سلام . بخشی از خاطرات جانباز آزاده خلبان سر لشگر فنودی که ده سال مفقود الاثر، در زندانهای مخوف صدام لعین با انواع شکنجه ها و قرنطینه مواجه بوده اند با دقت بخوانید و نشر دهید شاید بتوانیم زحمات این عزیزان را ارج نهیم...
اندک مقایسه ای از قرنطینه در اسارت و قرنطینه در منزل
1. در قرنطینه اسارت به خاطر دفاع از امنیت و وطن و هموطن مجازات می گردیدیم/ اما در قرنطینه منزل تشویق می شویم که در خانه بمانیم تا بتوانیم به وطن و هموطن و خانواده خدمت کرده و به زندگی سالم خود ادامه دهیم
2. در قرنطینه اسارت محروم از تنفس هوای سالم و نفس کشیدنمان همراه با هوای آلوده از بویِ تعفنِ ناشی از عدمِ استحمام و اسهال همگانی و امراض گوناگون و نداشتن یک سرویس بهداشتی و اکتفا نمودن به یک توالتِ سیارِ محصور شده با گونی و یک حلبِ
20 لیتری به جای فاضلاب برای جمعیت 150 نفری در یک باصطلاح آسایشگاه / اما در قرنطینه منزل استنشاقِ هوای تازه و مطلوب همراه با بوی عود و گل و سنبل و شب بو وانواع خوش بوکننده های محیط 3. در قرنطینه اسارت برای هر نفر فضای 40×120 سانتی متر جهت خواب و استراحت و زندگی/ اما در قرنطینه منزل بستگی به توان مالی هر خانواده حداقل یک اتاق خواب و یک آشپزخانه و حیاط و شاید خانه های ویلایی و باغ ویلا با تمام امکانات 4 . در قرنطینه اسارت آب آشامیدنی گل آلود و هزارانِ جاندراهای ریز و ذره بینی و حتی زالوهای رودخانه ای آنهم با محدودیت هر نفر یک یا دو لیوان. آب در طول مدت 18 ساعت ماندن افراد در آسایشگاه که در ظرفی بنام حبانه باظرفیت 20 الی 30 لیتری که سهمیه 150 نفر بود / اما درقرنطینه منزل آب آشامیدنی تصفیه شده در لوله کشی مدرن و تصفیه کننده ها و سرد شده توسط یخچال فریزرهای ال جی و سامسونگ و غیره.
5. در قرنطینه اسارت در 24 ساعت حداکثر دو لیوان (ببخشید منظور از لیوان همان قوطی کنسرو کش رفته شده #سرقت شده# از عراقیها) چای جوشانده شده در دیگ های پخت غذا و حمل آن به آسایشگاه در حلب های 20 لیتری روغن و نگهداری وگرم نگه داشتن آن با پیچاندن پتو دور حلب برای چند ساعت بعد. بدلیلِ بسته شدن درب آسایشگاهها و محدودیت زمانِ آزادباش/ اما در قرنطینه منزل چای و دمنوش از انواع متنوع با مارکهای گوناگون و قوری و اسکان و فنجانهای چینی و کریستال و نقره و منقوش به نقشهای خیره کننده و با خیالی آسوده لمیده بر مبلهای چند میلیون تومانی
6ِ قرنطینه در اسارت برای یک شبانه روز مقدار یک و نیم قطعه نان خمیر که توسط کامیون آیفا وسط اردوگاه و کنار زباله های پر از مور و مگس و روی زمین تخلیه می شد تا مسوول نان اردوگاه آنها را بین آسایشگاهها تقسیم و نهایتا بین اسرا توزیع می گردید باضافه یک ملاقه آش برای صبحانه 10 نفر و یک کف گیر برنج و مقداری خورشت با محتویات پوست بادمجان و چند قطعه گوشت آنهم گوشتِ گاوِ برزیلی که تاریخ ذبح و بسته بندی آن گاهی قبل از تاریخ تولد ما مشاهده می گردید و بعضا کرم لابلای گوشتها مشهود بود جهت صرف ناهار آنهم برای 10 نفر که در یقلبی های روحی و تناول دورهمی با قاشق و چنگالهای خدادادی . و از شام شب هم که خبری نبود مگر باقیمانده یک و نصف نان جیره شبانه روزی / اما در قرنطینه منزل . نان تازه از انواع سنگک و تافتون و بربری و..... صبحانه مفصلِ کره و مربا و عسل و .... ناهار آنچنانیِ کباب و بریان و مرغ و فسنجان و.... برنجِ شمال و جنوب و محلی و .... و شامِ نگو و نپرسِ فست فود با پیک موتوری. و سفره آرایی خوش سلیقه ی کدبانوی خانه و ظروف چینی و غیره 7 .قرنطینه در اسارت داشتن تنها یک جلد یا زمانی که وضعمان خیلی خوب شده بود نهایتا چند جلد کلام ا... مجید یا کتابِ عربی و انگلیسی که به نوبت بین 150 نفر دست بدست میشد تا همه بتوانند از آن استفاده ببرند تا هم کسب علم نموده و هم خود را سرگرم نمایند بدون داشتن سرگرمیهای متنوعِ فضایِ مجازی و رادیو وتلویزیون و غیره / اما در قرنطینه منزل انواع کتب ومجله های علمی تحقیقاتی و شبکه های مجازی و کانالهای سمعی بصری و بازیهایِ سرگرم کننده در کنارِ خانواده با آرامش هرچه تمامتر
8. در قرنطینه اسارت رعب و وحشتِ دقیقه به دقیقه. و ساعت به ساعت از اینکه الان است که عراقیها درِ آسایشگاه را باز نمایند و به بهانه های واهی با کابل و چوب و نبشی و هرآنچه در دست دارند به طور وحشیانه جمعیت 150 نفره را در گوشه ی آسایشگاه روی سرو کله ی هم دیگر جمع کنند و شروع به ضرب و شتم نمایند و سربازِ عراقی با آن جثه و هیکلِ قوی نخراشیده و نتراشیده ی خود . رویِ سرو صورت و دست و پا و کمر اسیران تاخت و تاز کند و فریاد سردهد و نهایتا جدا کردنِ چند نفر از بینِ افراد و بردنِ آنها به سلولِ انفرادی و شکنجه های قرون وسطی ای / اما قرنطینه در منزل . کنارِ افرادِ صمیمیِ خانواده و مهر و محبت فرزندان و گل گفتن و گل شنیدن ( مگر اینکه خود قدر دور هم بودن را ندانیم )
9. قرنطینه د