفت و ازدواج آن‌ها خیلی ساده برگزار گردید. اگر چه تا زمان شهادت نواب در سال 1334 هشت سال از زندگی مشترک وی با همسرش می‌گذشت، به دلیل این که نواب اغلب اوقات در سفرهای تبلیغی و ارشادی، زندان و مخفیگاه‌ها به سر می‌برد، کل زندگی واقعی او با همسرش به طور میانگین شاید به بیش از یک سال هم نرسید. ازشهید نواب سه دختر بجای مانده است ، به نام‌های فاطمه، زهراوصدیقه پدربزرگشان که بعداز شهادت پدر کفالت آنان را بر عهده داشت اسم فرزند آخررا معصومه گذاشته بود اما چون شهید نواب اسم صدیقه را دوست میداشت همسرشان اسم ایشان را صدیقه گذاشتند . فاطمه دختر بزرگ در تاریخ 29/2/1329 متولد شد و در زمان شهادت پدر پنج ساله بود، همسر ایشان سیدابوالحسن فاضل رضوی( خواهر زاده نواب احتشام رضوی و پسر عمه مادرش) دراوائل جنگ تحمیلی در تنگه حاجیان بشهادت رسید. زهرا به هنگام شهادت پدرش، دو ساله بود وی بامرحوم محمدثابت القول یزدی( از بستگان مادرش واز مسئولان متعهد قوه قضائیه بندر عباس )ازدواج کرد که چندی پیش ایشان نیز به رحمت ایزدی پیوست . فرزند سوم صدیقه نیز که چهار ماه پس از شهادت نواب به دنیا آمده بود،( یعنی در زمان شهادت نواب ، همسرایشان پنج‌ماهه باردار بوده است ) بعدها به ازدواج فرزند مرحوم سید علی ضیایی، از مبارزین انقلابی و مذهبیون متعهد هوادارعلماء مجاهدو شهید نواب صفوی درمشهدبنام ( سید محمود ضیائی) در آمد. همسر شهید نواب ، چندی پس از مدتی از شهادت شهید نواب ، برای صیانت و حمایت از فرزندان آن شهید عالیقدر و بخاطر مشکلات و سختی های فراوان زندگی و تربیت آنان ‌، به ازدواج پسر عمه بزرگ خویش مرحوم سید علیرضا فاضل رضوی (خواهر زاده نواب احتشام رضوی) درآمد. حاصل این ازدواج نیزدو فرزند پسر بنامهای سید حجةالسلام سید محمد باقر( امیر) فاضل رضوی و سید مجتبی فاضل رضوی و دو فرزند دختر بنامهای مریم سادات و نرگس سادات فاضل رضوی می باشند . همسرشهید نواب در باره زندگی با آن شهید بزرگوار در مصاحبه ای گفته اند : با شهید نواب 8 سال زندگی کردم همه لحظات آن 8سال خاطره است. من وقتی ازدواج کردم به‌زعم خودم برای شهید نواب سرباز بودم و به آن افتخار می‌کردم. من یک سرباز ازخودگذشته بودم. در این 8 سال من در شهر تهران مخفی بودم و هر دو روز یک بار یکی از فدائیان اسلام می‌آمد دنبال من و در تاریکی شب می‌رفتم ملاقات شهید نواب، من شیفته شهید نواب بودم نه مثل یک همسری که همسرش را دوست دارد بلکه مثل یک سربازی که مطیع فرمانده‌اش است و نمی‌خواهد فرمانده‌اش کوچک‌ترین آسیبی ببیند . من به شهید نواب یک طوری عشق می‌ورزیدم که حاضر بودم خودم و بچه‌هایم را کنار دیوار ببندند و تیرباران کنند ولی نواب این شخصیت موثر برای جهان اسلام زنده بماند، نواب صفوی یکی ازشخصیت‌های بزرگ جهان اسلام است. شخصیت و عظمت روح نواب برایم دارای اهمیت بود و راضی بودم که من و بچه‌هایم به جای نواب شهید شویم تا نواب زنده بماند چرا که وجود نواب برای اسلام مفید و سودمند بود. همه نکات اخلاقی نواب ویژه و فوق العاده بود و همین موضوع سبب شده بود که حجب و حیایی فراتر از رابطه زناشویی با نواب داشته باشم. در همه دوران زندگی زناشویی هیچ وقت کوچک‌ترین تقاضایی از نواب نکردم و همیشه به پدرم می‌گفتم که مرا به سرباز امام زمان (عج) داده‌اید و به همین دلیل هم شما بعضی از کارهای مرا به جای نواب باید انجام بدهید ، پدرم نیز با افتخار و با میل این کارها را انجام می‌داد و راضی نمی‌شد که نواب به خاطر امورا
🌷دشمن باید بداند و این تجربه را کسب کرده باشد که هر توطئه‌ای را که علیه انقلاب طرح‌ریزی کند، امت بیدار و آگاه با پیروی از رهبر عزیز، آن را خنثی خواهد کرد. آینده جنگ هم کاملاً روشن است که پیروزی نصیب رزمندگان اسلام خواهد شد و هیچگاه ما نخواهیم گذاشت که خون شهیدانمان هدر رود. بخشی از وصیت ❤️ شهید کاوه ❤️ ╭─┈┈ │𝗝🌙✨➺ °•|راز‌ دل‌ بـاشھـدا|•° ╰─────────────
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اکنون مراسم سالروز شهادت شهید نواب؛ بر مزار شهید؛ سخنران هم رزم شهید مهندس عبدخدایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرت دینی و ملی امام( ره) حتی نسبت به پلیدترین وابسته
*هیچ تیری، بر پیکر شهید اصابت نمی کند، مگر آنکه، اول از قلب مادرش گذشته باشد! یعنی؛ اول؛ «قلب مادر شهید» شهید می شود...! وفات ام البنین سلام الله علیها و روز تکریم مادران و همسران شهدا گرامی باد.*
🇮🇷استان مازندران⚘ آمل⚘ ⚘ ⚘ ایتا: https://eitaa.com/yadvareha واتساپ: https://chat.whatsapp.com/DQHPu1ZVi4I4wZGPGKyTiK سایت جامع یادواره‌ها: Www.yadvareha.ir
‏عکس از Ya Mahdi
ده مورد از بهترین دکترها در جهان را معرفی میکنم 1- قرآن کریم 2- آب نوشیدن زیاد 3- خواب کافی در شب 4- هوای آزاد و پاک 5- روزی نیم ساعت پیاده روی 6- خوردن غذای سالم و به مقدار 7- نور آفتاب 8- عسل 9- سیاه دانه 10- راضی بودن به قضا و قدر چه خیرش و چه شرش حالا: 1- نفس بکش با لااله الاالله 2- نفست را سرزنش کن با استغفرالله 3- هنگام دردکشیدن بگو الحمدلله 4- هنگام تعجب بگو سبحان الله 5- هنگام خوشحالی صلوات بررسول الله 6- هنگام ناراحتی انالله واناالیه راجعون 7- سم چشمانت را نابود کن با گفتن ماشاالله تبارک الله 8- شروع کن بابسم الله الرحمن الرحيم 9-خاتمه بده با الحمدلله رب العالمين دیدی تا یه جوک باحال میبینی درجا کپی میکنی و بعدش پخش میکنی !!! حالاببینم سوره ای ازقرآن که معادل یک سوم قرآن هست راچکارش میکنی.. ﺑِﺴﻢِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤَﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢِ ﴿.قُل.هُوَ.اللَّهُ.أَحَدٌ.۞.اللَّهُ.الصَّمَدُ.۞.لَمْ.يَلِدْ.وَلَمْ.يُولَدْ.۞.وَلَمْ.يَكُن.لَّهُ.كُفُوًا.أَحَد.﴾. 🌾فکرش رابکن.. روز قیامت با خودت میگی کاش بیشتر میفرستادم! بخونيد لطفا خيلى وقتتون رو نميگيره.....پشیمون نمیشید از خوندنش ﺗﺨﻤﻴﻦ ﺯﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ 93% ﺍﺯ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻳﻦ ﻣﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﮐﺮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﻲ ﺍﻧﺪﻳﺸﻨﺪ، ﻭﻟﻲ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺟﺰﺀ ﺁﻥ 7% ﺑﺎﻗﻲ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﻣﻲ ﺑﺎﺷﻴﺪ، ﺍﻳﻦ ﭘﻴﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ، ﻣﻦ ﺟﺰﺀ ﺁﻥ 7% ﺑﻮﺩﻡ! ‏​خداوند؛در اوقات ذيل ازخنده کردن سخت بدش می اید: 1: خنده كردن در بالاى قبرستان 2: خنده كردن از پشت جنازه 3: در مجلس علما 4: در هنگام تلاوت قرآن كريم 5: در مسجد 6: در هنگام اذان.......... 5 . معلومات سحر اميز ... 1_ايا ميدانى: زمانى که اذان تمام ميشود؛ دعایت مستجاب میشود.... پس محروم نکن خودت را از دعا؛بعد از تکرار کردن اذان و دعاى معروف (اللهم رب هذه الدعوة التامة....) حتما منتشر کن شايد يکى غير از تو اينرا نميداند، ..... 2_ايا ميدانى کجا قرار داده ميشود گناهان تو در حالی که نمازمیخواني؟ رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمودند (که بنده ی خدا وقتي بلند شد تانماز بخواند با تمام گناهانش آمده ..... پس گناهانش بر روي سرش وگردنش گذاشته ميشود پس هر بار که که به رکوع وسجود ميرود گناهانش ميريزد) اي کسي که عجله ميکني در رکوع وسجود؛ سجود ورکوعت را تا ميتواني طولاني کن تا گناهانت از تو بريزد اين اجر را از دست نده..... 3_ايا ميداني زن نيکو کاري فوت کردو هر وقت قبرش رازيارت ميکردند از خاک قبرش بوي گل مي امد شوهرش گفت که او هيچ وقت خواندن سوره ملک را قبل از خواب ترک نميکرده پس مبارک باد بر ان کسي که خواندن سوره ملک قبل از خواب را براي خودش عادت قرار داده پس بر اين کار حريص باش زيرا نجات ميابي از عذاب قبر "به هر کس دوستش داري خبر بده" 4_ايا ميداني با خواندن آية الکرسى بعد از هر نماز فاصله بين تو وبهشت فقط مرگ است ... یعنی با مرگ ورودت در بهشت تضمینی است...... 5_ايا ميداني بعد از تمام شدن نمازنباید عجله کنی وباید مدتي بشينی؛ براي اينکه ملائکه بعد نماز براى تو دعا ميکنند ؛نزد خداوند ....... �توجه- توجه- توجه- توجه هرکس در موقعي اذان به موسيقي و ترانه گوش دهد نمي تواند هنگام مرگ شهادتين بگويد . ........ واگر منتشر نکني بدان که گناهانت مانع اين کارت شده اند . بفرست و بگذار غير از تو ؛کسی توبه کند. اللهم صل على محمد واله محمد بخون تا بفهمي خدا چه مهربونه (فقط بخون) فوايد آية الکرسي: خواندن آن هنگام خروج از منزل، هفتاد هزار فرشته نگهبان شما ميشوند...... هنگام ورود به منزل، قحطي و فقرهرگز به منزلتان نمي آيد...... خواندن بعد از وضو،شخصيت شما را70درجه بلند مرتبه تر مي سازد...... خواندن قبل ازاستراحت، فرشته هاتمام شب رامحافظتان خواهندبود...... خواندن بعد ازنمازواجب، فاصله شما تابهشت فقط مرگ است..... پخش اين پيام زيباصدقه جاريه است ..... التماس دعا بدا به حال اشخاصي که .آوازها و جوکها روپخش ميکنند و از نشر آيات قرآن خجالت ميکشند...... اعوذ بالله من الشيطان الرجيم بسم الله الرحمن الرحيم �اللّه ُلاَ إِلَـهَ إِلاَّ هُو الْحَيُّ الْقَيُّوم لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْض مَن ذَاالَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِم ْوَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ يُحِيطُون بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَاشَاء وَسِع کُرْسِيُّهُ السَّمَاوَات وَالأَرْض وَلا يَؤُودُهُ حِفظُهُمَا وَهُوالْعَلِي ُّ الْعَظِيمُ ) . خداياکسي که ارسالش کند عافیت و عاقبت بخیر باشد🥰🥰
به بهانه سفر رئيسي به روسيه محمدكاظم انبارلويي آیت الله رئيسي به دعوت رسمي پوتين همتاي روسي خود امروز به مسكو مي رود. روسيه يك كشور قدرتمند از اقطاب قدرت در جهان امروز است .ايران نيز يك كشور نيرومند در منطقه است ظرفيت‌هايي اين دو قدرت دارند كه مي‌توانند در عرصه روابط بين الملل هم‌افزايي داشته باشند. 18 بهمن 94 در سرمقاله «رسالت» تحت عنوان «روسيه جديد» نوشتم : 1- براي درك سياست نه شرقي ونه غربي امام (ره) بايد روسيه جديد را شناخت؛ روسيه اي كه پس از پيام امام (ره) به گورباچف تغييرات بسياري كرده است و بايد آن را به عنوان «روسيه جديد» ياد كرد. 2- پيام امام (ره) ظاهرا خطاب به گورباچف بود اما مخاطب اصلي جريان روشنفكري و سياستمداران روس را هدف قرار داده بود. امام (ره) در اين پيام كار خود را كرد و يك جريان نيرومند فكري در روسيه پديد آورد كه آثار آن را در سياست خارجي مسكو در عدم همراهي با امپرياليسم جهاني را مي‌بينيم. سفر پوتين به تهران و گفت‌وگوي دو ساعته او با مقام معظم رهبري يك نقطه عطف در تاريخ روابط دو كشور ايران و روسيه نيز است. برخي سياستمداران ما متأسفانه روسيه را به «روسيه تزارها» و «روسيه شوروي» مي‌شناسند و حاضر نيستند يك تكاني به حافظه تاريخي خود بدهند و تحولات روسيه را پس از فروپاشي شوروي مورد ارزيابي و سنجش قرار دهند، به‌ويژه روسيه‌اي كه با پوتين وارد هزاره سوم شد. پوتين كه به تهران آمد نه در دست «مانيفست كمونيست» داشت و نه در سر ايده‌هاي پوسيده دموكراسي ليبرال، او با هديه يك جلد كلام الله مجيد به محضر رهبر انقلاب شرفياب شد. دولت وقت فلسفه اين هديه را درك نكرد و پوتين با بي‌مهري روحاني تهران را ترك كرد. جامعه روشنفكري ما كه هنوز دل در گرو غرب دارد چه آنها كه به نيمه چپ يا نيمه راست غرب به لحاظ فكري پناهنده هستند. از ظهور شخصيت علمي فردي به نام الكساندر دوگين فيلسوف و جامعه‌شناس روسي به عنوان پدر روشنفكري جديد روسيه بي‌خبر است. از مباني فكري او در پديداري تئوري «اوراسيايي» اطلاعي ندارد. تئوري كه به لحاظ راهبردي روسيه را در يك مسير جديد قرار مي‌دهد و فاصله آنها را با استبداد و استكبار جهاني تا حد رودر رويي و مقابله با آمريكا و غرب به خوبي ترسيم مي كند. مصاحبه محمودرضا سجادي سفير سابق ايران در مسكو با شبكه افق در شبانگاه 27/10/1400 يك رونمايي از عقب‌افتادگي وزارت خارجه ما در دولت‌هاي گذشته از تحولات روسيه جديد بود. نگاه به غرب و شيفتگي به آن، مسئولان ما را در وزارت خارجه، وزارت نفت و بانك مركزي در دوران روحاني از يك فرصت تاريخي بي نظير و راهبردي براي برداشتن گام‌هاي بلند در توسعه روابط با جهان دور كرد. برجام سياست خارجي ما را از چاله به چاه انداخت. نمونه‌هاي بي‌مهري مسئولان سياسي و اقتصادي به روسيه و فرصت‌سوزي‌هاي جبران‌ناپذير آن‌هم از زبان سجادي به عنوان يك ديپلمات كاركشته، صريح، صادق و امين در مصاحبه با شبكه افق واقعا حيرت‌انگيز است. دولت گذشته پيشنهادات سخاوتمندانه روسيه در دور زدن تحريم‌ها و حتي همكاري در برداشتن تحريم تسليحاتي و نيز تسهيل در روابط بانكي و فروش نفت را بي‌پاسخ گذاشت فقط نگاهش به ناز و كرشمه وزير خارجه و رئيس جمهور فريبكار آمريكا در برجام بود. سفر رئيسي به روسيه فوق العاده مهم است. اين سفر پاسخي به اين سؤال فريبكارانه كساني است كه مي‌گويند نبايد با دنيا قهر بود و دنيا را آمريكا و سه كشور شرور اروپايي تعريف مي‌كردند. دنيايي كه مراودات اقتصادي آنها با ايران اكنون به كمتر از مراودات ما با افغانستان رسيده است. دنيايي كه با فريب و نيرنگ و زورگويي و قلدري مي‌خواهد همه چيز ما را بگيرد حتي چيزي كه خود تعهد كرده ، ندهد. دولت رئيسي در عمر 4 ماهه خود به اندازه 4 سال ديپلماسي خارجي را جلو برده است كه كاركرد آن را در تسهيل روابط با همسايگان و با قدرت هاي بزرگ منطقه اي و جهاني و بهبود نسبي اوضاع اقتصادي كشور مي‌شود ديد. ما اكنون داريم نفت مي‌فروشيم پول آن را هم مي‌آوريم اين در حالي است كه FATF هست، تحريم‌هاي ظالمانه هم هست. ما اكنون در مذاكرات وين با قدرت ظاهر شديم. آمريكا و سه كشور اروپايي قدم به قدم عقب نشسته‌اند. ما اكنون شركاي راهبردي خود را در منطقه و جهان دقيق مي‌شناسيم و با بسط و تحكيم روابط دوستانه و احترام متقابل، هوشمندانه جلو مي‌رويم. اين راهي است كه بايد با درك درست سياست نه شرقي و نه غربي امام و سياست عزت، حكمت مصلحت رهبري معظم انقلاب بايد طي مي‌كرديم و در آن قصورها و تقصيرهايي داشتيم كه جبران آن قدري مشكل است. امام (ره) در حالي‌كه امپراطوري شوروي هنوز سرپا بود نامه به گورباچف نوشت. امروز بيش از 30 سال است از نوشتن آن نامه مي‌گذرد. امپراطوري شوروي فروپاشيده و تحولات عظيمي در روسيه رخ داده است. اما كارشناسان ما در وزارت خارجه و دستگاه‌هاي اجرايي ما در نفت، بانك مركزي، وزارت صمت ، نيرو و ... حاضر نيستند
حتي نگاهي به اين تحولات و سود و زيان آن بيندازند . آن بخش از رسانه‌هاي داخلي كه دل در گرو غرب دارند با همين دسته از كارشناسان در حال كارشكني در روابط راهبردي ايران با شرق هستند و همگرايي مي‌كنند. دولت رئيسي بايد فكري براي اين جريان ارتجاعي، فاسد و كارشكن بكند و به سرعت به سمت روابط راهبردي با شرق و همه كساني كه حاضرند در جهان امروز انقلاب اسلامي را به رسميت بشناسند و عزت ملت ايران را رعايت كنند و روابط شرافتمندانه و دوستانه داشته باشند، برود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥این خانواده مسیحی در حال نقل کرامتی از هستند که اتفاق جالبی می‌افتد، تاآخر