🌴روایتی از شاهد ماجرای قیام ۱۷ شهریور ۱۳۵۷ ( ۲)
✍راوی: حاج قاسم صادقی ، راوی و رزمنده دفاع مقدس
سربازها ، لباسهایشان راعوض کردندوبه جمعیت پیوستند وبه سمت سربازان دیگر تیراندازی میکردند(( خبرپیچید که یک سرباز از فرمان فرمانده اش سرپیچی کرده و افسرش اورا کشته وسرباز دیگری افسر را کشته)) آمبولانسها دائما مجروحین را به بیمارستانها حمل میکردند ، عوامل ساواک دربیمارستانها حضور داشتندکه مجروحین رافراری ندهند ، مردم مجروحین را به مطب دکترها میبردند، عده ای ازمجروحین داخل خانه ها درمان میشدند، یکعده توکوچه ها داد میزدند وملحفه وپنبه جمع میکردند وبه بیمارستانها میرساندند ، نزدیک ظهر ۲ هلی کوپتر آمد وازبالا باتیراندازی جمعیت را متفرق میکردند، صدای اذان ازبلندگوهای مساجد پخش شد ، کم کم جمعیت پراکنده شدند وماشینهای جیب روباز با۴نفر مسلح توخیابان اصلی جولان میدادند ، هرکجا بیشتراز دونفر ایستاده بودند تیراندازی میکردند حدود ساعت ۳ بعداز ظهر کامیونها و لودر آمدند ، ماشین آتش نشانی اتش ها راخاموش میکرد ، تعدادی از شهدا که کف خیابان افتاده بودند زیرچرخ ها ی کامیون له شدند، سربازها جنازه ها ومجروحین را که زنده بودندرا یکجا جمع میکردند ولودر بابیلش میریخت توکامیون، مجروحین زجرکش شدند ،حدود ۴ تا ۵ کامیون جنازه را بااسکورت ازخیابان شهباز بردند به خارج از شهر.
بعدا شایع شد جنازه ها را بردند شورآباد قم ریختند تو دریاچه شور ، چندکامیون هم اسباب واثاثیه وماشینهای سوخته..میز.صندلی ......سوخته رابارکردن، جرثقیل اتوبوس دوطبقه سوخته را بار تریلی کرد ،
رفتگران همه جارا جاروکردند وماشین آتش نشانی کف خیابانها را شست و آثار قتل وجنایت را پاک کردند ، عبور ماشینها عادی شد ولی نیروهای نظامی حضور داشتند ودر منطقه جولان میدادند ومانع تجمع میشدند ، ساعت ۶ بعدازظهر باماشیین ازمیدان فوزیه تا میدان شهدا وشوش درحال بازدید از منطقه شدم هیچ آثاری از آتش وخرابکاری بجز آثار گلوله هایی که به دیوار..تابلوها..درها .شیشه ها..درختها.وکانال کولرها باقی مانده بوداثاری دیگر نبود
دربیمارستانها یک عده پیگیر رسیدگی به مجروحین بودند ، اگر کسی شهید میشد ( دست ساواک میفتاد چو پول گلوله میگرفت وخانواده شناسایی میشد ند وتعهد میگرفت که بدون مجلس جنازه دفن بشه)، مردم شهدا را از بیمارستان مخفیانه خارج می کردندو به بهشت زهرا ودر سردخانه میگذاشتن چندنفر هم از جنازه ها عکس می گرفتند ، خانوادها می آمدند، یک عده شناسایی میشدند ویک عده گمنام می ماندند .
با عجله شستشو کفن ونماز میت خوانده میشد وسریع دفن میشدند چندروز دربهشت زهرا به همین صورت بود
جنایت ۱۷ شهریور وزهرچشم حکومت از مردم باعث شد تا چند روزی فضا آرام باشد وجمعی واقعا ترسیدند وغمگین وپژمرده شده بودند ، امامخمینی روز ۱۸ شهریور بیانیه ای داد وگفت ...........ایکاش
خمینی درجمع شما بودوشهید میشد .. چندروز بعد این اعلامیه به ایران وتهران رسید و روح جدیدی به مردم بخشید ازاین به بعد مساجد شلوغتر وآدم های خلافکار محله ها هم تحت تاثیر واقعه قرارگرفتند وعده ای به مرور به مبارزین پیوستند( منجمله شهید شاهرخ ضرغام)درسطح شهر روز جمعه ۱۷ شهریور
( جمعه سیاه ) نام گرفت
در روزهای بعدی درتجمعات وراهپیمایی ها
به انتقام خون شهدا شعارها تند تر شد:
«سند رسوایی حکومت شاه ,۱۷ شهریور»
«ماپیرو قرآنیم ، سلطنت نمی خواهیم »
«ولیعدت بمیرد ای شاه ، چرا گشتی جوانان وطن را»
«تا شاه کفن نشود این وطن وطن نشود»
«۱۷ شهریور روز ننگ شاه »
«۱۷ شهریور افتخارما »
تابلو های خیابان و میدان شدند ، ۱۷ شهریور سندجنایت پهلوی
من شبها تمامی تابلوهای میدان ژاله و خیابان ژاله وشهبازرا ازدیوارها کندم وبردم خانه درزیرزمین مخروبه چال کردم
بچه های خطاط روی دیوارها شبانه می نوشند خیابان ۱۷ شهریور ، میدان شهدا
غم سنگینی درجامعه حاکم بود........
دوره ای که در ایران نخست وزیر شریف امامی بود
فرماندارنظامی تهران ارتشبد غلامعلی اویسی بود
با ما همراه باشید
🌹انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس استان قم /#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/2565537994Ce5b6bd8a20
🌴 ۱۷ شهریور یوم الله است 🌴
🌴شاهد زنده روایت میکند
🌴ماجرای قیام خونین ۱۷ شهریور سال ۱۳۵۷
🌴راوی : حاج قاسم صادقی
با ما همراه باشید
🌹انجمن راویان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس استان قم /#عضویت👇
https://eitaa.com/joinchat/2565537994Ce5b6bd8a20